به مناسبت سالگرد شهادت نواب صفوی و یارانش
نهضت ملی نفت از آن روز آغاز شد
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی در 27 دیماه 1334 به اتفاق 3 تن از یارانش، شهیدان سید محمد واحدی، مظفر ذوالقدر و خلیل طهماسبی در مقابل جوخه اعدام شاه قرار گرفته
و با رگبار مسلسلهای مزدورانش به خاک و خون غلطیدند.
نواب صفوی روحانی پاکبازی بود که با اخلاص و تقوای فوقالعاده و وسعت علم و عملش، تأثیر بسیاری بر دیگر روحانیون و طلاب و نسل جوان آن روزگار گذارد.
یکی از شخصیتهایی که از سنین نوجوانی تحت تأثیر شهید نواب قرار گرفت،
حضرت آیتالله خامنهای بودند که درباره نواب صفوی و یارانش فرمودهاند:
«... من شاید پانزده یا شانزده سالم بود که مرحوم «نوّاب صفوى» به مشهد آمد. مرحوم نواب صفوى براى من، خیلى جاذبه داشت و به کّلى مرا مجذوب خودش کرد. هر کسى هم که آن وقت در حدود سنین ما بود، مجذوب نوّاب صفوى مىشد؛ از بس این آدم، پُرشور و بااخلاص، پر از صدق و صفا و ضمناً شجاع و صریح و گویا بود. من مىتوانم بگویم که آنجا بهطور جدّى به مسائل مبارزاتى و به آنچه که به آن مبارزه سیاسى مىگوییم، علاقهمند شدم...»1
شهید نواب صفوی و یارانش یکی از موثرترین گروههای اسلامی را در تاریخ معاصر بنیاد گذاردند که میتوان تأثیر عملکردشان بر مبارزات مردم ایران را بیش از همه گروههای سیاسی آن روزها دانست که مدعی ملی گرایی و وطنپرستی و ایران دوستی بودند.
در شروع مبارزات برای ملیشدن صنعت نفت، در حالی که رژیم شاه با تقلب علنی در انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی توسط عنصر مزدورش عبدالحسین هژیر (که به نخستوزیری منصوب شده بود)، گروه اقلیت مخالف قراردادهای استعماری نفتی (مانند «گس- گلشاییان») را از راه یابی به مجلس بازداشته و دست همه نیروهای سیاسی آن روز به نوعی بسته شده بود، نواب صفوی و گروه فداییان اسلام با مجازات هژیر، باعث ابطال انتخابات تقلبی شده و با تجدید انتخابات دوره شانزدهم، همه شخصیتهای گروه اقلیت مثل آیتالله کاشانی و محمد مصدق به مجلس راه یافته و بنیاد تصویب قانون ملیشدن صنعت نفت را گذاردند.
در گام دوم که سپهبد رزم آرا در منصب نخستوزیری سد راه تصویب قانون یاد شده گردید و میرفت که با قرارداد استعماری دیگری با انگلیس، مبارزات ملت ایران برای ملیشدن صنعت نفت را با بنبست کامل روبهرو سازد، بازهم این نواب صفوی و یارانش در گروه فداییان اسلام بودند که با مجازات رزم آرا و خارج کردن وی از صحنه، نهضت ملیشدن صنعت نفت را به پیروزی کامل رساندند. آنچه که حتی خود استعمارگران انگلیسی و البته مدعیان ملیگرایی نیز به آن معترف گردیدند.
سرآنتونی ایدن، وزیر خارجه وقت انگلیس در دوران نهضت ملیشدن صنعت نفت،
در کتاب خاطرات خود تحت عنوان The memory of Sir Antony Eden درباره آن روزها نوشته:
«... مجلس نخستوزیر (رزم آرا) را احضار کرد تا بگوید که آیا ملی کردن صنعت نفت عملی است یا نه؟ او مسئله را به هیئتی از کارشناسان ایرانی ارجاع کرد و تمام اعضاء این هیئت گزارش دادند که این کار عملی نیست. روز سوم ماه مارس 1951 ژنرال رزم آرا این گزارشها را به مجلس ارائه داد و مضامین آن به وسیله رادیو تهران پخش شد و چهار روز بعد رزم آرا کشته شد و یک هفته بعد قطعنامه ملی کردن صنعت نفت به وسیله هر دو مجلس ایران تصویب شد...»2
نصراله شیفته از سردبیران نشریاتی همچون «باختر امروز» دکتر فاطمی و «مرد امروز»
محمد مسعود از روزی که خبر کشتهشدن رزم آرا پخش شد، چنین نقل کرده است:
«... وقتی خبر کشتهشدن رزم آرا توسط فداییان اسلام را به دکتر فاطمی دادم، در همان لحظه مهندس حسیبی (از سران جبهه ملی) هم در کنارش ایستاده بود، ناگهان به ساعت مچی خود نگاهی کرد و گفت «الحمدلله. از این لحظه دیگر نفت ایران ملی شده است».3
کلمنت اتلی، نخستوزیر بریتانیا نیز با شنیدن خبر کشتهشدن رزم آرا عمیقا متأسف شد و گفت:
«...حیف که یکی از دوستان صمیمی بریتانیا از دست رفت. بریتانیا با ژنرال رزم آرا پیمان مودت داشت که از اختلافات دو دولت بر سر مسئله نفت بکاهد و موضوع را فیصله دهد...»4
شهید نواب صفوی ابعاد روحانی و معنوی بسیار والایی داشت که از دید مورخین پنهان مانده یا در سایه عملیات انقلابی فداییان اسلام علیه مزدوران شاه قرار گرفته است. اما در گفتار و نوشتار برخی دوستان و آشنایان وی آمده است.
حضرت آیتالله خامنهای در اینباره فرمودهاند:
«... اینها را بهعنوان چند نفری كه فقط بلدند گلولهای از دهانه اسلحهای خارج كنند و به سینه كسی بنشانند، معرفی میكردند. حتّی بزرگان آن دستگاه جبّار منحوس كه خودشان مظهر اوباشگری و چاقوكشی و الواطی بودند و جزو افرادی بهشمار میرفتند كه ارزش نداشتند از آنها یاد شود ... به این جوانان مؤمنِ صالحِ پاكبازِ مخلصِ و بیطمع و بیاعتنای به دنیا و به زخارف دنیا، چاقوكش میگفتند! بعضی از مردم نیز همینطور میشناختند و باور میكردند و بعضیها هم باور نمیكردند و بعضی هم غافل بودند. از مسئله فداییان اسلام، غفلت شد. اگرچه شاید آن زمان، آمادگی هم نبود كه بخواهند آنچه را كه میگفتند- كه همان حكومت اسلامی بود- بر سرِپا كنند. برای این كار، یك حركت عمومی در درازمدّت لازم بود؛ لیكن سخن اینها در بین فریادها و عربدههای مستانه دشمنانشان گم شد...»5
فتحی یکن، رهبر جماعت اسلامی لبنان که 68 سال پیش در «موتمر القدس» و سپس در دمشق چند روزی در کنار شهید نواب صفوی بود، در مقالهای تحت عنوان «نواب صفوی یوری قصه حیاته» از خصوصیات روحی نواب صفوی چنین نوشت:
«...یک شب در هتل قلعه در بیتالمقدس تا صبح پای صحبت نواب نشستم. شرکتکنندگان در کنفرانس هم تا طلوع فجر بیدار ماندند. در این لحظه که ما سرگرم گفتوگو بودیم ... ناگهان بانگ الله اکبر موذن در فضا طنین انداخت، گویی نوری از درون سکون و اعماق تاریک شب درخشیدن گرفته است، تمام اعضاء بدن نواب به پشت تکان خورد، سپس آرام گرفت، سر به پایین انداخت و در خلسهای فرو رفت که هرگز نظیر آن را ندیده بودم. با جان و دل (آن گونه که من تصور کردم) نه به زبان، گفتههای موذن را تکرار مینمود. سپس سر بلند کرد، گویی از دنیای دیگری بازگشته است، به چهرهاش نگاه کردم.اشک از چشمانش سرازیر شده بود. پرسیدم:»نواب! چه شده است؟»... گفت: «ای برادر؛ به خدا سوگند هر وقت صدای الله اکبر موذن به گوشم میرسد، احساس میکنم دنیا در چشمانم آنچنان رنگ میبازد و بیارزش میشود ... دیگر جز قدرت و عظمت خداوند چیزی را حس نمیکنم...»6
یک روزنامهنگار پاکستانی که توانسته بود در شرایط بحرانی اختناق ستم شاهی، با نواب صفوی در مخفیگاه وی دیدار و گفتوگو کند، درباره شهید نواب صفوی نوشت:
«... او به هنگامی که از اسلام سخن میگفت، همچون عاشقی مینمود که دلباخته واقعی است و جز معشوق، چیز دیگری را نمیشناسد. چشمان او به هنگام سخن گفتن از اسلام برق میزد. اسلام برای او همه چیز بود. او آماده بود که همه چیز خود را در این راه فدا کند و شاید بهترین تعبیر وی از این آرمانها، شعری بود که آن را به فارسی خواند و منترجمهای از آن را نوشتم:
ای فلک، قلبم را دردی فشار میدهد، هوایی که تنفس میکنم، گویی شعلهای از آتش است. من به بیماری میمانم که استخوانهایش از درد ناله میکند و روحم از دوری اسلام از تن جدا میشود...»7
شهادت نواب صفوی و یارانش، جامعه دینی و حوزوی آن روز را به راستی تکان داد و همه تبلیغات شاه و استعمار مبنی بر کنار ماندن دین از سیاست را به یکباره نزد طلاب و روحانیون خنثی نمود.
حضرت آیتالله خامنهای درباره تأثیر شهادت نواب در روحیه حوزهها بهخصوص حوزه مشهد میفرمایند:
«... آن وقتی را كه خبر شهادت این جوانان مخلص و مؤمن و پاكباز [فداییان اسلام] به مشهد رسید، فراموش نمیكنم. در بین طلّاب جوان حوزه مشهد، در آن مدرسهای كه ما بودیم، هیجان عجیبی پیدا شد. علّت هم این بود كه سال قبل یا دو سال قبلش، مرحوم نوّاب صفوی، این جوان مؤمن روحانی، در همین مدرسه- كه اتّفاقاً اسم مدرسه، مدرسه نوّاب است- آمده و سخنرانی كرده بود و نماز جماعت اقامه نموده بود و غوغایی از شور و هیجان بهوجود آورده بود كه تأثیرات او بر روحیه طلاب، در هنگام شهادتش محسوس بود...»8
پس از شهادت نواب صفوی و یارانش، یک نشریه اسلامی هندی به نام «البعث الاسلامی» به مدیریت شیخ ابوالحسن علیالحسنی الندوی از دانشمندان معروف هندی نوشت:
«...مبارزه بر ضد استعمار نیرنگباز و دشمنان اسلام، به ظاهر پس از شهادت رهبران فداییان اسلام به پایان رسید. ولی این مبارزه از نو آغاز خواهد شد، زیرا که وظیفه «برادران» در ایران در راه دعوت به سوی خدا و حق، هرگز پایان نیافته و هیچوقت از بین نخواهد رفت... پس ما پس از شهادت نواب صفوی در نخستین فرصت به سوی انجام وظیفه خواهیم شتافت. امروز جوانان مسلمان ما در دانشگاهها، روستاها و کارخانهها، آماده یک نبرد همهجانبه بر ضد استعمار میشوند...»9
مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای درباره اصالت و هویت مبارزات شهید نواب صفوی و فداییان اسلام گفتند:
«... اینها مردمانی بودند كه «انّهم فتیة ءامنوا بربّهم». واقعاًً جوانانی بودند كه به خدا ایمان آوردند و از روی اخلاص، در راه حاكمیت معارف و احكام نورانی اسلام تلاش كردند و در مقابل ظلم و فساد ایستادند...اصلًا قضیه اینها چنین بود كه در جهت اسلامی شدن جامعه، مبارزه ضدّ استبدادی و ضدّ سلطنتی خودشان را آغاز كردند و متأسّفانه در وسط كار، همهشان از بین رفتند. البته برای خود آنها خوب شد؛ چون به شهادت رسیدند و به مقام عالی شهادت دست یافتند؛ اما برای جامعه خسارتی بود...»
_______________________________
1- گفت و شنود صمیمانه رهبر انقلاب با جمعی از جوانان و نوجوانان- 14/11/1376 2- یادواره شهید نواب صفوی- سید هادی خسروشاهی- مرکز اسناد انقلاب اسلامی- چاپ اول- پاییز 1384- صفحه 109 3- همان - صفحه 115 4- همان- صفحه 118 5- بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران- 28/10/1375 6- خاطرات فتحی یکن- هفتهنامه صوت المجتمع (ارگان رسمی حرکت اسلامی لبنان)- سال دوم- شماره 3 7- همان 8- بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران- 28/10/1375 9- ویژهنامه مجله البعث اسلامی- شماره 12- سال سوم- موسسه علمی ندوه العلماء لکهنو هندوستان- شوال و صفر 1378 هجری قمری- ماه مه تا سپتامبر 1958 میلادی