اخبار ویژه
آمریکا میگوید حمله موشکی ایران ضربه به پایگاه اسرائیل بود نه ما
ضرب شست جانانه ایران به صهیونیستها در اربیل و بیاعتنایی آمریکا به ماجرا، مقامات رژیم صهیونیستی را عصبانی و سرآسیمه کرده است.
روزنامه سعودی الشرق الاوسط در این زمینه نوشت: سه تن از فرماندهان نظامی و امنیتی اسرائیل در گفت وگو با مسئولان وزارت دفاع آمریکا نسبت به خودداری واشنگتن از پاسخ دادن به دو حمله اخیر ایران علیه مراکز آمریکایی در سوریه و عراق ابراز نگرانی کردند.
روزنامه چاپ لندن از قول مقامات صهیونیستی میافزاید: تهران عدم واکنش واشنگتن به حملاتش را نمایانگر ضعف آمریکا میداند که شایسته مقام و جایگاه واشنگتن و همپیمانانش نیست و این امر بر طمع ورزیهای رژیم ایران برای انجام حملات بیشتر خواهد افزود.
به گزارش روزنامه سعودی، آنچه که بر نگرانی ژنرالهای اسرائیلی افزوده، این است که آمریکاییها اعلام کردند هدف ایران از حمله یکشنبه به اربیل انتقام گرفتن از حملات اسرائیل بوده و به عبارت دیگر اسرائیل را هدف قرار داده است. آنان توضیح دادند که حمله ایران به اربیل توسط موشک انجام گرفت و با پهپاد شکل نگرفت. این به آن معنا است که فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب ایران سطح عملیات خود را تا سطح اهدافی که پرچم آمریکا بر فراز آنها برافراشته شده، ارتقا بخشیدهاند.
در همین حال بنیامین نتانیاهو نخستوزیر سابق اسرائیل گفت: ادامه مذاکرات هستهای با ایران پس از حمله به اربیل، مسخره است.
به گزارش روزنامه «تایمز اسرائیل»، نتانیاهو به قدرتهای جهانی که همچنان، حتی پس از شلیک موشکهای جمهوری اسلامی به کنسولگری ایالات متحده در کردستان عراق، به مذاکره بر سر قرارداد هستهای با ایران ادامه میدهند، حمله کرد و طی یک پیام ویدئویی به انگلیسی و عبری گفت: قدرتهای جهانی نزدیک است توافق هستهای که زرادخانه هستهای به دست آیتاللهها میدهد را امضا کنند. مسخره است که قدرتهای جهان همچنان در وین به مذاکره با ایران ادامه میدهند.نتانیاهو خطاب به آمریکاییها گفت: تلاش اسفبار برای امضای قرارداد ناقص هستهای با ایران، نه تنها مسخره است، بلکه خطرناک نیز هست. ایران چندین موشک به حوالی کنسولگری آمریکا در عراق شلیک کرد، و هنوز ایالات متحده، به همراه دیگر قدرتها دارد راست به سمت امضای یک توافق هستهای میرود که زرادخانهای هستهای در اختیار آیتاللهها قرار خواهد داد و همچنین تحریمها را برخواهد چید و صدها بیلیون دلار به آنها خواهد داد تا به عملیات تروریستی مانند دیروز، که کار هر روزشان در سراسر خاورمیانه و جهان است ادامه دهند.
وی افزود: «این توافق حتی از توافق قبلی نیز بدتر است زیرا در طول سه سال آینده، طبق همین قرارداد، ایران کشور آستانه «هستهای خواهد بود. اورانیوم غنی شده» کافی برای ایجاد دهها و دهها بمب هستهای خواهد داشت و ICBM، موشک بالستیک بینالمللی خواهد داشت تا هر جای ایالات متحده را که خواست، بزند. ما نمیبایست اجازه دهیم رژیم یاغی مهاجم مانند ایران، تسلیحات هستهای در اختیار داشته باشد. یعنی هیچ درسی نگرفتهایم؟
در این میان، روزنامه صهیونیستی جروزالمپست نوشت: از زمانی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ۱۲ موشک علیه تأسیسات ایالات متحده در اربیل عراق شلیک کرد، پاسخ آمریکا در سطح ملموس، سکوتی کرکننده بوده است.
مأموران خلع سلاح و تشویق ناگهانی دلقک آمریکا
تئوریسینهای خلع سلاح ایران که به «میدان» و مردان آن توهین روا میداشتند، حالا دلقک آمریکا در اوکراین را «رئیسجمهور در میدان» میخوانند.
روزنامه وطن امروز با مرور رفتار سراسر متناقض مدعیان اصلاحطلبی نوشت: غربگرایان ایرانی که همواره خود را متعهد به تکرار مواضع و دفاع از منافع غرب میدانند در 10 روز گذشته از هیچ تلاشی برای انجام وظیفه خود شانه خالی نکردهاند. آنها که روزگاری نه چندان دور صراحتا از لزوم خلعسلاح ایران برای نیل به توسعه و پیشرفت اقتصادی سخن میگفتند، حالا پس از شلیک نخستین گلوله روسیه به سمت اوکراین طرفداران دوآتشه مقاومت شدهاند. آنها که حتی پس از خروج دولت آمریکا از توافقی که دولت این کشور با ایران امضا کرده بود، تهران را مقصر میخواندند و از دادن امتیازات کم به واشنگتن گلایه میکردند، حالا درباره لزوم ایستادگی اوکراین مقابل اقدام نظامی روسیه به تفسیر و تعبیرهایی عجیب میپردازند. آنها که تا چند ماه پیش برای دوقطبیسازی فضای انتخابات بازی خائنانه «میدان- دیپلماسی» را آغاز کرده و همه هجمهشان را بر میدان معطوف کرده بودند و در این مسیر حتی ننگ ابدی جسارت به سردار شهید حاجقاسم سلیمانی را برای خود خریدند، حالا رئیسجمهور واداده اوکراین که هر روز برای دریافت کمک از غربی که اوکراین را وارد این مهلکه کرده مقابل دوربینها التماس میکند را «رئیسجمهور میدان» میخوانند و از او قهرمانسازی میکنند.
شرح و تکرار آنچه این روزها از سوی اصلاحطلبان سر میزند احتمالا تکرار مشاهدات هر روزه مردم ایران است اما سوالی که در این میان کلیدی است، نسبت اصلاحطلبان با «استقلال و اقتدار ملی ایران» است. آیا جریانی که در این سالها همواره استقلال را نافی هضم شدن ایران در مناسبات جهانی و توسعه اقتصادی خوانده بود، میتواند امروز پرچمدار استقلال برای دیگر ملل باشد؟ آیا جریانی که صراحتا از خلع سلاح ایران دفاع میکرده میتواند منادی اقتدار ایرانیان در برابر تجاوز خارجی باشد؟
قهرمانسازی این روزهای غربگرایان و اصلاحطلبان از رئیسجمهور واداده و صهیونیست اوکراین نیز به عنوان پیوست رسانهای فعالیت این جریان قابل فهم است؛ جریانی که روزی برای دفاع از منافع غرب، قدرت نظامی ایران را مخل توسعه و پیشرفت اقتصادی میدانست، حالا در نزاعی که منافع ناتو و هژمونی جهانی آمریکا را تهدید میکند، در نقطه مقابل ایستاده و ترانه مقاومت میخواند.
شرق: هر چه زودتر با آمریکا توافق کنید(!)
در حالی که آمریکا برخی مطالبات اصلی ایران در مذاکرات وین برای لغو تحریمها و ارائه تضمین معتبر را نپذیرفته، روزنامه غربگرا هماهنگ با منافع آمریکا خواستار تعجیل در توافق شد.
روزنامه شرق از قول جلال میرزایی عضو فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس سابق نوشت: «واقعیت این است که بحران اوکراین و افزایش قیمت نفت فرصتی خارقالعاده برای تسریع در احیای برجام فراهم ساخته است. اگر پیش از این سه کشور اروپایی چندان عجلهای برای نهاییشدن متن توافق برجام نداشتهاند و آمریکاییها هم منتظر کوتاهآمدن ایران از برخی از پیششرطهایش بودند؛ اکنون با تغییری که در اوضاع بینالمللی ایجاد شده اروپاییها بیشتر و آمریکا دلگرمتر از قبل دنبال توافق با ایران و پایان مذاکرات هستند. امروز این فرصت نصیب کشورمان شده که بتواند استفاده و بهرهبرداریهای لازم را به عمل آورد. اما در صحنه واقعیت با این پدیده مواجه هستیم که تصمیمگیران در كشور با تردیدهایی در حوزه محاسباتی خود روبهرو هستند. برخی موقعیت کنونی را فرصتی برای اخذ امتیازات بیشتر از آمریکا ارزیابی میکنند و بر این باور هستند که تأخیر چندروزه میتواند منجر به حصول توافقی مطلوبتر شود. در مقابل عدهای بر تسریع در روند مذاکرات تأکید دارند. در شرایط حاضر دیدگاه اول پررنگتر است. استدلالی كه این طیف مؤثر دارند این است که عجله در رسیدن به توافق باعث میشود تا كشور از اخذ نتیجه دلخواه و به تعبیر خودشان توافق خوب دور شود. به نظر میرسد پیگیری این سناریو به دو دلیل ممکن است نتیجهای را که سازگار و همراستا با منافع ملی کشور باشد، به دنبال نداشته باشد.
1- روسیه بخشی از راهحل در زمینه احیای برجام است، همچنان که بحران اوکراین تاکنون فرصتهایی را خلق کرده، این امکان وجود دارد که با تشدید رویارویی غرب با روسیه، این کشور خود را بهعنوان راهحل از دسترس خارج کند و در نتیجه توافق ناخواسته با تأخیر مواجه شود.
2- این امکان وجود دارد كه میان روسیه و اوکراین آتشبس برقرار شود و در این صورت بخشی از التهابات موجود در بازار انرژی بهخصوص افزایش قیمت نفت فروکش كند.
اروپاییها آن عجله و شتاب فعلی را برای توافق جهت حفظ تعادل بازار نفت دیگر نخواهند داشت و مهمتر از همه اولویت سیاست خارجیشان را برای حل منازعه اوکراین و روسیه خواهند گذاشت. بههرحال در هر دو حالت ایران فرصت ارزندهای را که منافع مادی درخور توجهی هم دارد، از دست میدهد. امروز این فرصت در اختیار کشور است که از محل فروش ذخایر فعلی نفتیاش رقمی در حدود سه میلیارد دلار بیشتر از هفتههای گذشته درآمد کسب کند».
این تحلیل آمیخته با محاسبات غلط که ظاهراً اصرار دارد نیاز اورژانسی غرب را برآورده کند، در حالی منتشر میشود که اولاً آمریکا حاضر نیست لغو تحریمهای اصلی در کنار ارائه تضمین معتبر درباره عدم تکرار عهدشکنی قبلی را بپذیرد و بنابراین، بازگشت در شرایط فعلی موجب تکرار خسارتهای گذشته برجام خواهد شد. ثانیاً به هنگام بزک کردن اصل برجام نیز، طیف مدعی اعتدال و اصلاحات ادعا میکردند که با این توافق 150 میلیارد دلار درآمد بلوکه شده و 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی به کشور خواهد آمد که گذر زمان، دروغ بودن این وعدهها را نشان داد. در عین حال ایران هماکنون توانسته بدون اجرای برجام،
صادرات نفت خود را به 1/5 میلیون بشکه در روز برساند، ضمن این که همین مقاومت در کنار برخی عوامل دیگر موجب دو برابر شدن قیمت نفت شده است.