اخبار ویژه
همایش ورشکستهها در واشنگتن؛ فشار حداکثری یا شکست حداکثری؟!
تعدادی از اعضای سنا و مجلس نمایندگان آمریکا، با برخی گروهکهای ورشکسته و تروریستی نشست برگزار کردند. پایگاه اینترنتی صدای آمریکا نوشت: «سازمان جوامع ایرانیان آمریکا» که میگوید بهدنبال براندازی در ایران است، روز جمعه جلسهای با حضور تعدادی از اعضای کنگره از هر دو حزب برگزار کرد.
در این نشست، برد شرمن عضو و جو ویلسون عضو جمهوریخواه کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان و همچنین بیوه رجوی سخنرانی کردند. صدای آمریکا همچنین میگوید که «اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران» کنفرانسی یکروزه با عنوان «کنفرانس ایران» در واشنگتن برگزار کرد. در این کنفرانس، احتمال آزادی زندانیان دوتابعیتی در ایران در قبال دریافت پول، وضعیت پس از احیای توافق برجام و وضعیت اقتصاد و جامعه ایران بررسی شد.
مایکل والتز نماینده جمهوریخواه کنگره که از سخنرانان این کنفرانس بود در حاشیه کنفرانس به بخش فارسی صدای آمریکا گفت «متأسفانه از وقتی عقبنشینی از کمپین فشار حداکثری علیه ایران را شاهد بودهایم، میبینیم که فعالیت گروههای نیابتی ایران از لبنان گرفته تا عراق و یمن افزایش یافته است. در یمن شاهد حملات پهپادی و موشکی پیچیده هستیم که علیه فرودگاهها و منابع تولید انرژی انجام میشود. هنوز میبینیم آمریکاییها به گروگان گرفته میشوند، موشکهای بالستیکی تولید و شلیک میشوند و مسابقهای برای غنیسازی بیشتر اورانیوم در جریان است.» والتز افزود: «بهنظرم دولت جدید ایران باور دارد که میتواند به نقطه گریز برسد ولی به موازات آن شاهد هستند که کارزار امتیازدهی حداکثری از سوی دولت فعلی آمریکا اجرا میشود. متأسفانه ما از فشار حداکثری به امتیازدهی حداکثری برای حل این بحران، چرخش کردیم.»
در پنل حمایتها و بررسیهای آمریکاییهای ایرانیتبار، نحوه کمک و دیدگاههای فعالان بررسی شد. خسرو سمنانی یکی از حاضران در این پنل نسبت به قراردادهایی که ایران با چین بسته و ممکن است با روسیه ببندد، اظهار نگرانی کرد.
فوران قیمت نفت همزمان با بحران گازی در اروپا
رسانه رسمی دولت آلمان میگوید: ذخایر استراتژیک جهانی نفت به کمترین میزان در طول 8 سال گذشته رسیده است.
دویچهوله با اشاره به رسیدن قیمت جهانی نفت به بالای 95 دلار نوشت: متوسط قیمت نفت برنت در سال 2020 که شیوع کرونا باعث افت 10 درصدی مصرف جهانی نفت شده بود، حدود 42 دلار بود، اما پارسال روند صعودی گرفت و میانگین قیمت حدود 72 دلار شد. ژانویه امسال این رقم نسبت به دسامبر پارسال 12 دلار افزایش یافت و به 87 دلار رسید و اکنون به حدود 95 دلار اوج گرفته است. اوجگیری قیمت نفت بر رشد جهانی اقتصاد و ترمیم زیانهای ناشی از شهربندانها و قرنطینهها در دوره کرونا سایه انداخته و به همین خاطر، کشورهای مصرفکننده نفت، خصوصا آمریکا، خواستار افزایش تولید نفت اوپک برای فرونشاندن قیمتهای جهانی نفت هستند.
در این میان گزارشهایی از اوجگیری قیمت نفت در بازارهای جهانی بهخاطر بحران اوکراین و حمله احتمالی روسیه به این کشور نیز منتشر شده که به دو دلیل چندان موجه به نظر نمیرسد؛ اول اینکه حمله احتمالی روسیه به اوکراین تولید نفت روسیه را کاهش نخواهد داد و دوم اینکه اوکراین کشور تولیدکننده نفت نیست که اخلال در تولید آن باعث اوجگیری قیمت نفت شود. وانگهی، شتاب در رشد قیمت نفت به هفتههای پیش از آغاز بحران اوکراین برمیگردد که علت آن، کاهش چشمگیر ذخایر استراتژیک جهانی نفت است.
اوپک و کشورهای همپیمان به رهبری روسیه با افت قیمت نفت برنت به زیر ۲۰ دلار در ماه مه ۲۰۲۰، تصمیم به کاهش نزدیک به ۱۰ میلیون بشکهای تولید نفت گرفتند تا قیمت نفت را افزایش دهند. آمارهای اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان میدهد، با افت چشمگیر تولید نفت اوپک و کشورهای همپیمان، از نیمه چهارم سال ۲۰۲۰، تقاضا بر عرضه جهانی نفت پیشی گرفته است.
بدین ترتیب، نه تنها نفت مازاد تولید شده در سال ۲۰۲۰ جذب بازار شده، بلکه ذخایر استراتژیک نفت جهان در ژانویه امسال به کمترین میزان از سال ۲۰۱4 رسیده و میزان تزریق نفت از ذخایر استراتژیک جهان به بازارها طی چهار ماه گذشته نصف شده است.
طبيعتا، اوپک و کشورهای همپیمان به رهبری روسیه میدانند که چند ماهی است نفت مازاد تولید شده در دوران قرنطینههای سخت کرونا در سال ۲۰۲۰ نه تنها جذب بازار شده، بلکه هم اکنون روزانه ۹۰۰ هزار بشکه از ذخایر نفت جهان برای ایجاد توازن به بازار تزریق میشود و وقت آن است که تولید خود را افزایش دهند.
با این حال آمارهای جدید اوپک نشان میدهد پارسال که نیاز جهانی به نفت تولیدی این سازمان روزانه 27/9 میلیون بشکه بوده، اعضای اوپک بهطور متوسط 26/3 میلیون بشکه تولید نفت انجام دادهاند و در ژانویه امسال که طبق توافق اعضای متعهد اوپک (منهای لیبی، ایران و ونزوئلا) بایستی روزانه ۲۵۰ هزار بشکه به تولید خود اضافه میکردند، تنها 121 هزار بشکه رشد تولید نفت داشتهاند.
آنچه در هالهای از ابهام است و میتواند امنیت انرژی جهان را در معرض بحران قرار دهد، احتمال اختلال بازار گاز است، روسیه تا چند سال پیش نیمی از گاز صادراتی به اروپا را از طریق خاک اوکراین انجام میداد. اما در دو سال گذشته هم خط انتقال گاز «ترک استریم» از ترکیه به اروپا را راهاندازی کرده و هم خط لوله «نورد استریم۲» را که مستقیما از طریق دریای بالتیک به آلمان وصل میشود. تکمیل کرده است ظرفیت این دو خط لوله به همراه افزایش چشمگیر ظرفیت صادرات گاز مایع روسیه باعث شده که نقش حیاتی اوکراین در انتقال گاز روسیه به اروپا از بین برود.
صادرات گاز روسیه به اروپا در سال گذشته به ۱۶۸ میلیارد مترمکعب رسید، در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۹ حدود ۱۹۱ میلیارد مترمکعب بود. همچنین ترانزیت گاز روسیه به اروپا از طریق اوکراین کمتر از نصف شده و به 40 میلیارد مترمکعب در سال گذشته رسیده است.
روسیه با کاهش فروش گاز به اروپا و نصف کردن انتقال گاز از اوکراین باعث شد در زمستان امسال قیمت گاز در بازارهای اروپایی به حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار برای هر هزار مترمکعب برسد که سه برابر سال ۲۰۱۹ است و شهروندان اروپایی مجبور به پرداخت بهای سنگین قبضهای گاز و برق شدند.
در واقع بهنظر میرسد روسیه با کاهش صادرات گاز به اروپا پیامی غیرمستقیم درباره وابستگی انرژی اروپا به روسیه، همچنین لزوم اجرایی شدن هرچه زودتر خط لوله «نورد استریم2» که با خطر تحریم آمریکا مواجه است، میدهد.
روسیه هفته گذشته قراردادی ۲۵ ساله با چین امضا کرد که براساس آن سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز اضافی راهی چین خواهد کرد. روسیه قبلاً هم قرارداد فروش سالانه ۳۸ میلیارد متر مکعب گاز به چین داشت که از سال ۲۰۱۹ آغاز شد و به تدریج افزایش مییابد. آمریکا و برخی کشورهای اروپایی طی هفتههای گذشته مذاکرات گستردهای با دیگر تولیدکنندههای گاز جهان، از جمله قطر و آذربایجان آغاز کردهاند تا جلو بحران احتمالی گاز در بازارهای اروپایی را بگیرند، اما مشکل اینجاست که قطر سالانه کمتر از ۱۱۰ میلیارد متر مکعب صادرات گاز دارد که تنها یک سوم آن راهی اروپا میشود و قراردادهای بلندمدت دیگر با کشورهای آسیایی دارد که امکان افزایش چشمگیر صادرات گاز به اروپا را نمیدهد. همچنین اگر همه گاز صادراتی قطر نیز راهی اروپا شود. باز هم نمیتواند جایگزین کافی برای گاز روسیه باشد.
آذربایجان نیز پارسال برای اولین بار صادرات گاز به اروپا را آغاز کرد و متعهد است که در سال جاری تنها ۱۱ میلیارد مترمکعب تحویل اروپا دهد.
ذوقمرگی حزب اتحاد ملت از طرح قلدرمآبانه سناتورهای آمریکایی
کانال وابسته به حزب «اتحاد ملت» نسبت به پیشنهاد قلدرمآبانه سناتور های آمریکایی درباره ممنوعیت تولید سوخت هسته ای در ایران ذوقزدگی نشان داد.
کانال «امتداد» در مطلب با عنوان غلط انداز «پیشنهاد سناتورهای جمهوریخواه به ایران: تخفیفهای تحریمی فراتر از برجام» نوشت: «دو سناتور آمریکایی که به مخالفت با ایران نیز مشهور هستند، به ایران پیشنهاد دیپلماسی و همکاری بیشتر دادند. لیندسی گراهام و سناتور دموکرات رابرت منندز از ایده «بانک اورانیوم غنی شده» در منطقه خاورمیانه رونمایی کرده که از این منبع سایر کشورها نیز بتوانند استفاده کنند. آنها پیشنهاد ویژه ای هم برای ایران دارند. به نوشته این دو سناتور «ارزیابی مجلس سنا این است که ایجاد یک بانک سوخت هستهای در منطقه یا توسعه بانک اورانیوم کم غنای فعلی میتواند بخشی از یک برنامه جامعه برای مقابله با منع اشاعه هستهای در خاورمیانه باشد.».بخش اول پیشنهاد آنها چندان موضوع جذابی برای ایران نیست. چراکه آنها یکبار و در سال 89 حاضر نشدند سوخت راکتور تحقیقاتی تهران را طبق قراردادهای بین المللی که وجود داشت، به ایران تحویل دهند. همان زمان بود که سطح غنی سازی ایران از 3.5 درصد به بیش از 20 درصد افزایش یافت تا بتواند سوخت این راکتور تحقیقاتی را تامین کند. اما حالا این سناتورها می گویند «ایالات متحده باید سیاستی را اجرا کند که اطمینان حاصل میکند هر کشوری که از غنیسازی بومی و بازفرآوری اورانیوم صرفنظر میکند قادر به خریداری سوخت برای رآکتورهای هستهای خود از یک بانک سوخت هستهای بینالمللی خواهد بود.»
اما نکته مهمتر پیشنهاد آنها به ایران برای تحریم هایی فراتر از برجام است. معادل این پیشنهاد دست کشیدن کامل ایران از غنی سازی اورانیوم در داخل است. به نوشته این سناتورها چنانچه ایران وارد توافقی شود که در آن از غنیسازی بومی صرفنظر کند، ایالات متحده باید برای این کشور تخفیفهای تحریمیای فراتر از آنچه در برجام به ایران اعطا میشود در نظر بگیرد.
امتداد می افزاید: طبیعتا ایده استفاده ایران از بانک سوخت هستهای، برای ایران به هیچ وجه جذابیت ندارد. اما در صورتی که بخش تندرو و افراطی آمریکا حاضر باشد تحریمهایی را فراتر از برجام در قبال تغییرات سیاست ایران در منطقه اعمال کنند، چرا نباید ایران به این ایده پاسخ داده و دستکم در حد مذاکره وارد چنین گفتگوهایی شود؟».
استقبال کانال حزب اتحاد ملت از طرح فریبکارانه سناتورهای آمریکایی در حالی است که اولا آمریکا در برجام سر دولت متبوع همین حضرات را کلاه گذاشت ضمن به تعطیلی بخش عمده غنی سازی در ایران، تحریم ها را هم چند برابر کرد! و ثانیا در صورت تعطیلی غنی سازی، ایران در تامین نیاز های خود وابسته به دشمن عهدشکن می شود. به عنوان یک مثال، آمریکاییها با وجود نیاز 850 هزار بیمار ایرانی به رادیو دارو که از طریق سوخت 20 درصد تهیه و تامین می شد، در مقابل فروش ولو گران تر این سوخت به ایران کارشکنی کردند. و اگر همت جهادی شهید دکتر شهریاری و همکارانش نبود، سلامت صدها هزار بیمار به خطر می افتاد. آمریکای خبیث تحریم های مشابهی را در حوزه بنزین و دارو و... اعمال کردند. این روند نشان می دهد که عدم تامین نیازها در داخل و موکول کردن آن به وعده های آمریکا و غرب، اقدامی زیانبار با خسارت های راهبردی است.
آخرین بار در ماجرای برجام و توافقات پس از آن، شاهد عهدشکنی چند باره آمریکا و اروپاییها بودیم که خاطره عهدشکنیهای گذشته این دولتها و شرکتهایی مثل زیمنس و توتال و ایرباس و بوئینگ و ... را زنده کرد.
این نکته هم گفتنی است که برنامه هسته ای و فناوری های مربوط به آن یک چرخه کامل است و پیشرفت در این عرصه، بها دادن به تمامیت آن چرخه است و گرنه، هر توقف و رکودی موجب عقبگرد چند ساله می شود.
در بازشناسی رویکرد حزب اتحاد ملت به موضوعات مهم کشور کافی است سرمقاله سال گذشته نشریه صدا (ارگان این حزب) را به یاد بیاوریم که به هنگام تحقیر رئیس جمهور صربستان توسط ترامپ، نوشت:
«از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکره کننده می پسندد، این است: همچون برّهای در مذبح و بردهای در مسلخ. آيا اقداماتي از این جنس را بايد مايه شرمساري دانست؟ فرض كنيم سياستمدار صرب همچون متهمي در اتاق بازجويي و حتي يك برده نشسته؛ اگر منافع، چنین اقتضایی كند، بايد آن را تمسخر كرد، يا عقلانيت سياسي خواند؟»!
گزارش سیانان از وضعیت وخیم اقتصاد آمریکا
شبکه سیانان، قفسه خالی فروشگاهها و قیمت فزاینده بنزین و مواد غذایی در آمریکا را وضعیتی نگران کننده توصیف کرد و نوشت: مردم آمریکا از این شرایط به ستوه آمدهاند.
وبسایت شبکه سیانان در گزارشی انباشته از نگرانی نسبت به آینده وضعیت اقتصادی در آمریکا نوشت: در ماههای اخیر، آمریکاییها با انواع مشکلات، از قفسههای خالی فروشگاهها گرفته تا قیمت بالای بنزین و موادغذایی مواجه بوده و از وضعیت اقتصادی کشور خود به ستوه آمدهاند. نظرسنجیها نشان میدهد، مردم دقیقا همانقدر که نگران همهگیری کرونا هستند، درباره وضعیت اقتصاد هم نگرانند و معتقدند، دولت برای مبارزه با تورم، به اندازه کافی تلاش نمیکند. درباره شرایط اقتصادی پرسشهای مهمی وجود دارد.
نخستین سوال این است که مردم چه وقت شاهد کاهش نرخ تورم خواهند بود؟ ماه دسامبر، بایدن گفته بود، نرخ تورم به اوج خود رسیده و از آن پس، کاهش خواهد یافت؛ اما ماه گذشته نیز نرخ تورم بالا رفت و به بالاترین میزان در چهار دهه اخیر رسید. واقعیت این است که افزایش هزینه زندگی، اکنون بزرگترین مشکل اقتصاد آمریکاست. قیمت تمامی کالاها، از خودرو گرفته تا مواد غذایی، با بالاترین سرعت در حال افزایش است. مشخص نیست تا چه وقت قیمتها همچنان بالا خواهد رفت و این عامل مهم نگرانی رایدهندگان است.
دومین سوال این است که دولت، غیر از پروژه نوسازی زیرساختها، چه برنامههایی برای پر کردن شکافهای شغلی کنونی در اقتصاد دارد؟ آیا پذیرش مهاجران تسهیل خواهد شد؟ کمبود نیروی کار، یکی از عوامل مهم رشد هزینه زندگی است. اتاق بازرگانی آمریکا خواستار دوبرابر شدن تعداد مهاجران غیرقانونی به آمریکا شده و معتقد است، این اقدام، مهمترین کاری است که دولت میتواند برای مبارزه با تورم انجام دهد؛ اما مشخص نیست آیا کنگره تمایلی به اصلاح قانون پذیرش مهاجران دارد یا خیر.
سومین سوال این است که دولت برای کاستن از قیمت بنزین چه برنامههایی دارد؟ بایدن چندی پیش دستور برداشت ۵۰میلیون بشکه از ذخایر استراتژیک نفت آمریکا را صادر کرد؛ اما این اقدام، تاثیر پایداری بر قیمت نفت نداشت و قیمتها کمی بعد، به سطوح بالاتر از قبل افزایش پیدا کرده است. آیا این امر نشان میدهد که برداشت از ذخایر یادشده، راهحل مهار قیمتها نیست؟ تاثیر فرمان برداشت از ذخایر استراتژیک نفت، بسیار اندک بود و قیمتها همچنان در حال افزایش است. بر اثر رشد قیمت نفت، قیمت بنزین نیز بهشدت بالا رفته و فشار قابل ملاحظهای بر مصرفکنندگان وارد شده است. در هفتههای اخیر، با شدت یافتن تنشهای ژئوپلیتیک، یکی از عوامل رشد قیمت نفت خام بوده است. حمله روسیه به اوکراین که کاخسفید اعلام کرده هر لحظه ممکن است رخ دهد، میتواند قیمت نفت را به ارقامی بسیار بالاتر از حالا برساند. مشخص نیست، دولت بایدن برای جلوگیری از بروز شوک نفتی، بر اثر حمله احتمالی روسیه به اوکراین، چه برنامهای دارد. این ابهام، سبب نگرانی مصرفکنندگان شده است.
چهارمین سوال این است که برنامه دولت آمریکا برای رفع اختلالها در زنجیرههای تامین و تضمین عرضه کافی کالا در فروشگاهها چیست؟ بر مبنای بسیاری از معیارها، اختلالهای یادشده برای مدتی نسبتا طولانی باقی خواهد ماند و این به معنای کمبود کالا و رشد نرخ تورم است. برخی تحلیلگران معتقدند، در ماههای آینده، این اختلالها رفع خواهند شد؛ اما وضعیت کنونی بسیار نگرانکننده است و رفع کامل برخی اختلالهای یادشده، به گذشت زمان بسیار طولانی نیاز دارد. به همین دلیل است که عدهای از کارشناسان معتقدند، نرخ تورم نمیتواند خیلی کاهش یابد. تعداد زیادی از شرکتها اعلام کردهاند که وجود اختلال در زنجیرههای تامین، عامل بالا رفتن قیمت کالاهای آنهاست و بسیاری از فروشگاهها به علل گوناگون برای پر کردن قفسههای خود با مشکل مواجهاند. بانک «گلدمنساکس»، در تحقیقی که گزارش آن اخیرا به چاپ رسیده آورده است، شاخص این بانک برای اختلالها در زنجیره تامین در بالاترین سطح ممکن یعنی ۱۰ از ۱۰ قرار دارد. از سوی دیگر، بانک «مریللینچ» اعلام کرده که هیچ نشانهای از کاهش اختلال در بنادر کشور مشاهده نمیشود و در اروپای شمالی بر شدت اختلالها افزوده شده است.
یادآور میشود آمریکا بالاترین نرخ تورم در طول ۴۰ سال گذشته را تجربه میکند.