kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۰۶۰۲
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۶

شیعیان قربانیان اصلی ماشین کشتار داعش در افغانستان

 

سیدمحمد امین‌آبادی
اشاره:
روز یک شنبه (24 مرداد) به دنبال پیشروی‌های سریع طالبان و سقوط اکثر ولایت‌های این کشور، «اشرف غنی» رئیس‌جمهور به همراه شماری از مقامات این کشور فرار کرد و همزمان نیروهای طالبان وارد کابل پایتخت شدند. سخنگوی طالبان روز سه‌شنبه (16شهریور ماه) اسامی اعضای دولت جدید را اعلام کرد.. طی روزهای اول تشکیل دولت از سوی طالبان بسیاری از کارشناسان درباره خطر احیای داعش در افغانستان هشدار دادند اما سران این گروه مدعی بودند داعش خطری جدی در افغانستان محسوب نمی‌شود و در مورد این گروه در افغانستان از سوی رسانه‌ها بزرگنمایی می‌شود. آنها وعده مقابله جدی با شاخه خوراسان داعش را در افغانستان را داده بودند اما تحولات روزهای اخیر در این کشور و شهادت صدها شیعه و سنی در این کشور به دنبال حملات انتحاری نشان می‌دهد که خطر احیای داعش و همچنین شروع یک جنگ فرقه‌ای و مذهبی دیگر در این کشور بسیار جدی است و حکومت ضعیف قومی و قبیله‌ای طالبان نیز قادر نیست این وضعیت بغرنج سیاسی و امنیتی را سامان دهد. متاسفانه شیعیان این کشور نیز قربانیان اصلی وضعیت کنونی هستند. کارشناسان بر این باور هستند بحران اقتصادی کنونی و حکومت قومی قبیله‌ای طالبان از دلایل عمده احیای تروریسم سلفی تکفیری داعش در این کشور است.
سرویس بین‌الملل کیهان


بحران اقتصادی
چهارشنبه هفته گذشته(31 فروردین) بود که در پی وقوع سه انفجار انتحاری در دو مدرسه در منطقه شیعه‌نشین غرب کابل دست‌کم 26دانش‌آموز شهید و 19 تن دیگر مجروح شدند. هنوز کفن این کودکان مظلوم خشک نشده بود که روز پنج شنبه(اول اردیبهشت) خبر رسید در یک حمله انتحاری دیگر به مسجد خاتم‌الانبیا(ص) شهر مزار شریف (مسجد سه دکان) در مرکز ولایت ده‌ها تن از شیعیان با زبان روزه و حین اقامه نماز شهید شده‌اند. در این حمله که گروه تروریستی داعش مسئولیت آن را به عهده گرفت دست‌کم 45 تن شهید و 100 تن دیگر زخمی شدند. این مسجد بزرگ‌ترین مسجد شیعیان مزارشریف بوده که در جای پر ازدحامی واقع شده است. روز جمعه نیز نوبت اهل سنت افغانستان بود تا تبدیل به بخشی از این فتنه مذهبی شوند. روز جمعه دوم اردیبهشت در حمله تروریستی به مسجد اهل سنت شهرستان امام صاحب ولایت قندوز در شمال افغانستان ۶۰ نمازگزار شهید شده و30 تن دیگر نیز زخمی شدند. ساعاتی بعد از این حملات طالبان مدعی شد که طراح حمله تروریستی داعش بر مسجد شیعیان مزار شریف را بازداشت کرده است.«باختر»، رسانه دولتی طالبان اعلام کرده است طراح حمله روز «عبدالحمید سنگریار» والی پیشین داعش برای ولایت بلخ بوده است. «ذبیح‌الله مجاهد»، سخنگوی گروه طالبان و معاون وزارت اطلاعات این گروه، ساعت‌ها بعد از وقوع این انفجارهای تروریستی در صفحه توئیترش در یک واکنش ضعیف مدعی شد «نیروهای طالبان تجربه زیادی در از میان برداشتن فتنه‌انگیزها و عناصر شریر دارند و به‌زودی عاملان رویدادهای امروز شناسایی خواهند شد.‌» گروه طالبان پیش از این نیز از این وعده‌ها زیاد داده بود. به گفته کارشناسان، بحران اقتصادی کنونی افغانستان بهترین فرصت برای سربازگیری گروه‌های تروریستی مثل داعش را فراهم می‌کند. بحرانی که به گفته سازمان ملل روز به روز نیز شدیدتر می‌شود.
افغانستان این روزها به گفته کارشناسان و سازمان ملل با خطر فروپاشی کامل اقتصادی رو به رو است. «یورونیوز» در این باره در گزارشی می‌نویسد « افغانستان یکی از فقیرترین کشورهای دنیاست. پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱، کمک‌های فراوان خارجی برای باز‌سازی به این کشور اهدا شد اما به دلیل فساد شدید مالی دولتمردان، بسیاری از این کمک‌ها در جای درستی هزینه نشد. تنها در سال ۲۰۲۰ کمک‌های جامعه جهانی ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی افغانستان را تشکیل می‌داد. حالا با به قدرت رسیدن مجدد طالبان، بخش اعظمی از این کمک‌ها به حالت تعلیق درآمده‌اند. طالبان به بخش مهمی از پول بانک مرکزی افغانستان دسترسی ندارند چرا که پول‌ها در خارج از افغانستان ذخیره شده‌اند. کاخ سفید اعلام کرده است که دسترسی طالبان به اموال و املاک دولت افغانستان در آمریکا را به حالت تعلیق درخواهد آورد. به همین دلیل معلوم نیست طالبان در قدرت، چگونه خواهند توانست بودجه لازم برای اداره مملکت را تامین کنند سازمان ملل می‌گوید درآمد سالانه طالبان که بخش اعظمی از آن از طریق قاچاق مواد مخدر و جرم و جنایت به‌دست می‌آید بین ۳۰۰ تا یک میلیارد دلار در سال است. درآمدی که در مقابل هزینه‌های واقعی دولت افغانستان به مثابه قطره و دریا خواهد بود. بی‌دلیل نیست که سازمان ملل پیش‌بینی کرده تا هفته و ماه‌های آینده شاهد یک فاجعه انسانی در افغانستان خواهیم بود».
یورونیوز در گزارش دیگری در این باره نوشته است: «‌اگرچه رئیس‌جدید بانک مرکزی افغانستان منصوب شده و طالبان اصرار دارد که کشورها روابط اقتصادی خود با کابل را حفظ کنند، اما بانک‌ها در خارج از افغانستان می‌گویند کارکردن دوباره با سیستم مالی که متخصصانش در جریان عملیات بین‌المللی تخلیه از افغانستان خارج شده‌اند، آسان نیست. طالبان باید بر کشوری حکومت کنند که به شدت به کمک‌های بین‌المللی متکی است و در بحبوحه بحران اقتصادی قرار دارد. علاوه ‌بر نگرانی‌ها در مورد منابع غذایی، کارمندان دولت ماه‌هاست که حقوق نگرفته‌اند و پول ملی نیز ارزش خود را از دست داده است. بیشتر ذخایر خارجی افغانستان در خارج از کشور نگهداری می‌شود و در حال حاضر مسدود است». «‌دبورا لیونز»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور افغانستان گفته است: «باید هرچه سریع‌تر راهی برای ارسال پول به افغانستان به منظور اجتناب از فروپاشی کامل اقتصاد و نظم اجتماعی در این کشور پیدا شود و اطمینان خاطر حاصل شود که این پول از سوی طالبان در مسیر نادرست استفاده نشود».
بر اساس گزارش رویترز بیش از ۱۰ میلیارد دلار دارایی‌های بانک مرکزی افغانستان خارج از این کشور است که برای غرب به منزله اهرم فشاری بر طالبان محسوب می‌شود. سازمان ملل هشدار داده که 97 درصد افغانستانی‌ها در خطر قرار گرفتن زیر خطر فقر قرار دارند. این سازمان خواستار افزایش کمک‌های بشردوستانه برای بهبود وضعیت زندگی در این کشور شده است. در گزارشی سازمان ملل آمده است: «در صورتی که به درخواست‌ها برای کمک به مقابله با بحران‌های سیاسی و اقتصادی در افغانستان پاسخ داده نشود تا 97 درصد از افغانستانی‌ها با خطر رفتن به زیر خط فقر مواجه هستند». «وال‌استریت ژورنال» هم در گزارشی دیگر از قول برنامه جهانی غذای سازمان ملل نوشته «تقریباً کل جمعیت ۴۰ میلیون نفری افغانستان ممکن است در ماه‌های آینده به زیر خط فقر بروند» بر اساس این گزارش تکان‌دهنده «در حال حاضر، ۹۵ درصد افغان‌ها غذای کافی برای خوردن ندارند و برای برخی از خانواده‌های ناتوان، وضعیت به حدی وخیم شده است که آنها مجبور شده‌اند برای تسویه بدهی‌های خود، فرزندانشان را (به طلبکاران) تقدیم کنند».
افزایش شدید تورم، گرسنگی و فقر گسترده مردم، ناتوانی طالبان در بهبود اوضاع و حتی پرداخت حقوق کارمندان دولت، ارتش و شبه نظامیان وابسته به این گروه و عدم کنترل موثر طالبان بر بسیاری از مناطق این کشور بهترین زمینه و فرصت را برای احیای گروه تروریستی داعش در افغانستان فراهم کرده است.
دولت قومی قبیله‌ای طالبان
طالبان پیش از این وعده داده بود که خاک افغانستان پایگاه هیچ گروه تروریستی نشود. این گروه مجبور است برای شناسایی از سوی جامعه جهانی با داعش و القاعده مبارزه کند. اما دولت نوپای طالبان اولاً یک دولت فراگیر نیست تا بتواند تمامی ظرفیت اقوام و مذاهب مختلف افغانستان را در این ارتباط بسیج کند، ثانیاً توان و منابع کافی این کار را نیز ندارد ثالثاً بسیاری از نیروهای میدانی داعش و القاعده طی سال‌های اخیر جذب طالبان شده‌اند و این نیروها انگیزه‌ای برای مبارزه با داعش ندارند چرا که به لحاظ هویتی خود را در مقابل داعش تعریف نمی‌کنند. سران طالبان به لحاظ منطق عملگرایی شاید بخواهند با داعش در افغانستان مبارزه کنند اما بدنه به دلایل گفته شده (مالی و هویتی) انگیزه کافی برای این مبارزه را ندارد.
برخی گزارش‌ها نیز از ارتباط گسترده بخشی‌هایی از طالبان با داعش حکایت دارد. «ست جونز»، مشاور پیشین فرمانده نیروهای ویژه آمریکایی در افغانستان می‌گوید که «شاخۀ خوراسان داعش اکنون فرصت‌های زیادی برای ظهور مجدد دارد». «مایکل پریجنت»، مقام پیشین اطلاعاتی آمریکا و تحلیلگر انستیتو «هدسن» نیز نسبت به ارتباط طالبان با شبکه حقانی هشدار داده است. «‌سراج‌الدین حقانی» رئیس‌گروه حقانی که از سوی طالبان به عنوان وزیر کشور انتخاب شده است گفته می‌شود طی سال‌های گذشته همکاری‌های گستره‌ای با گروه القاعده داشته است و معلوم نیست چگونه یک تروریست می‌خواهد با تروریسم در افغانستان مبارزه کند. دست‌کم ۵ عضو دولت طالبان از فرماندهان مهم شبکه حقانی هستند. اما طالبان می‌گوید شبکه حقانی بخشی از امارت اسلامی هستند و«نام و تشکیلات جداگانه‌ای ندارند». گسترش فعالیت شاخه خوراسان داعش در افغانستان نشان می‌دهد اتهامات مربوط به ارتباط داعش با بخش‌هایی از بدنه و همچنین کادر فرماندهی طالبان دور از واقعیت نیست.
نشریه«‌دیپلماسی مدرن‌» نیز در تحلیلی به بررسی رقابت‌های گروه‌های تروریستی در افغانستان پرداخته و نوشته است: «دیپلماسی عملگرایانه طالبان و خروج تدریجی از ایدئولوژی افراطی، جهادگران آسیای مرکزی را از طالبان دور کرده و دشمن سرسخت آن، داعش خوراسان را تقویت می‌کند. جهادگرایان اویغور مورد پشتیبانی طالبان که از شهید و شهادت به‌طور انحصاری علیه مقامات چینی در گذشته سوءاستفاده می‌کردند از برقراری روابط چین با طالبان ناراحت هستند. برقراری روابط گرم توسط دولت موقت طالبان با چین، روسیه و ازبکستان با واکنش منفی رسانه‌های افراطی اسلام گرا در ازبکستان و تاجیکستان همراه شده است، زیرا آنها این سه را رژیم طاغوت می‌دانند. طالبان در دیدار با مقامات دولتی آسیای مرکزی و چین، به جز تاجیکستان، متعهد شدند که از خاک افغانستان به عنوان پایگاه تروریستی استفاده نخواهد شد. تعهدی که بعید است اسلام‌گرایان افراطی کهنه‌کار در آسیای میانه را خوشحال کند».
این گزارش می‌افزاید: «‌مصالحه‌های ایدئولوژیک طالبان افغانستان در عقب‌نشینی از اصول جهادی تندروانه در پی به رسمیت شناختن و مشروعیت بین‌المللی، روابط آنها را با گروه‌های جهادی مرتبط با القاعده که مشترکاً در برابر تهاجم آمریکا در ۲۰ سال گذشته مقاومت کرده‌اند، سردتر کرده است. به دلیل امتیازات عمل‌گرایانه به دولت‌های «طاغوت»، طالبان به تدریج جذابیت جهادی خود را در چشم گروه‌های جنگجوی خارجی از دست می‌دهند. مشخص است که طالبان و القاعده همواره مغز متفکران ایدئولوژی و الگوهای اسلامگرایان رادیکال آسیای مرکزی و شبه نظامیان اویغور از منطقه سین کیانگ چین بوده‌اند که مورد آزار و اذیت و تبعیض قرار گرفته‌اند. علی‌رغم اینکه رهبری طالبان علناً حضور گروه‌های تروریستی فراملی را در این کشور رد می‌کند، گزارش اخیر سازمان ملل نشان می‌دهد که حدود10 هزار جنگجوی خارجی در افغانستان وجود دارد که بیشتر از اعضای القاعده، حزب اسلامی ترکستان (TIP)، کتیبات امام البخاری (KIB)، کتیبات التوحید و جهاد (KTJ)، اتحادیه جهاد اسلامی (IJU) و جماعت انصارالله (JA). هستند.اکنون که طالبان به پیروزی مورد انتظار خود دست یافته و قدرت را به دست دارد، داعش خوراسان در تلاش است تا صندلی خالی جهادی را برای شکار مهاجران آسیای میانه که بدون هدف خصمانه در افغانستان پس از آمریکا باقی مانده‌اند را تصاحب کند. گروه‌های جهادی ازبک، اویغور و تاجیک که از سوی طالبان حمایت می‌شوند، تحت تأثیر توانایی‌های عملیاتی پیچیده و پتانسیل بالای داعش خوراسان برای انجام حملات هدفمند بر نقاط آسیب‌پذیر طالبان قرار گرفته‌اند تا مشروعیت آنها در چشم افغان‌ها و جهان تضعیف شود. از زمان به قدرت رسیدن طالبان در ۱۵ اوت(24 مرداد)، داعش خوراسان مسئولیت بیش از ۵۰ حمله جداگانه از جمله یک بمب‌گذاری انتحاری در فرودگاه بین‌المللی کابل، مساجد شیعیان هزاره در قندوز و قندهار را بر عهده گرفته است.»
نشریه «‌دیپلماسی مدرن‌» در ادامه گزارش خود آورده است: داعش در تبلیغات و رسانه‌های خود پیوسته طالبان را «مرتد» می‌خواند و رهبران آنها را به عنوان دست‌نشانده آمریکایی‌ها به سخره می‌گیرد. پس از تسلط برق‌آسای طالبان بر کابل، خبرنامه النباء داعش، پیروزی رقیب ایدئولوژیکی خود را نادرست خواند، زیرا این پیروزی یک فتح به شمار نمی‌رفت، بلکه تصرف کشوری بود که با هماهنگی آمریکایی‌ها مطابق روند صلح در دوحه انجام شد. به باور داعش، «این صرفاً یک فرآیند انتقال مسالمت‌آمیز قدرت از طاغوتی به طاغوت دیگر بود... صفوف داعش خوراسان با فراریان جدید اویغور افزایش یافته است که از سیاست طالبان در قبال چین که نسل‌کشی مسلمانان اویغور را در منطقه سین کیانگ انجام می‌دهد ناامید شده‌اند.» علاوه‌بر این رسانه‌ها از بروز شکاف در طالبان و پیوستن بخشی از نیروهای طالبان به داعش نیز خبر داده‌اند. در همین راستا «فارن پالیسی» چندی پیش در گزارشی ضمن اذعان به بروز شکاف بین طالبان، از تلاش سازمان اطلاعات پاکستان برای متحد کردن گروه‌های ناراضی طالبان خبر داده بود. این رسانه در گزارشی مدعی شده نشانه‌هایی از اتحاد برخی گروه‌های کوچک‌تر و ناراضی طالبان توسط سازمان اطلاعات پاکستان دیده می‌شود. به نوشته فارن پالیسی، اتحادی که طالبان را در افغانستان به پیروزی رساند، تحت فشار اختلافات داخلی در حال از هم پاشیدن است که می‌تواند بقای این گروه را تهدید کند. در گزارش فارن پالیسی آمده است: «رهبر سیاسی طالبان یعنی عبدالغنی برادر که این گروه را با ملا محمد عمر بنیان گذاری کرده و پایگاه قدرتش در قندهار است با سراج‌الدین حقانی که ریاست شبکه وابسته به حقانی و نزدیک به القاعده را بر عهده‌دارد، به اختلافات ریشه‌ای برخورده است. به گفته برخی منابع امنیتی، در حالی که برخی اعضا و گروه‌های طالبان برای دسترسی به قدرت با یکدیگر رقابت و جنگ دارند، شاخه‌های محلی داعش در حال جذب نیروهای ناامید از جهت‌گیری سیاسی طالبان است». به نوشته این نشریه، «در بحبوحه برخی اختلافات داخلی طالبان و تلاش داعش برای عضوگیری از آنان، نشانه‌هایی از تلاش برای اتحاد گروه‌های کوچک‌تر توسط سازمان اطلاعات پاکستان دیده می‌شود و عناصر ناراضی حتی از افراطی‌ترین جناح‌های کنونی را جذب می‌کند».
شیعیان قربانیان اصلی تروریسم در افغانستان
افغانستان به لحاظ تنوّع قومی سیمای ناهمگونی دارد؛ اقوام و نژادهای گوناگون مانند پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ترکمن و قزلباش در این کشور با هم زندگی می‌کنند. بعضی از محققان 55 گروه قومی را در افغانستان نام برده‌اند. دین اسلام، دین رسمی کشور و 99 درصد مردم پیرو آن می‌باشند و یک درصد دیگر پیرو ادیانی همچون هندو و مسیحیت می‌باشند. با توجه به اینکه دولت- ملت به معنای واقعی به دلیل گستردگی تنوع قومی‌، مشکلات تاریخی‌، استعمار‌، مداخله و فتنه‌افکنی گسترده خارجی در این کشور هنوز شکل نگرفته است لذا نقش دین اسلام به عنوان نماد مشترک و وحدت‌بخش بیشتر حس می‌شود. افغانستان هیچ‌گاه در تاریخ معاصر خود روی ثبات به خود ندیده و همواره جنگ‌ها و مداخلات خارجی باعث شده این کشور در مسیر رشد و توسعه قرار نگیرد. 20 سال اشغال افغانستان و پس از آن دولت قومی و قبیله‌ای طالبان نیز مشکلات مربوط به دولت را در این کشور دو چندان کرده است.
یکی از قومیت‌ها و مذاهب که در کوران حوادث تلخ چند دهه گذشته بیشترین آسیب را متحمل شده‌اند شیعیان می‌باشند. شیعیان افغانستان به دو گروه تقسیم می‌شوند: جعفری و اسماعیلیه. شیعیان اسماعیلی بسیار‌اندکند و در «بدخشان» زندگی می‌کنند. جمعیت اصلی شیعیان را شیعیان اثنی عشری تشکیل می‌دهند که از هزاره‌ها، قزلباش‌ها و عده‌ای از تاجیک‌ها و پشتون‌ها ترکیب یافته‌اند. شیعیان به زبان فارسی صحبت می‌کنند و جمعیت اصلی شیعیان را هزاره‌ها تشکیل می‌دهند، به طوری که در افغانستان شیعه مترادف با هزاره می‌باشد.در مورد جمعیت شیعیان، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. با این وجود برخی برآوردها حاکی است شیعیان بین 25 تا 30 درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می‌دهند. شیعیان در طول تاریخ افغانستان و تا پیش از قانون اساسی جدید این کشور در سال 2004 هیچ‌گاه به عنوان یک قومیت مستقل به رسمیت شناخته نمی‌شدند در طول حکومت سیاه طالبان در دهه 90 میلادی نیز شیعیان به شدت از سوی این گروه هدف نسل‌کشی گسترده قرار گرفتند.
بعد از اشغال افغانستان توسط آمریکا نیز اگرچه شیعیان به ظاهر به برابری قومی با سایر مذاهب این کشور دست پیدا کردند ولی همواره در حاشیه قدرت بودند و نگاه قومی و قبیله‌ای دولت‌های افغانستان مانع اختصاص سهم در خور
به هزاره‌های شیعه بود. طی سال‌های حکومت حامد کرزی و اشرف غنی، شیعیان هدف شدیدترین حملات و کشتارها بودند. طی این 20 سال حمله به مدارس، مساجد، حسینیه‌ها و محل‌های اجتماع شیعیان و ترور شخصیت‌های برجسته و علمای شیعه تبدیل به یک مسئله بسیار عادی در افغانستان شده بود. با سقوط دولت اشرف غنی و تسلط طالبان بر این کشور نه تنها مشکلات شیعیان این کشور حل و فصل نشد بلکه مشکلات دو چندان شد و حملات به مراکز، مدارس و حسینیه‌های متعلق به شیعیان نیز دو چندان شده است. کاهش چشمگیر فعالیت داعش در سوریه و انتقال بسیاری از نیروهای این گروه به افغانستان باعث شده که آنها انتقام خود را از محور مقاومت و تیپ سرفراز فاطمیون در کابل و مزارشریف بگیرند.
بعد از شکست داعش در عراق و سوریه، سران این گروه تروریستی که ادامه حضور خود را در این دو کشور غیرممکن می‌دیدند در پی ایجاد پایگاه جدید در یکی از کشورهای همسایه بودند تا از این طریق محلی جدید برای ادامه حیات خود‌، پیدا کنند. در این میان افغانستان به‌دلیل سقوط دولت مرکزی، بحران اقتصادی، بی‌ثباتی گسترده سیاسی و امنیتی و عدم تسلط طالبان بر بخش‌های وسیعی از خاک کشور بهترین مکان برای استقرار و سربازگیری داعش به شمار می‌رود. کشتار شیعیان و ایجاد محدودیت برای آنها در افغانستان هدفی است که عربستان سعودی نیز بسیار مایل به تحقق آن است لذا بعید به نظر نمی‌رسد که پشت گسترش حملات به شیعیان در افغانستان پول و اسلحه دولت سعودی نیز باشد. تصور بر این است که قدرت‌یابی شیعیان در افغانستان به نفوذ بیشتر جمهوری اسلامی ایران در این کشور منجر خواهد شد لذا با ادامه حملات به شیعیان این قوم هر روز منزوی‌تر شده و از حضور در صحنه اجتماعی افغانستان به حاشیه رانده خواهند شد و در صورتی که شیعیان برای دفاع از خود و در کوتاهی طالبان در حفظ امنیت آنها دست به سلاح ببرند بهانه‌ای برای گسترش جنگ مذهبی و برای سرکوب و کشتار بیشتر آنها فراهم خواهد شد.