محمد صادقیان
اگر شما از آن دسته گیمرهایی هستید که هرگز از سیستمتان جدا نمیشوید و به طور مداوم پای آن نشسته‌اند، حتما بیشتر بازیهای رایانه‌ای را به خوبی میشناسید. اما برای شناختن سری بازیهای call of duty اصلا نیازی نیست که حتی شما گیمر باشید ! این بازی آن‌قدر از نظر گیم پلی، گرافیک و داستان پردازی موفق بوده که کمتر نوجوان و جوانی می‌تواند ادعا کند این شاهکار را نمی‌شناسد.
سری call of duty از آن دسته بازیهایی است که به داستان پردازی و شخصیت پردازی عالی و هنرمندانه شهرت دارد. حتی برای انتخاب کردن نام شخصیتهای اصلی این بازی معیارهایی وجود دارد که در زیر دو مورد آن را توضیح مختصری می‌دهیم:
Soap: یکی از شخصیت‌های اصلی سری modern warfare، که نام او به معنای صابون است. او  بار‌ها تا یک قدمی مرگ رفته اما همیشه توانسته است مثل صابون از چنگال مرگ فرار کند. البته این شخصیت در سری سوم modern warfare در صحنه تاثیر گذاری جانش را از دست می‌دهد.
Price: شخصیت مهم و اصلی سری modern warfare و البته تاثیرگذارترین شخصیت کل سریهای call of duty می‌باشد. نام او price  به معنی قیمت و ارزش است. انتخاب این نام از سوی سازندگان بازی به شکل زیرکانه‌ای صورت گرفته است، زیرا به اعتقاد آن‌ها تمام ارزش و قیمت call of duty به کاپیتان پرایس بستگی دارد.
کسی که امروز و در این مقاله می‌خواهیم به او بپردازیم سوپ نیست ! ما قصد داریم درباره نفر دوم یعنی کاپیتان پرایس صحبت کنیم. پرایس مردی ‌است اهل بریتانیا که سازندگان این بازی سعی داشته‌اند او را نماد یک مرد کامل غربی نشان دهند، آن‌ها کاپیتان پرایس را الگویی مناسب برای مردم سایر نقاط جهان می‌دانند.
کاپیتان پرایس یکی از سربازان نیروی ویژه و از اعضای SAS انگلستان است که در سری modern warfare حضور دارد. در modern warfare2 پرایس در زندانی در روسیه حبس میشود که بعد‌ها طی ماموریتی به فرماندهی بهترین دوستش سوپ مکتاویش آزاد می‌شود و رهبری Task force 141 را به عهده می‌گیرد. ماموریت مهم او این بود که به جنگ جهانی سوم که اصلی ترین دشمن او Vladimir makarove در MW2 شروع کرده بود، خاتمه دهد.
بعد از حوادث MW2، پرایس و گروهش عملیاتهایی را برای دستگیری Makarov انجام دادند و طی یکی از این عملیاتهاsoap توسط Makarov در Progue کشته شد که این اتفاق خشم پرایس را برای کشتن Makarov بیشتر کرد و حتی پس از اعلام پایان جنگ هم به دنبال Makarov بود تا انتقام بهترین دوسش را از او بگیرد. سرانجام پرایس از مکان Makarov با خبر شد که در هتل یکی از کشورهای عربی بود, پرایس به همراه یکی دیگر از شخصیتهای بازی به نام یوری که توانسته بود بعد از مرگ سوپ جای او را برای پرایس پر کند، به سوی ماکاروف شتافت و طی ماموریتی توانست به او برسد. این ماموریت برای پرایس به قیمت سنگینی تمام می‌شود، از دست دادن یکی دیگر از سربازانش یعنی یوری. در نهایت‌هم پرایس سراسر کینه با به دار آویختن ماکاروف انتقام دوستانش را از او گرفت.
پرایس در واقع یک منجی است ! منجی قدرتمندی که از غرب ظهور کرده و قصد نجات دنیا را دارد. پرایس می‌خواهد دنیا را از دست شیاطین تروریستی نجات دهد که در این بازی غالبا مسلمانان و شرقی‌ها نشان داده شده‌اند!
پرایس ظاهری متناسب با فرهنگ غرب دارد. معمولا در گوشه لب او یک سیگار کوبایی روشن است و همیشه از یک کلاه معروف به نام Boonie استفاده می‌کند. لازم به ذکر است که این کلاه اکثرا در غرب و بر سر شکارچیان دیده میشود. همچنین، این کلاه در سال 1967 مورد استفاده ارتش آمریکا قرار می‌گرفت و کاپیتان پرایس هم از این حیث مستثنی نیست. پرایس مردی است مقاوم، کسی که بار‌ها شاهد مرگ نزدیک‌ترین دوستانش بوده و بار‌ها توانسته از چنگال مرگ فرار کند. او کسی است که فقط برای یک هدف نفس می‌کشد، انتقام و نجات دنیا و در این راه خیلی‌ها جانشان را فدای پرایس میکنند. به احتمال زیاد در کشتن ماکاروف پرایس انگیزه‌های شخصی زیادی داشته است. ماکاروف بار‌ها پرایس را به دردسر انداخته و تمام دوستانش را نابود کرده است. پرایس ماکاروف را با کینه می‌کشد و در کشتن او فقط به فکر انتقام است. شاید زمانی که پرایس در حال کشتن ماکاروف بود اصلا به نجات دادن دنیا و مردمانش فکر نمی‌کرد و فقط به طور دیوانه واری قصد انتقام گرفتن داشت.
پرایس یک اسطوره نیست، او یک قهرمان ملی هم نیست. او یک منجی از سوی غرب است، کسی که به ظاهر میخواهد دنیا را نجات دهد اما او فقط به انتقام فکر می‌کند.
اسطوره سازی در بازیهای غربی، امری جدید و اتفاقی‌ نیست، همان‌طور که این موضوع، آخرین باز نیز نخواهد بود. در مطالب بعدی بازی‌های جایگزین با همین فضای گرافیکی و شخصیت سازی معرفی خواهند شد.