نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
6 سال پیش دروغ گفتیم که برجام حلال مشکلات است!
سرویس سیاسی-
روزنامه مردمسالاری در مطلبی به قلم یک فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: در مجموع اگر برجام طی هفتههای آتی به نتیجه برسد پس از سالها، میتوانیم شاهد رشد اقتصادی مثبتی در سال آینده باشیم. با رشد اقتصادی وضعیت رکودی که به علت تحریمها در کشور به وجود آمده، بهبود پیدا خواهد کرد. البته اینکه بگوییم با برجام تمام مشکلات حل خواهد شد، قطعاً اینطور نخواهد بود. مشکلات آنقدر زیاد است که برجام در بهترین حالت فقط میتواند شرایطی عادی را برای مبادلات اقتصادی فراهم کند.
برای حل مشکلات باید عضو FATF هم بشویم!
در ادامه این مطلب آمده است: البته در شرایط کنونی با توجه به برخی از مسائل، شاید رفع تحریمها بهتنهایی راهگشا نباشد. در شرایطی که ایران هنوز لوایح مربوط به FATF را تعیین تکلیف نکرده و با وجود احیای برجام باز همچنان این مسائل باقی است و به اقدامات تکمیلی نیاز دارد. اگر این اقدامات و اتفاقات رقم بخورد، میتوان امیدوار بود که سال آینده فشارهای اقتصادی کمتری به مردم وارد شود و وضعیت معیشتی بهبود پیدا کند. اما واقعیت این است که سایه فشارها و مشکلات سالهای گذشته همچنان در سال آینده بر سر مردم سنگینی خواهد کرد.
مردمسالاری نوشت: در کل احیای برجام موجب کمتر شدن فشارها خواهد شد، اما اینکه ارزانی در انتظار باشد و با کاهش سطح تورم قدرت خرید مردم افزایش پیدا کند تصور واقعگرایانهای نیست. یکی از ویژگیهای تورم چسبندگی بودن آن است بدین معنا که افزایش پیدا کردن قیمتها بعد از ایجاد تورم، به این راحتی قابلکنترل و کاهش نیست.
اصلاحطلبان در حالی میگویند که با توافق هستهای هم مشکلات حل نخواهد شد! که طی 8 سال گذشته زلف همه مشکلات کشور را به برجام گره میزدند و میگفتند حتی آب خوردن ما هم به برجام ربط دارد.
عصبانیت اصلاحطلبان رادیکال از توسعه روابط با شرق
روزنامه آرمان ملی در مطلبی نوشت: حساسیتهای گستردهای که این روزها نسبت به روابط ایران با چین و روسیه خصوصاً از سوی نخبگان ابراز میشود مغتنم و حاکی از دغدغه مسئولانه نسبت به آینده کشور است و استقبال تصمیمگیران را طلب میکند. تاریخ دویستساله اخیر گواه است که ما در روابط خود با قدرتهای بزرگ خسارتهای بسیار دیده، بعضاً فرصتهای طلایی را از دست دادهایم لذا در این زمینه به هر میزان احتیاط شود و به خرد جمعی ابتناء شود عقلانی و آیندهاندیشانه و ضروری است. در این میان چیزی که نگرانساز است شوق وصفناپذیر عدهای نسبت به دو قدرت شرقی است چنانچه گویی این کشورها برای رضای خدا و با خلوص نیت پذیرای ایران خواهند شد و در این راه حتی حاضر به سرشاخ شدن با آمریکا و غربند!
در ادامه این مطلب آمده است: اگر استراتژی تعامل همهجانبه اتخاذ شود میتوان از آن برای توازن رابطهها سود جست و آسیبهای احتمالی را به حداقل رساند. تعامل سازنده حداکثری با جهان فرصتطلبی و بیصداقتی طرفها را کاهش میدهد و از قطبی شدن ارتباطات یک کشور جلوگیری به عمل میآورد..... نگاهی به تاریخچه و جغرافیای انواع منازعات طی 60 سال اخیر نشان میدهد که چگونه آرامش و ثبات و توسعه در اروپا به حداکثر و در آسیا به حداقل رسید. البته و فاجعهبار اینکه در اینسوی جهان معمولاً و ناشیانه از درگیری و خصومت و برادرکشی استقبال میشود! و هنوز راههای مسالمتآمیز حلوفصل اختلافات بهعنوان یک اصل نافذ و جامع به کار گرفته نمیشود. اگر غربستیزان بر سوءنیت آنان تأکید دارند باید در تقابل با روشهای غربی حداکثر تمهیدات برای صلح و ثبات خصوصاً در خاورمیانه را به کار بندند و از تحمیل ستیزهای بیپایان به کشورهای منطقه جلوگیری به عمل آورند. همسایهستیزی، قومستیزی و نژادپرستی و تجاوزات مرزی سوغات کشورهای استعماری است و اجتناب از آنها دقیقاً یک راهبرد دوراندیشانه و هوشمندانه برای توسعه و اقتدار آسیاست.
این روزنامه در گزارش دیگری نوشته است: «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی.» این شعار یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی در سال 57 بود. مقصود از این شعار نیز برخورد و کشمکش با کشورهای غربی و شرقی نبود و بلکه استقلال و ارتباط با کشورهای جهان از موضع عزت و احترام بود. در عمل آنچه رخ داده فاصلهگیری ایران از غرب و نزدیک شدن به شرق بهخصوص روسیه و چین بوده است. اتفاقی که در دولت ابراهیم رئیسی به نقطه اوجِ خود رسیده است.
کشورهای غربی را کنار نگذاریم!
آرمان ملی به نقل از یک کارشناس نوشت: نباید شرایط به شکلی رقـم بخورد کــه ما کشورهای غربی را کنار بگذاریم و با عناوینی مانند استکبار جهانی با آنها برخورد کنیم و در مقابل تنها با کشورهایی ماننـد روسیه و چین ارتباط داشته باشیم. مسیر حرکت ما باید بر اساس منافـع مردم و کشور باشد. ما باید ببینیم ارتباط با کدام کشور بیشترین سود را برای منافع ملی و کمترین ضرر را دارد. ممکن است برخی قراردادهایی که آمریکا و کشورهای اروپایی با آن موافق هستند به سود ملت ایران باشد.
در این مطلب آمده است: اگر منافع ملی ما ایجاب میکند با آمریکا یا روسیه ارتباط داشته باشیم باید این کار را انجام بدهیم. تفاوتی نمیکند چه کشوری باشد؛ مهم این است که منافع ملی ما محقق شود.
به جای تعامل با کشورهای اهل کتاب
به کشورهای سابقاً کمونیست نزدیک شدهایم!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: «سرانجام سفر رئیسجمهور رئیسی به روسیه انجام شد. این سفر نشانگر جایگاه روسیه در سیاست خارجی و داخلی ایران است... ایران نیز زخمخورده غرب به رهبری آمریکا بود. علیرغم تلاشهای نارسا، هیچگاه از دیوار بیاعتمادی کاسته نشد. طرفه آنکه ایران خداپرست و حکومتی دیندار بهجای آنکه به کشورهای اهل کتاب نزدیک شود، به دایره کشورهای کمونیست یا سابقاً کمونیست پیوست... شاید از دولت اصولگرا انتظار میرفت سفر اول رئیسی به یک کشور اسلامی باشد! اما احتمال دارد نقش روسیه در مذاکرات برجام و مدخلیتی که در این دور از مذاکرات دارد سبب این تصمیم شده باشد. از سویی میتوان این سفر را حرکتی نمادین متصور شد، درحالیکه رسانههای تندرو حسن روحانی و دستگاه دیپلماسیاش را غربگرا توصیف میکرد، وی خواسته باشد اهمیت جایگاه روسیه و روابط فیمابین را به رخ کشد. اما تا اینجای کار، حاشیههای سفر از اصل هدف چنین اقدامی افزون شده است.»
گفتنی است جریان اصلاحات تنها سیاست خارجی را درخور اهمیت میداند که با آمریکا و اروپا مراوده داشته یا اینکه بر مدار سیاست کلی نظام استبداد بچرخد، در غیر این صورت حتی ارتباط با همسایگان ایران نیز از سوی اصلاحطلبان منفی تلقی میشود.
حکایت لجبازی اشرافیت غربگرا و پادوهای رسانهای آنها، در انکار بدیهیات سیاست و دیپلماسی، بلکه عقلانیت و شرافت و انصاف است! طوری بدیهیات را انکار میکنند که سوفیستهای مغالطهگر یونان باستان، باید پیش اینها لُنگ بیندازند.
حقایق روشن است؛ اما کسانی که شریک جرم اِعمال تحریمهای فلجکننده بودند، قرار نیست بفهمند، یا اجازه فهم مستقل را به مردم بدهند. مجادله با غربگرایان، بیفایده و نقض غرض است. باید با مردم سخن گفت و روشنگری کرد.
به تعبیر اکبر گنجی اصلاحطلب فراری: «ما کارمندان دولتهای راست افراطی، و بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما فروپاشاندن سازمان اجتماعی، و به خشونت جمعی کشاندن مردم است... گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی و مدافع حقوق بشر هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای دولتهای راست افراطی هستیم.»
نگاه به شرق هم راستیآزمایی شود!
روزنامه جمهوری اسلامی هم در مطلبی با عنوان «راستیآزمائی نگاه به شرق» نوشت: اصل «نه شرقی، نه غربی» برخلاف اظهارنظر بعضی افراد که درصدد توجیه سیاستهای نادرست هستند، یک اصل پایهای برای نظام جمهوری اسلامی است و هیچگاه نباید کنار گذاشته شود. توجیهاتی از قبیل اینکه منظور از شرق «شوروی» بود که فعلاً وجود ندارد و به همین دلیل حالا دیگر سیاست «نه شرقی، نه غربی» کاربردی ندارد، کاملاً غیرموجه هست و با توسل به چنین توجیهاتی نمیتوان خدشه واردکردن به استقلال کشور را پنهان کرد.
در ادامه مطلب آمده است: راستیآزمایی، یکی از راههای بسیار مفید برای ادامه تعامل با کشورها و ارتقای روابط در صورت مثبت بودن وعدههای آنهاست. همانطور که آمریکا را به راستیآزمایی در مورد لغو تحریمها ملزم میدانیم، باید برای ارتقای روابط با روسیه و چین نیز متوسل به راستیآزمایی شویم. اگر این قاعده را به گذشته تعمیم دهیم، هم روسیه و هم چین نمره منفی دارند، زیرا هیچکدام از سوداگری در ماجرای تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران کوتاه نیامدند و تا توانستند جیبهای خود را از اموال مردم ایران به بهانه فروش مواد تحریمی بهصورت غیرعادی و با خریدن نفت با تخفیفهای غیرعادیتر، پر کردند. از این منظر، چین و روسیه سابقه مثبتی ندارند و در راستیآزمایی رفوزه شدهاند، ولی میتوانیم بار دیگر درباره آنها راستیآزمایی را از حالا به بعد بکار ببندیم.
لازم به ذکر است که اصلاحطلبان طی 8 سال گذشته تمام توجه و تمرکز خود را بر روی برجام و توسعه روابط با غرب گذاشتند تا جایی که گفتند اگر با کدخدا ببندیم همه مشکلات کشور حل میشود. غربیها که طی 4 دهه گذشته علیه ملت و نظام جمهوری اسلامی دست به انواع خیانتها و جنایتها زدهاند برای مدعیان اصلاحات، کشورهایی هستند که جمهوری اسلامی باید به سمت تعامل با آنها هم برود! اما رابطه با روسیه و چین که نه مثل غربیها تهدید و تحریم کردهاند و نه در امور داخلی کشورمان مداخلهای داشتهاند، ازنظر اصلاحطلبان خطرناک و مردود است! واضح آنکه رابطه با چین و روسیه نهتنها با راهبرد «نه شرقی نه غربی» هیچ منافات و مباینتی ندارد، بلکه رابطهای برابر، دوسویه و بر اساس احترام متقابل است. درخصوص روسیه هم میتوان به همکاریهای دفاعی و تکنولوژی، فروش نفت و یا همکاری در مبارزه با داعش اشاره کرد. همچنین به حمایتها و کمکهای آنان در بحث مقابله با کرونا اشاره کرد.
شهید سلیمانی به کار با روسیه و چین باور داشت
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «روسیه پوتین و ایران» نوشت: ماشین عملیات روانی و تبلیغاتی انگلیسیها و آمریکاییها میخواهند با نشر روزافزون سیمای روس شرور، نفرت از روسیه و تبلیغ اینکه روسها بد و خطرناک هستند و غیرقابل اعتماد و غیرقابل پیشبینی هستند و هیچ فرقی بین روسیه تزاری، شوروی کمونیستی و روسیه نوین پسافروپاشی (روسیه پوتین) وجود ندارد، نگاه و حس افکار عمومی در ایران را علیه تحکیم روابط ایران با روسیه نوین تحریک و حساس نمایند تا بتوانند از همافزایی قدرت نوظهور ایران با قدرت بینالمللی در حال احیای روسیه نوین (روسیه پوتین) جلوگیری نمایند. نگاه مستقل این است که روسیه یک کشور قدرتمند در همسایگی شمال ایران است. طبعاً جمهوری اسلامی ایران فارغ از روابط خود با سایر کشورها علاقهمند است که با روسیه بهعنوان کشور همسایه شمالی خود روابط مستحکمی مبتنی بر منافع ملی خود داشته باشد.
در ادامه این مطلب آمده است: دکتر حسین امیرعبداللهیان؛ وزیر امور خارجه فعلی، در کتاب «صبح شام: روایتی از بحران سوریه (خاطرات)» اذعان میکند که گفتوگوهای نیروهای امنیتی و نظامی دو کشور، اقدامات سردار سلیمانی و دیدار پوتین با مقام معظم رهبری در تهران بهعنوان عوامل مهم منجر به اتخاذ رویکرد فعال مسکو در قبال سوریه شد. ایران برای انتقال تجهیزات و لجستیک به سوریه، بر اساس راهبردی که داشت به روسها کمک کرد (ص. ۱۲۱)
آفتاب یزد به نقل از کتاب حسین امیرعبداللهیان نوشت: همیشه در بخشهایی از مذاکراتم سعی میکردم مطلبی را به دوستانمان در روسیه بگویم. به آنها میگفتم در سابقه ذهنی و تاریخی مردم ایران نسبت به اتحاد جماهیر شوروی نگاه مثبتی وجود ندارد. مردم معتقد هستند روسها در دقیقه نود دوستان خود را رها کرده و صرفاً بر اساس منافع خود عمل میکنند. تعمد داشتم این را بگویم تا بدانند من بهعنوان نماینده کشوری با او صحبت میکنم که این واقعیتهای تلخ تاریخی در اذهان مردمش وجود دارد. هرچند تجربه مذاکراتیام با روسیه نشان داد که روسیه با اتحاد جماهیر شوروی متفاوت است و با روسیه پوتین میتوان کار راهبردی کرد (ص. ۱۲۶)
در ادامه این مطلب آمده است: سردار سلیمانی که پروندههای زیادی را تجربه کرده بود، گفت من در تجربه افغانستان با رفتارشناسی روسها آشنا هستم. اگر شما با روسها دائماً حرف بزنید و منافع مشترک تعریف کنید، برایشان استدلال منطقی ارائه کنید، میتوانید به هدف برسید و باهم بهخوبی کار کنید؛ اما اگر بین گفتوگوها فاصله طولانی بیفتد، ممکن است در بعضی نکات اساسی از شما فاصله بگیرند. سردار سلیمانی به کار با روسیه و چین باور داشت و اعضای شورای امنیت ملی هم دیدگاه سردار را تأیید کردند و مقرر شد همه بخشهای ذیربط این مذاکرات را ادامه بدهند (ص. ۱۲۳).