فیلسوف اسلامی جامعالاضداد
استاد حق و حقیقت
علامه محمد تقی مصباح یزدی(ره)، از عمق وجود به دنبال ترویج حق بودند، نه اینکه شعار این مسئله را بدهند. در این مسیر هم ایشان ارادت بالا و خالصانهای نسبت به حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف داشتند. بهگونهای که در ارتباط ما با ایشان، ویژگیهای زیادی را از حضرت استاد دیدیم.
باید گفت، علامه مصباح، استاد به معنای حقیقی کلمه بود. ایشان تا همین آخرین روزها، حرف تازه داشت. وقتی جلسه تشکیل میدادیم و صحبت میکردیم، باز میفهمیدیم که هنوز هم ایشان حرف تازه و جدید برای ما بیان میکنند و هنوز استاد ماست. استادی ابعادی دارد و در یک جاهایی تجلی پیدا میکند. یک استاد واقعی، به طور فطری و طبیعی مکانیزمهای فهم را میداند. یعنی آگاه است که چگونه آدم یک مطلبی را میتواند فهم کند. ایشان هم در موارد متعدد تصریح میکردند که اگر میخواهید این مطلب را بفهمید باید مثلاً این کار را بکنید و اینگونه عمل کنید. بر همین اساس میگوییم ایشان استاد به معنای کامل است. این روحیه استادی در آثار ایشان هم بروز داشت، یک بار در جلسهای، خیلی صریح گفتم: استاد نکتهای که شما اینجا نوشتید غلط است. ایشان با بزرگواری فرمودند:«مشکل کجاست؟» گفتم اینجا را شما اشتباه گفتید. ایشان بدون اینکه حرفهای حاشیهای بزنند فرمودند: «ببینید من با این قید حرف زدم حالا شما با این قید هم نگاه کن ببین باز هم اشکال دارد.» من توجه کردم دیدم، روی عبارت، بعضی قیدها را ندیده بودم. حالا که قیدها را توجه کردم فهمیدم هیچ اشکالی وارد نیست. ایشان اگر فنون استادی را پیاده نکرده بود شاید من همیشه در همان جهل خودم به سر میبردم. ولی چقدر زیبا فقط به یک تذکر مرا آگاه ساختند.
عالِم اخلاق
علامه مصباح یزدی، در ارتباط با نظم، ویژگیهای خاصی داشتند. حضور ایشان برای تدریس بر خلاف بسیاری دیگر از اساتید که اغلب تأخیر داشتند، بسیار منظم بود. ایشان با دقتی شگرف اوراق امتحانی و تحقیقهای دانشجویی را بررسی و تصحیح مینمودند. تمرکز علامه بسیار بالا بود و استادی باهوش بودند. به گونهای که در عین اینکه با سرعت مطالعه مینمودند، بخشهای مهم متن را خط میکشیدند. البته علامه مصباح یزدی در عین دقت و حساسیت درسی برای طلاب، درک بالایی از وضعیت شاگردان و شرایط آنها داشتند. علامه مصباح یزدی در تدریس، تأکید زیادی بر این مسئله داشتند که مواظب باشید اصطلاحات خلط نشود، وگرنه مغالطه رخ میدهد. همچنین ایشان میفرمودند کوشش کنید شفاف حرف بزنید. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد ایشان این بود که میفرمودند: «اگر میخواهید کسی را نقد کنید، خودتان را در جایگاه او قرار دهید و فکر کنید اگر در شرایط فشار و کمبودهای او بودید. چه میکردید؟ آیا واقعاً بهتر از او کار میکردی؟ اگر بهتر کار میکردی آن زمان میتوان ایراد گرفت، وگرنه منصفانه نیست.»
فیلسوف جامع الاضداد
ایشان به تعبیر دقیق، یک فیلسوف مسلمان و اسلامی عصرخود بودند. علامه مصباح یزدی، طرفدار علم اسلامی در همه حوزهها بودند و علومی همچون: جامعهشناسی، روان شناسی، فلسفه و... را با قید اسلامی طرح میکردند. اما یکی از علتهای اصلی که باید ایشان را فیلسوف اسلامی دانست، همین حضور در مناظرات تاریخ انقلاب است. اینکه ایشان باهوش سرشار خود در این مناظرات تخصصی برخورد کرد و موجب شد، که نهاد دین و حوزه در مقابل افرادی همچون دکتر سروش بحث منطقی و پاسخهای دقیق داشته باشد. علاوهبر هوش و ذکاوت، ایشان یک شخصیت جامع بودند. یعنی فلسفه را خیلی عمیق فهم کرده و در علوم دیگر همچون: منطق، معارف قرآن و... ید طولایی داشتند.
علامه مصباح یزدی را باید، جامع الاضداد خواند. اگر در شناخت علامه مصباح یزدی، افراد ظرفیت و نگاه جامعی نداشته باشند ممکن است به اشتباهاتی بیفتند. مثلاً ایشان در مواقع و در مواضعی کاملاً سنتی بود و گاهی اوقات با یک روحانی مدرن در حال گفتوگو بودیم. ایشان در ارتباط با حوزه علمیه یک نقدهایی داشتند که آدم فکر میکرد ضد حوزه هستند. بعد میدیدم ایشان فدایی حوزه هست، برای حوزه علمیه خود را فدا میکند.
اکبر میرسپاه