کد خبر: ۲۳۷۶۶۰
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۹:۴۷

منشأ عزت در دولتی که کدخداباوری ندارد

 
 
علی قربان‌نژاد
 
دولتی که در 8 سال گذشته سکان مدیریت فضای مجازی را به دست داشت با شعار دیپلماسی و ارتباط با همه دنیا روی کار آمد. رئیس‌این دولت که به صورت ویژه در حمایت طیف موسوم به اصلاح‌طلب بود در یکی از سخنرانی‌های انتخاباتی‌اش گفت: «شما بلدید با دنیا مذاکره کنید؟ شما در فهم زبان ملت خودتان گرفتارید...»
دولت تدبیر و امید با شعار دیپلماسی و فهم زبان همه دنیا روی کار آمد. این دولت در ادامه کار تمام همت خویش را روی موضوع برجام گذاشت و در سال 1394 متنی که ماحصل مذاکره دیپلمات‌های دولت وقت با 5+1 بود به عنوان توافقنامه برجام معرفی شد.
دولت تدبیر و امید را نمی‌توان دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان نامید بلکه به عبارت دقیق­تر آن دولت، دولت اصلاح‌طلبان بود چرا که از دومین پست قوه مجریه که معاون اولی رئیس‌جمهور بود تا سطح مدیران میانی و استانی حضور طیف موسوم به اصلاح‌طلب واضح و گویا بود. به غیر از این، از لحاظ منش و روش نیز این دولت در عرصه‌های مختلف تئوری‌های طیف اصلاح‌طلب را پیش می‌برد؛ از موضوع مسکن و ساخت آن تا دیپلماسی و.... 
 انتخابات 1392 و پس از آن 1396 و نتیجه‌ای که از صندوق‌های رای بیرون آمد این پیام را به کشورهای جهان مخابره می‌کرد که طیف غربگرا در ایران پیروز انتخابات شده است. اگرچه غالب مردم کشور در رای دادن به افراد شاید گرایش‌های بین‌المللی افراد را مورد توجه قرار ندهند اما این موضوع برای کشورهای مختلف جهان بسیار مهم بود و آن را رصد می‌کردند.
علی‌القاعده و روی کاغذ معادلات این گونه بود که پیروزی طیف غربگرا در ایران و اینکه آنها برای 4 یا 8 سال دیگر سکان قوه مجریه را در دست دارند باید به این نتایج ختم می‌شد که روابط خوبی با کشورهای غربی در این دولت رقم بخورد و سطح سرمایه‌گذاری در ایران از سوی شرکت‌های غربی افزایش قابل توجهی پیدا کند. همچنین احتمال دیگری که روی کاغذ رخ می‌نمود این بود که روابط دولت تدبیر و امید با کشورهایی که در دایره دوستان ویژه غربی‌ها بودند نیز باید ارتقا یابد و...
اما در واقعیت آنچه رخ داد این گونه نبود. در دولت تدبیر و امید سطح روابط کشورمان با کشورهای همسایه به شکل عجیبی کاهش یافت و از طرف دیگر با کشورهای غیرغربی تاثیرگذار در سطح بین‌الملل نیز روابط ایران افت کرد. بسیاری از توافق­‌های اقتصادی ایران با دیگر کشورها ملغی شد و یا در رکود افتاد. 
پس از برجام نیز دولت وقت قراردادهای تجاری خود را متوجه دولت‌های اروپایی کرد و شرکت‌هایی نظیر توتال، پژو، ایرباس و... بیشترین بهره‌برداری را از فضای پسابرجامی کردند و قراردادهای قابل توجهی را از آن خود کردند. در ماه‌های بعد همین شرکت‌های اروپایی با بهانه قراردادن موضع آمریکا در قبال برجام از این قراردادها شانه خالی کردند و رفتند. ماحصل آنچه از عملکرد دولت تدبیر و امید می‌توان بیان کرد این است که این دولت با امید بستن به چند کشور غربی از عمده کشورهای دیگر جهان غافل شد و متاسفانه آن چند کشور غربی نیز بار دیگر نشان دادند که دیواری هستند که هر که روی آن یادگاری بنویسد پشیمان خواهد شد. مجموع عملکرد دولت‌های یازدهم و دوازدهم ضربه‌ای سخت را به تجارت برون مرزی کشور وارد کرد.
آن روی سکه...
در خرداد 1400 (سال جاری) انتخابات ریاست جمهوری اما پیامی متفاوت را به جهان مخابره کرد. آن پیام این بود که دولتی خلاف مشی دولت پیشین روی کار آمده که در جهان‌بینی خود جهان را معادل چند کشور غربی نمی‌بیند و برای جهان کدخدایی قایل نیست. شعار این دولت اتکا به توانمندی‌های داخلی است و جهان را به مثابه عرصه گسترده‌ای متشکل از چندصد کشور می‌بیند. در سیاست خارجی این دولت احترام متقابل حرف نخست را می‌زند و نمی‌خواهد منتظر اراده و تصمیم چند کشور بماند.
دولت جدید نه تنها گرایشی غربگرایانه ندارد بلکه به آن چند کشور غربی نیز با دید شک و تردید می‌نگرد و آنها را به هیچ عنوان قابل اعتماد نمی‌داند. در باور غربگرایان و کدخداباوران جهان عرصه اعمال اراده و تصمیم کدخدا و چند کشور نوچه کدخداست. باز این حساب آنچه روی کاغذ مشاهده می‌شود این است که چنین دولتی با چنین دیدگاهی نه تنها از سوی کداخدا و نوچه‌های اروپایی‌اش بلکه از سمت دیگر کشورهای جهان نیز طرد خواهد شد.
باز هم عرصه واقعیت برای ما غافلگیری دیگری به ارمغان می‌آورد. دولت جدید بلافاصله بعد از تشکیل در نخستین سفرهای خارجی خود رهاوردی بزرگ داشت و آن هم پذیرفته شدن در یکی از بزرگترین پیمان‌های منطقه‌ای بود. عضویت ایران در سازمان همکاری‌های منطقه‌ای (شانگهای) این پیام را به غربگرایان می‌داد که پاسخ اعتماد به غرب بدعهدی آنهاست و پاسخ دولتی که نگاهش به همه جهان است و خود و ملتش را باور دارد این است که در چشم دیگر ملت‌ها نیز جایگاه یابد.
پس از این بود که موضوع پیش آمده میان ایران و ترکمنستان در دولت تدبیر و امید که باعث شده بود بخشی از صادرات ما که به این کشور است قطع شود با همت دولت رئیسی به سمت حل شدن رفت. پس از تاجیکستان و ترکمنستان در سفرهای بعدی سیدابراهیم رئیسی به روسیه و قطر رفت. تاکنون کشورهای مختلفی از رئیس‌جمهور کشورمان دعوت رسمی به عمل آورده‌اند تا او به کشورشان سفر کند. باید توجه داشت که هر کدام از این سفرها می‌تواند درهای تازه‌ای را به روی تجارت خارجی کشورمان باز کند. درهایی که بسته شدن آنها بیش از آنکه محصول تحریم‌های ظالمانه دشمنان باشد محصول خودتحریمی و ندانستن زبان دنیاست.
آری ندانستن زبان دنیا. چرا که در تمام دنیا به کسی یا کسانی که نگاهشان ملتمسانه و نگران به دست و دهان دیگران است به چشم انسان‌هایی فاقد اعتماد به نفس و بدون اراده و صلابت نگریسته می‌شود و در نقطه مقابل آن به کسی یا کسانی که دست بر روی زانو خود گذاشته و ذهنشان آلوده کدخداباوری نیست و به ملت‌شان اعتماد و ایمان دارند و عرصه بین‌المللی را براساس احترام متقابل ترسیم می‌کنند با نگاهی تحسین‌کننده و قابل احترام می‌نگرند. چیزی که در سفر رئیس‌جمهور به قطر شاهد آن بودیم. 
نکته پایانی اینکه موضوع پایبندی به تعهدات برجامی مصداقی روشن برای سنجش باور داشتن یا نداشتن به موضوع احترام متقابل است. طیف اصلاح‌طلب و غربگرایان در کشورمان حتی پس از گذشت چندسال از اجرای برجام و در حالی که کشورمان به همه تعهداتش عمل کرده و غرب تعهداتش را انجام نداده بود باز هم بر این عقیده بود که ایران باید پای تعهداتش بماند. این مصداقی روشن از عدم باور این طیف به موضوع احترام متقابل در عرصه بین‌المللی است. هنوز هم این طیف از قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها به بدی یاد می‌کنند.