چگونگی اعتدال در اخلاق حسنه(پرسش و پاسخ)
پرسش:
برای تحقق اخلاق حسنه و فضیله و تقویت آن چگونه میتوان مرزهای اعتدال را در میان قوای درونی انسان به وجود آورد که گرفتار افراط و تفریط و اخلاق رذیله نشویم؟
پاسخ:
مفهوم اعتدال قوا
مفهوم اعتدال قوا این است که هر کدام از قوای چهارگانه عاقله، وهمیه، شهویه و غضبیه را در رابطه با آن نقشی که برای آن خدای متعال آفریده حفظ کنیم. یعنی شهوت و غضب را به آن حدی که معقول است حفظ کنیم. عقل را در همان مرتبه وجودیاش و با همان کارکرد و مقام واقعی آن حفظ کنیم تا جسم و روح انسان بتواند سیر تکاملی خودش را در مسیر الیالله انجام دهد.
بنابراین از بین بردن و نفی شهوت، غضب و وهم غلط و ناصواب است و از همه بدتر اینکه عقل در داخل مغلوب واقع شود و حاکم بر انسان نباشد. لذا باید هرکدام از قوا را در رابطه با همان نقشی که در سازمان خلقت و آموزههای وحیانی اسلام برای آنها در نظر گرفته شده مراعات کنیم. به بیان دیگر مفهوم اعتدال قوا این است که شهوت، غضب و وهم در خدمت عقل و یاور آن باشند تا عقل بتواند با مقام و کارکرد واقعی خود، سیر تکاملی الیالله را داشته باشد.
بررسی لذات انسان
قوای انسان از چه چیزهایی لذت میبرد وکدام یک از آنها اصیل هستند و برای انسان کمال به حساب میآیند؟
1- لذت قوه غضبیه: هرگاه قوه غضبیه در حالت غلبه و فاتح قرار گیرد، لذت میبرد و از طرفی اگر در حالت مغلوب و شکست قرار گیرد، الم و درد برای آن به وجود میآید!
2- لذت قوه شهویه: نیروی شهوت در انسان در رابطه با خوردن، آشامیدن و امور جنسی و... از لذت برخوردار میشود، در نقطه مقابل اگر در حالت گرسنگی، تشنگی و محرومیت جنسی و... قرار گیرد، دچار الم و درد میگردد!
3- لذت قوه وهمیه: لذت قوه وهمیه زمانی است که توهمات، تصویرها و نقشها و معانی جزئیهای که آنها را به ذهن وارد میکند، با یکی از دو نیروی خشم یا شهوت ملایم و سازگار باشد. اما در نقطه مقابل یعنی ناسازگاری با غضب یا شهوت ناراحت میشود!
4- لذت قوه عاقله: ساختمان وجودی عقل در رابطه با درک حقایق و واقعیات است، لذا اگر به حقایق عالم هستی و واقعیات معرفت پیدا کند لذت میبرد و در نقطه مقابل از جهل و نادانی نسبت به حقایق جهان هستی دچار رنج و الم میشود! لذت و الم در همه موارد چهارگانه نیروها و قوای انسان در رابطه با روح و نفس انسان است.
شاخصهای لذات اصیل و کمال انسان
حال سوال این است که کدامیک از این لذات قوای چهارگانه واقعی و اصیل است و به عنوان کمال شناخته میشود؟ در این رابطه نشانهها و شاخصهایی وجود دارد که در پرتو آنها میتوان لذات اصیل و کمالات را شناخت.
1- کمال همیشگی است
کمال آن صفتی است که هیچگاه زمان در آن دخالت ندارد. یعنی کمال در هر زمانی کمال است. کمال مطلق یعنی آن صفت و حالتی که برای انسان پیدا شود و اینطور نباشد که انسان در یک زمان از آن لذت ببرد و در زمان دیگر از آن لذت نبرد.
2- کمال یک امر وجودی است نه عدمی
کمال حالت وجودی دارد، یعنی برطرف کردن یک امر عدمی کمال به حساب نمیآید. اگر انسان شری را برطرف کند معنای آن این نیست که کمالی را حاصل کرده است. به بیان دیگر رفع بیماری کمال نیست، بلکه کمال تقویت و تشدید صحت و سلامت بدن است.
3- شناخت کمال فطری است
انسان فطرتا کمال را از نقص تشخیص میدهد. اگر انسانی عملی انجام دهد و آن عمل را تکرار کند، از نظر جامعه انسانی بهترین معیار این است که وقتی او را به این عمل متصف کنند، اگر خوشش بیاید کمال است و اگر بدش بیاید نقص است. بنابراین معیار برای شناخت اینکه کدام یک از لذتهای نفسانی در ارتباط با قوای چهارگانه برای انسان کمال است، معرفت است زیرا در معرفت زمان مطرح نیست و انسان هر چقدر معرفتش بیشتر شود، تشنهتر خواهد شد. لذا لذت واقعی آن لذتی است که روح از آن زده نمیشود، بلکه هرچه بیشتر به سمت آن برود تشنهتر خواهد شد! نتیجه اینکه اعتدال در نحوه بهرهبرداری از قوای انسان و در چارچوب حاکمیت عقل و آموزههای وحیانی اسلام لذات واقعی حیات و کمالات و فضایل اخلاقی را برای انسان به ارمغان میآورد.