شاخصهای آزمون افکار و عقاید(1) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی اسلام، آیا معیار و شاخصهایی وجود دارد که انسان در پرتو آنها بتواند، افکار و عقایدش را مورد آزمون قرار دهد و بر صحت و سقم آنها واقف گردد؟
پاسخ:
به طور کلی عقاید و افکار علمی، و غیر علمی و بیماری خود دانابینی یا علم تخیلی هر کدام نشانهها و شاخصهایی دارند که پژوهشگر میتواند به وسیله آنها افکار و عقاید خود و دیگران را بیازماید و درستی یا نادرستیشان را کشف کند.
الف) شاخصهای افکار و عقاید علمی
در مجموع از منظر آموزههای وحیانی اسلام، برای افکار و عقاید علمی و دانایان واقعی و صاحبان عقاید علمی، هفت شاخص وجود دارد که با توجه به آنها میتوان صحت افکار و عقاید علمی خود را مورد آزمون قرار داد:
1- توجه به مجهولات
به عکس دانایان خیالی و افراد مبتلا به بیماری خوددانا بینی که فقط معلومات کاذب خود را میبینند و از مجهولات خود غافلند، دانایان واقعی و صاحبان افکار و آرای علمی، مجهولات خود را میبینند و با مشاهده مجهولات بزرگ و بینهایت خود، معلومات خویش را به حساب نمیآورند. این گونه افراد از منظر آموزههای وحیانی اسلام و عقلا شایستگی عنوان عالم را دارند، و نظر و رأی آنان در مسایل عقلی، معتبر و قابل اعتماد است. به راستی عالم کسی است که بفهمد آنچه میداند، در مقایسه با آنچه نمیداند، اندک است، پس خود را جاهل به شمار آورد. پس عالم حقیقی هر چه دانستههایش زیادتر گردد، مجهولاتش بیشتر میشود، و هر چه دانشش افزون گردد، آگاهیاش به اینکه دانستههایش محدود است، و قابل قیاس با مجهولات نامحدود نیست، بالاتر میرود. از این جهت انسان احساس میکند که هر چه دانشش افزوده گردد، فاصله میان دانستهها و مجهولاتش بیشتر میشود، و به تعبیر دیگر میزان بالا رفتن سطح علمی آدمی، برابر است با میزان زیادتی مجهولات او. «الکسیس کارل» که عمری را در انسانشناسی سپری کرده، حاصل پژوهش و ثمره همه تلاشهایش، کتابی با عنوان «انسان موجودی ناشناخته» است. میگویند: بوعلی سینا با آن همه علم و دانشی که داشت این شعر را تکرار میکرد: تا بدانجا رسید دانش من- که بدانم همی که نادانم. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «من قال انا عالم فهو جاهل» هر کسی بگوید: من دانشمندم نادان است. (بحاراالانوار، ج 2، ص 11، ح 23) امام حسین(ع) در دعای عرفه میفرماید: «الهی انا الجاهل فی علمی، فکیف لااکنون جهولاً فی جهلی» خدایا! وقتی با داشتن علم به مفاهیم، هیچ نمیدانم، چگونه آنگاه که در مقابل انوار عظیم تو قرار میگیرم و معلوم میشود که هیچ نمیدانم جاهل نباشم تا در اثر آگاهی به جهل خود از حجاب اطلاعات، خود را آزاد نکنم و متصل به دریای علم تو نگردم؟ امام علی(ع)
2- عطش فزاینده برای دانشاندوزی
پس از آنکه عالم، دانستههایش را با مجهولاتش به دقت سنجید، و دانست که دانستههایش در برابر مجهولات، چیزی به حساب نمیآید، قشنگی آگاهی و شناخت در وجودش بالا میرود، و عشق و حرص به دانش، توان و تلاشش را برای شناخت حقایق هستی بالا میبرد. امام علی(ع) فرمود: «العالم من لایشبع من العلم و لایشبع به» عالم آن کسی است که از دانش سیر نگردد، و گمان نکند که سیر شده است. (غرر الحکم، ح 1740) و در حدیثی دیگر فرمود: «العالم الذی لایمل من تعلم العلم» دانشمند آن کسی است که از فراگیری دانش ملول نگردد. (همان،
ح 1303) در مقابل عالم نمایان قرار دارند که بیماری خود دانابینی،آنان را از استمرار آموزش و پژوهش باز میدارد.
3- فروتنی در برابر اهل دانش
انسان به هر مرتبهای از دانش که برسد،وقتی دانستههایش را با مجهولات بسنجد، غرور بر او غلبه نمیکند و دیگر تنها به دانستههای خویش نمینگرد، بلکه به پژوهشها و دانش دیگران نیز به دید احترام و ارزش مینگرد، و در برابر دانش آنان فروتنی میکند.در مقابل عالم نمایان که خود را داناترین دانایان میانگارند، خود را در برابر دیگران بالا برده، دیگران را تحقیر میکنند. این بیماران گمان میکنند که اگر در برابر دانشمندان فروتنی کنند، از مرتبت علمیشان کاسته میشود، بدین جهت وانمود میکنند که هیچ کس از آنان داناتر نیست، و از این رو با دید عیبجویی و نه از روی نقد و بررسی، هر نظریهای را از هر دانشمند و درباره هر مسئلهای مورد ایراد و انتقاد قرار میدهند.
ادامه دارد