kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۱۷۹۴
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۰
بررسی نقش شبکه‌های داخلی، برون‌مرزی و خارجی در یک آوردگاه بین‌المللی

تکنیک‌های رسانه‌ای در مواجهه با مذاکرات وین

 


سعید رضایی
دو کارشناس رسانه بر نقش رسانه‌ها در موفقیت تیم مذاکره‌کننده کشورمان در فرامرزها تأکید کردند.
مهدی مطهرنیا، کارشناس روابط بین‌الملل در گفت وگو با کیهان با تاکید بر اینکه فشار افکار عمومی به این دولت و انتظاراتی که از آن می‌رود محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نیست، تصریح کرد: رسانه‌ها در این حیطه نقش قابل توجهی را ایفا می‌کنند و عمده آنها هم رسانه‌های برون‌مرزی هستند؛ رسانه‌های برون مرزی دو دسته می‌شوند، برون مرزی داخل ایران مانند بسیاری از شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی که در اخبار برون مرزی ایران در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و شبکه‌های برون‌مرزی از طریق ماهواره‌ای با
جهت گیری‌های متفاوت در ارتباط با ایران که خواهان تغییر وضع موجود از طیف‌های منتقد تا برانداز گرفته و رسانه‌های رسمی غرب وجود دارد، این‌ها رسانه‌های بیرونی هستند.
وی عنوان کرد: هر کدام از این رسانه‌ها اهداف ویژه‌ای را دنبال می‌کند و به تبع در این بافت موقعیتی شبکه‌های داخلی متوجه بیرون به ویژه پرس تی وی باید با حمایت کامل از تیم مذاکره‌کننده وارد عمل شوند که این حتما صورت می‌پذیرد، اما آنچه که وجود دارد چالش این شبکه‌ها با انتقادات شدیدی است که در ارتباط با عملکرد حکومت به معنای گسترده آنکه دولت خوانده می‌شود، در ایران روبه رو هستند. به ویژه در ارتباط با پرونده هسته‌ای، هزینه‌هایی که پرونده‌های هسته‌ای روی دست ملت ایران گذاشته است، وضعیت اقتصادی نابسامان که پیامدهای آن در حوزه‌های گوناگون زندگی ایرانیان از منظر اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی امنیتی به چشم می‌خورد. فلذا ماجرا تا حدود زیادی برای رسانه‌های برون مرزی در چالش با آنچه که نقد و در واقع حرکت آنها است خود را به نمایش می‌گذارد.
همچنین رامین شمسایی نیا، متخصص ارتباطات سیاسی و پزوهشگر دیپلماسی رسانه گفت: وقتی از سال 92 تا امروز رویکردهای رسانه‌ای به مجموعه مذاکرات را مرور می‌کردم یک تفاوت روندی در عملکرد رسانه‌های بیگانه فارسی زبان برای من جالب بود. وقتی سال 92 توافق ژنو و سپس در سال 94
توافق برجام اتفاق افتاد، رسانه‌هایی که از آنها با عنوان رسانه‌های لندنی یاد می‌شود در آن زمان رویکردی کاملا حمایتی داشتند. اما در این دوره که دور هفتم مذاکرات محسوب می‌شود، همین رسانه‌ها ریزترین نکات را به شکل منفی برای افکار عمومی جامعه ایرانی ارائه می‌دهند. تحلیل بنده این است که دولت یازدهم و دوازدهم در ایران اصلی‌ترین ایده شان برای حکمرانی و بهبود شرایط کشور، تنش‌زدایی در عرصه بین‌الملل بود و یکی از اصلی‌ترین موانع هم از نگاه آنها پرونده هسته‌ای تلقی می‌شد. دولت سیزدهم درست مقابل این دیدگاه را دارد و تحلیلش این است که مسائل اقتصادی ایران نباید به خارج از کشور و ازجمله به مذاکرات گره بخورد. برداشت من این است که گفتمان اصلی رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه، تخریب این ایده است. یعنی قصد دارند این دیدگاه را القا کنند که بدون تنش‌زدایی در روابط خارجی، بهبود مسائل اقتصادی در ایران امکان‌پذیر نیست. شما هر تکنیک رسانه‌ای را در این شبکه‌ها تا سطح راهبردی بررسی می‌کنید می‌بینید دال مرکزی‌اش غیر از این نیست. بعد از مذاکرات هم چیزی که توسط این رسانه‌ها برجسته‌‌سازی می‌شود، افزایش قیمت ارزهای خارجی و به ویژه دلار و نرخ کالاهای اساسی است. ما در علم اقتصاد مفهومی با عنوان تورم انتظاری داریم، یعنی تورمی که از طریق عملیات روانی ایجاد می‌شود. اصلی‌ترین عامل هم در ایجاد این نوع تورم، رسانه است. ضمن اینکه اصلی‌ترین راهبرد این رسانه‌ها ایجاد دو قطبی‌هایی است که هر کدامشان اتفاق بیفتد، نظام حاکم بر ایران محکوم است. به طور مثال در زمان برگزاری انتخابات این رسانه‌ها یک نامزد را به عنوان کاندیدای مطلوب نظام و یک نامزد را هم به عنوان کاندیدای معارض با نظام معرفی می‌کنند؛ اگر کاندیدای مطلوب نظام رأی بیاورد می‌گویند حتما تقلب شده است، اگر هم کاندیدای معارض رأی بیاورد این را به عنوان مخالفت مردم با نظام القا می‌کنند. همین اتفاق در مذاکرات هم افتاده است؛ به این شکل که اگر مذاکرات به ثمر نرسد، ایده حکمرانی دولت سیزدهم شکست خورده جلوه پیدا می‌کند، اگر موفق شود هم می‌گویند همان ایده قبلی، موفق بوده و دولت جدید هم مجبور شده همان ایده را ادامه دهد.
وی در برنامه رادیویی «امواج شبهه» تأکید کرد: من فکر می‌کنم در حین مذاکرات اخیر اتفاقی رخ داد که کم سابقه بوده و آن هم تخریب شخصیت تیم مذاکره‌کننده ایرانی است. در دوره‌های قبلی، تیم مذاکره‌کننده به عنوان قهرمان ملی و گروهی که آمده تا مشکلات معیشتی مردم را حل کند معرفی می‌شد. در این دوره یک تخریب شخصیتی وسیع علیه تیم ایرانی صورت گرفت تا آن حد که القا کردند که اعضای این گروه، تخصصی در این حوزه ندارند. البته آقای باقری کنی در گفت وگو با میدل‌ایست آی
گفت که ما اگر در مذاکره جدیت نداشتیم تیم
40 نفره را نمی‌آوردیم، چون تیم 40 نفره تیم کاملی است. یعنی از متخصص امور نفتی تا اقتصادی و بانکی و... حضور داشتند. این حجم از تخریب از نظر روانی روی مذاکره‌کننده تأثیر شدیدی می‌گذارد.
شمسایی‌نیا ادامه داد: نکته بعدی اینکه همزمان با انجام مذاکرات روزنامه وال استریت‌ژورنال خبر زد که آمریکا درحال طراحی نظام جدیدی از تحریم‌ها با هدف کاهش فروش نفت ایران به چین است. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از فروش نفت ایران به چین است، وقتی یک رسانه مهم که کلمه به کلمه‌اش فکر شده و استراتژیک است، چنین پیامی صادر می‌کند، یعنی قصد تأثیرگذاری داشتند. در پرانتز هم باید گفت که در دیپلماسی اقتصادی مان شاهرگ‌های مهمی داریم که یکی از آنها فروش نفت به چین است، اما مویرگ‌های کمی داریم. این هم باعث می‌شود که موقع تحریم، منابع مالی ایران خیلی سریع مسدود شود. ما باید به این سمت برویم که شاهرگ‌های اقتصادی را کم و مویرگ‌ها را زیاد کنیم. چرا که اصولا ساختار تحریم علیه ایران مبتنی بر این شاهرگ‌های حیاتی است که به راحتی قابل تشخیص هستند و به همین دلیل هم توسعه صادرات غیر نفتی ما و کنار گذاشتن دلار در تجارت بین‌الملل خیلی می‌تواند موثر باشد.
وی افزود: وقتی عملکرد دو شبکه را بررسی می‌کردم به نتیجه کیفی قابل توجهی رسیدم؛ شبکه‌ای که بودجه‌اش را عربستان سعودی تأمین می‌کند و موسوم به ایران اینترنشنال است خیلی روی عبارت شکست مذاکره کار می‌کند و بی‌بی‌سی هم روی بی‌نتیجه بودن مذاکرات تأکید دارد. یعنی تکرار این دو کلیدواژه در تیترهای اخبار و تحلیل‌های این دو شبکه بسیار زیاد است. به نظر من هدف اصلی این دو رسانه از این کار زنده کردن گسل‌ها و شکاف‌های بین دولت و ملت در ایران است. یعنی دنبال القای این هستند که گویی اقلیتی در حکومت ایران هستند که منافعشان در حفظ وضع موجود و عدم مذاکره و مصالحه است و همین‌ها نگذشته‌اند که مذاکرات به نتیجه‌ای برسد. این گزاره، فشار روانی بسیار شدیدی بر تیم مذاکره‌کننده وارد می‌کند. وضعیتی که مطلوب این رسانه‌هاست. چون یک سیاستمدار معمولا تحت تاثیر گروه‌های فشار تصمیم می‌گیرد. هر چند که گروه فشار در ایران بد ترجمه شده است. منظور ما از گروه‌های فشار کسانی است که بر سیاستمداران تأثیر می‌گذارند. مثل گروه‌های حامی محیط زیست و حقوق حیوانات و... من فکر می‌کنم اصلی‌ترین هدف رسانه‌های بیگانه در داخل کشور، فعال کردن گروه‌های فشار بین این دو دوره مذاکره است. یعنی شما قطع بدانید به زودی گروه‌های فشار رسانه‌ای در داخل ایران فعال می‌شود که چرا مذاکرات بی‌نتیجه مانده است؟
این کارشناس رسانه در پایان گفت: در رسانه‌های انگلیسی مفهومی با عنوانInterests Britainمطرح است، یعنی منافع ملی بریتانیا که خط قرمز رسانه‌های انگلیسی است. من نمی‌خواهم بگویم ما عینا شبیه آنها عمل کنیم. منتها واقعیت این است که خیلی از رسانه‌های ما به ویژه برخی از مطبوعات و در فضای مجازی، یا فهم درستی از منافع ملی ندارند و یا آن را قربانی مجادلات سیاسی می‌کنند. به نظرم برجام به عنوان یک تجربه در تاریخ ایران باید ثبت و ضبط شود. با توجه به این تجربه، رسانه‌های ایرانی ولو اینکه به دولت و تیم مذاکره‌کننده فعلی نگرش مثبتی ندارند اما باید منافع ملی را در نظر بگیرند. منافع ملی ما هم در گرو باج ندادن به دولت‌های غربی است.