سردار، شهادت نمیتوانست عاشق شما نباشد
مرضیه زمانی دهکردی
سردار حاج قاسم سلیمانی عزیز، چقدر جایتان خالی است، چقدر دلهای ما به حضور با وقار شما گرم بوده و خودمان خبر نداشتیم.
چقدر روحمان با شما آشناست، که این چنین برایتان دلتنگ است.
شما مظهر عشق به یکتای بیهمتا هستید، نام شما تبلور اخلاص، امنیت، اعتبار، عشق به آدمی، عشق به ایران عزیز و عشق به آزادگی است.
سردار شما در سراسر زندگی عارفانهتان قلبتان از نور محبت خدا و اهل بیت علیهمالسلام سرشار بوده, شما بنده مخلص خدا بودهاید و نور پرفروغ قرآن کریم زندگیتان را رنگ خدایی زده بود. شما مصداق آیه ۲۳ سوره مبارکه احزاب
هستید.
آنجا که خداوند میفرماید: از میان مومنان مردانی هستند که آنچه را با خداوند پیمان بسته بودند صادقانه وفا کردند و خود را آماده جهاد نمودهاند برخی از آنان پیمانشان را عمل کردند و به شهادت رسیدند و بعضی دیگر در انتظار شهادت هستند و هرگز عقیده و پیمان خود را تغییر ندادند.
شما در همه عمر شیفته و درجستوجوی شهادت بودید و شهادت مگر میتوانست شما را در آغوش نگیرد؟
سردار شما که در زندگی هم شهید زنده بودید.
در بهترین لحظههای زندگیتان با مردان برگزیده خداوند، با همتها و باکریها همراه بودید،شما به تعبیر خودتان با مرد عارف و عاشق و مخلصی چون حسین یوسف اللهی همنشین بودید و مگر شهادت میتوانست عاشق شما نباشد!
حاج قاسم، شهادت جانفشانیهای شما را در خطرناکترین نقاط جنگ دیده بود، آوازه خدمت خالصانه شما را به مردم شنیده بود.از حال خوشتان وقتی در کنار کودکان شهدا بودید، خبر داشت.
شهادت عاشق نمازهای شب و خلوت عاشقانهتان با خدا شده بود.
دلتنگیتان را برای دوستان شهیدتان وقتی بر سر مزارشان سوره حشر میخواندید بارها دیده بود.
و مگر شهادت میتوانست شما را در آغوش نگیرد؟
سردار دلها خوش به حال شهادت که نگینی چون شما را دربرگرفته است.
شما که همه زندگیتان در راه خدا و به خاطر رضای خدا بوده.
و در آخرین یادداشتی که نوشتید از خدا خواسته بودید که شما را بپذیرد که عاشق دیدار خدا شده بودید.
و خدا هم حتما عاشق مرام و روح پرطراوت بندگیتان بوده که شهادت را نصیبتان کرده.
سردار خوش به حال شما که عاشق خدا و عاشق شهادت بودید.