محدودیتهای اقدام در حکومت امیر مومنان(ع)- ۲۶
پایبندی به ارزشها در اوج پیــروزی
جواد سلیمانی
سپاه امام یک شبانهروز با تشنگی و بیآبی بهسر بردند. علی(ع) هنگام عبور از کنار خیمههای سربازان خود، در چند جا شنید که آنها با سرودن اشعاری حماسی، اظهار بیتابی میکنند که چرا با وجود قدرت نظامی برای گشودن گذرگاه فرات، دشمن آنها را تشنه نگاه داشته، و چرا به آنها برای گشودن گذرگاه فرات اجازه داده نمیشود؟ اشعث بن قیس کندی نیز که در درون سپاه امام نقش رئیسخودخوانده کل یمنیها _ بهویژه رزمندگان کِندی _ را ایفا میکرد، چنین اشعاری را از درون چادرهای کندیها شنید و ازهمینرو روحیه قبیلگیاش تحریک شد. سپس به حضور امام رسید و گفت: «ای امیرالمؤمنین! چرا باید شامیان، ما را از آب فرات محروم دارند، درحالیکه تو در میان ما هستی و ما دست در قبضه شمشیرها داریم؟ اجازه بده به این قوم بتازیم. به خدا سوگند! بازنمیگردیم، مگر آنکه وارد فرات شویم، یا آنکه کشته شویم. مالک اشتر را نیز فرمان بده تا با نیروهای خود، در هر جا که دستور میدهی، استقرار یابد.»
امام با این پیشنهاد موافقت کرد.
به گزارش مسعودی، امام به اشعث فرمود: با چهار هزار سواره حرکت کن و به قلب سپاه معاویه یورش ببر، تا آنکه از آب فرات بنوشی و سربازانت را نیز سیراب کنی، یا آنکه همگی کشته شوید. مالک اشتر را نیز با چهار هزار سواره و پیاده به دنبال تو اعزام میکنم.
آنگاه امام، مالک اشتر را با همان تعداد نیروها که فرموده بود، برای پشتیبانی نیروهای اشعث گسیل داشت.
امام برای تشویق یاران خود جهت گشودن راه آب، در خطبهای پرشور و حماسی چنین فرمود:
این گروه، با شما ستمگری آغاز کردند و باب تجاوزگری را گشودند و با ستم و دشمنی، به استقبال شما آمدند. اینان با جلوگیری از دسترسی شما به آب، شما را به پیکار دعوت کردهاند. اکنون بر سر دو راهی قرار گرفتهاید: یا با ذلت و خواری در جای خود بنشینید و موقعیت خود را از دست بدهید،
یا اینکه شمشیرها را از خون آنان سیراب سازید تا خود نیز از آب، سیراب شوید. مرگ، در زندگیِ توأم با شکست است، و زندگی نیز در مرگ پیروزمندانه شماست! به هوش باشید که معاویه، گروهی از گمراهان و بیخبران را به دنبال خود کشانده و حقیقت را از آنها پوشیده داشته است تا به آن پی نبرند؛ تا حدی که اینان در راه او، گلوگاههای خود را آماج تیرها و شمشیرها قرار داده، خود را به کشتن میدهند.
باری، چنانکه اشاره شد، به فرمان امام، اشعث و مالک اشتر شجاعانه حمله کردند و پس از درگیریهای سخت، سپاهیان معاویه را عقب راندند و گذرگاه فرات را تصرف نمودند.
رهبران دنیوی از اصل ضد اخلاقی «هدف وسیله را توجیه میکند»، پیروی میکنند و در راه رسیدن به هدف و حفظ قدرت و شکست دادن دشمن، از هر راهی که مؤثر بدانند، بهره میبرند، هرچند اصول و ارزشهای اخلاقی را زیر پا نهند. نمونه بارز این امر در تاریخ اسلام، معاویه بود.
او از هر وسیلهای در راه رسیدن به مقاصد خود استفاده میکرد؛ مانند بستن گذرگاه آب به روی سپاه علی(ع) که ذکر آن رفت.
اما امیرمؤمنان، پیروزی را به هر وسیلهای جایز نمیشمرد و ازهمینرو میفرمود: به خدا سوگند! معاویه هوشمندتر و زیرکتر از من نیست. اما او نیرنگ میزند و گناه میکند. اگر نبود که نیرنگ و گناه را زشت میشمارم، از هوشمندترین مردم بودم، ولی هر نیرنگ، گناه است و هر گناه، نوعی کفر.
بر این اساس، پس از تصرف گذرگاه فرات به دست نیروهای امیرالمؤمنین(ع) با آنکه معاویه از مقابله به مثل آن حضرت سخت نگران بود، امام در اوج پیروزی، پایبندی خود را به ارزشها به نمایش گذارد و با نهایت بزرگواری به معاویه پیام فرستاد: ما همانند تو رفتار نمیکنیم.
اینک این شما و این هم آب! ما و شما، هر دو از آن استفاده میکنیم. آنگاه به یارانش نیز فرمود: مردم! مشکل ما فراتر از آب است.1
پانوشت:
1- پیشوایی، تاریخ خلفا.