چشمزخم واقعیـت یا توهم؟
یعقوب جعفری
یکی از عکسالعملهای زشت کافران به هنگام شنیدن آیات قرآن این بود که آنها پس از شنیدن آیات و پندها و یادآوری پیامبر، درصدد برمیآمدند که با نگاههای خود پیامبر را از بین ببرد. علاوه بر آن، کافران پیامبر را دیوانه میخواندند. خداوند در برابر آنها قرآن را یادآوری و پند و اندرزی برای جهانیان معرفی میکند.
مسلم است که آورنده چنین کتابی عظیم، باید عقلی سرشار داشته باشد، آیا چنین کسی را میتوان دیوانه خواند؟
بدون شک کافران از راههای گوناگون درصدد نابود کردن پیامبر اسلام بودند و تهمتهای متعددی به آن حضرت میزدند، ولی آیه 52 و 53 سوره قلم از انجام کاری خبر میهد که شیوه خاصی در آسیب رساندن و هلاک کردن است و آن آسیب رساندن به وسیله چشمها و نگاههاست.
چگونگی آسیب زدن با چشم
چگونه میتوان به وسیله چشم و با نگاه کردن به کسی، به او آسیب رساند؟
آیا منظور این است که کافران با نگاههای خشمآلود خود که از دشمنی و کینه و نفرت آنها حکایت میکرد، به پیامبر نگاه میکردند و خواست درونی خود را که نابودی پیامبر بود، در نگاههایشان آشکار میکردند و بدینگونه ضربه شدید روحی و حتی امنیتی به پیامبر میزدند؟ یا مسئله به صورت دیگری بود؟
برخی از مفسران از قدیم و جدید، خواستهاند آسیب رساندن با چشم را در همین معنا که گفتیم محدود کنند، ولی بسیاری از مفسران گفتهاند: منظور آیه این است که کافران وقتی آیات قرآنی را میشنیدند، میخواستند به پیامبر چشمزخم بزنند و این براساس یک باور رایج در میان آنها بود که با چشمزدن میتوان کسی را نابود کرد.
قوم عرب؛ عصر جاهلی به شدت به مسئله چشمزخم عقیده داشتند و به آن «اصابهًْالعین» و «عین اللامه» میگفتند و حتی معتقد بودند که برخی از حیوانات مانند مار و سگ و کلاغ هم ممکن است انسان را چشم بزنند. آنها وقتی میخواستند به کسی گزندی برسانند، سه روز گرسنه میماندند سپس آن شخص را چشم میزدند. (1)
همچنین آنها برای محافظت از چشم زخم، به طلسمهای کاهنان روی میآوردند و گاهی کالای قیمتی خود را معیوب میکردند که چشم نخورد، مثلا اگر شتران کسی به هزار تا میرسید، یک چشم شتر نر خود را کور میکرد تا از چشم زخم مصون بماند. (2) شبیه اسپند دود کردن و زدن بر تخته و مانند آنها که میان ما مرسوم است.
طبق برخی از روایات، مشرکان خواستند از این روش برای از میان برداشتن پیامبر اسلام استفاده کنند و او را چشم بزنند. آنها مردی از قبیله بنیاسد را که در چشم زدن معروف بود و چشم شوری داشت، مامور این کار کرده بودند.(3) خداوند در سوره قلم از تصمیم آنها خبر میدهد: «کسانی که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند، نزدیک بود که با چشمهایشان تو را هلاک کنند و میگویند: او دیوانه است، در حالی که جز این نیست که این (قرآن) یادآوری و پندی برای جهانیان است. (قلم/ 52 و 53)
چشم زخم چیست؟
چشم زخم عبارت است از تاثیر عمیق نگاهکننده در نگاهشونده که از روی اعجاب و شگفتی، امواج خاصی را از طریق چشم به سوی نگاهشونده میفرستد که سبب آسیب دیدن آن شخص میشود.
آیا از نظر علمی چنین چیزی میتواند حقیقت داشته باشد؟ بعضیها آن را به کلی منکر شدهاند و گفتهاند: هیچگونه دلیل علمی برای آن وجود ندارد، ولی برخی از فلاسفه و روانشناسان آن را قبول دارند و معتقدند که در وجود انسان نیروهای ناشناخته و اسرارآمیز بسیاری وجود دارد و نمیتوان امکان چنین اثرگذاری را در نگاه بعضی از انسانها نفی کرد. تاثیر حالات روحی برخی از انسانها در طبیعت، بیآنکه کار فیزیکی انجام بدهند، استبعادی ندارد و در خارج هم اتفاق افتاده است.
به گفته ملاصدرا، در نفوس برخی از اشرار و همینطور در بعضی از نفوس قویه، نیروهایی است که میتواند از او عبور کند و به بدن شخص دیگری برسد، به گونهای که روح این شخص را فاسد کند و یا حتی او را بکشد و این همان چیزی است که از آن به «اصابهًْالعین» یا چشم زخم تعبیر میشود و برای همین است که پیامبر خدا فرموده: چشم، ممکن است شخص را در قبر و شتر را در دیگ قرار بدهد. (4)
حقیقت این است که دنیای وجود انسان، دنیای وسیعی است و نیروهای شناخته و ناشناخته در آن بسیار است و انتقال بعضی از حالات روحی به شخص دیگر به وسیله نگاه کردن، امری مشهود و غیرقابل انکار است، نگاه غضبآلود، نگاه محبتآمیز، نگاه ملتمسانه، نگاه از روی خوشحالی یا غم و نگاههای دیگری از این قبیل، همگی باعث انتقال حالات روحی نگاهکننده به نگاهشونده است و نگاهشونده، از نوع نگاه آن شخص به روشنی درک میکند که او اکنون چه حالتی دارد و گاهی حتی همان حالت به نگاهشونده هم انتقال مییابد و او شاد یا غمگین یا خوابآلود میشود.
امروز هیپنوتیزم یک واقعیت است و برخی از اشخاص با نگاههای خود طرف مقابل را به خواب عمیقی فرو میبرند و این چیزی جز تاثیر عمیق نگاه در طرف مقابل
نیست.
دیدگاه ائمه(ع) درباره چشم زخم
بنابراین، نمیتوان امکان آسیب رساندن با چشم و نگاه را انکار کرد و نفی آن، کاری عالمانه نیست، ولی میتوان در وقوع آن بحث کرد. آیا واقعا چنین چیزی اتفاق میافتد؟ پاسخ این است که پذیرش همگانی آن در جوامع بشری از قدیم تاکنون و نقل داستانهای بسیاری در این زمینه و تجربههای شخصی که برخی از افراد دارند، میتواند دلیل قانعکنندهای بر صحت آن باشد و مهمتر از همه اینها تاکید رهبران دینی از پیامبران گذشته گرفته تا پیامبر اسلام و ائمه معصومین(ع) بر وقوع آن است.
روایتهای متعددی در اینباره از معصومین(ع) نقل شده است که چند نمونه از آنها را نقل میکنیم:
عنالنبی(ص) قال: العین حق فمن اعجبه شییء من اخیه فلیذکرالله فی ذلک، فانه اذا ذکرالله لم یضره. (5)
پیامبر(ص) فرمود: چشم زخم حق است پس هرکس که چیزی از برادر دینیاش او را به تعجب انداخت، در اینباره خدا را به یاد آورد که اگر خدا را به یاد آورد به او آسیبی نمیرسد.
قال امیرالمومنین(ع): العین حق و الرقی حق و السحر حق و الفال حق. (6)
امیرالمومنین(ع) فرمود: چشم زخم حق است، ورد حق است، سحر حق است و فال حق است.
عن الصادق(ع) قال: لوکان شییء سبق القدر سبقته العین (7)
امام صادق(ع) فرمود: اگر چیزی بر قضا و قدر پیشی میگرفت، چشم زخم پیشی میگرفت.
امام رضا(ع) پس از رد کارهایی که مردم برای دفع چشم زخم انجام میدادند، فرمود: انما شفاءالعین قرآئهًْ الحمد و المعوذتین. (8)
همانا شفا یافتن از چشم زخم، خواندن سوره حمد و معوذتین(سوره ناس و سوره فلق) است.
البته سند و مفهوم این روایات قابل بررسی است، ولی از مجموع روایات استفاده میشود که موضوع چشم زخم مورد تایید معصومین(ع) بوده است.
از مجله مکتب اسلام شماره 719
_________________
1- قرطبی، الجامع لاحکامالقرآن، ج 19، ص 256.
2- جاحظ، الحیوان، ج 1، ص 17.
3- این شأن نزول، در بیشتر تفاسیر با تفاوتهای اندکی ذکر شده است.
4- ملاصدرا، المبدا و المعاد، ص 607.
5- بحارالانوار، ج 60، ص 35.
6- نهجالبلاغه، کلمات قصار، شماره 400.
7- مکارمالاخلاق، ص 414. شبیه این روایت را اهل سنت از پیامبر(ص) نقل کردهاند و طبرسی هم با قید(روی) آن را نقل کرده است. مجمعالبیان، ج 10، ص 35.
8- کافی، ج 6، ص 503