نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
خوشحالی اصلاحطلبان در گرو حضورشان در قدرت است
سرویس سیاسی ـ
روزنامه شرق گفتوگویی را با یکی از چهرههای اصلاحطلب انجام داده که در شماره دیروز منتشر شده بود.
این فرد به شرق گفته است: «مشکل من با اطلاحطلبان این است که اصلاحات را با میزان حضور خود در قدرت سیاسی گره زدهاند. یعنی وقتی مسیر عبورشان به قدرت باز میشود گویی راه اصلاح باز شده است و خوشحال میشوند و حرف از امیدواری میزنند. اما همین که این راه قدرت برایشان ناهموار و بسته میشود، احساس ناامیدی و طردشدن از فضا میکنند.»
وی در بخشی دیگر گفته است: «چون برخی تصور میکنند آنچه آن سالها اتفاق افتاد و تجربه مملکتداری آقای خاتمی خیلی خوب بوده است. اما به نتیجه آن نگاه نمیکنند که به رویکار آمدن احمدینژاد منجر شد... این نگاه غالب تجربهای است که شکست خورده است؛ اما برخی دوستان ما آن را نمیپذیرند. معتقدند دوره آقای خاتمی تجربه موفقی بوده و همواره میگویند خوب بوده است. البته از جهاتی بله، خوب بوده است؛ اما این دوره پایدار نبوده و نمیتوانسته است با آن شیوه پایدار بماند. اگر تجربه موفقی بوده است، باید پایدار میماند؛ اما اینطور نبوده و بعد از آن احمدینژاد از دل آن بیرون زده است.»
پیش از این نیز برخی از افراد جریان اصلاحطلب به این موضوع پرداخته بودند که اصلاحطلبان همین که در قدرت قرار میگیرند، فاصله آنها با مردم بسیار بیشتر از قبل میشود و نیز اینکه همواره نتیجه حضور این طیف در قدرت نارضایتی مردم از نوع مدیریت آنها بوده است.
مسببان وضع کنونی نگران مردم شدند!
روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود نوشت: «حزب اصلاحطلب اتحاد ملت در واكنش به برنامه دولت درخصوص رهاسازي قيمتها، بيانيهاي انتقادي صادر كرد.»
در ادامه این نوشتار آمده: «در اين بيانيه با اشاره به اينكه جامعه اين روزها شرايط سخت و ناگواري را از سر ميگذراند و آحاد مردم زير فشارهاي كمسابقه معيشتي قرار گرفتهاند و آينده ايران عزيز ما به علت بيتدبيريها از هر جهت نگرانكننده و دستخوش بحران به نظر ميرسد» تاكيد شده است: «ملت با ناباوري شاهد آن هستند كه دولت با عقبنشيني از مسئوليتهاي اجتماعي خود، به يكباره دست به اجراي سياستهايي زده كه آنها را به سرعت از حداقلهاي گذران زندگي محروم ميكند.»
نکته قابل تامل این است که 8سال گذشته همین احزاب اصلاحطلب دولتی را در راس کار آوردند که بسیاری از وزیران و مدیران ارشد آن دولت نیز از طیف موسوم به اصلاحطلب بودند. در آن دوره هر چقدر از ناحیه کارشناسان به دولت تذکر داده میشد که در شرایط سخت باید دولت حالت انقباضی به خود بگیرد یعنی باید طوری برنامهریزی کند تا مخارج دولت به حداقل ممکن کاهش یابد اما هیچ گوش شنوایی برای این حرفها نبود. نتیجه عدم اتخاذ رویکردی انقباضی در مورد مخارج این بود که ناهمترازی میان دخل و خرج دولت بسیار زیاد میشد. در چنین شرایطی دولت لاجرم دست به دامان بانک مرکزی میشد تا با استقراض از بانک مرکزی (چاپ پول) این ناهمترازی را جبران کند.
نتیجه استقراضهای زیاد دولت قبل از بانک مرکزی چاپ اسکناس بود که همه میدانیم انتشار آن به اینگونه نتیجهای جز تورم افسارگسیخته ندارد. در ضمن در دولت قبل ریختوپاش منابع ارزی و طلایی که در بانک مرکزی بود عملاً یک عده رانتخوار را از آن منتفع کرد.
اکنون که دولت رئیسی با شجاعت تصمیم گرفته این روش خطایی که نتیجه آن جز به نفع رانتخواران و فرصتطلبان نبوده را اصلاح کند، جماعت موسوم به اصلاحطلب فریادش به هوا برخاسته است. در حالی که جمیع کارشناسان معتقدند اصلاح نظام اقتصادی فواید بسیاری برای مردم خواهد داشت اگرچه ممکن است در ابتدای کار مقداری تلاطم ایجاد کند.
جالب آنکه گویا در دورهای که به سبب سوءتدبیرهای دولت قبل قیمتها ناگهان به دهها برابر افزایش یافت این احزاب خواب بودند که بیانیه صادر نکردند؟!