سرویس ورزشی-
عزل رئیسوقت فدراسیون فوتبال که با رای قاطع هیات رئیسه انجام شد هر چند موجب خوشحالی بسیاری از علاقه مندان و کارشناسان و اهل فن و خیرخواهان فوتبال و ورزش و بلکه اخلاق وفرهنگ کشور شد، اما اگر از زاویه و منظر دیگری به ماجرا نگاه کنیم در مجموع اتفاق خوشایندی برای فوتبال ما به حساب نمیآید.
البته برای جلوگیری از هر گونه سوءبرداشتی درهمین ابتدا صریح عرض کنیم که ما و بسیاری از دلسوزان ورزش با عزل چنین افرادی که از اول به اشتباه بر این مسند تکیه زده بودند صددرصد موافق هستیم و این اتفاق که مطالبه جامعه ورزش برای نجات فوتبال از چنگ انواع انحرافات و
قانون شکنیها و هنجار ستیزیها وقبح زداییها و... بود، حتما باید درباره باندی که فوتبال ایران را به اسارت خود گرفته، رخ میداد.
اما بحث ما چیز دیگری است وهمانطور که اشاره شد از منظر متفاوتی است.این اتفاق در مجموع برای فوتبال ایران خوشایند نیست، نه برای اینکه فلان فردی که بر خلاف نظر اعضای آن مجمعی که به او رای دادند چون کفایت و شرایط را برای تکیه زدن بر ریاست فدراسیون مهمی مثل فوتبال نداشت، عزل شد بلکه از این نظر که درواقع این وقت و انرژی و عمر ما و فوتبال است که دارد هدر میرود.
یک سال که هر لحظه و ثانیه اش باارزش و بازگشت ناپذیر است به جای اینکه صرف کار بیامان و خدمت صادقانه و برنامهریزی مدبرانه و.. برای به فعلیت در آوردن استعدادهای ذاتی و ظرفیتهای فراوان وقیمتی این فوتبال شود و جامعه ومردم را شاد و پرنشاط کند و شکر نعمت خالق را که فرصت خدمت را به ما ارزانی داشته است، عملا به جای آوریم، به بیهودگی و بطالت وحرف مفت و صد تا یک غاز و دلالی و رمالی و... گذشت و تباه شد.
از این منظر است که میگوییم اینجور اتفاقات در مجموع به نفع فوتبال نیست. البته در این باره فقط این افراد که از اولش برای مسائل ومنافع و اغراض و مشغولیتهای دیگری به جز فوتبال و ورزش وخدمت به مردم و برای چنگانداختن به صندلی ریاست فوتبال هول میزنند و لابی میکنند و دم این وآن را میبینند و سبیل فلان سایت و رسانه و برنامه تلویزیونی راچرب میکنند و... مقصر نیستند، بلکه جاها و کسان دیگری هم، اگر از آنها بیشتر مقصر نباشند، حتما بهاندازه آنها تقصیر دارند.
جاها و کسانی مثل مجمع فدراسیون فوتبال و اعضای آن. آنها که با رای خود سرنوشت فوتبال کشور را که درست ونادرست یخش وسیعی از این مردم دل در گروی آن دارند رقم میزنند. با این حال واقعیات و خروجی رفتار و عملکرد آنها نشان میدهد که با کمال تاسف برای اکثر این حضرات، نظر و احساسات و علایق خالص وبی غل و غش این مردم کوچکترین اهمیتی ندارد و بدتر از آن، حتی برای رای و نظر خود که نشان دهنده مرام و شخصیت هر فرد انسانی است احترام و حرمتی قائل نیستند و آنچه که مهم است باند و باندبازی و منافع شخصی و غنیمتهایی است که در گیرودار انتخابات صاحب میشوند.
اگر غیر از این بود نتیجه رایگیری مجمع پارسال، اینکه میبینیم از کار در نمیآمد و کمتر از یک سال حاصل رای اکثریت مجمع باد هوا نمیشد و یک سال دیگر عمر فوتبال و فدراسیون و همه هدر نمیرفت. سؤال اینجاست که آیا این افراد به هنگام رای دادن واقعا به این موضوع که در قبال مردم و جامعه مسئولیت دارند و حق ندارند که با وقت آنها بازی کنند، فکر نمیکنند؟ آیا این آقایان فکر نمیکنند که روزی در محضر عدل الهی باید پاسخگوی نیات و دلیل رای دادن خود باشند؟ وای که اگر به جز انصاف و رعایت حقالناس عامل و انگیزه دیگری از رای دادن در نظر داشته باشند!