اهمیت و ارزش توسل در قرآن
مرتضی احمدوند
توسل در فرهنگ قرآنی، به معنای فراهمآوری اسباب تقرب به خدا است که به دو قسم حق و باطل تقسیم میشود؛ زیرا نمیتوان برای تقرب جویی به خدا از هر اسباب و وسیلهای بهره گرفت؛ بلکه تنها مجاز به استفاده از برخی اسباب و وسایل هستیم.
نویسنده در این مطلب درباره اهمیت توسل در قرآن و آثار آن سخن گفته است.
***
واژه توسّل از ریشه «وسل»(لسانالعرب، ج 15،
ص 301، «وسل») به معنای «وسیله» جویی است. در فرهنگ اسلامی مراد از توسل، فراهمآوری وسیله یا وسایلی، در راستای تقرّب جستن به خدا است.
وسیله قراردادن صفات الهی، یعنی تمسّک به اسما و صفات در دعا و همچنین وسیله قراردادن مظاهر اسمای الهی از ذوات مقدّس و اولیای الهی و انجام اعمال صالح و استعانت از صبر، نماز و دیگر اعمال صالح موجب تقرب انسان به سوی خدا میشود؛ در همین راستا میتوان گفت که شفاعت شافعان از اسباب توسل است؛ زیرا خدا از آنان رضایت دارد و انسان میتواند به سبب همراهی با آنان، رحمت و مغفرت الهی را به سوی خویش جذب و جلب کند و از مشکلات و پیامدهای خطا و گناه و مانند آنها رهایی یابد.
خدا در قرآن بصراحت از اهمیت توسل به وسایل و اسباب و استعانت از آنها برای تقرب جویی
به سوی خود سخن به میان آورده و فرموده است:
ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوای الهی پیشه کنید و به سوی خدا وسیله بجویید و در راه خدا مجاهدت کنید شاید رستگار شوید.(مائده، آیه 35)
از نظر آموزههای قرآن، رستگاری در گرو توسلجویی انسان به اسباب و وسایلی است که خدا آنها را به عنوان وسیله تقرب جویی معرفی کرده است.
کسانی که نیازمند بهرهمندی از مغفرت الهی هستند، افزون بر اینکه خود باید استغفار کنند، باید اولیای الهی از جمله پیامبر(ص) را وسیله تقرب جویی قرار دهند تا آن حضرت(ص) به پیشگاه خدا برای آنان استغفار کند تا این گونه از مغفرت الهی بهره مند شوند؛ زیرا استغفار ایشان به سبب مقام شفاعت و جایگاه رفیعی که در نزد خدا دارد، بسیار موثر و مفید است و خدا استغفار ایشان حضرت(ص) در حق دیگران را
میپذیرد.
قرآن درباره نقش بسیار اساسی پیامبران از جمله پیامبراکرم(ص) به عنوان اسباب و وسایل مغفرت جویی میفرماید: و ما هیچ رسولی را نفرستادیم مگر آنکه به اذن الهی اطاعت شود؛ و اگر آنان هنگامی که به خودشان ظلمی کردند، نزد تو آیند، پس طلب مغفرت از خدا کنند و رسولالله نیز برای آنان استغفار کند، هر آینه آنان خدا را تواب رحیم مییابند.(نساء، آیه 64)
پس ترکیبی از استغفار فردی که به خود ستم کرده با استغفار پیامبر(ص) موجب میشود که خدا در مقام «تواب رحیم» ظهور کند و توبه آنان را بپذیرد و بر آنان به شکل رحمت رحیمی تجلی کند.
منافقان مدعی اسلام و ایمان، این حقیقت را بیپایه و ارزش میشمارند و به توسل اعتنایی نمیکنند و بر خلاف توسل جویی عمل میکنند؛ خدا در این باره میفرماید: و هر گاه به آنان گفته میشود: بیایید تا برای شما رسولالله استغفار کند، آنان سرهایشان را برمی گردانند و آنان را میبینی که راه حق را میبندند، در حالی که آنان مستکبران هستند.(منافقون، آیه 5)
پس از نظر قرآن، کسانی که اهل توسل نیستند و با آن مخالفت میورزند، از منافقانی هستند که نه تنها راه حق نمیروند و بدان پشت میکنند، بلکه راه حق را بر دیگران میبندند؛ زیرا آنان تکبر درونی خویش را به شکل استکبار ظاهری و برونی به نمایش میگذارند. در حقیقت این تکبر باطنی و استکبار ظاهری آنان است که به عنوان مانع اصلی توسل جویی و نیز تاثیر آن در زندگی منافقان مطرح میشود.
توسل به پیامبر(ص) بهویژه برای استغفار کردن برای مومنان، افزون بر کسب مغفرت الهی، موجب جلب رحمت رحیمی خاص نیز میشود؛ چرا که آن حضرت(ص) از نظر قرآن از اسباب مشروع برای توسل و تقرب جویی به سوی خداست.(نساء، آیه 64؛ ممتحنه، آیه 12؛ فتح، آیه 11؛ محمد، آیه 19؛ منافقون، آیه 5)
از آیات قرآن به دست میآید که توسل به اسباب و وسایل مشروع میتواند اسباب رستگاری(مائده، آیه 35)، مغفرت و آمرزش و توبه (نساء، آیه 64؛ ممتحنه، آیه 12 ) و جلب رحمت رحیمی (همان) و رهایی از پیامدهای گناه و بلایا(همان) را فراهم آورد.
از نظر قرَآن، برای اینکه انسان اهل توسل باشد و توسل او مقبول درگاه الهی شود، باید دست از تکبر و استکبار بردارد و به خطا و گناه خویش اقرار کند(یوسف، آیه 97) و به سوی خدا بازگردد تا خدای توّاب او را بپذیرد و تقوای الهی را پیشه کند و به مجاهدت در راه خدا بپردازد.(مائده، آیه 93)
وسایل مشروع و غیر مشروع در توسل
براساس تعالیم قرآن، توسل به خدا میتواند با اسباب مشروع یا غیر مشروع انجام شود. شکی نیست که توسل به اسباب غیر مشروع نه تنها سازنده و مفید نیست، بلکه حرام است. به عنوان نمونه خدا از توسل به اسباب و وسایلی چون بتان برای تقرب جویی به خود را نهی کرده است؛ زیرا برخیها برای تقرب جویی به خدا، بتان را به عنوان اسباب و وسایل تقرب به کار میبردند.(زمر، آیه ۳)
توسل به اسباب باطل چون بتها یا اعمال
غیر صالح و مانند آنها، توسل به حرام برای رسیدن به تقربی است که حلال است. انسان نمیتواند برای رسیدن به مقصد و مقصود حلال، از ابزار حرام استفاده کند؛ زیرا هدف مشروع و مقبول و معقول، وسیله غیر مشروع و باطل و حرام را توجیه نمیکند و اجازه نمیدهد تا انسان برای رسیدن به هدف متعالی از هر ابزار و وسیلهای استفاده کند؛ چرا که هدف مقدس، ابزار نامشروع را وجاهت نمیبخشد و به عبارت دیگر هدف، وسیله را توجیه نمیکند.
از همین رو خدا با آنکه شفاعت را به عنوان یکی از وسایل و اسباب مشروع تقرب جویی به خود پذیرفته است؛ ولی آن را مشروط به شفاعت کسانی دانسته است که «مأذون» از سوی خدا و مورد رضایت تمام الهی باشند؛ چنانکه میفرماید: مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ؛ كيست آن كس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند؟!(بقره، آیه 255) و نیز میفرماید: وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ؛ جز براى كسى كه خدا رضايت دهد شفاعت نمىكنند و خود از بيم او عالمانه هراسان هستند.(انبیاء، آیه ۲۸)
بنابراین، اگر از شفاعت اولیای الهی از پیامبران و امامان معصومان(ع) یا شفاعت فرشتگان سخن به میان میآید، به سبب آن است که آنان ماذون و مورد رضای الهی هستند.
در روایات معتبر از اهل سنت درذیل آیه 37 سوره بقره از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است: كلماتى كه آدم(ع)دريافت نمود، درخواست و توسّل به حق محمّد، على، فاطمه، حسن و حسين (عليهمالسلام) براى قبولى توبهاش بود. (الدّرالمنثور، سیوطی شافعی مصری، ج 1، ص 147)
توسل به اسباب و وسایلی چون صفات الهی، اولیای الهی، اعمال صالح و مانند آنها هیچ تنافی با توحید ندارد؛ این موضوع از امر خداوند به «ابتغاء وسيله» و اجازه توسّل به پيامبر(ص) براى آمرزش گناهان و توسّل فرزندان يعقوب به آن حضرت(ع) براى بخشش خطايشان استنباط میشود.(نساء، آیه 64؛ مائده، آیه 35؛ یوسف، آیه 97) یعنی همان طوری که از نظر قرآن، مجاهدت در راه خدا از اسباب رستگاری است، توسل جویی نیز از اسباب رستگاری است و همان خدایی که اعمال صالح را به عنوان اسباب توسل مطرح کرده، توسل به اولیای الهی از جمله پیامبر(ص) را نیز به عنوان اسباب توسل مطرح کرده و آن را مشروع دانسته است؛ بهویژه که جریان امور در دنیا همواره برمدار و محور اسباب است؛ چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: أبَى اللّه ُ أن يُجرِيَ الأشياءَ إلاّ بِأسبابٍ، فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيءٍ سَبَبا و جَعَلَ لِكُلِّ سَبَبٍ شَرْحا، و جَعَلَ لِكُلِّ شَرْحٍ عِلما، و جَعَلَ لِكُلِّ عِلمٍ بابا ناطِقا، عَرَفَهُ مَن عَرَفَهُ، و جَهِلَهُ مَن جَهِلَهُ، ذاكَ رسولُ اللّه ِ و نَحنُ؛ خداوند ابا دارد از اينكه چيزها (امور) را جز از طريق اسباب فراهم آورد. از اين رو براى هر چيزى، سببى قرارداده، و براى هر سبب، بيانى و براى هر بيان، دانشى و براى هر دانشى، درى. گويا هر كه آن در را شناخت، علم را فهميد و هر كس آن را نشناخت، جاهل ماند. آن در، همان رسول خدا و ما هستيم.(الكافي، ج 1، ص 183، حدیث7)
اسباب و وسایل توسل امام سجاد(ع)
امام سجاد(ع) اسباب و وسایل مشروع توسل را همه موارد پیش گفته دانسته و بدان توسل جسته است. این موارد عبارتند از:
1. اسماء و صفات الهی: یکی از مهمترین اسباب توسل، توسل به اسماء و صفات الهی است. آن حضرت(ع) در دعای خویش به درگاه خدا از اسباب صفات برای تقرب جویی بهره میگیرد و میفرماید: إِلهِى لَيْسَ لِى وَسِيلَهًْ إِلَيْكَ إِلّا عَوَاطِفُ رَأْفَتِكَ، وَلَا لِى ذَرِيعَهًْ إِلَيْكَ إِلّا عَوَارِفُ رَحْمَتِكَ؛ معبودم، به پیشگاهت وسیلهای جز عواطف مهرت ندارم و به درگاهت دستاویزی جز از آنچه از رحمتت شناخته شده در اختیارم نیست. (مفاتیح الجنان، دعای خمسه عشر، مناجاهًْ المتوسّلين) از این فقره به دست میآید که صفاتی چون رأفت و رحمت یکی از نخستین و اصیلترین صفاتی است که انسان میتواند برای جلب عنایت و تفضل الهی به آن بیاویزد و تمسک و توسل بجوید.
2. شفاعت اولیای الهی: چنانکه گذشت توسل به اولیای الهی از جمله توسل به اصل شفاعت و شفیع قراردادن آنان یکی از مهمترین اسباب مشروع توسل از نظر قرآن است. امام سجاد(ع) در این باره میفرماید: وَشَفَاعَهًْ نَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَهًِْ، وَمُنْقِذِ الْأُمَّهًْ مِنَ الْغُمَّةِ، فَاجْعَلْهُما لِى سَبَباً إِلَى نَيْلِ غُفْرانِكَ، وَصَيِّرْهُما لِى وُصْلَهًًْ إِلَى الْفَوْزِ بِرِضْوَانِكَ؛ و جز شفاعت پیامبرت، پیامبر رحمت و رهاییبخش امت از رنج و ناراحتی ندارم، خدایا! این دو وسیله را (صفات الهی و شفاعت پیامبر) برای من سبب رسیدن به آمرزشت قرار ده و آن دو را رابطهای برای دستیابی به خشنودیات گردان.(همان)