kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۸۵۹۹
تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۲:۱۰

گره مذاکرات هسته‌ای کجاست تهران یا واشنگتن؟(نگاه)

 
 
 مهدی امامقلی
تیم مذاکره‌کننده کشورمان در طول نزدیک به چهار ماه گذشته با نشان دادن حسن نیت و ابتکار عمل، بارها و بارها بر ضرورت توافق و آمادگی ایران برای نهایی کردن آن تأکید و بر شروط اصلی در مذاکرات وین (لغو تحریم‌ها، راستی آزمایی و ارائه تضمین از سوی آمریکا) ایستادگی و مقاومت کرده است.
به عبارتی هیئت مذاکره‌کننده ایران از ابتدای این دور از مذاکرات تاکنون، جدیت و ثبات خود را به نمایش گذاشته و با پافشاری بر ایده‌ها و پیشنهادهای خود- بی‌آنکه به ادبیات و رفتارهای متناقضی روی آورد- نشان داده که یک مسیر مشخص و آرامی‌را دنبال می‌کند و تحت تأثیر‌ترفندهای تبلیغی و روانی طرف‌های مقابل قرار نمی‌گیرد.
طرف‌های مقابل اما در آغاز (آذرماه سال جاری) به قهر و کارشکنی در روند مذاکرات و سپس به فشار روانی و فعال کردن ظرفیت‌های رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی روی آوردند. در ادامه هم به‌موازات تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران به لفاظی و بیانیه‌های مشترک، تعیین ضرب‌الاجل‌های پی‌درپی و عملیات رسانه‌ای و شیفت کردن بر روی ادبیات و طرح‌هایی مانند «توافق موقت»، «کمتر در برابر کمتر»، «گام‌به‌گام» و «برجام پلاس» متوسل شدند و درنهایت صریحاً و رسماً گفتند که شروط ایران فرابرجامی بوده و «حتی در صورت احیای برجام، تحریم‌های غیربرجامی حفظ خواهد شد» یا آنکه «ما تضمین نمی‌دهیم که از توافق خارج نشویم!»
آمریکا و اروپا رفتارهای متناقضی هم از خود به نمایش گذاشتند، گفتند فشار حداکثری اشتباه بود اما خودشان راه ‌ترامپ را رفتند و ایران را تحریم کردند. دولت بایدن 16 آذر سال جاری و در آستانه مذاکرات وین، ۹ فرد و ۴ نهاد ایرانی را به بهانه‌های حقوق بشری به فهرست تحریم‌ها اضافه کرد. تناقض‌های آمریکا به حدی است که بایدن 16 بهمن‌ماه یک مجوز معافیت از تحریم ایران را تمدید کرد اما فردایش رابرت مالی و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در ادبیات تهدیدآمیز علیه ایران گفتند که گزینه‌های دیگر علیه ایران روی میز است! یا آنکه دولت بایدن اخیراً (13 اسفند) وضعیت اضطرار ملی آمریکا در قبال ایران را تمدید کرد.
به نمونه‌های دیگری ازاین‌دست تناقضات می‌توان‌ اشاره کرد؛ آنها یک‌بار گفتند توافق شده اما بارها گفتند با توافق فاصله زیادی داریم؛ یک‌بار گفتند از برجام خارج نمی‌شویم اما بعد از آن گفتند که تضمین نمی‌دهیم! اخیراً هم گفتند که تحریم‌های نفتی برداشته خواهد شد ولی چند روز پیش (20 اسفند) گزارش توقیف محموله نفت ایران را منتشر کردند! حالا هم می‌گویند عوامل خارجی باعث وقفه در مذاکرات شده است!
طرف‌های مقابل در طول چهار ماه گذشته با همکاری پادوهای داخلی خود، چندین محور عملیاتی را در دستور کار خود قرار داده‌اند؛ 1.سانسور و به حاشیه بردن خروج آمریکا از برجام و بی‌عملی اروپا 2. مقصرنمایی و انداختن توپ در زمین ایران، 3. بازگشت بدون هزینه آمریکا به برجام 4. فرار از لغو تحریم‌های اصلی و اساسی، 5. شرطی‌سازی اقتصاد ایران و 6. عوض کردن جای طلبکار و بدهکار و مطرح کردن مسائل موشکی و منطقه‌ای.
تا اینجای کار رویکرد و عملکرد جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات وین (در چارچوب حسن نیت، جدیت و ثبات) و تصمیمات و اقدامات آمریکای فریبکار و متناقض، روشن شده است. سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا «عدم توافق» بهتر از یک «توافق بد» با آمریکا و اروپاست؟
بارها گفته و نوشته‌ایم که توافق بدون تضمین و لغو تحریم‌ها (به‌ویژه تحریم‌های اصلی مانند آیسا، سیسادا، کاتسا، ویزا و تحریم‌های چرخه دلار-  U turn) چیزی جز تکرار خسارت محض نیست اما برخی غربگرایان داخلی که 8 سال کشور را معطل برجام کردند و همچنان عبرت نگرفته‌اند، می‌گویند همه‌چیز را بدهیم و توافق کنیم تا مشکلات کشور حل شود درحالی‌که بر اساس واقعیات زیر، طرفی که بیشتر به توافق نیاز دارد آمریکاست نه ایران، زیرا؛
1. دست ایران در این دور از مذاکرات هسته‌ای پُر است (تغییر دولت، ذخایر هسته‌ای ایران، بهبود وضعیت فروش نفت و رشد 48 درصدی صادرات، گشایش‌های ارزی و...)
2. قطار دیپلماسی در دولت فعلی، متوقف در وین نیست (تمرکز دولت بر دیپلماسی منطقه‌ای و اقتصادی، 4 برابر شدن روابط اقتصادی با کشورها و انعقاد تفاهم‌نامه‌های همکاری با چین، روسیه، ونزوئلا، آذربایجان،‌ ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، عمان، قطر و....)
3. ایران به‌عنوان یک کشور مقتدر و مستقل برگ‌های برنده‌ای چون قدرت بازدارندگی، فناوری هسته‌ای و همچنین نفوذ راهبردی و محوریت مقاومت (عراق، سوریه، فلسطین، لبنان و یمن) را در اختیار دارد.
4. تیغ تحریم‌ها علیه ایران کند شده، فشار حداکثری آمریکا شکست خورده و خود آنها بارها، رسماً و علناً به آن اعتراف کرده‌اند.
5. آمریکا در پروژه‌های بین‌المللی خود شکست‌خورده (عراق، سوریه، افغانستان، یمن، ونزوئلا، کره و شمال آفریقا در الجزایر و لیبی و....) و به کشوری تبدیل شده که خسارات و هزینه‌های زیادی روی دستش مانده است. از سویی روسیه و چین در تحولات بین‌المللی و همچنین در حوزه‌های فناوری، اقتصاد و انرژی، اروپا و آمریکا را به چالش کشیده‌اند.
6. آمریکا، آمریکاست و دموکرات و جمهوری‌خواه ندارد چه آنکه همین دموکرات‌ها و چهره‌هایی چون بایدن و بلینکن بودند که تحریم‌ها علیه ایران را بنیان نهاده و کارسازی کردند. دولت اوباما در نخستین روز اجرای برجام (دی ۹۴) و در برهه‌ای که دولت روحانی و هوادارانش ادعا می‌کردند «تحریم‌ها به تاریخ پیوست» و 
«امضای کری تضمین است» با تصویب تحریم‌های ضدایرانی، نقض برجام را کلید زد و غارت دو میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید تحریم‌های آیسا، ویزا و تصویب بیش از ده‌ها طرح ضدایرانی و... در سیاهه دولت و کنگره آمریکا در دوران همین دموکرات‌ها ثبت و ضبط شد. ‌ترامپ هم همان مسیر را دنبال کرد. او با خروج از برجام و تشکیل کارزار فشار حداکثری، تحریم‌ها علیه ایران را نزدیک به دو برابر خود رساند.
7. آمریکایی‌ها با اینکه از پیشرفت‌های هسته‌ای ما نگران و به نفت ایران برای مهار افزایش قیمت جهانی نفت (به‌ویژه بعد از تحولات اوکراین و روسیه) نیاز دارند اما بازهم نمی‌خواهند ابزار تحریم‌ها علیه ایران را کنار بگذارند. آنها در تلاش‌اند با سیاست «چماق و هویج» و بازی بزدل (Chicken Strategy) تا آنجا که راه دارد سیاست‌های استکباری و سلطه طلبانه خود را پیش ببرند و ایران را در برابر خواسته خود به زانو در بیاورند.
بر اساس همین واقعیات است که نباید معطل برجام بمانیم و از یک سوراخ دو بار گزیده شویم! چراکه آمریکا و اروپا بیش از این‌بارها با خلف وعده، بی‌عملی و فریب، خسارت‌های جبران‌ناپذیری را به ما تحمیل کرده‌اند.