kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۴۶۹۵
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۰ - ۲۱:۲۲

اخبار ویژه

 

خوشرو: خشم آمریکا نشانه اهمیت سند همکاری ایران و چین است
سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل در دولت سابق درباره اهمیت سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین گفت: برای درک اهمیت این تفاهم‌نامه، کافی است بیندیشیم که آیا آمریکا حاضر است یک بند از این سند را با ایران تفاهم کند. آمریکا که سیاست رسمی خود را فشار حداکثری به ایران و تحریم‌های یک‌جانبه تا مرز تسلیم یا فروپاشی ایران تعریف می‌کرد، در واکنش به این مشارکت راهبردی، توان دیپلماتیک و رسانه‌ای خود را به‌کار گرفت تا آن را نابود یا بی‌اعتبار سازد.
به گزارش «دیپلماسی ایرانی»، غلامعلی خوشرو در گفت‌و‌گو با سایت «چین‌نگار» اظهار داشت: آمریکا جنگ راهبردی اقتصادی علیه ایران به راه انداخته بود و تمام کشورهای جهان را به تحریم تهدید می‌کرد. این تفاهم‌نامه اگر در عمل و درست به اجرا درآید، می‌تواند اقتصاد ایران را متحول سازد. این بستگی به توان و آمادگی و برنامه‌ریزی طرف ایرانی و همکاری طرف چینی دارد.
وی گفت: تفاهم‌نامه 25 ساله نه قرارداد است نه عهدنامه، بلکه تفاهمی کلی است که نقشه راه و چشم‌انداز کلان مشارکت ایران و چین را ‌ترسیم می‎کند. کلیات این تفاهم‌نامه همان است که پس از امضا در فروردین 1400، از سوی وزارت امور خارجه در گزاره برگی منتشر شد. بر این اساس، این تفاهم‌نامه نیازی به تصویب مجلس ندارد. اما هر سند همکاری اگر حمایت مجلس را نداشته باشد، امکان تحقق آن کاهش می‌یابد. هر اقدامی که ایران جهت رفع نیازهای اقتصادی خود می‌کند، لشکری از مأموران خفیه و خبرچینان، شاخک‌های خود را تیز می‌کنند تا آن راه را کور کنند.
برای درک اهمیت این تفاهم‌نامه، کافی است بیندیشیم که آیا آمریکا حاضر است یک بند از این سند را با ایران تفاهم کند. همین تفاهم کلی را پمپئو- دشمن شماره یک ایران- قرارداد ‌ترکمنچای خواند. طنزی از این تلخ‌تر نداریم که آمریکا با یک‌جانبه‌گرایی و تحریم‌های همه‌جانبه ضد ایران با دلسوزی بی‌تابانه‌ای ایران را از مشارکت اقتصادی با چین برحذر می‌دارد و می‌گوید هرکه از چین وام بگیرد در تله بازپرداخت گرفتار می‌شود. در حالی که آمریکا کشوری را در تحریم‌های ضد بشری گرفتار می‌کند، همزمان همان کشور را از همکاری برای سازندگی برحذر می‌دارد. این نهایت سیاست‌های شکست‌خورده است.
خوشرو گفت: این سند یک برنامه راهبردی برای توسعه است که توان فناوری و سرمایه‌گذاری و اجرایی ایران را ارتقا می‌دهد. پروژه‌های کلان بزرگی را می‌توان تعریف کرد که یا به فناوری بالا نیاز دارند و یا به سرمایه‌گذاری سنگین یا هر دو. چین از هر دو لحاظ می‌تواند کمک خوبی برای این امر باشد. چین در فناوری‌های مدرن و حوزه دانش‌بنیان‌ها و زیرساخت‌ها نظیر راه و بندر و فرودگاه و تونل جایگاه بسیار بلندی در جهان دارد. طرح کلان کمربند جاده، ارتباط ایران و جهان را از لحاظ ساختاری و سایبری می‌تواند دگرگون سازد. ایران کشوری با ظرفیت عظیم انرژی و معادن است. نحوه بهره‌برداری از آن و مشارکت راهبردی برای بهینه‌سازی آن، کمک راهبردی بزرگی برای کشور به‌حساب می‌آید. در سطح اجرایی، شرکت‌ها و نهادهایی که برنامه همکاری با موسسات خصوصی و دولتی چین تعریف می‌کنند، باید حداکثر هوشمندی را در تبیین منافع خود و تشریح وظایف طرف چینی و نحوه نظارت بر حسن اجرای پروژه‌ها، به‌کار گیرند. به هیچ وجه قرار نیست قراردادی یک‌طرفه و بدون نظارت و امکان‌سنجی به اجرا دربیاید به‌ویژه در مورد حل اختلافات طرفین باید سازوکار حقوقی و دقیقی تعریف و اجرا شود. اساساً این برداشت نادرست است که ایران به چین صرفا به‌عنوان اهرم توازن بخش در رابطه با غرب نگاه می‌کند. با این تفاهم بلندمدت، ایران توانست چین را مجاب کند که رابطه دو کشور از اهمیت راهبردی برخوردار بوده و تابعی از روابط با سایر کشورها نیست و ارزش ذاتی دارد.

فضاسازی دروغین صهیونیست‌ها تیتر یک روزنامه اجاره‌ای!
در حالی که حتی یک روزنامه اصلاح‌طلب، ادعای صدور گاز اسرائیل به لبنان را تکذیب می‌کرد، روزنامه شرق، تیتر یک خود را به انتشار این خبر دروغ اختصاص داد.
شرق در تیتر یک خود نوشت «توافق بی‌سابقه دشمنان/ لبنان در اقدامی تاریخی، با اسرائیل قرارداد انتقال گاز امضا کرد».
این در حالی است که همزمان روزنامه دنیای اقتصاد با اشاره به تکذیب این ادعا نوشت: ادعای رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اسرائیلی درباره توافق بر سر صادرات گاز اسرائیل از طریق اردن و سوریه به لبنان، در جهت جلوگیری از افزایش نفوذ ایران در این کشور، بسیاری را متعجب کرد. گزارش کانال۱۲ تلویزیون اسرائیل با ارائه جزئیاتی مدعی شکل‌گیری این توافق مخفیانه با میانجیگری آمریکا و هماهنگی با روسیه است، با این حال وزارت انرژی لبنان در بیانیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای صریحا ارسال هرگونه گاز به این کشور از سوی اسرائیل را تکذیب کرد.
رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اسرائیلی مدعی شده بودند که اسرائیل توافق‌‌‌‌‌‌‌‌‌نامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای را امضا کرده است که به‌طور غیرمستقیم گاز طبیعی را در میانه بحران انرژی لبنان، به این کشور ارسال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. کانال۱۲ اسرائیل در یک گزارش تلویزیونی بدون اشاره به منابع خود مدعی شده که این قرارداد با میانجیگری عاموس هوکشتاین، فرستاده ویژه ایالات‌متحده و هماهنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌کننده ویژه امور انرژی بین‌الملل در اواخر هفته به شکل مخفیانه امضا شده است. اما شبکه المنار اعلام کرد که وزارت انرژی لبنان قاطعانه از کذب ‌بودن گزارش کانال۱۲ تلویزیون اسرائیل مبنی‌بر موافقت آمریکا با توافق‌نامه واردات گاز از فلسطین‌اشغالی به لبنان خبر داد. در بیانیه وزارت انرژی لبنان آمده، در توافق گازی میان دولت لبنان و دولت مصر که بر روی آن کار می‌شود به شکلی صریح عنوان شده که این گاز از مصر است، مصر مقادیر زیادی از این گاز را در اختیار دارد و داخل کشور خودش صدبرابر آنچه که قرار است برای لبنان تامین کند، مصرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند؛ بنابراین بخش کوچکی از تولید خود را در اختیار لبنان قرار خواهد داد. در ادامه این بیانیه عنوان شده، این گاز از اردن عبور خواهد کرد و سپس به سوریه می‌رسد تا در پایان خط لوله از آن استفاده شود. براساس توافق‌نامه تزانزیت و سوآپ مقادیر موازی گاز از میدان‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گازی در حمص به ایستگاه دیرعمار در شمال لبنان وارد می‌شود تا برای تامین برق شهروندان لبنانی مورد استفاده قرار گیرد. وزارت انرژی لبنان همچنین تاکید کرده اخبار منتشر‌شده مبنی ‌بر آنکه این گاز اسرائیلی است کاملا کذب است.

از سوپرمن‌بازی 97 تا «تورم مافیایی» ارز 4200 تومانی
روزنامه حامی «ارز جهانگیری» خواستار حذف ارز 4200 تومانی شد و این کار را «گذاشتن نقطه پایان بر تورم مافیایی» توصیف کرد.
روزنامه اعتماد یکی از چند روزنامه اصلاح‌طلبی بود که اعلام نرخ 4200 تومان برای دلار را بهانه‌ای برای زدن تیترهایی مانند «بازگشت اسحاق» و «بازگشت جهانگیری» و تصویرسازی سوپرمنی از وی قرار داده بودند. اما اعمال سیاست مذکور موجب هدررفت قریب 60 میلیارد دلار از منابع ارزی، و تولید رانت بالغ بر 500 هزار میلیارد تومانی شد.
سه سال پس از آن تصمیم، روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «چرا ارز 4200 تومانی باید حذف شود؟ نقطه پایان بر تورم مافیایی» می‌نویسد: تقریبا چهار ماه از نیمه دوم امسال نیز گذشت و همچنان اختصاص ارز با نرخ ۴۲۰۰ تومان
به کالاهای اساسی و دارو تداوم دارد. درست برخلاف حکم قانونی مجلس در بودجه امسال که قرار بود فقط تا شهریورماه ارز با نرخ ترجیحی تخصیص داده و پس از آن سازوکار جدیدی ایجاد شود. شاید زمانی که سیاست‌های دولت با تاکید بر اختصاص ارز با نرخ ترجیحی به کالاهای مورد نیاز مردم ادامه پیدا کرد، خیلی‌ها از این کار دفاع کردند. اما با گذشت نزدیک به ۴ سال از اجرای این سیاست، حالا ارز ۴۲۰۰ به سرمنشا شکل گیری یک «تورم مافیایی» تبدیل و صدای مخالفان هم بلند شده است. چه اتفاقی رخ داده و چرا باید به اختصاص ارز با نرخ ترجیحی پایان داد؟
دولت به‌دلیل نداشتن ارز مجبور است ارز با نرخ ترجیحی را از بازار متشکل ارزی که توسط بانک مرکزی مدیریت می‌شود؛ تامین کند. دولت دست به خرید ارز با نرخ ۲۲ هزار تومانی می‌زند و ارز را با نرخ ۴۲۰۰ تومانی به واردکننده تحویل می‌دهد. مابه‌التفاوت این دو عدد، به صورت «ریالی» پرداخت می‌شود. این رقم «ریالی» روزانه یک هزار میلیارد تومان است.
دلیل دوم برای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، ایجاد تورم است. گرچه در ادبیات اقتصادی تورم عوامل روانی و اجتماعی نیز دارد؛ اما غالب اقتصاددانان، تورم را یک پدیده پولی می‌دانند که ریشه های آن را باید در نقدینگی جست وجو کرد. با این نگاه می‌توان گفت که تداوم ارز ۴۲۰۰ تومانی به تورم بیشتر نیز می‌انجامد. به گفته معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه، این روند، ۲۸ درصد به تورم اضافه می‌کند. در واقع، ارز با نرخ ترجیحی به دست گروه‌هایی خاص که از رانت اقتصادی برخوردارند، می‌‌رسد. آنها دست به واردات کالا می‌زنند، اما پس از ورود کالا به بازار، قیمت ها بالاتر از آن چیزی است که باید باشد. این وسط، این گروه‌ها نفع اقتصادی نجومی برده‌اند و سفره مردم از کالاهای اساسی خالی تر از گذشته است. نوعی «تورم مافیایی» که فشار عمده آن به مردم است.
با توجه به اینکه در نیمه دوم سال، منابع بودجه ای برای تداوم پرداخت ارز ترجیحی پیش بینی نشده بود، اثرات تورمی تامین کسری منابع ارزی دولت برای کالای اساسی حالا خود را نشان می‌دهد. دولت برای ۶ ماه دوم سال،
7/4 میلیارد دلار پول نیاز دارد تا به سیاست اختصاص ارز ترجیحی ادامه دهد. در واقع این پول کم‌کم تامین شده اما با فشار به منابع پایه پولی. این در حالی است که گفته می شود به دلیل همین مابه التفاوت نرخ ارز ترجیحی و نیمایی برای کالای اساسی وارداتی، توزیع کنندگان با قاچاق معکوس به کشورهای همسایه از رانت بزرگی برخوردار شده‌اند. روزنامه اعتماد در این گزارش هیچ اشاره‌ای به نقش خود و امثال خود در سوءتدبیر‌های زنجیره‌ای دولت مدعی تدبیر و امید نکرده است.

فقط کارگزاران شکست نخورد خاتمی و اصلاح‌طلبان هم بودند
عضو حزب اعتماد در واکنش به سخنان دبیر کل کارگزاران مبنی بر اینکه یک روزی خودشان مستقلا دولت تشکیل می‌دهند، گفت: آرزو بر جوانان عیب نیست.
جلال جلالی‌زاده در واکنش به سخنان حسین مرعشی به «نامه‌نیوز» گفت: «برای کارگزاران مهم نیست که نامزدهای اصلاح‌طلبان رأی بیاورند یا نه. در انتخابات امسال هم دیدیم که نامزد آنها رأی نیاورد و این را همه از جمله خود کارگزارانی‌ها می‌دانستند اما از همتی حمایت کردند و هم خودشان شکست سنگینی خوردند و هم اعتبار همه اصلاح‌طلبان را زیر سؤال بردند».
او در پاسخ به این پرسش که چرا کارگزاران با علم احتمالی به شکست همتی از او حمایت کرد، بیان کرد: «سران کارگزاران فقط می‌خواهند حزبشان باقی بماند و هر چندوقت یک‌بار به بهانه انتخابات نام خودشان را مطرح کنند و احیانا اگر زمینه و زمانه یارشان بود از هر گروهی که روی کار می‌آید، سهم بگیرند. برای آنها اعتبار و هویت اصلاحات هیچ اهمیتی ندارد».
این فعال سیاسی مطرح کرد: «مردم نشان داده‌اند که تحت هر شرایطی پیرو اصلاح‌طلبان نیستند و حالا آقای مرعشی بگوید تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت می‌کنند؛ خب بگوید، اهمیتی ندارد زیرا مردم فعلا رأی نمی‌دهند».
او ادامه داد: «پیش‌بینی آقای مرعشی درست نیست زیرا مردم با دستور و نصیحت اصلاح‌طلبانی چون کارگزارانی‌ها تصمیم نمی‌گیرند؛ آنها باید قانع شوند و این شیوه کارگزاران هیچ کمکی به اقناع عمومی نمی‌کند.
جلالی‌زاده درباره این سخن مرعشی در گفت‌وگویی دیگر که کارگزاران آرزو دارد روزی خود به صورت مستقل دولت تشکیل دهد، اظهار کرد: «آرزو بر جوانان عیب نیست و کارگزاران این آرزو که روزی بتواند به تنهایی دولت تشکیل دهد یا حتی به تنهایی نامزدش را در انتخابات پیروز کند، نمی‌بیند».
او درخصوص انتخابات مجلس 1402 گفت: «اکنون زود است که درباره این موضوع سخن بگوییم و حتما اگر اصلاح‌طلبان از حالا به موضوع انتخابات مجلس 1402 ورود کنند، با واکنش منفی مردم مواجه می‌شوند».
تلاش آقای جلالی‌زاده برای محدود کردن شکست انتخاباتی اصلاح‌طلبان به حزب کاگزاران در حالی است که 15 حزب اصلاح‌طلب در کنار خاتمی و کروبی و انبوهی از سران جبهه اصلاحات، از آقای همتی در انتخابات ریاست‌جمهوری و فهرست ائتلافی در انتخابات شورای شهر تهران حمایت کرده بودند اما با ناکامی مطلق و بی‌اعتنایی مردمی مواجه شدند که 8 سال بود پشت‌هم‌اندازی و دروغ و مسئولیت‌گریزی و فرافکنی از مدعیان اصلاحات می‌دیدند.

هفت مرکز راهبردی اسرائیل در تیررس موشک‌های نقطه زن ایران
یک رسانه صهیونیستی اعلام کرد: هفت مرکز راهبردی اسرائیل در تیررس موشک‌های ایران قرار دارد.
روزنامه رای الیوم به نقل از یک تارنمای صهیونیستی، فهرستی شامل هفت مورد از تاسیسات راهبردی رژیم اسرائیل را منتشر کرده که احتمال می‌رود هدف حملات انتقام جویانه ایران باشند
تارنمای صهیونیسنی «71 The Cyber Shafarat–Treadstone» می‌نویسد: در صورت حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران، چه این عملیات با موفقیت همراه شود و یا شکست بخورد، در اسرائیل هفت نقطه راهبردی وجود دارد که ممکن است ایران با موشک آنها را مورد حمله قرار دهد. تاسیسات یاد شده از اهمیت راهبردی زیادی برخوردارند و در نتیجه حمله به آنها انتقام مناسبی در واکنش به حمله احتمالی اسرائیل علیه ایران به شمار می‌رود. این تاسیسات راهبردی عبارتند از:
-مرکز تحقیقات هسته‌ای «دیمونا» که ویژه تولید اورانیوم استو تاسیسات زیربنایی مربوط به تسلیحات هسته‌ای رژیم اسرائیل می‌شود.
-تاسیسات «تیروش» اولین مرکز ذخیره‌‌سازی کلاهک‌های جنگی راهبردی است که کلاهک‌های هسته‌ای اسرائیل جزو آنها است.
-ساختمان «عیلیون» که دومین مرکز ذخیره‌‌سازی کلاهک‌های هسته‌ای تاکتیکی در اسرائیل محسوب می‌شود.
-تاسیسات «کفار زخاریا» (کفر زکریا ) که مرکز ذخیره‌‌سازی و انتشار موشک‌های هسته‌ای رژیم اسرائیل است.
-آزمایشگاه تحقیقات هسته‌ای «ناحال سوریک» که مرکز تخصصی پژوهش و طراحی و تولید تسلیحات رژیم اسرائیل به شمار می‌آید.
-تاسیسات «یودفات» که ویژه نصب تسلیحات هسته‌ای است.
-تاسیسات «رفائیل رفائیل» که گفته می‌شود این مرکز نیز ویژه نصب تسلیحات هسته‌ای رژیم اسرائیل است.
این وب سایت پیش‌بینی کرده که امکان موفقیت حمله ایران به تاسیسات یاد شده با موشک‌هایی از نوع «دزفول» و «حاج قاسم» بیش از 85 درصد است.
یادآور می‌شود نیروهای نظامی کشورمان، بانک اطلاعاتی کامل، دقیق و متنوعی از اهداف اقتصادی- صنعتی، سیاسی، نظامی و امنیتی
در اختیار دارند.