روش تربیتی وعده پاداش در قرآن
محسن گروسی
تربیت از مهمترین دغدغههای والدین و جامعه است؛ چرا که انتقال دانشها و روشها و سنتها و در یک کلمه فرهنگ از طریق تربیت صورت میگیرد. بخش بزرگی از هزینهها و زمانهای والدین و مسئولان تربیتی جامعه و اولیای امور به این امر اختصاص مییابد.
روشهای گوناگون تربیتی در طول تاریخ به کار گرفته شده است تا این هدف تحقق یابد. بخشی از آموزههای قرآنی به این مهم اختصاص یافته و روشهای گوناگونی را بیان کرده است. یکی از این روشها، روش وعده پاداش است.
نویسنده در این مطلب درباره نقش تربیتی وعده پاداش سخن گفته است.
***
اهمیت تربیت در قرآن
تربیت که پرورش دادن و فعلیت بخشی به استعدادهای درونی و ایجاد قابلیتهای رشد و نمو و کمالیابی است، از مهمترین مسائل هر شخص و جامعه سالم و عاقلی است. در قرآن به مقوله تربیت توجه ویژهای شده است. واژگان بسیاری از جمله رب، رشد و تزکیه و مانند آن برای تبیین این معنا به کار رفته است. قرآن پیش از آنکه به خداوند به عنوان آفریدگار توجه دهد به خداوند به عنوان پروردگار و رب توجه میدهد تا بر نقش تربیتی و پرورشی الهی تاکید شود.
اصولا، فلسفه آفرینش بروز و ظهور خداوند در مقام ربوبیت و پروردگاری است که ارتباط تنگاتنگی با مقوله تربیت و پرورش دارد. خداوند با آفرینش موجودات، این زمینه را فراهم آورده تا در نقش ربوبیت، فضل و رحمت و عنایت خاص خود را به آفریدههایش مبذول دارد. بر این اساس، مسئله تربیت در محور مطالبات و مسائلی قرار میگیرد که در آموزههای وحیانی مطرح میشود.
این توجه خاص به مسئله تربیت و ربوبیت در آموزههای وحیانی موجب میشود تا بخش بزرگی از این آموزهها به مسئله تربیت اختصاص یابد تا جایی که پیامبر گرامی(ص) به صراحت اعلام میکند که ماموریت و مسئولیت وی در مقام پیامبری، اکمال و اتمام مکارم اخلاقی است: انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق.(بحارالانوار، ج 16، ص 210) بر این اساس، در کنار توحید، تربیت از جمله کلید واژههای اصلی در قرآن بشمار میرود.
از آنجایی که ماموریت اصلی پیامبران از جمله پیامبرگرامی(ص) بیان مکارم اخلاق و تعلیم و تزکیه نفوس بشری است، برای رسیدن به این مقصود، روشهایی را در پیش گرفته است که از آن به روشهای تربیتی پیامبران یاد میشود و در قرآن این روشها گزارش و تحلیل شده و مصادیق عینی از آنها تبیین شده است.
میتوان با نگاهی گذرا به آیات قرآن، بیش از سی روش تربیتی قرآنی را شناسایی کرد که از جمله آنها میتوان به ارائه الگوهای پسندیده، تکرار و استمرار رهنمودها، بیان تدریجی، تبیین علت و فلسفه رفتارهای اخلاقی، تحریک عواطف، تذکر و تشویق و مانند آن اشاره کرد.
از جمله این روشهای تربیتی که در قرآن مورد توجه قرار گرفته است، روش وعده پاداش است که در اینجا به آن پرداخته میشود.
روش تربیتی وعده پاداش
وعده پاداش یکی از روشهای تربیتی است که خداوند به پیامبران برای تربیت انسانها آموخته است. با نگاهی گذرا به آیات قرآن میتوان دریافت که این روش از پیشینهای کهن برخوردار است؛ چرا که با آفرینش انسان، از این شیوه برای تربیت حضرت آدم(ع) بهرهگرفته شده است.
در قرآن از جمله آیه ۹ سوره مائده و ۴۴ سوره اعراف و ۷۲ و ۱۱۱ سوره توبه و ۳۵ سوره رعد و ۶۱ سوره مریم از وعده الهی در پاداش سخن گفته شده است که موجبات ترغیب و تشویق انسانها برای همراهی و حرکت در مسیر توحیدی پیامبران را فراهم آورده است. در آیه ۷۴ سوره زمر و دیگر آیات قرآنی گزارشهایی از روز قیامت ارائه میشود که در آن مومنان و رستگاران از اینکه وعده پاداشهای الهی را محقق مییابند خشنود هستند و به کافران میگویند که چون براساس وعدههای الهی تشویق به کارهای نیک و پندار نیک و منش نیک شدند، اکنون از آنچه موعود بود بهرهمند هستند.
در حقیقت، وعده پاداش از عواملی است که در تشویق و ترغیب انسانها برای انجام کارهای خاص مورد استفاده قرار گرفته و میگیرد و از پیشینهای به اندازه پیشینه حضور انسان برخوردار است.
پاداش که به معنای ثواب است، موجب میشود تا انسان انتظار امری خوب و پسندیده از کار خویش داشته باشد. اینکه شخص با انجام کاری در انتظار نتیجه آن است، امری طبیعی و عقلانی است. اگر این نتیجه کار، امری پسندیده و خوب و خیر باشد، انگیزهای قوی در شخص برای انجام آن کار ایجاد میکند. بنابراین اگر خداوند به بندگان خویش وعده دهد که با انجام کارهای صالح به پاداش میرسند، شخص علاقمند میشود تا برای رسیدن به نتیجه مطلوب و پاداش موعود تلاش کند و کار خواسته شده را به درستی انجام دهد.
درباره نقش پاداش و وعده آن، مطالب بسیاری گفته شده است. خداوند در آیاتی از جمله آیه ۱۰۴ سوره نساء و نیز ۱۲۳ تا ۱۲۵ سوره اعراف و همچنین ۷۱ تا ۷۳ سوره طه و ۴۹ تا ۵۱ سوره شعراء، امید به ثواب و پاداشهای خاص را عامل مهمی در ایجاد انگیزه قوی برای انجام کارهای سخت بر میشمارد و روشن میکند که چگونه کارهای سخت و توانفرسا به سبب امید به پاداش و رسیدن به ثواب، آسان میشود و شخص با همه مشکلات دست و پنجه نرم میکند و اجازه نمیدهد تا سختیهای انجام کار، وی را از انجام آن باز دارد و از پاداش و نتیجه عمل محروم شود. هر چه این پاداش و ثواب ،عظیمتر و برتر باشد، انگیزه انجام عمل و استقامت و پایداری و صبر نیز افزایش مییابد.
خداوند در آیه ۱۰۴ سوره نساء از مهمترین عواملی که مجاهدان را در جهاد خویش پایدار میکند و آنان را در برابر سختیها و رنجهای جنگ و جهاد مقاوم و صابر میکند، امیدواری به پاداشهای خاصی میداند که به ایشان وعده داده شده است. همین امید به ثواب و ترس از عقاب الهی موجب شده است که پیامبران در ماموریت خویش این گونه اهل استقامت و صبر باشند و با همه سختیها و اذیت و آزارها کنار آیند و دست امید به دامن خداوند یکتا و یگانه دراز کنند و به نیایش به درگاه وی برای رسیدن به مقصد و مقصود با همه اذیتها و آزارها بپردازند. در برخی از روایات آمده است که پیامبر(ص) میفرماید: هیچ پیامبری چون من اذیت و آزار نشد: ما اوذی نبی کما اوذیت. (بحارالانوار، ج 29، ص56) با این همه حضرت چنان در انجام ماموریت خویش پافشاری میکند که هیچ صاحب عزمی به پای او نمیرسد و خداوند ایشان را به عنوان دارنده خلق و خوی عظیم و به عنوان اهل استقامت ستایش میکند. این در حالی است که ایشان نه تنها خود اهل استقامت بود بلکه ماموریت داشت تا دیگران از صحابه و یارانش را نیز در استقامت نگه دارد. همین ماموریت دوم بود که موهای پیامبر را سپید کرد؛ زیرا ماموریت نگهداری دیگران بر استقامت در برابر رنجها و مصیبتها و آزمونهای الهی بسیار سخت و غیرممکن برای غیر پیامبر(ص) بود. از این رو میفرماید: وقتی ماموریت یافتم تا همراهان و یاران خویش را بر استقامت نگه دارم موهایم از فشار این ماموریت سپید شد: فاستقم کما امرت و من تاب معک(هود، آیه ۱۱۲)
سیوطی، دانشمند شافعی در کتاب تفسیر روایی خود، الدّرالمنثور از ابن ابى حاتم و ابوالشیخ از حسن روایت کرده که گفت : وقتى آیه «فاستقم کما امرت و من تاب معک» نازل شد حضرت فرمود: شمروا، شمروا ؛ مهیاى استقامت شوید و دیگر کسى او را خندان ندید.
در مجمع البیان در ذیل آیه «فاستقم کما امرت» از ابن عباس نقل کرده که گفت : هیچ آیهاى بر رسول اکرم نازل نشد که بقدر این آیه ناراحتش کند و از این رو، وقتى اصحابش عرض کردند: یا رسول اللّه پیرى به سرعت بر شما حمله آورده و موهاى شما را سفید کرد، در جوابشان فرمود: سوره هود و سوره واقعه مرا پیر کرد.
این حدیث از احادیث مشهور است. البته در پارهاى از نقل هاى آن دارد که سوره هود و نظایر آن مرا پیر کرد و چون در سوره واقعه آیهاى نیست که در شدت نظیر آیه «فاستقم کما امرت و من تاب معک» باشد، برخی بر اساس این گفتهاند: به دلیل اینکه در روایت دو سوره هود و واقعه بیان شده، بعید است که مقصود پیامبر آیه ۱۱۲ سوره هود باشد بلکه مقصود آن حضرت، بیان مطلبی مشترک در دو سوره است که ذکر احوال و اهوال قیامت است که پیامبر(ص) را چنین پیر کرده است. البته میتوان هر در دو مورد یعنی قیامت و ماموریت خاص را عامل پیری دانست که این مساله بعید به نظر نمیرسد.
پاداش افزونتر خداوند
خداوند در آیات قرآنی به این نکته نیز توجه میدهد که در بیان وعده پاداش باید به مساله تناسب توجه داشت. اگر کاری بزرگ خواسته شده میبایست پاداش نیز به همان مقدار و اندازه، ارزشمند و بزرگ باشد. خداوند در آیاتی از جمله آیه ۱۴۸ سوره آل عمران و ۷۷ سوره نساء و ۶۰ سوره قصص ، به ارزش برتر پاداش آخرتی نسبت به پاداش دنیایی و متاع دنیوی اشاره میکند و به انسانها این معنا را توجه میدهد که پاداشهای اخروی باقی و پایدار هستند، چنانکه پاداشهای اخروی خیلی بهتر و برتر از کارهایی است که شخص انجام میدهد.
به سخن دیگر، پاداشهای وعده داده شده در امور تربیتی افزون بر تناسب با عمل دعوت شده باید به گونهای باشد که از جاذبه بیشتر و برتری برخوردار باشد. از این رو خداوند در آیات ۱۲۰ و ۱۲۱ سوره توبه پاداشی را که برای مجاهدان وعده میدهد خیلی برتر از کار ایشان میداند تا این گونه نشان دهد که شخص برای انجام ماموریت کوچک از چنان پاداش عظیم و بزرگی برخوردار میشود که در ذهن و تصور وی نمیگنجد.
خداوند در آیات ۱۲۰ و ۱۲۱ سوره توبه پاداشهایی را برای مجاهدان بیان میکند که به نظر میرسد نتیجه کارها و اطاعتهای آنان باشد. اما واژه فضل این معنا را تاکید میکند که آنچه خداوند میدهد افزون بر پاداشی است که ایشان شایسته آن هستند. بنابراین، در شیوه تربیتی میبایست به شخص نخست همان اندازه پاداشی را که ثبت و ضبظ شده و استحقاق آن را داشته، داده شود و سپس بر آن مقدار افزود تا این گونه بداند که از پاداش اضافی نیز برخوردار بوده است. خداوند اطاعتها و کارهای نیک آنان را ثبت و ضبط میکند تا به اندازه استحقاق، پاداش آنها را بدهد. سپس از فضل خویش بر آن پاداشها میافزاید تا این گونه، برتر از عمل و کارشان به ایشان ثواب و پاداش دهد. (مجمعالبیان، ج ۵ و ۶، ص ۱۲۴)
به هر حال، پاداشهای الهی همواره در ازای عمل نیک و با نیت صادق و خالص است، ولی این پاداشها در عین حال نیکوتر و برتر از آن چیزی است که واقعا مستحق آن میباشند. خداوند در آیاتی بسیار از جمله آیه ۷۲ سوره مومنون و ۹۵ سوره نساء و ۵۷ سوره یوسف از برتری و نیکوتر بودن پاداشها سخن به میان میآورد تا نشان دهد که فراتر از استحقاقشان به آنان پاداش میدهد.
در برخی از روایتها است که با کارگران از همان آغاز قرارداد ببندید و پس از پایان کار، مزد کارشان را بدهید و کمی نیز بر مزد بیفزایید تا این گونه قدر شما را بدانند. هرگز بیقرارداد کسی را به کاری نگذارید که اگر مزد مثل خویش را گرفت، ناخشنود گردد و متوقع بیش از آن باشد. بنابراین، اگر کسی قراردادی بست و بر اساس قرار مزد داد و کمی بر آن افزود کارگر را زیر دین و منت خویش برده است و هرگز ناخشنود نمیباشد حتی اگر بر اساس قرارداد عمل شود و همان مزد پرداخت گردد.
پاداشهایی که وعده داده میشود باید عادلانه باشد. این عدالت به معنای آن است که تناسب میان کار و پاداش ملحوظ شود تا انگیزه برای عمل تقویت شود. خداوند همواره در آیاتی از جمله آیه ۲۸۱ سوره بقره و نیز ۲۵ و ۱۶۱ و ۱۸۵ سوره آل عمران و آیه ۱۱۱ سوره هود از عادلانه بودن پاداشهای الهی در قیامت سخن میگوید و در آیه ۷۷ سوره نساء عدل الهی را در پاداش جهاد با کفار به عنوان نمونه مثال میزند.
لزوم نگاه احسانی در پاداش
البته ناگفته نماند که در وعده پاداش و عمل بر اساس آن وعده، بهتر است همواره از نگاه احسان نگریسته شود و بیش از استحقاق شخص به وی پاداش داده شود تا انگیزه برای انجام کارها به شکل بهتر و سریعتر فراهم آید. بنابراین در انجام وعده پاداش، بهتر آن است که از عدالت فراتر رفته و از مقام احسان و فضل به مسئله توجه شود. اما در وعید و کیفردادن باید تنها در همان چارچوب عدل عمل شود؛ زیرا اگر از این چارچوب بیرون رود، ظلم شمرده میشود و به عنوان امری قبیح و زشت از سوی عاقلان محسوب میشود. از این رو خداوند در آیاتی از قرآن از جمله ۵۷ سوره آلعمران، عدم اعطای کامل پاداش در وعده را ظلم بر میشمارد و میفرماید که خداوند چون ظلم را دوست نمیدارد و خود را پاک از آن میداند، هرگز ظلمی نخواهد کرد.
نکتهای که باید در پاداشها به آن توجه داشت این است که مسائل جنسیتی نباید تاثیری داشته باشد و موجب تبعیض شود. از این رو خداوند از تساوی در پاداش میان مردان و زنان سخن به میان میآورد و هرگونه تعبیض جنسیتی را در پاداشها مردود اعلام میکند. (آلعمران، آیات ۱۹۳ و ۱۹۵ و نساء، آیه ۱۲۴ و توبه، آیات ۷۱ و ۷۲ و نیز احزاب، آیه ۳۵)
تضمین پاداش و حتمی بودن آن نیز از عوامل مهم تربیتی است که باید رعایت شود. این نکته را خداوند در آیاتی از جمله ۴۰ سوره نساء و ۲۷۱ سوره بقره بیان کرده است.
تضمین پاداش موجب میشود تا شخص با انگیزه قوی و امید به پاداش به کار برسد و آن را انجام دهد.
آیات بسیاری از قرآن به مسئله تضمین پاداش توجه داده تا اهمیت آن را در مسئله تربیتی گوشزد کند.
به هر حال آیات قرآن به نقش و اهمیت وعده پاداش در مسائل تربیتی به عنوان یک روش تربیتی مفید و سازنده در میان بیش از سی روش تربیتی توجه داشته که در اینجا تنها به گوشههایی از آن با توجه به حوصله یک مقاله بسنده شد.