اندیشکده آمریکایی وودرو ویلسون:
حضور ایران در مذاکرات ارتباطی با تحریمها ندارد
در حالی که سیاستمداران آمریکایی ادعا میکنند تحریمها ایران را به پای میز مذاکره کشانده است، اندیشکده وودرو ویلسون در تحلیلی نوشت چنین برداشتی غلط است.
سرویس سیاسی-
در حالی که سیاستمداران آمریکایی ادعا میکنند تحریمها ایران را به پای میز مذاکره کشانده است، اندیشکده وودرو ویلسون در تحلیلی نوشت چنین برداشتی غلط است.
برخی سیاستمداران آمریکا که ظاهراً تعداد آنها در مجلس قانونگذاری آمریکا پررنگتر است، معتقدند و یا حداقل اینگونه وانمود میکنند که تحریمها ایران را پای میز مذاکرات هستهای آورده و برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید فشارها را بیشتر کرد.
در همین حال، اندیشکده وودرو ویلسون آمریکا در تحلیلی با عنوان «آیا مسئله هستهای ایران قابل حل است؟» آورده که هیچگاه دنیا تا این حد به حل آن نزدیک نبوده است و تنشزدایی از روابط غرب با ایران تاثیر مثبتی در این زمینه خواهد داشت.
در این گزارش شش صفحهای، به نقل از یک دیپلمات اتریشی، آمده است؛ سیاست در خاورمیانه مبتنی بر «صبر و استقامت» است و در نقطه مقابل آمریکاییها اصرار به شکستن آن را دارند و این مسئله به خوبی در موضوع پرونده هستهای ایران نیز آشکار است.
باراک اوباما رئيس جمهور نیز در صحبت خود در ماه گذشته در مرکز سابان (وابسته به بروکینگز)، آن را چالشی در مواجهه با ایران دانسته بود: «این عقیده که ایران، با توجه به تمام چیزهایی که از تاریخ آنها میدانیم، روز به روز از تحریمها و تهدیدات نظامی عصبانیتر خواهد شد و نهایتاً خواهد گفت: «کوتاه میآییم»، این بازتابی از درک صادقانه از مردم ایران و نظام ایران نمیتواند باشد.»
نویسنده این گزارش، توافق موقت را بستری برای توافق نهایی دانسته و مینویسد: «بزرگترین اشتباه در این مسیر، ادامه افزایش فشارها است، بر اساس این تحلیل اشتباه که تحریمها باعث نشستن تهران بر سر میز مذاکرات شده است.»
وی یادآوری میکند که مقامات ارشد کنونی ایران همان کسانی هستند که در سال 2003 تا 2005 پیشنهاد حل پرونده هستهای را داده بودند و به اعتراف جانکری وزیر خارجه آمریکا در صحبتهای خود پس از مذاکرات ژنو، به این پیشنهاد پاسخ داده نشد و تعداد سانتریفیوژها از 164 به 19000 رسید.
ویلسون نتیجه این اقدام را به راه افتادن «چرخه معیوبی از تضاد و بیاعتمادی عمیقتر» دانست که تا انتخابات ریاست جمهوری ایران ادامه یافت.
فرصتی برای آمریکا
نویسنده معتقد است:«آمریکا باید از فرصت استفاده کند و فراتر از بحث هستهای با ایران تعامل داشته باشد.»
به گزارش مهر، وی بهعنوان مثال به همکاری علمی اشاره میکند: «تبادلات علمی میتواند نقطه مرکزی فرآیند اعتمادسازی باشد که در آن، غرب نشان میدهد با پیشرفت ایران در زمینه فنآوری مخالف نیست.»
در ادامه با بیان اینکه نقطه کانونی گفتمان جدید سیاست خارجی تهران، روش برد- برد است، مینویسد: غرب نباید انتظار داشته باشد تمام ایرانیان از ضدیت و دشمنی با آمریکا دست برداشته باشند و میافزاید: «هر حرکتی مانند تحریمهای جدید و فشار، که تاییدکننده این گفتمان ]دشمنی غرب با ایران[ باشد، باعث تقویت نظرات تندروها و عقب رانده شدن نظر معتدلتر برد- برد دولت جدید خواهد شد.»
طرحهای ضد آمریکایی سنا
همین نگاه و تحلیل غلط نسبت به تاثیر و جایگاه تحریم در سیاستهای ایران است که باعث شده سنای آمریکا به محلی برای عرضه طرحهای ضد ایرانی تبدیل شود.
منابع خبری گزارش دادند تعداد حامیان طرح افزایش تحریمها علیه ایران در سنا به 50 نفر رسیده و تصویب پیشنویس آن فقط به یک رای موافق دیگر نیاز دارد. این ادعا را روزنامه جروزالمپست چاپ فلسطین اشغالی مطرح کرده است.
سناتورهای آمریکایی حتی پا را از این نیز فراتر گذاشته و در طرحی مضحک اعلام کردهاند، پیششرط مذاکره هستهای با ایران باید شناسایی رژيم اسرائيل از سوی جمهوری اسلامی باشد!
سناتور آمریکایی «تدکروز» طرحی را تدوین کرده که در آن دو پیششرط برای مذاکرات هستهای با ایران مطرح شده است.
این طرح که علاوه بر امضای کروز، امضای «جیم اینهاف» سناتور ارشد اوکلاهاما نیز پای آن دیده میشود، برای جمعآوری امضاهای بیشتر در سنا توزیع شده است.
در این طرح آمده است؛ دولت ایران باید:
1- فوراً و بدون قید و شرط همه شهروندان آمریکایی را که در این کشور در بازداشت هستند، آزاد کند.
2- حق موجودیت اسرائيل را به طور علنی به عنوان کشوری یهودی، به رسمیت بشناسد.
در متن این قطعنامه آمده است که آمریکا و شرکایش در گروه پنج بعلاوه یک در ازای لغو هفت میلیارد دلار از تحریمها هیچ امتیازی دریافت نکردهاند.
«مت داس» کارشناس سیاسی این قطعنامه را رد کرد و گفت: «قطعنامه جدید یک تلاش آشکار برای تضعیف روند مذاکرات است و ادعای جنگطلبان کنگره را مبنی بر حمایتشان از دیپلماسی زیر سؤال میبرد.»
به گزارش باشگاه خبرنگاران، «جول روبین» مدیر امور سیاسی و دولتی در بنیاد پلاگشیرز و تحلیلگر نشریه جوئیش کرانیکل میگوید: «رهبران امنیتی اسرائيل به احتمال راهحل دیپلماتیک برای چالش هستهای ایران فکر میکنند و چیزی که الان نمیخواهند همین تلاشها برای زیر سؤال بردن و تضعیف دیپلماسی است. اگر این تلاشها با موفقیت همراه شود، برنامه هستهای ایران پیش میرود و شاید جنگ به وقوع بپیوندد.»