kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۳۶۰۲
تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۰

ضرورت نصیحت دیگران(2) (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی اسلام، چرا یک فرد مسلمان در ارتباط و تعاملات خود با دیگران، باید آنها را نصیحت کند؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال به مباحثی همچون: جایگاه و اهمیت نصیحت مسلمین، نصیحت در امور مادی و معنوی و رسالت انبیا پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی می‌گیریم.
لزوم نصیحت پیشوایان مسلمانان
یکی از اساسی‌ترین پایه‌های استواری هر نظام سیاسی، به خصوص حکومت اسلامی، مشارکت مردم در سرنوشت خویش و توجه به علایق و خواست آنان در اداره جامعه است. اساسا در نظام اسلامی، مردم حاکم بر سرنوشت خود و صاحب حق هستند، و باید با نظارت دقیق بر ارکان حکومت، به نحو احسن حقوق را استیفا کنند، و نگذارند زمامداران و پیشوایان آنان، قدرتی را که به ودیعت از مردم دریافت کرده‌اند، به تباهی کشانده و یا آن حق الهی را از آنان سلب، یا در خدمت منافع فرد یا گروه خاصی قرار دهند. عامه مردم از آنجایی که از تعلقات گروهی و زد و بندهای سیاسی بدورند، در عرصه نظارت بر قدرت، آزادتر و از تأثیرگذاری بیشتری برخوردارند. بنابراین «النصیحهًْ‌ لائمه المسلمین» تعبیری آشنا و پرسابقه در فرهنگ سیاسی اسلام است که ریشه در قرآن و روایات دارد و براساس آن همه مردم حق دارند، زمامداران و پیشوایان خود را نصیحت و آراء و نظرات خیرخواهانه و دلسوزانه خود را، برای اطلاع‌رسانی و راهنمایی کارگزاران حکومت از اوضاع و احوال جامعه، یا برای اصلاح و کنترل رفتار آنان مطرح سازند. امام علی(ع) می‌فرماید: حق من بر شما این است که در نهان و آشکار، حق نصیحت و خیرخواهی خود را ادا کنید (نهج‌البلاغه- خطبه 34) سپس حضرت در خطبه 35 می‌فرماید: «نافرمانی از دستور نصیحت کننده مهربان دانا و با تجربه مایه حسرت و سرگردانی و سرانجامش پشیمانی است» همچنین امام راحل به عنوان حاکم اسلامی می‌گویند: «اگر من هم پایم را کج گذاشتم شما مسئولید، اگر نگویید چرا پایت را کج گذاشتی، باید هجوم کنید، نهی کنید که چرا؟ (صحیفه نور، ج 8، ص 47)
خودسازی و دگرسازی یک امر نسبی است
بعضی ممکن است بگویند: من که خودم را نساخته‌ام و اصلاح نکرده‌ام چگونه می‌توانم دیگران را بسازم؟ در پاسخ باید گفت که خودسازی و دیگرسازی یک امر نسبی است، به این معنا که به هر اندازه‌ای که خودت رأسا حتی،‌به همان مقدار تعهدداری که دیگران را بسازی. روایتی از امام صادق(ع) در ذیل آیه «قوا انفسکم و اهلیکم تارا» آمده که شخصی از حضرت پرسید: من نفس خود را مراقبت می‌کنم، اما از خانواده‌ام چگونه محافظت کنم؟ حضرت فرمودند: اگر آنچه را خدا امر کرده به انجامش به آنها گفتی و آنچه را که خدا نهی کرده، آنها را از آن نهی کردی و آنها از تو اطاعت کردند،‌تو آنها را (از آتش جهنم) مراقبت و حفظ کرده‌ای. اما اگر با تو مخالفت و نافرمانی کردند، تو به وظیفه‌ات عمل کرده‌ای (بحارالانوار، ج 97، ص 74) درباب امر به معروف و نهی از منکر هم می‌توان این مطلب را تعمیم داد.
اولویت در دیگرسازی
در بحث دیگرسازی و دستگیری دیگران ما با محیط‌های متعددی مواجه هستیم، از جمله: محیط آموزشی، محیط شغلی، محیط رفاقتی و محیط خانوادگی که همه آنها روی انسان نقش تعیین کننده تربیتی دارند و سلامت آنها در اصلاح و خودسازی انسان تأثیرگذار هستند. اولین محیطی که نقش سازندگی روی انسان دارد محیط خانوادگی است، و این اولین محیطی که انسان آن را در بدو تولد ادراک و احساس می‌کند همین محیط است. لذا خداوند به کسانی که به دست خودش ساخته شده‌اند مانند انبیا و اولیا می‌فرماید: برو خاندانت را بساز، نمی‌گوید: برو خودت را بساز. (شعرا- 214)
بنابراین اولویت دستگیری یا دیگرسازی در رابطه با دیگران، محیط خانوادگی است. اما در باب امر به معروف و نهی از منکر، هیچ اولویتی وجود ندارد.