kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۳۵۱۷
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۷
آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا- 5

ماهیت حقیقی رژیم آمریکا

 
 
 کتاب «آمریکا، میدان نبرد: جنگ با مردم آمریکا»، به این دلیل ارزشمند و حائز اهمیت است که از بیان ماهیت حقیقی رژیم آمریکا خودداری نمی‌کند.
 
ادامه مقدمه
افرادی که مایل هستند آمریکا را در مسیر طرفدارای از آزادی قرار دهند، نه تنها باید آگاه باشند که ما تا چه ‌اندازه از یک جامعه آزاد فاصله گرفته‌ایم، بلکه باید ماهیت حقیقی نظام حاکم را هم درک کرده باشند. متأسفانه، حتی بسیاری از آزادیخواهان و دیگرانی که می‌دانند ما تا چه ‌اندازه از یک جامعه آزاد انحراف پیدا کردیم، قادر به درک ماهیت رژیم حاکم نیستند. برخی گرفتار این توهم هستند که ما برای اعاده آزادی‌های خود، کافی است یک «لیبرال» دموکرات را جایگزین یک «محافظه‌کار» جمهوری‌خواه بکنیم، یا برعکس. این توهم، از سوی جریان اصلی رسانه‌ای، که بگومگوهای به نسبت بی‌اهمیت بین احزاب را در حد کشمکش‌های مهم ایدئولوژیک، بزرگش می‌کند، مورد تشویق قرار می‌گیرد. حقیقتی که به ندرت از آن سخن گفته می‌شود این است که تشکیلات هر دو حزب، از دولت پلیسی رفاهی- جنگی حمایت می‌کنند؛ آنها صرفاً در مورد اینکه هیولای فدرال را چگونه به بهترین وجهی اداره کنند، اختلاف‌نظر دارند.آنها که هنوز معتقدند یک اختلاف جدی بین این دو حزب وجود دارد، باید از خودشان بپرسند چرا شباهت قابل توجهی بین سیاست‌های خارجی، آزادی‌های مدنی و حتی اقتصادی دولت‌های بوش و اوباما وجود دارد.
بسیاری از آزادیخواهان و محافظه‌کاران تأکید می‌کنند که صرف جایگزین کردن یک حکومت دموکرات بزرگ با یک حکومت جمهوری‌خواه بزرگ، مصیبت‌هایی را که کشور ما به آنها مبتلا است، رفع نخواهد کرد. با این حال، آنها هم هنوز مشکل را به اشتباه «سوسیالیسم» تشخیص می‌دهند. 
با توجه به نقش بزرگی که حکومت در اقتصاد جدید و زندگی شخصی بازی می‌کند، این برچسب ممکن است صحیح به نظر برسد. اما، از نظر فنی کاملاً غلط است، زیرا سوسیالیسم به جامعه‌ای گفته می‌شود که در آن حکومت به طور مستقیم مالک بخش‌های اصلی اقتصاد است. از آنجا که حکومت مالک «ابزار تولید» نیست، نمی‌توان آمریکا را به درستی سوسیالیست توصیف کرد.
در حقیقت، توصیفی که به بهترین وجه برازنده آمریکا است، «فاشیست» است. در حالی که این توصیف ممکن است برای برخی، افراط‌آمیز یا حتی 
عجیب و غریب به نظر برسد، هرکس که تعریف تاریخی یک رژیم فاشیست را مورد ملاحظه قرار دهد، مطمئن می‌شود که فاشیست می‌تواند دقیق‌ترین برچسب برای تعریف نظام فعلی آمریکا باشد.
در یک نظام فاشیستی، مالکیت در ظاهر در اختیار بخش خصوصی است و اقتصاد رسماً «آزاد» است. اما برخلاف همه ظواهر در یک نظام فاشیستی، اقتصاد از طریق شبکه‌ای از مالیات‌ها و مقررات، به دقت توسط حکومت کنترل می‌شود. این کنترل حکومتی به طور معمول به نفع نخبگان اقتصادی که برای تداوم قدرت طبقه سیاسی موجود فعال هستند، اعمال می‌شود.
ویژگی‌های دیگر نظام‌های فاشیستی، یک سیاست خارجی نظامی‌گرایانه و یک دولت پلیسی است که به آزادی‌های مدنی ما تجاوز می‌کند. تنها کسانی که به عمد خود را به تجاهل می‌زنند، می‌توانند ماهیت نظامی‌گرایانه سیاست خارجی آمریکا را انکار کنند، و ما تاکنون شیوه‌های بی‌شماری را شاهد بوده‌ایم که در آن حکومت آزادی‌های مدنی را مورد تجاوز قرار می‌دهد.
یک نظام فاشیستی همچنین روی منتقدان رژیم برای اذیت و آزاد، انگشت می‌گذارد. آزار و اذیت منتقدان سیاسی از سوی حکومت به گونه فزاینده‌ای به یک شیوه متعارف تبدیل شده است؛ از منع ورود محققان منتقد آمریکا به این کشور گرفته تا آزار و اذیت روزنامه‌نگارانی که فعالیت آنها موجب رنجش دولت حاضر می‌شود، تا‌ انداختن اداره درآمدهای عمومی به جان سازمان‌هایی که منتقد سیاست‌های دولت وقت هستند. درست مانند اذعان به ماهیت مشکل در گام نخست برای درمان فرد معتاد به الکل، اذعان به ماهیت فاشیستی آمریکای جدید، یک گام ضروری برای اعاده آزادی آمریکا است.
دقیقا به همین دلیل کتاب «آمریکا، میدان نبرد: جنگ با مردم آمریکا» جان دبلیو. وایتهد، بی‌نهایت ارزشمند است. آقای وایتهد، با پرهیز از احساسات اغراق‌آمیز و با تأکید بر حقایق و تحلیل‌ها، ماهیت فاشیستی حکومت حاضر آمریکا را به اثبات می‌رساند. آنچه کار آقای وایتهد را به طور خاص حائز اهمیت بیشتری می‌کند، نه فقط بهره‌گیری از قیاس تاریخی بلکه از ادبیات داستانی تخیلی، برای به تصویر کشیدن چگونگی انحراف آمریکا از مسیر خود است. ارجاع مکرر به رمان‌هایی چون «1984»، «دنیای نو»1 و حتی داستان قدیمی «وضعیت آشفته»،2 «بشریت مهجور»3، نکته‌های آشنایی را جهت ارجاع، برای بسیاری از خواننده‌ها فراهم کرده و کمک می‌کند اذهان آنها را برای شنیدن بحث‌های آقای وایتهد آماده کند.
یک مطلب که من به طور خاص از آن خرسند هستم، این توصیه آقای وایتهد است که مخالفان رژیم حاضر، درگیر یک نوع مقاومت مسالمت‌آمیز شوند. من همچنین این توصیه او را که افراد به دنبال منابع خبری و اطلاعاتی جایگزین باشند و از همه آنچه جریان اصلی رسانه‌ای منتشر می‌کند که اغلب برنامه‌های حکومتی هستند اجتناب کنند، تأیید می‌کنم.
کتاب «آمریکا، میدان نبرد: جنگ با مردم آمریکا»، به این دلیل ارزشمند و حائز اهمیت است که از بیان ماهیت حقیقی رژیم آمریکا خودداری نمی‌کند. من امیدوارم این کتاب با اقبال گسترده‌ای مواجه شود. با این وجود، من به خوانندگان این کتاب هشدار می‌دهم تا از اغواگری‌های قابل درک برای ناامید شدن براساس اطلاع از عظمت و ابعاد چالش‌هایی که جنبش آزادی با آن مواجه است، اجتناب ورزند. خود این واقعیت که چنین کتاب‌هایی هنوز می‌تواند نوشته و منتشر شود، نشان می‌دهد که ما همه آزادی‌های خود را از دست نداده‌ایم. به برکت اینترنت، انتشار پیام آزادی و برنامه‌ریزی برای شیوه‌های به چالش کشیدن قدرت دولت، از هر زمانی در گذشته آسان‌تر است. این اثر جان وایتهد باید همه ما را به دو چندان کردن تلاش‌های‌مان خود به منظور نجات دادن آزادی‌های خود، تشویق کند.
دکتر ران پل 
نماینده دوازده دوره کنگره ایالات متحده
و نامزد سابق ریاست جمهوری
ژانویه 2015
پانوشت‌ها:
1- Brave New World
2- Twilight Zone
3- An Obsolete Man