kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۲۹۴۷
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۴۰۰ - ۱۹:۳۳

شعر

 
 
...دنیا حساب دارد
 
 علیرضا قزوه
لیلی گذشت و مجنون حالی خراب دارد
گفتم نگریم امّا دیدم ثواب دارد
مجنون منم که ماندم، این خاک،‌ خاک لیلی‌ست 
ای کاروان بیایید، این چاه، آب دارد
چرخی زنیم در خود، بی‌خود ز خود، بچرخیم
دنیا پر است از چرخ، دنیا شتاب دارد 
سر می‌گذارم امشب بر بالش قیامت 
مژگان سر به زیرم، عمری‌ست خواب دارد
از وحشت قیامت، زاهد مرا مترسان 
ترس از قیامتم نیست، دنیا حساب دارد
 
یک آه کشیدیم 
و رسیدیم به معراج
 
 فاضل نظری
 
 با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن‌ای قلب مرا برده به تاراج
ای موی پریشان تو دریای خروشان
بگذار مرا غرق کند این شب مواج
یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج
‌ای کشته سوزانده بر باد سپرده
جز عشق نیاموختی از قصه حلاج
یک بار دگر کاش به ساحل برسانی
صندوقچه‌ای را که رها گشته در امواج