روایتهایی از متن و فرامتن فتنه هشتاد و هشت- 99
موضع دوپهلوی خواص در خدمت اهداف دشمن
گزیده سخنان کلیدی رهبر انقلاب درباره فتنه 88
ادامه فصل چهارم: از تنفیذ
تا 22 بهمن 1388
انتخابات تمام شد؛ کنار بکشید | شما برادران سابق ما هستید. اینها کسانی هستند که بعضی از اینها، یکوقتی بهخاطر طرفداری از امام مورد اهانت هم قرار میگرفتند. حالا ببینند که کسانی که به نام اینها شعار میدهند، عکس اینها را روی دستشان میگیرند، اسم اینها را با تجلیل میآورند، درست نقطه مقابل، علیه امام و علیه انقلاب و علیه اسلام شعار میدهند و روزهخوری علنی در روز قدس، در ماه رمضان، میکنند؛ اینها را میبینید، خب، بکشید کنار. انتخابات تمام شد؛ انتخاباتی بود، عمومی هم بود، درست هم بود، اشکالی هم نتوانستند بر انتخابات بگیرند و ثابت کنند؛ حالا هی ادّعا کردند، فرصت هم داده شد؛ گفتیم بیایید، نشان بدهید، ثابت کنید؛ نتوانستند، نیامدند؛ تمام شد.
پابندی به قانون اقتضا میکند که انسان ولو این رئیسجمهوری را که انتخاب شده است قبول هم نداشته باشد،
وقتی برای قانون احترام قائل بود، بایستی در مقابل قانون، خضوع کند.
خب، معلوم است هیچکسی نمیتواند بگوید این کسی که انتخاب شده، صد درصد
حُسن محض است، آن طرفی که انتخاب نشده است، صد درصد قبح محض است؛ نه، همه حُسنی دارند، قبحی دارند؛ این طرف هم حُسنی دارد، قبحی دارد؛ آن طرف هم حُسنی دارد، قبحی دارد.
قانون ملاک است، معیار است. چرا اینجوری میشود؟ چرا؟ این هوای نفس است.
(22 آذر 1388)
کار بعضی انقلابیها درمورد امام به کجا کشید! | کسانی که از اوایل انقلاب یادشان هست، میدانند؛ بعضی بودند از یاران امام، از نزدیکان امام در دهه اوّل انقلاب و در حال حیات امام، که کارشان به مقابله با امام کشید؛ کارشان به معارضه با امام کشید؛ ایستادند پای اینکه امام را به زانو دربیاورند و خطای حرکت امام (رضواناللهتعالیعلیه) را
_ آن مرد بزرگ را، آن مرد الهی را _ اثبات کنند؛ امّا بعد زاویه پیدا کردند.
خب، انقلاب اینها را مطرود کرد. کسانی که از نزدیکان امام بودند، از یاران امام بودند، کارشان کشید به یا پناه بردن به دشمن، یا مواجه شدن با انقلاب، یا ضربه زدن به انقلاب.
اینها باید عبرت باشد برای همه ما؛ باید عبرت باشد؛ باید بفهمیم.
(22 آذر 1388)
اختلاف درون نظام را به مبارزه با نظام تبدیل کردند | من هیچ اعتقادی ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حدّاکثری و دفع حدّاقلّی است؛ امّا بعضی کأنّه خودشان اصرار دارند بر اینکه از نظام فاصله بگیرند.
یک اختلاف درون خانوادگی را، درون نظام را _ که مبارزات انتخاباتی بود _ یک عدّهای تبدیل کردند به مبارزه با نظام _ البتّه اینها اقلّیّتند، کوچکند؛ در مقابل عظمت ملّت ایران صفرند، لکن به نام اینها شعار میدهند، اینها هم دل خوش میکنند به این _ این باید مایه عبرت باشد. تبلیغ باید بتواند این حقایق را برای مردم و برای خود آنها روشن بکند که بفهمند دارند خطا میکنند و اشتباه میکنند. (22 آذر 1388)
از مسائل دیگر کشور غفلت نکنیم| مسائل کشور که فقط مسائل مربوط به اغتشاشگران نیست؛ کشور مسائل اقتصادی دارد، مسائل علمی دارد، مسائل سیاسی دارد، مسائل بینالمللی دارد، مسائل امنیّتی دارد؛ صدها مسئله مهم پیش روی مسئولان کشور هست؛ باید اینها را انجام بدهند؛ باید کشور را مدیریّت کنند؛ باید کشور را جلو ببرند.
(19 دی 1388)
دوپهلو حرف زدن خواص کمک به غبارآلودگی است | همه وظیفه دارند؛ بیشتر از همه خواص؛ و در میان خواص بیشتر از همه آن کسانی که مستمعین بیشتری دارند، شنوندگان بیشتری دارند. این وظیفه است دیگر: مرزها روشن بشود و معلوم بشود که کی چی
میگوید.
اینجور نباشد که باطل، خودش را در لابهلای گرد و غبارِ برخاسته در میدان مخفی کند، ضربه بزند و جبهه حق نداند از کجا دارد ضربه میخورد.
این است که حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نیست؛ خواص باید حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بیان کنند.
این مخصوص یک گرایش سیاسی خاص هم نیست.
در داخل نظام اسلامی، همه گرایشهایی که در مجموعه نظام قرار دارند، اینها باید صریح مشخّص کنند که بالاخره آن حمایتی که مستکبرین عالم میکنند، مورد قبول است یا مورد قبول نیست.
وقتیکه سران استکبار، سران ظلم، اشغالگران کشورهای اسلامی، کُشندگان انسانهای مظلوم در فلسطین و در عراق و افغانستان و خیلی جاهای دیگر، میآیند وارد میدان میشوند، حرف میزنند، موضع میگیرند، خب، باید معلوم بشود این کسی که در نظام جمهوری اسلامی است،
در مقابل این چه موضعی دارد؛ حاضر است تبرّی بجوید، بگوید من دشمن شمایم؟ من مخالف شمایم؟ وقتی در داخل محیط فتنه کسانی با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهای نظام جمهوری اسلامی را نفی میکنند، با عملشان هم جمهوریّت و یک انتخابات را زیر سؤال میبرند، وقتی این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص این است که مرزشان را مشخّص کنند، موضعشان را مشخّص کنند.
دوپهلو حرف زدن، کمک کردن به غبارآلودگی فضا است؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک به شفّافسازی نیست.
شفّافسازی، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگی، کمک دشمن
است.
این، خودش شد یک شاخص؛ این یک شاخص است: کی به شفّافسازی کمک میکند و کی به غبارآلودگی کمک میکند.
(29 دی 1388)
گاهی نتیجه غفلت با خیانت یکی است | توی همین قضایای بعد از انتخابات واقعاً غفلت بزرگی کردند.
حالا من که میگویم غفلت، چون بنای من بر خوشبینی است؛ خود من هم آدم بدبینی نیستم؛ آدم خوشبینیام، نسبت به اشخاص هم خوشبینم. بلافاصله روز بعد از انتخابات، کارهای بدی را انجام دادند؛ حالا دارند نتایجش را میبینند.
بهعنوان اعتراض به انتخابات، مردم را به خیابانها دعوت کردند؛ چرا؟ این چه منطقی است؟ چرا مردم را به خیابان دعوت میکنند؟ مگر مسئله انتخابات _ مسئلهای به این اهمّیّت، به این ظرافت _ قابل حل توی خیابان است؟ نیروی فشار درست کردن.
اینها غفلتهای بزرگی است.
خب، وقتی اینجوری میشود، مأمنی درست میکنند برای دشمن؛ مأمنی درست میکنند برای آن کسی که میخواهد ایجاد آشوب و اغتشاش کند.
اینها غفلتها است؛ یعنی در سیاست، غفلتها گاهی مثل خیانتها خیلی ضربه میزند.
(13 بهمن 1388)