kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۴۶۳۰
تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۴۰۰ - ۲۲:۱۴

اخبار ویژه

 

یک قطره نفت هم نمی‌فروختیم اما خیلی زیاد می‌فروختیم(!)
اظهارات مقامات دولت سابق درباره میزان فروش نفت ظاهرا از قاعده خاصی پیروی نمی‌کند.
دیروز پس از آنکه اعلام شد صادرات نفت ایران 40 درصد افزایش پیدا کرده و تمام درآمد آن هم به کشور بر می‌گردد، آقای همتی رئیس‌کل بانک مرکزی در دولت سابق گفت: می‌توان حدس زد که منظور سال 1400 نسبت به سال گذشته بوده است. این موضوع از این منظر که می‌تواند تاثیر تحریم‌ها را بر بودجه و اقتصاد کشور را کمتر کند، خبر امیدبخشی است.‌ اما نکته مهم این است که در سال 2021 نسبت به سال 2020 قیمت جهانی نفت و فرآورده‌های نفتی بیش از
60 درصد رشد داشته است بنابراین اگر هیچ تلاشی هم نمی‌کردیم، با همان صادرات سال قبل می‌توانستیم نزدیک 60 درصد رشد در آمد داشته باشیم.‌ بنابراین سؤال مهم من از دولت سیزدهم این است که سهم تلاش دولت سیزدهم در خنثی‌‌سازی تحریم چه‌اندازه بوده است؟
این سخنان و القای اینکه اگر دولت روحانی هم سرکار بود، درآمد نفت افزایش یافته بود(!) در حالی است که آقای نوبخت رئیس‌سازمان برنامه و بودجه، سال گذشته گفته بود «شدیدترین مرحله تحریم نفت در برابر غذا بود، اما الان در شرایطی هستیم که این بی‌انصاف‌ها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو اجازه فروش یک قطره نفت را نمی‌دهند و اگر هم به‌فروش می‌رسد، امکان تبادل مالی نباشد».
البته همین آقای نوبخت،۲۴ تیر ۹۵ هنگام بزک کاری برجام ادعا کرده بود: «اگر برجام نبود، امروز باید نفت در برابر غذا را تحمل می‌کردیم»!
یادآور می‌شود بیژن زنگنه وزیر نفت هم ۲۸ خرداد ۹۸ در مجلس گفته: «امروز، هیچ نفتی نمی‌توانیم بفروشیم، حتی اگر بفروشیم، پولش را نمی‌توانیم بیاوریم». همچنین محمد جواد ظریف سه سال قبل در پاسخ خبرنگار روزنامه سوئیسی تاگس انسایگر که پرسید «صادرات نفت ایران از 2.5 میلیون بشکه در روز به بیش از یک میلیون کاهش یافته؛ آیا این در دراز مدت کافی است؟»، گفته بود «خیر، این کافی نیست و کمتر از میزانی است که ما در دوران تحریم‌های سازمان ملل و قبل از توافق (برجام) می‌فروختیم».
مجموعه این اظهارات، درستی سخنان آقای همتی را رد می‌کند. اما حتی اگر فرض بگیریم سخن او درست است، باید پرسید چگونه است که هر گاه عناصر غربگرا در ایران سر کار می‌آیند قیمت نفت در دنیا سقوط می‌کند، اما وقتی که آنها کنار می‌روند (مثلا پس از دولت خاتمی یا روحانی)، قیمت نفت سیر صعودی پیدا می‌کند؟!
در واقع، ادعای تنش زدایی یکطرفه به جای منطق تهدید زدایی، و رویکرد منفعلانه «بهانه‌زدایی» به جای دیپلماسی فعال و تهاجمی، نوعا به نفع غرب و ضد منافع اقتصادی ایران عمل کرده است.
گفتنی است دولت روحانی پس از خروج آمریکا از توافق و در مذاکره با اروپا، ضمن تنازل از حقوق برجامی، به راه‌اندازی کانال‌های موهنی مثل اس پی وی و اینستکس هم رضایت داده بود، اما اروپا حتی به همان وعده هیچ و پوچ هم عمل نکرد. طبق این وعده‌ها قرار بود اروپا درآمد فروش نفت ایران به طرف ثالث را دریافت کند و در ازای آن، غذا و دارو به ایران بفروشد!

6 میلیارد دلار فرار سرمایه فقط در چند ماه پایانی دولت سابق
روزنامه حامی دولت روحانی اعتراف کرد که فقط در 6 ماهه پایانی آن دولت، 6 میلیارد دلار فرار سرمایه از کشور رخ داده است.
روزنامه اعتماد می‌نویسد: «براساس گزارش بانک مرکزی از نماگرهای اقتصادی تابستان خروج حدود 6 ميليارد دلار سرمايه در 6 ماهه نخست سال جاري يكي از مهم‌ترين داده‌هايي است كه در اين گزارش مي‌توان يافت؛ خروج اين ميزان سرمايه از كشور در حالي است كه در كل سال 99 حدود 6 ميليارد و 318 ميليون دلار
از كشور خارج شده بود؛ اين امر نشان مي‌دهد كه با وجود اعلام زمان آغاز به مذاكرات پيرامون احياي برجام در تابستان از سوي برخي مقامات مسئول، كشور از نظر سياسي و اقتصادي آمادگي جذب يا نگه‌داشت سرمايه‌هاي دلاري و ريالي را ندارد. بنابراين افراد ترجيح مي‌دهند پول و سرمايه خود را خارج كرده و به ساير كشورها منتقل كنند. البته كه نبود آينده روشن و قابل پيش‌بيني از اقتصاد نيز بر اين تاثيرات منفي گذاشته است.
گزارش‌ها حاكي از آن است كه از سال ۹۶ تا ۹۸ كل سرمايه‌گذاري ثابت ناخالص روندي نزولي داشته و از ۳۱۷ هزار ميليارد تومان به حدود ۲۵۰ هزار ميليارد تومان رسيده؛ البته كه در سال گذشته تغيير مسير داده و با ۵ درصد افزايش به ۲۶۲ هزار ميليارد تومان رسيد. اما باز هم نسبت به سال ۹۶ در رقم پاييني قرار دارد. عمده دليل كاهش سرمايه‌گذاري در كشور نيز به دليل بحران‌هاي ريز و درشت اقتصادي و از همه مهم‌تر تغييرات نرخ دلار است كه باعث مي‌شود افراد به جاي سرمايه‌گذاري در كشور، سرمايه‌هاي خود را خارج كنند. در ۶ ماهه نخست سال جاري نيز مانند تمام ماه‌هاي سال‌هاي ۹۶ تا ۹۹، تراز حساب سرمايه منفي بوده؛ تا آخر تابستان بيش از ۶ ميليارد دلار سرمايه از كشور خارج شده كه حتي از مدت مشابه سال ۹۹ نيز بيشتر است. تا تابستان سال گذشته ۳ ميليارد و ۸۹۲ ميليون دلار كل سرمايه‌اي بود كه از كشور رفته بود. نكته در اين است كه خروج بيش از ۶ ميليارد دلار سرمايه از كشور در ۶ ماه، تقريبا به اندازه كل خروج سرمايه در سال ۹۹ است.»
هرچند این روزنامه حامی دولت سابق تلاش کرده فرار سرمایه از کشور را به موضوع مذاکرات و برجام پیوند بزند، اما علت واقعی را باید در بی‌تدبیری‌های دولت گذشته جست‌وجو کرد. نخستین نکته درباره حراج نزدیک به 60 میلیارد دلار ارز کمیاب، ظرف 3 سال اخیر توسط دولت روحانی است که اغلب ارزهای واگذار شده، به هدف تنظیم بازار و تامین کالاهای اساسی اصابت نکرده است. همچنان که دولت، کاری به خروج ارز از کشور نداشته است. طبیعتا تعیین نرخ نابجای 4200 تومانی برای دلار و واگذاری غلط‌تر آن، یکی از دلایل پدید آمدن رانت در حوزه ارزی و ضمنا خروج منابع ارزی از کشور بوده است.
اعتراف روزنامه زنجیره‌ای به خروج 6 میلیارد دلار از کشور فقط در 6 ماه پایانی دولت روحانی در حالی است که این دولت و حامیان آن ادعا می‌کردند حداقل
150 میلیارد دلار سرمایه خارجی را برای سرمایه‌گذاری به ایران جذب و جلب خواهند کرد!

روسیه نمی‌خواهد تجربه حاکمیت غربگراها را در مسکو تکرار کند
یک روزنامه اصلاح‌طلب معتقد است روسیه در موضوع برجام نمی‌خواهد، تجربه تلخ حضور غربگرایان در رأس قدرت در مسکو را که موجب عقب افتادن از آمریکا شد، تکرار کند.
دنیای اقتصاد نوشت: رفتار روس‌هـا در مذاکرات وین باعث تعجـب وحتى بعضا انتقاد بخشی از جامعه ایرانی شده است . روسیه چرا اینگونه رفتار می‌کند؟ چرا مسکو برخلاف سال ۲۰۱۵ اکنون طرفدار احیای برجام شده است؟ آیا روسیه فقط در قبال ایران چنین می‌کند یا با دیگران نیز چنین است؟ در فهم چرایی رفتار روسیه در دور جدید مذاکرات وین برای احیای برجام و رسیدن به یک توافق توجه به چند نکته مهم است. نخسـت اینکه ارزیابی روسها از فضای سیاست جهانی این است که باید همه توان و مهارت خود را به کار بگیرند تا در رقابت فزاینـده چین و آمریکا در جهان به حاشیه سیاست جهانی رانده نشــوند. آنها تجربه تلخ دهه ۹۰ و دوران یلتسین را فراموش نکرده‌اند؛ دورانی که در آن غرب‌گرایان یا همان آتلانتیست‌ها قدرت را در روسیه در دست داشتند و به نوعی باعث تحقیر این کشور در برابر آمریکا و اروپا شدند. در این سالها روسیه نه تنها نفوذ خود را در سیاست جهانی از دست داد بلکه شاهد گسترش ناتو در خارج نزدیک خود بود که بر اساس محاسبات ژئوپلیتیک تهدیدی آشکار برای امنیت روسیه بود. برآمدن پوتین و تلاش او برای افزایش اعتبار و قدرت روسیــه پاسخی به این احساس حقارت هویتی روس‌ها در برابر رقیب تاریخی و دیرین خود یعنی غرب بود. بسیاری از رفتارهای کنونی روسیه در جهان را باید از این زاویه دید. روز دوشنبه مذاکرات آمریکا و روسیه درباره اوکراین در شرایطی آغاز شد که پوتین با استقرار ۱۰۰ هزار سرباز در مرز روسیه با اوکراین و اعلام آمادگی برای حمله به این کشور، آمریکا و اروپا را وادار کرد تا گفت‌وگو با روسیه را بپذیرند. به عبارتی از روسیه دهه ۹۰ که غرب آن را در معادلات جهانی بازی نمی‌داد به روسیه کنونی رسیده‌ایم که به زعم خود روس‌ها غرب را وادار کرده که بر سر اوکراین وارد مذاکره با روسیه شـود.
نکته دوم و در همین راستا آن است که روس‌ها فکر می‌کنند آمریکا می‌خواهد از حضور نظامی خـود در منطقه خاورمیانه بکاهد و به جای آن بر مهار چین تمرکز کند. از طرف دیگر چین نیز قصد حضور نظامی و امنیتی در خاورمیانه را در شرایط فعلی ندارد. پس یک فرصت تاریخی برای روسیه به وجود آمده است تا بتواند نفوذ تاریخی خود را در مناطق خارج نزدیک روسیـه و نیز منطقه خاورمیانه احیا کند. چیزی که می‌تواند تامین‌کننده نیاز روس‌ها به غرور ملی باشد. روسیه برای تحقق این امر از یک الگوی رفتاری تبعیت می‌کند. این الگو بر اساس این واقعیت طراحی شـده که میان قدرت اقتصادی و قدرت نظامی و ژئوپلیتیک روسیه شـکاف عظیمی وجود دارد. یعنی روسیه نمی‌تواند مثل ژاپن از قدرت اقتصادی خود برای افزایش قدرت نظامی و ژئوپلیتیک استفاده کند. بلکه مسیر آن برعکس است. یعنی کرملین بایـد بتواند از طریق قدرت نظامـی و امتیازات ژئوپلیتیکی خود قدرت اقتصادی تولید کند تا عدم توازن موجود میان قدرت اقتصادی و سیاسـی برطرف شـود. فروش سلاح، انرژی و جذب سـرمایه خارجی راه‌هایی هستند که می‌توانند به روسیه کمک کنند که این عدم توازن را تا حدی برطرف کند.
در همین راستا روس‌ها به این جمع‌بندی رسیده‌اند که اگر پول ندارند ولی در عوض قدرت دیپلماتیک دارند، بنابراین می‌توانند از حل بحرانها برای خود فرصت‌سـازی کنند. برهمین اساس آنها به بحران هسته‌ای ایران به مثابه فرصتی برای نزدیکی به ایران نگاه می‌کنند. این روزنامه در پایان نتیجه گرفت: رویکرد روس‌ها در پرونده هسته‌ای ایران کوتاه مدت و مقطعی نیست و آنها روی استفاده از این فرصت تاریخی برای ایجاد جهشی دیگر در روابط خود با ایران حسـاب ویژه‌ای باز کرده‌اند. به تعبیری می‌خواهند با حل ايـن بحران روابط خود را بـا ایران به مراتب گسترده‌تر و عمیق‌تر از قبل کنند و از این روابط در سیاسـت کلان خود در خاورمیانه پساآمریکایی برای افزایش نفوذ خود در معادلات منطقه‌ای استفاده کنند.

تأثیر مثبت «قیمت تولیدکننده» در کاهش قیمت برخی کالاها
درج قیمت تولید کننده، در کاهش قیمت برخی کالاها مؤثر بوده است.
مدیر کل نظارت بر خدمات عمومی و بسته‌های توزیعی سازمان حمایت در این باره به روزنامه همشهری گفت: تا‌کنون در ۲ مرحله و برای ۱۲ گروه کالایی، درج قیمت تولید‌کننده روی بسته‌بندی کالا، الزامی شده است. اجرای این طرح از ۲۷ آذر آغاز شده و در ادامه ۴ و ۱۹ دی ماه برخی اقلام کالایی دیگر مشمول اجرای این طرح شده‌اند. اکنون قیمت تولید‌کننده روی کالا‌های مشمول مرحله نخست، مانند انواع آب معدنی، آبمیوه، نوشابه گازدار و ماءالشعیر در ۹۰ درصد موارد درج شده است.
با اجرای مرحله نخست این طرح، قیمت مصرف‌کننده بطری ۵۰۰ سی‌سی آب معدنی که قبلا ۴ هزار تومان درج می‌شد، اما قیمت واقعی تولید‌کننده این کالا ۲ هزار تومان بود، اما اکنون تولید‌کنندگان قیمت ۲ هزار تومانی تولیدکننده را روی بسته‌بندی این محصول درج می‌کنند که با درنظر گرفتن حاشیه سود قانونی مصوب، قیمت مصرف‌کننده یک بطری ۵۰۰ سی‌سی آب معدنی به
۲۵۰۰ تا ۲۶۰۰ تومان کاهش یافته است. همچنین قیمت بطری ۱.۵ لیتری آب معدنی که قبلا قیمت مصرف‌کننده آن ۶ هزار تومان درج می‌شد، اکنون نرخ
۳۵۰۰ تومانی تولید‌کننده روی این محصول درج می‌شود که قیمت فروش این محصول با حاشیه سود قانونی حداکثر ۲۷ درصدی پیش‌بینی شده به ۴ هزار تا ۴۱۰۰ تومان
می‌رسد.
محسن حسن‌لوئی با اشاره به جزئیات اتفاق مشابه در زمینه قیمت انواع نوشابه، به الزام درج قیمت روی انواع شوینده‌ها و دستمال کاغذی و ... می‌پردازد و می‌گوید: با درج قیمت تولید‌کننده روی اقلام گروه دوم کالایی شاهد کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی قیمت مصرف‌کننده اینگونه اقلام بوده‌ایم. تا‌کنون ۳۰ تا ۴۰ درصد شرکت‌ها، قیمت تولید‌کننده را روی بسته‌بندی این محصولات درج کرده‌اند و به‌دنبال آن هستیم تا این طرح در همه کالا‌های مشمول گروه دوم کالایی اجرایی شود. گروه بعدی که از ۱۹ دی ماه مشمول اجرای این طرح شده‌اند، شامل تمام شوینده‌ها، محصولات سلولزی، ماکارونی، کنسروجات و ترشی‌جات، فیلتر روغن، لنت ترمز، روغن موتور، سس، رب گوجه فرنگی و... است.
وی می‌افزاید: تولید‌کنندگان لوازم خانگی و شوینده‌ها به درج قیمت تولید‌کننده روی محصولاتشان ملزم هستند. نامه‌نگاری با وزیر صمت نمی‌تواند بهانه‌ای برای درج نکردن قیمت روی محصولاتشان باشد. درج قیمت واقعی تولید‌کننده روی محصولات، بر مبنای قانونی است که از سال ۹۲ به همه تولید‌کنندگان ابلاغ شده است. قانون نظام صنفی به صراحت اعلام می‌کند افراد صنفی عرضه‌کننده کالا و خدمات باید قیمت مصرف‌کننده این اقلام را روی محصولاتشان درج کنند. قبلا بخصوص در مورد محصولات شوینده و نوشیدنی‌ها شاهد بودیم که در تبانی با واسطه‌ها، درصد‌های بسیار بالایی به قیمت مصرف‌کننده اینگونه محصولات اضافه می‌شد. طبیعی است که در اجرای طرح الزام درج قیمت تولید‌کننده نیز برخی مقاومت‌ها در بخش تولید شکل بگیرد، اما بنای دولت بر آن نیست که براساس زیاده‌خواهی این شرکت‌ها با آنها کنار بیاید.

آیتی: تاریخ مصرف خاتمی تمام شده است
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم گفت تاریخ مصرف خاتمی تمام شده و او باید کتاب خاطراتش را بنویسد.
مهدی آیتی فعال اصلاح‌طلب اظهار داشت: آقای خاتمی حوزه نفوذ دارد و لیدر جریان اصلاحات است و چون این جریان با چنین نامی از سال 76 با شروع ریاست جمهوری آقای خاتمی مطرح شد صددرصد ایشان لیدر اصلاحات است و همه نیز ایشان را به عنوان اصلاح‌طلبان می‌شناسند. اما بارها ایشان اعلام کرده‌اند که رهبر اصلاح‌طلبان نیستند در اینجا باید از آقای خاتمی پرسید که اگر رهبر اصلاح‌طلبان نیستید، پس چرا بیانیه می‌دهید و برای احزاب و شخصیت‌ها نامه می‌نویسید و در کنگره احزاب اصلاح‌طلب سخنرانی می‌کنید. چرا جلسات موسسه باران را دارید؟
به گزارش جهان‌نیوز، آیتی افزود: تمام احزاب و شخصیت‌های سیاسی تاریخ مصرف دارند؛ یک تولد و یک غروب و پایان دارند. آقای خاتمی نیز مثل دیگر سیاست‌مداران دنیا هستند... اگر کسی فکر کند حزبی چندین سال می‌تواند بماند و مدیریت یک جریان را داشته باشد اشتباه است. جوان‌ها و نسل‌های جدید به میدان می‌آیند که پیام‌ها و اندیشه‌های نو دارند در نتیجه کسانی که کارکردشان به پایان می‌رسد بازنشسته سیاسی می‌شوند آقای خاتمی باید اعلام بازنشستگی سیاسی کند و بگذارند نخبگان و نسل جدید بیایند و یک حزب بزرگ و فراگیر اصلاح‌طلب ایجاد کنند. این نماینده اصلاح‌طلب مجلس ششم می‌گوید: بازنشستگان سیاسی نیز باید کتاب خاطرات سیاسی بنویسند در دنیا نیز این مسئله مرسوم است و بزرگان سیاسی فقط خاطره‌ سیاسی می‌نویسند چون ارزش بالایی در هدایت جامعه دارد و تجربیات خود را در کتابی تقدیم نسل‌های آینده می‌کنند. آقای خاتمی بهترین کاری را که می‌تواند انجام دهد نوشتن خاطرات و اعلام بازنشستگی سیاسی است. یادآور می‌شود آخرین بار، خاتمی در انتخابات اخیر از همین ائتلاف جمهور برای شورای شهر تهران حمایت کرد که با بی‌اعتنایی گسترده مردم مواجه شد.