kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۷۶۶۲
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۹:۴۷
بحران اوکراین و عبرت‌های آن

امنیت قابل معامله نیست

 
 
 
اکبر معصومی
 
ارتش روسیه با دستور مستقیم پوتین رئیس‌جمهور محبوب این کشور وارد اوکراین شد. کشوری که زمانی عضو اتحاد جماهیر شوروی بود. یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین دلیل بحران اوکراین را می‌توان اقدام‌های خودسر ناتو و آمریکا در شرق اروپا ارزیابی کرد. ناتو پیمانیست که در تقابل با اتحاد جماهیر شوروی (بخوانید روسیه) به‌وجود آمده است.
روسیه معتقد است که ناتو برخلاف وعده‌های خود در هنگام سقوط دیوار برلین مبنی بر عدم گسترش خود به شرق اروپا در سال‌های اخیر در چندین مرحله خود را به مرزهای روسیه نزدیک کرده است، عضویت کشورهایی مثل رومانی، بلغارستان، لتونی و لیتوانی حوزه نفوذ روسیه را به شدت کاهش داده است حال آنکه به عقیده اکثر کارشناسان ناتو اصلا توانایی دفاع از این کشورها را در برابر حمله احتمالی روسیه ندارد، به هر حال روسیه مجبور بود که در مقابل گسترش ناتو به شرق بایستد وگرنه دیر یا زود اوکراین و گرجستان نیز به دامان غرب می‌افتادند. رئیس‌جمهور روسیه معتقد است که ناتو در اسناد خود مسکو را دشمن خطاب می‌کند و غربی‌ها با تحریم‌ها به‌دنبال جلوگیری از رشد اقتصاد روسیه هستند. بنابراین روس‌ها واکنش نظامی به اوکراین را برای جلوگیری از گسترش ناتو به حیاط خلوت خود تلقی می‌کنند که ممکن است در روزها و هفته‌های آینده این واکنش شدت بیشتری نیز به خود بگیرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که حمله روسیه به اوکراین  با‌ترکیبی از حملات سنگین توپخانه‌ای، راکتی، موشک‌های کروز و بالستیک در کنار حملات هوایی  بوده است  و فعلا و بر اساس اخبار رسیده مراکز نظامی، خصوصاً پایگاه‌های هوایی و مراکز کنترل و فرماندهی جزو اهداف اولیه حملات روسیه بوده است.
معاهده بوداپست
طبق معاهده بوداپست آمریکا و انگلیس متعهد به حمایت کامل از اوکراین در مقابل حملات نظامی شده‌اند. در واقع در سال 1373، اوکراین با امضای معاهده «بوداپست» به همراه آمریکا، انگلیس و روسیه، متعهد شد که کلیه سلاح‌های هسته‌ای خود را تحویل دهد و در مقابل آمریکا و انگلیس تعهد کردند که از امنیت و تمامیت ارضی اوکراین درمقابل هرگونه تجاوز خارجی حمایت کنند. اوکراین به این تعهد خود به طور کامل عمل کرد اما از آن به بعد به یک کشور حاشیه‌ای و آسیب‌پذیر تبدیل شد.
«یوری  کاستنکو» سیاستمدار معروف اوکراینی در کتاب «اوکراین و خلع سلاح هسته‌ای» چنین نوشته است: «همه ما (اوکراینی‌ها) فریب خوردیم و برای آن معاهده دست زدیم، بنابراین همه ما مقصریم. خلع سلاح هسته‌ای با توافق و کف و سوت ملت اوکراین و با حمایت رسانه‌ای و تبلیغاتی انجام شد. اما اکنون مشخص شده  که آن ارزیابی‌ها کاملاً اشتباه بوده است. گویی اوکراین، عراق دوم شده که نظام آن با تهاجمی ‌بین‌المللی سرنگون شد و در حال حاضر به سمت تکه‌تکه شدن و غرق شدن در بحران‌های گوناگون پیش می‌رود».
واکنش غرب به حمله روسیه چه خواهد بود
یکی از مهم‌ترین اشتباه راهبردی دولت اوکراین چیدن بازل بازی بر اساس وعده‌های غرب بوده است.
در بحران فعلی اوکراین و روسیه، آنچه تا کنون مشخص گردیده این است که حمایت جهان غرب از اوکراین در حد اعمال تحریم‌های جدید و گوناگون علیه روسیه باقی خواهد ماند و جهان غرب به رهبری آمریکا هرگز به‌خاطر اوکراین، اقدام به برخورد نظامی با روسیه نخواهد کرد زیرا هرگونه درگیری نظامی بین روسیه و جهان غرب به جنگ جهانی سوم و جنگی با سلاح‌های اتمی‌تبدیل خواهد شد. قطعا اوکراین چنین ارزشی برای جهان غرب ندارد.
بوریس جانسون نخست‌وزیر انگلیس در تماس تلفنی «به زلنسکی گفت:» از وقایع در حال وقوع در اوکراین وحشت زده شده و امیدوار است «اوکراین بتواند مقاومت کند» و بریتانیا «در این دوران تاریک» در کنار اوکراینی‌ها ایستاده است. وزیر اقتصاد آلمان: پس از عملیات نظامی روسیه در اوکراین، آلمان مجبور به خرید گاز و زغال سنگ از کشورهای دیگر خواهد شد.
‌ترامپ در گفت‌وگو با شبکه «فاکس‌نیوز»، بایدن را مقصر حمله روسیه به اوکراین دانست و گفت: پوتین در دوران دولت من به دلایل بسیار خوبی به اوکراین حمله نمی‌کرد و من یک روز برای شما توضیح خواهم داد. بایدن نیز در یک موضع منفعل‌گونه گفت که تحولات اوکراین را به شدت زیر نظر گرفته است.
آنچه از موضع‌گیری‌های غربی می‌توان برداشت کرد که اولا اروپا خود توان تامین امنیت خود را ندارد و از یک چنددستگی رنج می‌برد و اروپا دیگر واحد نیست. ناتوانی اروپا در تامین امنیت انرژی به‌خصوص گاز باعث شده است آنها خود را وسط بحران ببینند و نه می‌توانند خود را جدا کنند و نه توان پیشروی دارند. بنابراین غرب نه تنها ناتوان از حمایت عمل‌گرایانه از اوکراین است بلکه ضعف و آسیب‌پذیری اروپا با این اقدام روسیه نمود بیشتری پیدا کرده است.
 بدون شک با این اقدام روسیه، تحولات بین‌المللی وارد مرحله جدیدی شده است که نگرش‌ها به حوزه بین‌المللی را تغییر داده است و «ایده امنیت قابل معامله نیست» به‌عنوان اساسی‌ترین تفکر در جامعه بین‌الملل به جای  اقتصاد و لیبرالیسم  مطرح می‌شود. به طوری که  «الکسی گونچارنکو»، نخست‌وزیر ‎اوکراین، به فاکس نیوز گفت: «اوکراین تنها کشوری در تاریخ بشر است که تسلیحات ‎هسته‌ای خود را با تضمین ‎آمریکا، ‎انگلیس و فدراسیون ‎روسیه، واگذار کرد در حالی‌که سال ١٩٩۴ سومین قدرت هسته‌ای جهان بود. حالا که بمباران و کشته می‌شویم، این تضامین کجا هستند؟»
 نکته دوم افزایش قیمت نفت به بالای صد دلار و تحت تأثیر گرفتن شاخص‌های اقتصادی دیگر نشان می‌دهد که علی‌رغم تبلیغات سنگین غرب، اقتصاد یک متغیر وابسته است و این امنیت است که می‌تواند متغیر مستقل و تأثیرگذار بر سایر روندهای بین‌المللی باشد. 
نکته سوم در بحث حمله روسیه به اوکراین معطوف به این نکته است که اعتماد به آمریکا و وعده‌های آن سرابی بیش نیست و نباید بر اساس وعده‌های این کشور برنامه‌ریزی کرد و اینکه رئیس‌جمهور اوکراین با رویکرد غربگرایی مواضع ضد روسی در پیش گرفت، نشان می‌دهد که وی بیش از حد بر روی وعده‌های آمریکا حساب باز کرده بود. بنابراین آمریکای امروزی ناتوان از دیروز است و مانور قدرت از طرف آن تنها یک شوی رسانه‌ای است. 
نکته چهارم این است که روسیه با قبول هزینه‌ها و تحریم‌های غرب ریسک حمله به اوکراین را پذیرفته است و با این رویکرد این پیام را به غرب فرستاد که آنها صرفا با داشتن اقتصاد نمی‌توانند امنیت کشورها را به خطر بیندازند و روسیه نیز جزو آن کشورهاست. برخی از گزاره‌ها نشان می‌دهد که نیروی دریایی چین نیز در منطقه تایوان فعال شده است و عملاً آمریکا تبدیل به یک عنصر غیرقابل تأثیرگذار شده است.
منبع: راهبرد معاصر