kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۱۶۹۱
تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۰
مروری بر کتاب «ایســـتاده در افـق» به بهانه انتشار در نمایشگاه کتاب تهران

کاوش در سیـره مدیریتی شهید حاج قاسم سلیمانی

 
 
 
کامران پورعباس
شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی، یکی از این ستارگان پرفروغ کهکشان‌پرستاره انقلاب اسلامی است که به شایستگی علمداری جبهه مقاومت را بر دوش کشید و موفق شد بسیجی به وسعت جهان اسلام را ایجاد و سازماندهی کند.
حاج قاسم با مجاهدت‌های مخلصانه خود دل‌ها و قلب‌های ملت‌های منطقه، بلکه اقصا نقاط عالم را به تسخیر خود درآورد؛ او همة عمر خود را وقف جهاد در راه خدا کرد.
 امام خامنه‌ای خاطرنشان نموده‌اند: «سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسة درس‌آموز، با این چشم نگاه کنیم». 
این بیان نورانی و البته تکلیف آفرین، ما را بر آن می‌دارد تا حدی که برایمان مقدور است، نسبت به شناسایی و سپس معرفی شایسته ابعاد پیدا و پنهان شخصیت، رفتار و شیوه‌های فرماندهی و رهبری این اسوه و الگوی ممتاز برای نسل‌های فعلی و آینده اقدام کنیم. 
زندگی ایشان زوایای فراوانی دارد که می‌توان آنها را در سطوح و مقاطع مختلف تحصیلی گنجاند و حتی تفکرات راهبردی ایشان را در دانشگاه‌ها به بحث گذاشت؛ چرا که شهید سردار سلیمانی بیش و پیش از هر چیزی می‌تواند یک معلم و الگوی درس آموز برای نسل جوان دانشگاهی ما باشد.نحوه فرماندهی و سبک مدیریتی شهید سلیمانی را می‌توان از منظرهای مختلف دنبال کرد. 
در کتابِ «ایستاده بر افق» که کاوشی در سیره مدیریتی شهید حاج قاسم سلیمانی است و توسط دکتر محمدرضا سلطانی انجام شده و از جانب موسسه فرهنگی هنری قدرولایت انتشار یافته، رفتار آن شهید پرافتخار در ابعاد سه‌گانه ذیل تحلیل و تبیین شده است:
یک- رفتارفردی (شخصیت، انگیزش، خلاقیت، صداقت در گفتار و عمل، شوق خدمت)
دو- رفتارگروهی (تفویض اختیار و مشارکت گروهی، تسهیم دانش و تجربیات، برادری و روابط دوستانه، اعتماد گروهی و سازمانی، تیم ‌سازی و توانمند‌سازی و مدیریت تعارض)
سه- رفتارسازماني (رهبری، انسجام سازمانی، عدالت سازمانی، کارآمدی و تحول آفرینی، ارتباطات و تعاملات، رفتار سیاسی، رفتار شهروندی و مسئولیت اجتماعی و فرهنگ سازماني) 
اهتمام به فرهنگ و ارزش‌هاي ديني
شهيد سليماني به شدت به فرهنگ و ارزش‌هاي ديني اهتمام مي‌ورزيد؛ پايبند بود و از زيرمجموعه خود التزام به آنها را مطالبه مي‌کرد. خط قرمز او فرهنگ و ارزش‌هاي اسلامي بود. از کودکي در يک خانواده مذهبي متولد شد و قد کشيد؛ در سنين جواني وارد مقدس‌ترين نهاد انقلاب شد و به افتخار سربازي حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري(مدظله العالي) در بيش از چهار دهه نايل گرديد و نيز ساليان درازي را درجهت کمک به توسعه فرهنگ و ارزش‌هاي اسلام و انقلاب اسلامي در منطقه و سراسر گيتي، گام برداشت. همه و همه اين فعاليت‌ها و گام‌هايي که او برداشت در مدار فرهنگ و ارزش‌هاي اسلامي بود. ويژگي‌هاي بارز و خصلت‌هاي برجسته ديني و انقلابي او خود فرهنگ ساز بود و در سطح وسيعي تبديل به گفتمان شد و به يقين، الگو و سرمشق خيل عظيم آحاد بشري در ايران و کشورهاي مختلف جهان قرار گرفت. 
ارتباطات و تعاملات سازنده 
شهيد قاسم سليماني استاد برقراري ارتباطات و تعاملات موثر و استفاده از اين وسيله و امکان در جهت پيشبرد اهداف، بود. او نه تنها تلاش مي‌کرد كه خوب مسائل را درک و تحليل کند، بلكه قادر بود که آنها را به خوبي به طرف‌هاي مقابل و جامعه هدف، تفهيم و منتقل كند. 
متناسب با توان، ظرفيت و مقتضيات، با تنظيم جريان اطلاعات، اطمينان مي‌يافت كه مقدار مطلوبي اطلاعات در اختيار افراد ذيربط قرار ‌گرفته و در نتيجه از ارسال حجم عظيمي از اطلاعات که ممکن بود براي افراد و جامعة هدف گيج‌کننده و بعضاً زيان‌آور باشد، جلوگيري مي‌کرد.
با ايجاد و بهره مندي از طيف وسيعي از شبکه‌ها و کانال‌هاي ارتباطي، ارتباطات لازم را برقرار مي‌کرد؛ پيام‌هاي خود را ارسال و بازخوردهاي مناسب را دريافت مي‌کرد و مبتني بر اطلاعات و تحليل درست از صحنه و ميدان عمل تصميم‌گيري و اقدام مي‌کرد.
همواره در برقراري تعاملات و ارتباطات، در بين جبهه خودي بنا را بر اعتماد و در بين جبهه غيرخودي و بيگانه بنا را بر بي‌اعتمادي استوار مي‌کرد. در سازمان متبوع خود افراد و مديران را تشويق به اعتماد متقابل مي‌کرد؛ چراکه بيشتر مديران فرصت كافي براي پي‌گيري پيام‌ها، تامين بازخورد يا ارتباطات پايين به بالا را ندارند؛ بنابراين ايجاد و توسعه يك محيط مبتني بر اعتماد متقابل بين مديران و كاركنان مي‌تواند برقراري ارتباطات را تسهيل کند.
در برقراري ارتباطات و تعاملات، زبان ساده به كار مي‌برد و جملاتش از ابهام و پيچيدگي عاري بود. بي‌شک ابهام و عدم شفافيت، مانع عمده‌اي در ارتباطات محسوب مي‌شود.
يکي از عوامل مهم در بهبود برقراري ارتباطات، شنونده خوبي بودن است؛ گوش دادن مهارتي است كه او از آن به خوبي بهره مي‌برد؛ گوينده، به راحتي در برابر او مي‌توانست صحبت کند؛ در هنگام صحبت ديگران، حواسش را به سخنان او معطوف مي‌داشت، با گوينده همدردي مي‌کرد؛ با وجود مشغله‌هاي کاري زيادي که داشت در بسياري از مواقع ديده شده بود که به صحبت‌هاي افراد عادي که با او صحبت مي‌کردند، با حوصله گوش فرا مي‌دهد و از خود شکيبايي به خرج مي‌دهد. 
کارآمدي و تحول‌آفريني 
با مطالعه سابقه فرماندهي و مديريتي سپهبد شهيد حاج قاسم سليماني و کاوش در سيره رفتاري و عملکردي آن شهيد عزيز، روشن مي‌شود که از چه ميزان تفکر راهبردي، خلاقيت، نوآوري، ايده‌پردازي، تدبير، توان برنامه‌ريزي راهبردي و قدرت تصميم‌گيري در شرايط مختلف از جمله مديريت ريسک و بحران، برخوردار بود. 
وفاداري به اهداف و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي و شهدا و برخورداري از تعهد سازماني بالا؛ برخورداري از توانايي و مهارت‌هاي قوي ادراکي، تصميم‌گيري و اجرايي؛ تلاش در جهت تأمين سعادت مادي و معنوي و توجه به رشد و بالندگي کارکنان و ملت‌هاي مظلوم در اقصاء نقاط جهان؛ تلاش در جهت اقامه حق و دفع باطل؛ تأمين امنيت و تحقق وحدت امت اسلامي؛ اهتمام به آموزش، توانمندسازي فردي و سازماني، ارتقاء قابليت‌هاي كاركنان و توسعه مهارت‌هاي آحاد کارکنان، فرماندهان، مديران‌ و اعضاي جبهه مقاومت اسلامي؛ ‌‌تقسيم‌ کار صحيح، توجه جدي به غني‌سازي‌ شغل‌ و استفاده علمي و عملي از تکنيک‌هاي‌ گردش‌ شغل‌ و توسعه‌ شغل‌؛ استفاده از تکنيک‌هاي مختلف انگيزشي (با تاکيد بر عوامل معنوي انگيزش) و تقويت‌ پيوسته روحيه‌ مجاهدان و همه و همه عوامل و مؤلفه‌هايي است که از کارآمدي و توان بالاي مديريتي ايشان حکايت دارد.
بايد به اين شايستگي‌ها و توانمندي‌ها، تجربه انباشته از بيش از چهار دهه پس از انقلاب اسلامي را اضافه کرد. برخورداري از همه اين قابليت‌ها و شايستگي‌ها از او فرمانده و مديري ساخت که هم در بُعد فردي و هم در بُعد گروهي و سازماني، فردي به غايت کارآمد باشد.  
متحول شدن ادبيات رفتار سياسي در مديريت شهيد سليماني
شهيد سپهبد حاج قاسم سليماني کسي است که شايد بتوان به جرأت گفت ادبيات رفتار سياسي را متحول کرد. او سياست سازماني را که در آن مديران تلاش مي‌کنند تا از قدرت براي نفوذ در فرآيندهاي تصميم‌گيري و دستيابي به منافع خود حداکثر استفاده را ببرند، تبديل کرد به استفاده از سياست، به معناي قدرت نفوذ در ديگران (افراد، گروه‌ها، جناح‌ها، سازمان‌ها و دولت‌ها در سطح ملي و جهاني) در جهت منافع ملي و منافع و مصالح گروه‌هاي جهادي و ملت‌هاي مظلوم جهان. 
او برخلاف روية جاري و رايج که دين، معنويت، انسانيت و اخلاق را در خدمت سياست قرار مي‌دهند، سياست را در خدمت اخلاق و معنويت قرار داد و به ديگران آموخت که از سياست و سياست بازي نبايد براي خود کلاه بافت و توشه برچيد. 
سردار سليماني، انساني از دنيا بريده و آخرت‌گرا بود. حضور پيوسته و مداوم او در ميدان جهاد و شهادت حاکي از اين است که وي از دنيا دل کنده بود و تعلقي به دنيا و آنچه در آن وجود دارد، نداشت و خود را براي حضور در محضر پروردگار از طريق شهادت آماده کرده بود.
فردي خدامحور و مخلص بود. اخلاص و صداقت از جمله اکسيرهاي اين عالم است که هرکس هر مقداري به‌دست آورد به همان‌اندازه در اين عالم بزرگ مي‌شود. دليل اصلي علاقه مردم به حاج قاسم سليماني، اراده خداوند و اخلاص او بود. گاهي خداي متعال اراده مي‌کند که شخصي را محبوب قلب‌هاي مردم کند، البته بر عکس آن نيز وجود دارد؛ پروردگار بعضي اوقات اراده مي‌کند که شخصي را منفور گروه‌هاي بزرگ انساني کند. حاج قاسم با اين خصوصيات و رفتارها مصداق «اَلَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» شده بود و خداوند، خود وعده داده که اگر کسي به اين سطح از ايمان و عمل صالح برسد، محبوب قلوب خواهد شد: « إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا »؛
(مريم،96) قطعاً کساني که (در اين سطح) ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، خداوند رحمان براي آنان در دل‌ها، محبت و دوستي قرار خواهد داد. بنابراين خداوند اراده کرده است که حاج قاسم را محبوب دل‌ها و قلوب ميليون‌ها انسان با ايمان کند و علت محبوبيت فراگير حاج قاسم تنها اراده الهي است.
عمل به انصاف و رفتار عادلانه  
سبک و سيره شهيد سليماني در برقراري عدالت فردي و سازماني منطبق بر آموزه‌هاي ديني و قرآني و در راستاي تدابير مقام معظم رهبري و سياست‌هاي تنظيمي و ابلاغي سپاه بوده است و همه کساني که نسبت به ايشان شناخت داشتند و با او همکار و هم‌رزم و هم‌سنگر بوده‌اند، از دقت نظر ايشان در عمل به انصاف و رفتار عادلانه صحبت به ميان آورده‌اند. به مصاديقي از عمل به انصاف، عدالت و مبارزه با فقر و فساد و تبعيض (که نقطه مقابل عدالت ورزي و عدالت خواهي فردي و سازماني است)، اشاره مي‌شود.
- هيچ گاه در عزل و نصب‌هاي خود، مسئله رفاقت و خويشاوندي را مدنظر قرار نمي‌داد و روش سياستمداران دنيا‌پرست را که تنها در راستاي بقاي حکومت خود عمل مي‌کردند، نداشت؛ بلکه تنها به رضاي خدا مي‌انديشيد و مصلحت مردم را در نظر مي‌گرفت.
- همواره اهتمام او به‌کارگيري افراد بر اساس شايسته سالاري بود و در سايه فرماندهي ومديريت او افراد نابخرد، نابکار، فاقد صلاحيت جايي نداشتند.
- نظارت مستمر براي تداوم حسن سلوک و تعامل مطلوب با مردم نيز از ويژگي‌هاي آن شهيد بود، روشي که مي‌توانست به اقامه عدل و قسط در سازمان متبوع او و همه گروه‌ها و جريان‌هايي که با آنها کار مي‌کرد، کمک کند.
- از آنجا که انحصارطلبي و در قبضه گرفتن قدرت و اقتدار سياسي ونظامي (به ناروا)، يکي از عوامل اصلي و گلوگاهي فساد محسوب مي‌شود و آثار سوء سازماني و اجتماعي بسياري به دنبال دارد، به مبارزه با انحصارگرايي‌ها و انحصارطلبي‌ها ادامه مي‌داد.
- از بي‌اعتنايي به حقوق مردم، حرص، بخل و خست، خودخواهي و خودکامگي که رابطه معکوسي با عدالت و انصاف دارد، همواره پرهيز مي‌کرد.
- در جريان جهاد و عمليات‌هاي نظامي هيچ‌گاه به کسي ظلم و ستم نمي‌کرد و پا را از حدود شرعي فراتر نمي‌گذارد؛ حتي شنيده شده که بنا به دلايلي در سوريه مجبور مي‌شود چند روز در منزل کسي اتراق کند، بعد از ترک آنجا نامه‌اي به صاحب خانه مي‌نويسد و از او درخواست مي‌کند يا او را حلال کند و يا وجه چند روز اقامت را مطالبه نمايد.
- همه افراد، صرف نظر از مليت، جنس، نژاد و مذهب، در إزاى کاري که زير نظر او انجام مي‌دادند، از حق برابر به منظور استفاده از نعمت‏هاى مادى و معنوى موجود برخوردار بودند. 
- رعايت اعتدال، رعايت ميانه‌روي در برنامه‌ها و رفتارها، دوري از افراط و تفريط و بهره‌مندي از عقلانيت از ديگر ويژگي‌هاي رفتاري اين فرمانده عاقل بود.
- يکي از اصول اساسي در مبارزه با فساد‌، برخورد يکسان و بدون تبعيض با مرتکبان آن است. براساس مسموعات، اين شهيد عزيز به شدت به موضوع مبارزه با فساد و تبعيض در سازمان متبوع خود حساس بود و چنانچه خبردار مي‌شد در زيرمجموعه او تخلفي از اين دست اتفاق افتاده بسيار نگران و دغدغه‌مند مي‌گرديد و اظهار مي‌کرد حتي يک مورد تخلف هم در اين مجموعه زياد است و بايد تلاش کنيم تا با راهکارهاي صحيح از بروز اين قبيل اتفاقات جلوگيري کنيم و از همين روي است که در وصيت‌نامه خود، در بخش وصيت به مسئولان و مديران بر دوري از اشرافي‌گري تاکيد دارند: «مقابله با فساد و دوري از فساد و تجمّلات را شيوه خود قرار دهند.»
- هيچ‌گاه تلاش زيردستان خود را ناچيز نمي‌شمرد و نيز تلاش و رنج كسى را به حساب ديگرى نمي‌گذاشت و ارزش خدمت او را ناچيز نمي‌شمرد؛ چه بسا افراد ساده و گمنامي از مليت‌هاي مختلف (زينبيون، فاطميون، حيدريون و...) نزد او از جايگاه والايي برخوردار بودند.