kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۳۲۵۶
تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۰

گردشگری در آموزه‌های وحیانی 

 
 
منصور حسینی
آدمی همواره در جست‌وجوی تازه‌ها و نوآوری‌هاست. بسیار اتفاق افتاده که در خانه، شما و یا یکی از اهل خانه از دکوراسیون و چیدمان وسایل و ابزار منزل، خسته شده‌اید و خواهان جابه‌جایی برای تنوع‌طلبی هستید. گاه برخی از محله‌ای و یا خانه‌ای خسته می‌شوند و می‌خواهند به جایی دیگر کوچ کنند. در بیان این مسئله و تنوع‌طلبی و تازه‌جویی ضرب‌المثی به زبان عربی وجود دارد که می‌گوید: لک جدید لذه؛ برای هر تازه‌ای لذتی است. در حقیقت ریشه تازه‌جویی آدمی را این ضرب‌المثل، در لذت‌جویی بشر دانسته است. آدمی می‌کوشد تا به هر شکلی لذتی را تجربه کند که پیش از آن تجربه نکرده‌ است. به نظر می‌رسد که یکی از انگیزه‌های اصلی بشر از سیاحت و گردشگری دست‌یابی به لذت‌های جدید و تازه باشد؛ زیرا محیط کنونی و زیستگاه وی نمی‌تواند این تازگی را به وی ارمغان آورد. با این همه سیاحت به عنوان ارزش و فضیلت و یا یک روش ارزشی چه جایگاهی در آموزه‌های وحیانی قرآن دارد؟ این نوشتار تلاشی برای پاسخگویی به این پرسش اساسی است.
 
آثار و کارکردهای گردشگری
سیاحت به معنای گردش، سیر و سفر بر روی زمین از شهری به شهری و آبادی به آبادی دیگر و یا جهانگردی و گردش کردن در شهرها و کشورهای مختلف به کار رفته است. (لغت‌نامه دهخدا ج 8 ص 12224 و نیز فرهنگ فارسی ج 2 ص 1966)
سفر می‌تواند با توجه به انگیزه‌ها و اهداف خاصی انجام پذیرد. بسیاری از مردم به هدف تجارت به شهرها و آبادی‌ها و کشورهای مختلف سفر می‌کنند. این سفرها هرچند که به قصد هدف خاصی انجام می‌شود ولی به طور طبیعی آثاری برای مسافر و گردشگر به جا می‌گذارد. تاجر با سفرهای بازرگانی خود افزون بر ثروت و خرید فروش به تجربیات و دانش‌هایی دست می‌یابد که برای او مفید و سازنده و در تحول بینش و نگرش وی تاثیر‌گذار و در ساخت شخصیت جدید او موثر است. از این رو در پندهای فارسی از دستاوردهای سفر در شخصیت‌سازی افراد سخن به میان آمده و از جوانان خواسته شده تا به سفر و گردش در زمین پرداخته و از تجربیات و دانش‌هایی که در سفر به دست می‌آید اندوخته کنند.
برای شناخت جایگاه و ارزش سیاحت و گردشگری به عنوان ارزش و یا روش ارزش، بهترین راه، بازخوانی آثار و کارکردهای سفر در حوزه فردی و اجتماعی است. بی‌گمان هر سفر افزون بر نتایج و آثار وجودی در شخصیت اشخاص بازتاب‌های اجتماعی و اقتصادی دارد. بازتاب‌‌های اجتماعی آن به تغییر در شیوه رفتاری فرد و تحقق آسان‌گیری و گذشت در اشخاص و ایجاد بینش و نگرش جدید نسبت به تعاملات اجتماعی و همچنین تغییر رفتارهای جمعی با افزایش تعاملات و برخوردها با فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های جدید و آگاهی از تفاوت‌های فرهنگی و آداب و رسوم اجتماعی می‌انجامد، چنان‌که گردشگری موجب افزایش تجارت و خرید و فروش و رونق اقتصادی و شکوفایی می‌شود.
آنچه به طور کلی گفته شد نتایج و بازتاب‌هایی است که همگان آن را به طور ملموس و عینی درک و مشاهده می‌کنند. قرآن نیز با اشاره به همین امور خواستار سیاحت و گردشگری و افزایش آن است اما در آیات قرآن اشاراتی است که بیانگر نگرش خاص و اختصاصی قرآن به مسئله گردشگری و یا هر مسئله دیگری است. در همه آموزه‌های قرآنی کمال انسانی و تعالی و سعادت فردی و جمعی بشر به عنوان محور اصلی مطرح می‌باشد. از این رو افزون بر کارکردها و آثار یاد شده، آثاری را مورد اشاره قرار می‌دهد که در حقیقت باید برای هر گردشگری به عنوان هدف و انگیزه سفر و گردشگری مطرح شود. لذا بازخوانی تحلیل قرآن از آثار و کارکردهای گردشگری به این قصد انجام می‌شود تا افزون بر آگاهی از جایگاه ارزشی سیاحت، نگرش تازه و جدیدی نسبت به اهداف گردشگری پیدا کنیم.
بصیرت و شناخت
از مهم‌ترین آثاری که قرآن برای گردشگری یاد می‌کند مسئله شناخت است. هر کسی به خوبی می‌فهمد که در سیر و گردشگری به دانش‌هایی دست می‌یابد که پیش از آن بدان‌ها آگاه  نبوده است. در هر منطقه جغرافیایی انسان‌ها، حیوانات و جاذبه‌های طبیعی و انسانی شگفت‌انگیزی است که در جایی دیگر از آن خبری نیست. مناطق مختلف آب و هوایی و زیست‌محیطی شرایط متنوع و مختلفی را پدید می‌آورد که شگفتی‌هایی را نیز موجب می‌شود. در گوشه‌‌ای کویر و در جایی دیگر جنگل‌های انبوه است. در جایی کوهستان و در جایی دیگر دشت است. محیط‌زیست، رفتار آدم‌ها را تغییر می‌دهد و نیازها و پاسخ‌ها و نوآوری‌های تازه را پدید می‌آورد. در بخشی قنات‌ها ایجاد می‌شود و در جایی دیگر سدها و بندها زده می‌شود و در جایی دیگر خانه‌ها با شیروانی  و در مکانی دیگر سقف‌های مسطح با توجه به نیازها و امکانات ساخته می‌شود پوشش و آداب رسوم‌ها تغییر می‌کند. در مکانی باران‌زا چون شمال ایران آیین‌هایی برای آفتاب چون کترا گیشه اجرا می‌شود و در جایی دیگر آیین دعای باران برگزار می‌گردد.
گردشگری موجب می‌شود تا انسان به این تنوع زیست‌محیطی و شگفتی‌های طبیعت و دانش‌ها و ابزارهای جدید منطقه‌ای آگاهی یابد. دانش‌هایی جدید و دستاوردهای بشری و فرهنگ‌ها و تمدن‌ها و دستاوردهای بشری از طریق سفر و سیاحت جابه‌جا می‌شود.
کنجکاوی بشر خود عاملی مهم در گردشگری و انگیزه‌ای طبیعی برای آن می‌باشد. با این همه قرآن به امری دیگری فراتر از دانش‌های عادی و معمولی توجه می‌دهد و به شکلی از آدمیان می‌خواهد که به کارکرد دیگری از گردشگری نیز توجه شود. از این رو در آیه 26 حج از سیر و گردش در زمین برای دستیابی به بصیرت و رهایی از کوردلی سخن به میان می‌آورد. انسان می‌بایست از ورای همه آنچه از شگفتی‌ها در طبیعت می‌یابد خداوند و پروردگار آن را بیابد و از نابینایی درونی رهایی پیدا کند. 
تاکید قرآن بر بصیرت از آن روست که گردشگران باید چشم دل خویش را باز کنند و در دام شگفتی‌های ظاهری نیفتند. اگر لذت و بهره‌ای مادی و چشمی می‌برند از دانش‌های معرفتی نیز بهره گیرند. این شگفتی‌ها می‌بایست در شخص دگرگونی ایجاد کند و او را به آفریدگار این شگفتی‌ها سوق دهد. اینها معجزه‌های ماندگار طبیعت الهی است که در برابر دیدگان همه ظاهر است. هر آفریده و برگی از برگ‌های آفرینش نشانه‌ای از نشانه‌های خداوند است ولی همان‌گونه که آیات کتبی خداوند و سوره‌های قرآنی دارای تفاوت‌های شگفتی است که برخی محکمات و برخی متشابهات می‌باشند، آیات همگانی خدا در زمین و طبیعت نیز این‌گونه است که برخی محکمات آیات طبیعی هستند و شخص می‌بایست بدان به آسانی و سادگی به خدا برسد، نه آنکه همین محکمات آیات و معجزات ماندگار خداوند خود دام برای ابلیس شود.
به هر حال سیر و گردشگری در زمین یکی از مهم‌ترین راه‌های شناخت به حقایق هستی و دستیابی به بصیرتی است که بسیاری از اهل سیر و سلوک و عرفان در جست‌وجوی آن هستند. با این همه، عده‌ای از آدمیان با اینکه همه این آیات اعجازی خداوند را در طبیعت می‌نگرند چون چشم دلشان نابیناست نمی‌توانند از ورای این ظاهر به خدا برسند و ملکوت چیزها را ببینند بلکه گاه چنان غرق در ظاهر و چشم‌اندازهای زیبا می‌شوند که خود عاملی برای دوری بشر از حقایق هستی و خداوند می‌شود. (حج آیه 26) عامل شناختی و معرفتی گردشگری می‌بایست همواره از سوی گردشگران مورد توجه قرار گیرد همان‌گونه که لذت‌های مادی و محسوس آن، بدنشان بهره می‌برد از مظاهر باطنی و حقایق آن، عقل و دلشان بهره‌مند شود.
در حقیقت آیه 26 سوره حج از گردشگران می‌خواهد که به این جنبه کارکردی سیر و سیاحت توجه داشته باشند و به آیات الهی به ویژه محکمات و آیه‌‌های اعجازی آن که به عنوان جاذبه‌های گردشگری و شگفتی‌های طبیعی شناخته می‌شود به چشم بصیرت‌خواهی و ملکوت‌جویی بنگرند.
گردشگری و سیر و سیاحت در زمین و تامل در پیدایش موجودات، مایه پی بردن به قدرت خداوند است. این کارکرد دیگری است که آیه 20 سوره عنکبوت و نیز 44 سوره فاطر بدان اشاره می‌کند. هریک از آیات شگفت خداوند که در جای‌جای زمین پراکنده است می‌تواند بیانگر قدرت الهی باشد. در کوهستان‌ها با اموری مواجه می‌شوید که هرکسی را در جای خویش میخکوب می‌کند و در دریاها امری را روبه‌رو می‌شوید که انگشت به دهان می‌مانید. اینها جلوه‌های کوچکی از قدرت عظیم الهی است که گردشگران را به سوی یکتایی خداوند سوق می‌دهد.
اگر به دشت‌ها و بیابان‌ها و سازه‌های انسانی که در آن به جا مانده بروید می‌توانید به سادگی دریابید که خداوند وارث زمین و آسمان است. مردمانی که شگفتی‌های بسیار آفریده‌اند و سازه‌های مهم در کوه‌ها و در صخره‌های خارا و سخت بوجود آورده‌اند. اکنون اثر و نشانی جز همین نشانه‌های باقی مانده از آنان نیست. اگر به تخت جمشید با آن عظمتش بنگرید به یاد می‌آورید که بودند مردانی که برتر از شما بودند و سازه‌های عظیم و ستون‌های شگفت با کمترین امکانات آفریدند و یا اهرام مصر و یا دیوار چین و ده‌ها شگفتی دیگری که برجا مانده است، خود بیانگر آن است که تنها خداوند یکتاست که می‌ماند و این اندازه نباید به دانش‌ها و فن‌آوری روز خویش مغرور شد؛ زیرا همه می‌روند و خداوند به عنوان وارث همگان می‌ماند و اوست که یکتاست و او تنها کسی است که باقی و برقرار می‌باشد. (روم آیه 42 و 43)
در آیات 109 سوره یوسف و نیز 67 تا 69 سوره نمل و آیه 20 سوره عنکبوت، خداوند گردشگری در زمین و تامل در آثار باقی مانده را موجب تقویت معادشناسی و پذیرش آن می‌شمارد و از مردمان می‌خواهد با بهره‌گیری از گردشگری باورهای خویش را نسبت به معاد و رستاخیز تقویت کنند.
تفکر و اندیشه و مطالعات علمی در آثار باقیمانده از گذشتگان و به تکذیب‌کنندگان آیات الهی موجب می‌شود تا آدمی همان راهی را نپیماید که آنان پیمودند و حقایق الهی و آموزه‌های وحیانی را تکذیب کردند. (آل عمران آیه 137 و انعام آیه 11) 
به هر حال گردشگری در زمین و تامل در فرجام زندگی نافرمایان و تکذیب‌کنندگان، مایه هدایت کسانی است که دل‌هایشان هنوز بر سلامت فطرت است و از رفتارهای ناپسند دوری می‌کنند. این مسئله اختصاصی به مومنان ندارد بلکه هرکسی که بر فطرت سالم است با دیدن این مسائل راه به سوی خدا و قدرت و یکتایی او می‌برد و درهای هدایت و رستگاری به سوی وی باز می‌شود. بر این اساس خداوند در آیه 137 و 138 سوره آل عمران گردشگری را عامل هدایت متقین یعنی کسانی می‌شمارد که بر سلامت فطری هستند و رفتارهایشان هماهنگ و سازگار با عقل و اصول عقلایی و اخلاقی است، هرچند که هنوز به خداوند یکتا ایمان ندارند ولی همین سیر و سیاحت، آنان را به حقایق ملکوتی می‌رساند و چشم دلشان را بیدار می‌کند تا در نهایت مومن شوند.
این‌گونه است که انسان‌های پرهیزکننده از پلشتی‌ها و زشتی‌های اخلاقی و اجتماعی می‌توانند با بهره‌گیری از سیاحت به هدایت دست یابند و با عنایت و فضل الهی به آغوش اسلام وارد شوند. (توبه آیه 1 و 2)
خداوند در آیه 35 و 36 سوره نحل و 137 و 138 سوره آل عمران سیاحت در زمین و تامل در آثار تکذیب‌کنندگان معذب را عامل مهم در بازگشت به سوی فطرت و اسلام برمی‌شمارد و در پندپذیری آنان موثر می‌شمارد. در حقیقت سیاحت در زمین عاملی مهم در عبرت‌آموزی و پندگیری و نیز پذیرش اسلام و ایمان و توحید بشمار می‌رود.
از این رو در آیاتی چون 10 و 11 سوره انعام و نیز آیات 8 و 9 و 42 سوره روم و آیه 10 محمد و آیات دیگر سیر و سیاحت را توصیه می‌کند و از مردمان می‌خواهد برای رسیدن به شناخت و بصیرت و پند و عبرت و اسلام در زمین گردش کنند.