نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
حذف «بانیان وضع موجود» یعنی تیشه به ریشه سرمایهها!
سرویس سیاسی–
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «در باب بانیان وضع موجود» نوشت: «یکی از عبارات پرتکرار و متواتر در سخنان ریاست محترم جمهور و حامیان ایشان از ابتدای سکانداری نظام اجرایی کشور، ضرورت برکناری و حذف «بانیان وضع موجود» بوده است... تغییر بانیان وضع موجود، اسم رمزی برای تغییرات اساسی و نوعی پاکسازی در بدنه اداری و اجرایی کشور باشد. مسیری که اتفاقا مدتی است آغاز شده و نتیجه آن کنار گذاشتن بسیاری از مدیران باتجربه و تخصصی و جایگزینی افراد خاماندیش و رویاپرداز و ناکارآمد در بسیاری از دستگاههای اجرایی است.. حال ما میخواهیم بر سر حب و بغضهای سیاسی پایانناپذیرمان و تلاش عدهای برای قبضه کامل قدرت و کنار نهادن همه نیروهای غیرهمسو، تیشه به ریشه این سرمایه بزنیم.»
گفتنی است جریان اصلاحات در دولت روحانی با شعار «گروهبانها باید بروند و ژنرالها باید بیایند»، با 685 تغییر تنها در 3 ماه رکورد جا به جایی مدیران را شکسته و ضمن خانه نشین کردن بسیاری از نخبگان و مدیران دلسوز و کارآمد، اکثریت مطلق دولت قبل را در اختیار داشتند، اما کارنامه فضاحتبار دولت قبل در کاهش ارزش پول ملی، افزایش سرسامآور قیمت مسکن و اجارهبهای مسکن، افزایش افسارگسیخته قیمت خودرو، سکه، لوازمخانگی، اقلام خوراکی و...همگی از نتایج حضور همین به اصطلاح ژنرالها در قدرت بوده است. نکته قابل تامل اینکه همینها امروز از مطالبه برکناری مدیران ناکارآمد منتسب به این طیف برآشفته میشوند.
این درحالی است که از رئیسدولت گرفته تا فعالان سیاسی و اقتصادی مطرح میکنند که نه با بانیان وضع موجود میتوان از وضعیت موجود خارج شویم نه میتوان با مدیریت آنان انتظار اجرای صحیح دستورات درست دولت در مناطق مختلف کشور داشت. منطق متقن در مطالبه برکناری بانیان مشکلات امروز آن است که این افراد نمیتوانند تغییردهنده وضعیتی که به وجود آوردند باشند.
تا برجام به نتیجه نرسد مشکلات اقتصادی بهبود نمییابد!
روزنامه آرمان ملی روز گذشته گفتوگویی با یک اقتصاددان منتشر کرده که وی در بخشهایی از این گفتوگو مدعی شده است: « اگر بخواهيم واقعبينانه به موضوع نگاه کنيم بهبود وضعيت اقتصادي کشور و مردم منوط به حل چالشهاي بينالمللي است و تا زماني که اين مشکلات بهخصوص پرونده هستهاي ايران به نتيجه نرسد، نميتوان نسبت به بهبود وضعيت اميدوار بود.»
گفتنی است کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تأکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد، طی 8 سال گذشته طیف مدعی اصلاحطلبی با بزک آمریکا و گره زدن حل همه مشکلات کشور به مذاکره، کشور را در چاه برجامانداختند و با نابودی اقتصاد کشور و معیشت مردم، خساراتی جبران ناپذیر به کشور وارد کردند که تبعات آن تا سالهاگریبانگیر مردم خواهد بود، در چنین شرایطی که ماحصل این سیاست خسارت بار جلوی چشم مردم است، این طیف در رویکردی عجیب و تامل برانگیز همچنان همان نسخه شکست خورده و پر خسارت را به عنوان تنها راهحل مشکلات کشور معرفی کرده و از طرفی با گرا دادن و ارسال پیام ضعف از وضعیت اقتصادی کشور که دستاورد دولت برآمده از خودشان است، طرف غربی را به اعمال فشار بیشتر به کشور ترغیب کند.
دولت سیزدهم به موازات مذاکره در وین حول برجام، با پرهیز از چیدن همه تخم مرغها در سبد مذاکرات هستهای، دیپلماسی فعال منطقهای و دیپلماسی تعامل با شرق را پیگیری کرده است. بر همین اساس مشخص شد که اولا ریشه مشکلات کشور به هیچ وجه به مسائلی همچون مذاکره و FATF برنمیگردد. ثانیا سوءمدیریت داخلی در گذشته نقش ویژهای در مشکلات داشته است.
اکنون در شرایطی که دولت سیزدهم در حال سر و سامان دادن به اوضاع است، اصلاحطلبان با انکار میراث شوم دولت قبل، همچنان در پی بازیهای سیاسی خود هستند.
دولت رئیسی نتوانسته خسارات 8 ساله روحانی را
8 ماهه جبران کند!
روزنامه ابتکار روز گذشته در مطلبی نوشت دولت از بیشتر جوانب نتوانسته انتظارات یا حتی شعارهایی که داده بود را محقق و برآورده سازد و تنها روزنه و جایی که دارد همین فرجام برجام است.. اینکه در تمام ادبیات و دایره واژگانی دولت و هیئت وزیران باید این کار بشود، باید فلان کار نشود و این بایدها و نبایدها از ضمیر غایب را کی باید جواب دهد»
گفتنی است پربسامدترین مفهومی که اصلاحطلبان در ۸سال گذشته برای توجیه ناکارآمدی و سوءمدیریتشان میگفتند ارجاع همه چیز به دولت قبل بود. آش آن قدر شور شد که حتی در میانه دوره دوم دولت تدبیر و امید یعنی پس از گذشت قریب ۶سال از زمانی که سکان قوه مجریه و دولت را در اختیار گرفته بودند هنوز هم فرافکنی به دولت قبل ادامه داشت جریان اصلاحطلب حتی تا ماههای پایانی دولت روحانی در مقابل انتقادها مدعی بودند که دولت همچنان مشغول آواربرداری است و این آواربرداری که از سال ۹۲ آغاز شده، حداقل ۱۶ سال زمان میبرد.
این درحالی است که کارنامه فضاحتبار دولت قبل در کاهش ارزش پول ملی، افزایش سرسامآور قیمت مسکن و اجارهبهای مسکن، افزایش افسارگسیخته قیمت خودرو، سکه، لوازمخانگی، اقلام خوراکی و... به معنی واقعی کلمه کشور را به قهقرا برده و اقتصاد و معیشت مردم را نابود کرد. حالا همین طیف با وقاحت ضمن سر پوش گذاشتن بر 8 سال مدیریت فاجعه بار دولت مورد حمایتشان مدعی است که چرا دولت رئیسی ظرف مدت 8 ماه، همه امور را به سامان نرسانده!
ایرادهای بنیاسرائیلی به سبک مدعیان اصلاحات
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در گزارشی نوشت: «با گذشت 300 روز از انتشار خبر تماس دفتر رئیسی با برخی چهرههای سیاسی اصلاحطلب، سؤالی که ذهن را درگیر میکند این است که چرا رئیسجمهور به فاصله دو هفته پس از پیروزی در انتخابات 28 خرداد 1400 دست به چنین اقدامی زد؟ هدفگرفتن چهرهای فراجناحی از سوی رئیسجمهوری بود یا...؟!»
این نوشتار سپس میافزاید: «در این زمینه جواد امام نگاهی بدبینانه و انتقادی را چاشنی سخنانش میکند و معتقد است رئیسی از همان ابتدا صرفا به دنبال گرفتن یک ژست سیاسی بود؛ کمااینکه این چهره اصلاحطلب در همان تیرماه سال گذشته به این مهم اشاره داشته است... به باور این فعال حزبی، اقدام رئیسی یک شوی سیاسی بود تا اینگونه وانمود کند که دولت سیزدهم سعی دارد از تمام ظرفیتهای سیاسی موجود در کشور برای اداره هرچه بهتر دولت استفاده کند.»
در ادامه این متن میخوانیم: «با این حال احمد زیدآبادی نگاهی میانه به چرایی تماس دفتر رئیسی با او دارد؛ بنابراین این اقدام را نه با عینک بدبینانه بررسی میکند و نه خوشبینی محض به این اقدام دارد. این روزنامهنگار در ابتدا از دلایل و اهداف واقعی پشت پرده تماس دفتر رئیسی با او در تیرماه سال گذشته اظهار بیاطلاعی میکند؛ اما به باور او آن تماسها قاعدتا برای نمایش چهرهای معتدلتر از رئیسی بود که سعی داشت اینگونه وانمود کند که رئیسجمهور جدید با نگاهی بازتر در تلاش است با تمام جریانهای سیاسی داخلی وارد تعامل و گفتوگو شود.»
گزارش شرق افزوده: «در این بین، احسان مازندرانی، فعال رسانهای، چرایی تماس دفتر رئیسی را ناشی از روابط سازنده رئیسی در دوران پیش از ریاستجمهوریاش میداند و تأکید میکند چون ارتباط رئیسی با برخی چهرههای اصلاحطلب به قبل از انتخابات ریاستجمهوری و ریاستش بر قوه قضائیه بازمیگردد، نباید این تماس را چندان عجیب دانست. این روزنامهنگار مناسبات رئیسی در برهه دوساله ریاستش بر قوه قضائیه با چهرههای معتدل و اصلاحطلب را بسیار خوب ارزیابی میکند و پیرو آن معتقد است در آن دو سال برخورد قوه قضائیه، دادسراها و محاکم قضائی با فعالان مدنی، سیاسی و مطبوعاتی تعدیل پیدا کرد.»
گفتنی است ضرب المثل «ایرادهای بنی اسرائیلی» از آن رو پدید آمد که قوم بنی اسرائیل (چنانکه در عهدعتیق یا تورات آمده) پس از آنکه پیامبر الهی با آن معجزات شگرف آنها را از یوغ بردگی برای فرعون رهانید و با وجود آنکه خداوند بر ایشان لطف بسیار روا داشت اما در سفری که آنها در صحرای سینا داشتند هر روز به شکلی به ایراد گرفتن از خداوند و حضرت موسی(ع) پرداختند که عرصه را بر او تنگ و سخت کردند. حالا این موضوع حکایت اصلاحطلبان است؛ اگر رئیسجمهور از اصلاحطلبان دعوت کند مدعیاند به دنبال ژست سیاسی است اگر دعوت نکند مدعیاند فقط به یک جناح سیاسی توجه دارد. به گونهای که عملا آنها راهی برای رئیسجمهور باقی نمیگذارند و هدف آنها هم این نیست که راهی برای تفاهم گشوده باشد بلکه هدفشان تخریب صرف است.
همچنین ادعای این جریان درباره فراجناحی بودن دولت رئیسی به شرط واگذاری چند وزارتخانه یا مسئولیت به این جماعت درحالی است که این جریان در دوره قبل شورای شهر تغییر 3 شهردار در طول 4سال را به جان خریدند اما به شهردارشدن محسنهاشمی رضایت ندادند تا نفر بیست و دوم لیست انتخابات که مهدی چمران بود و به جناح اصولگرا تعلق داشت به شورا راه پیدا نکند.