اخبار ویژه
روحانی فقط به آمریکا تضمین میداد نه آن که تضمین بگیرد!
رئیس دولت یازدهم و دوازدهم گفت: «زنجیر تحریمها هرچه زودتر باید از پای اقتصاد کشور باز شود» و «احیای برجام یکسال قبل امکانپذیر بود».
حسن روحانی در نشست برخی اعضای دولت دوازدهم گفته است: زنجیر تحریمها باید هرچه زودتر از پای اقتصاد کشور باز شود تا مشکلات امروز جامعه کمتر شود.
وی با تأکید بر اینکه «توافق برجام باید به شکل عزتمندانهای احیا شود»، گفت: احیای برجام، بیش از یک سال قبل و پیش از اینکه شرایط جهانی پیچیده شود و کشورهای 5+1 نیز دچار مشکلات دیگر شوند امکانپذیر بود. لیکن امروز هم نباید فرصتهای پیش رو را را از دست داد.
روحانی با تأکید بر ضرورت بیان واقعیتهای کشور تأکید کرد: برخی افراد در داخل یا خارج از کشور، آگاهانه یا ناآگاهانه، و یا با انگیزههای سیاسی و جناحی، به انکار سرمایهها و دستاوردهای کشور میپردازند و به اسم نقد دولت گذشته یا حمایت از دولت فعلی، تواناییهای کشور را زیر سؤال میبرند و بذر ناامیدی میافشانند.
برای روشنگری اذهان مردم و برای جلوگیری از تحریف تاریخ و حفظ و تقویت دستاوردهای کشور باید با هدف امیدآفرینی، در برابر سیاهنماییها و دروغپردازیها و نفی دستاوردها سخن گفت و با ارائه آمار درست، روشنگری کرد.
اظهارات آقای روحانی درباره امکان احیای برجام در یک سال قبل در حالی است که دولت بایدن حاضر نشده بود تعهد و تضمین معتبری درباره لغو تحریمها بدهد. بنابراین احیای برجام در این شرایط، صرفا به معنای اجازه دسترسی آمریکا به مکانیسم ماشه در کنار حفظ بیشتر تحریمهای پسابرجامی بود که اساساً موضوع لغو و حتی تعلیق تحریمها را بیاثر میکرد. بنابراین نخستین سؤال این است که چرا روحانی باید دنبال دادن این فرصت و امتیاز بزرگ به آمریکا پس از چندبار تجربه کلاهبرداری آمریکا و اروپا باشد.
سؤال دوم این است که مگر بنا بر ادعای چند باره روحانی در سال 94، همه تحریمها با برجام لغو نشده بود؟ برخلاف تبلیغات خلاف واقع درباره فتحالفتوح بودن برجام که روحانی بانی آن بود، این توافق فاقد تضمین و توازن بود. نه تنها تکلیف لغو تحریمها در آن معلوم نشده بود، بلکه به نحوی تنظیم شده بود که طرف مقابل توانست در همان دوره اجرا، تحریمها را از 800 مورد به بیش از 1700 مورد افزایش دهد! این فاجعه در حالی رقم خورد که آقای روحانی چند بار ادعا کرده بود همه تحریمها در روز اجرای توافق لغو خواهد شد؛ از جمله:
- ۲۰ فروردین۹۴، در مراسم روز ملی فناوری هستهای: «ما هیچ توافقی را امضاء نخواهیم کرد، مگر آنکه در اولین روز اجرای توافق، تمامی تحریمهای اقتصادی، همان روز و بالمرّه (یکجا) لغو شود».
- ۲۳ تیر ۹۴ در گفتوگوی مستقیم، به مناسبت امضای برجام: «عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا ... امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق توافق، در روز اجرا (دیماه ۹۴) تمامی تحریمها لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بالمره لغو خواهد شد و نه تعلیق».
عبرتآموز اینکه بسیاری از تحریمها مانند تحریمهای آیسا، سیسادا، ویزا و همچنین تدارک تحریمهای کاتسا، نه محصول دوره ترامپ، بلکه سوغات دوران اوباماست؛ همان دولتمرد آمریکایی که آقای روحانی، او را «بسیار مؤدب» وانمود میکرد!
روحانی و برخی حامیان دولت او ادعا میکنند که برجام خوب بود و روی کار آمدن ترامپ دیوانه، کار را خراب کرد. آنها اولا باید پاسخ بدهند که چرا پیشبینی و هشدار منتقدان در همین زمینه را انکار و مسخره کردند و شخص روحانی بارها از خجالت صاحبنظران دلسوز درآمد و چرا با وجود آن عبرت بزرگ، باز هم خواستار توافق بیچفت و بست و ضمانت در ابتدای سال 1400 شد؟! ثانیا، نقش مواضع انحرافی روحانی در تحریک و تشویق دولت ترامپ به زیر پا گذاشتن تعهدات آمریکا چه بود و آیا تکرار همان مواضع، امروز نمیتواند ضد منافع ایران در مذاکرات عمل کند؟
در اینجا واقعیت بسیار تلخی وجود دارد و آن اینکه ترامپ، بهواسطه کسب اطمینان از اینکه دولت روحانی در صورت خروج آمریکا و بازگرداندن تحریمها، از توافق خارج نمیشود، اقدام به خروج از برجام و زیر پا گذاشتن تمام تعهدات کرد. براساس گزارش خبرگزاری ایسنا، به نقل از نشریه پولیتیکو (22 اردیبهشت 97- یک هفته پس از خروج ترامپ از برجام): «فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس این اتحادیه تصریح کرد: من از روحانی تضمین گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و برگرداندن تحریمها، ایران به برجام پایبند بماند»! به عبارت دیگر، ترامپ پس از آنکه از تضمین واگذار شده توسط روحانی مطمئن شد، جرات کرد برجام را بهطور کامل زیر پا بگذارد و حقوق ایران را پایمال کند. این هم جزو خسارتهای بزرگی است که روحانی به کشور زده است.
دنیای اقتصاد: خوشبینی و امید به بازار بورس برگشته است
روزنامه اقتصادی اصلاحطلب در گزارشی تأکید کرد خوشبینی و امید به بورس برگشته است.
«دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان خوشبینی و امید در بورس نوشت: با توجه به اصلاحها و ریزشهایی که بازار سرمایه در دو سال گذشته تجربه کرده، بسیاری از سهمها در قیمتهای مناسبی قرار دارند و بررسی شاخص کل و مخصوصاً شاخص هموزن که مختص سهمهای کوچک و متوسط است، نشان میدهد که ما در یک روند نسبتاً صعودی آهسته و پیوسته قرار داریم و نه تنها برای هفته آتی بلکه برای هفتههای آینده میتوان بازار متعادل نسبتاً رو به مثبتی را پیشبینی کرد که میتواند فرصت مناسبی برای سرمایهگذاری از سوی افراد باشد. با توجه به شرایطی که بر بازار حاکم است به نظر میرسد شاخص کل بورس بتواند کانال یک میلیون و 500 هزار واحد را نیز رد کند و بعید به نظر میرسد بازار تا محدوده یک میلیون و 600 هزار واحد اصلاح قابل توجه و عمیقی داشته باشد.
با توجه به روندی که بازار سهام در هفتههای آتی در پیش گرفته، وضعیت اقتصادی کشور و همچنین وضعیت بازارهای بینالمللی، پیشبینی میشود شاخص کل بورس تهران این هفته نیز روند صعودی در پیش داشته باشد و شاهد بازار مثبتی باشیم. از ابتدای امسال شاهد رشد بازار سرمایه هستیم. البته به مرور که گزارش دوازده ماهه شرکتها ارائه شود، وضعیت شفافتر و بهتر خواهد شد. از سوی دیگر فصل مجامع نیز در پیش است و با توجه به رفع کرونا مجامع حضوری برگزار خواهد شد و همین مسئله یعنی حضور در مجمع و اطلاعاتی که سهامداران کسب میکنند، ممکن است شور و شوق سرمایهگذاری در بورس را بالا ببرد، بنابراین به نظر میرسد از اول خرداد ماه به بعد بازار مثبت بهتری داشته باشیم و شاهد افزایش حجم معاملات هم باشیم، چون فعلاً حجم معاملات کم است و نمیتوان به رشد بازار با این حجم خوشبین بود.
رأیالیوم: تمام شرایط منطقه و جهان به نفع ایران است
سردبیر روزنامه رایالیوم نوشت: وضعیت بحران جهانی کنونی ناشی از حماقت آمریکا، مناسبترین وضعیت را برای ایران فراهم آورده است تا اهداف هستهای خود را تحقق ببخشد.
عبدالباری عطوان مینویسد: از همان روز اول از سرگیری مذاکرات هستهای در وین، اعلام کردیم که ایران خواهان صرفنظر کردن از برنامه هستهای خود نیست. رهبری ایران به آمریکا اعتماد ندارد و این کشور را دشمن راهبردی ایران میداند که میخواهد به نفع اسرائیل، ایران را از داشتن برنامه هستهای که به واقعیت تبدیل شده، محروم کند تا تلآویو بتواند سلطه خود را بر تمام خاورمیانه تحکیم ببخشد. اما در همین حال، قدرت آمریکا به نفع دو همپیمان ایران یعنی روسیه و چین با سرعت فزایندهای رو به زوال است و محاصره آمریکا کارآیی خود را از دست داده و ایران توانسته این محاصره را دور بزند و هماکنون تهران در حال صدور تجربه خود به کشورهای جهان بهویژه روسیه است. اگر ایران تصمیمی برای تولید داخلی مواد شکافتپذیر مورد نیاز برای ساخت تسلیحات هستهای داشته باشد، فقط چند هفته زمان برای این کار نیاز دارد.
ایران اقدام به خارج شدن از مذاکرات هستهای نخواهد کرد و شرایط خود را مطرح خواهد کرد تا آمریکا را وادار به خارج شدن از مذاکرات کند تا پیامدهای حاصل از این امر متوجه واشنگتن شود. هر کسی جز این را بگوید، معلوم است که با سیاست بردباری طولانیمدت ایران و هوش و ذکاوت ایرانیان آشنا نیست.
تمام شرایط کنونی منطقهای و بینالمللی به نفع ایران است که برجستهترین آن، جنگ اوکراین است که تاکنون قیمت نفت را به بیش از ۱۱۵ دلار در هر بشکه و میزان تولید نفت ایران را به مرز دو میلیون بشکه در روز رسانده و بخش عمده آن به چین صادر میشود؛ بدون آنکه آمریکا و اسرائیل جرأت کنند سد راه یک نفتکش ایرانی در آبهای آزاد شوند.
ایران توانسته که به تمامی اهداف خود در گمراه کردن دولت آمریکا که هماکنون بهشدت سرگرم جنگ اوکراین است، برسد.
بهطور خلاصه باید گفت که مذاکرات توافق هستهای در وین به تاریخ پیوسته و از جایگاه بسیار پایینی در فهرست اولویتهای ایران از یکسو و آمریکا و کشورهای بزرگ از سوی دیگر برخوردار است و منطقی نیست ایران که از سوی آمریکا و اسرائیل هدف قرار گرفته، از برنامه هستهای خود صرف نظر کند؛ آن هم در حالی که در موضع قویتری قرار گرفته است، زیرا جهان به نفت و گاز این کشور نیازمند شده و جهان در آستانه جنگ جهانی قرار گرفته است. وضعیت بحرانی و آشوب کنونی جهانی ناشی از حماقت آمریکا، مناسبترین وضعیت را برای ایران فراهم آورده است تا اهداف هستهای خود را تحقق ببخشد.