kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۱۵۸
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۳

بایسته های حضور در نشست آتی سازمان ملل


رضا سیمبر
دفاع از استقلال و تمامیت ارضی، نفی نظام سلطه، حمایت از جهان اسلام و پشتیبانی از روند همگرایی در آن، مقابله با سیاستهای تبعیض آمیز رژیم صهیونیستی و . . تشکیل دهنده عناصر اصلی دیپلماسی ایرانی است.
طرح مساله:
طی روزهای اخیر، دولت ایالات متحده آمریکا، در اقدامی غیر مسالمت آمیز و متجاوزانه، و در آستانه دور جدید مذاکرات هسته ای ایران با پنج به اضافه یک، تحریمهای جدیدی را علیه برخی موسسات ایرانی و غیر ایرانی وضع کرد.  قطعا این اقدام آمریکا در راستای سایر سیاستهای یکجانبه و استکباری آن و در تعارض کامل با سیاستهای مسالمت جویانه جهت حل و فصل اختلافات فعلی قرار دارد.
در همین حال، مقام معظم رهبری در دیدارشان با اعضای هیات دولت در تاریخ پنجم شهریور ماه، توصیه هایی داشتند که یکی از آنها این بود که دولت در قبال مسائل منطقه ای و بین المللی موضع گیری صریح و قاطع داشته باشد.
ایشان در این راستا مسائلی مانند موضوع فلسطین، رژیم صهیونیستی، غزه، سوریه، عراق، تکفیریها و دخالتهای آمریکا را مورد تاکید قرار دادند و فرمودند که اتخاذ موضعگیری صریح و قاطع در این موارد به نفع نظام جمهوری اسلامی است و منافاتی هم با زبان دیپلماسی و مذاکره ندارد، چرا که موضعگیری صریح و شفاف در خصوص این مسائل شاکله کلی نظام اسلام و عقبه راهبردی نظام را در میان ملتها حفظ خواهد کرد.
حال که در آستانه نشست سالانه سران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد هستیم و جناب رئیس جمهور محترم در آن سخنرانی خواهند داشت،  قطعا، این موضوع وجود دارد که ایشان چه مطالبی را بگویند و مورد تاکید قرار دهند، چه موضوعاتی را محکم و قاطعانه بگویند و بقیه را نرم و ملایم بازگو کنند.
عده ای با توجه به تجارب دولتهای نهم و دهم و سخنرانیهای رئیس جمهور وقت که گاه باعث خشم کشورهای غربی می شد و به اعتراض جلسه را ترک می کردند، معتقدند رئیس محترم جمهور فعلی خیلی نرم ودیپلماتیک صحبت نمایند تا به تیرج قبای کسی برخورد نکند. اما عده ای دیگر معتقدند به پارادیم نظام بین الملل و خوی استکباری آمریکا لازم است که قاطعانه و صریح و شفاف سخن رانده شود و اگر هم هزینه ای دربر داشت باید به جان خریده شود و به عنوان یک کشور انقلابی از مواضع خود عقب نشینی نکنیم.
حمایت قاطع از  فلسطین و محو رژیم صهیونیستی و طرد نیروهای خارجی از منطقه، دو محور گفتمانی جدیدی است که پس از انقلاب، گفتمان جمهوری اسلامی ایران آن را به وجود آورد.
این نوشتار به بایسته های سخنان ریاست محترم جمهوری در نشست آتی مجمع عمومی سازمان ملل متحد خواهد پرداخت و نگارنده امیدوار است که با طرح دیدگاه خود، راه را برای بحث و ارائه نظر در این خصوص باز نماید.
اول: مد نظر قرار دادن جایگاه ایران در نظام بین الملل و جهان اسلام
جایگاه دیپلماتیک و ژئو پلیتیک جمهوری اسلامی ایران در دنیای پرآشوب امروز، غیر قابل انکار است. این در حالی است که کشور ما به عنوان یک بازیگر فرهنگی و تمدنی نیز در جهان معاصر سخت مطرح می باشد.  فرهنگ شیعی مبانی اختیار، عقلانیت، عدالت و امامت را داراست که باعث می‌شود ایرانیان در برابر مسائل روز با استفاده از روش‌های اجتهادی، مصلحت را وارد مسائل اجتماعی سازند و آرمان‌های ذهنی خود را به صورت غیرخشونت‌آمیز دنبال کنند.
بعد از رخداد یازدهم سپتامبر و حمله کشورهای غربی به خاورمیانه و به خصوص در دهه اول قرن بیست و یکم با فروپاشی کشورهای مستبد و وابسته عربی، عنصر شیعی منطقه در حال پررنگ‌تر شدن می‌باشد. ایران به طور ویژه در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و گروه‌های مقاومتی چون حماس و حزب‌الله دارای پتانسیل الگوسازی است.
قدرت اسلام سیاسی نیز باعث شده است تا ایران به شکل قدرتمندی در منطقه بازیگری کند.  ایران با استفاده از مبانی اندیشه‌های اسلامی، حکومت و نظام سیاسی بنا کرده است. کشورهای اسلامی یا در جنگ‌های قبیله‌ای به سر می‌برند، یا به دست نیروهای سکولار نظامی و مستبدان قبیله‌ای اداره می‌شوند، یا دارای نیروهای بنیادگرایی می‌باشند که اندیشه جهادی و آرمان‌های متکثر بدون مصلحت آن‌ها قابلیت اجرا شدن ندارد.
رخدادهای لیبی همین امروز یکی از شواهد ادعای ماست که چگونه پس از فروپاشی نظام قذافی، اکنون این کشور دچار درگیریهای فرقه ای و قومی شده است و تاب و توان آن را گرفته است.  عراق کنونی نیز نتوانسته است پس از فروپاشی نظام بعث، تجربه خوبی از یک کشور یکپارچه باشد و مرتب دچار آشوبهای متفاوت سیاسی و فرقه ای و قومی می شود که نیروهای خارجی نیز به نوعی آتش بیار معرکه می باشند.
از طرف دیگر، افغانستان نیز در آتش تفرقه و برخوردهای قومی و مذهبی می سوزد و باز مداخله گری نیروهای خارجی، به ویژه آمریکایی ها نتوانسته ثبات و آرامش را به کشور به ارمغان بیاورد.
تنها ایران است که با تجربه اسلام سیاسی توانسته که نظام سیاسی را تامین کند و امنیت و ثبات را برای کشور متجلی سازد. گروه‌های جهادی و تبلیغی در جهان اسلام از دیوبندی‌ها تا جماعت تبلیغ، اخوان ‌المسلمین و حتی القاعده هیچ یک نتوانستند تعادلی میان خواسته‌های خود و نیروهای داخلی و خارجی کشورهای اسلامی به دست آورند و اغلب با افراطی گری و استراتژی‌های خشونت‌‌آمیز، مسلمانان را دچار برچسب‌های تروریستی کرده‌اند، که امروزه گروه تکفیری داعش نمونه بارز این گروه های تروریستی می باشد.
جمهوری اسلامی ایران، شیوه‌های عدالت، شورا، بیعت، مصلحت، اجتهاد و... را در قالب مردم‌سالاری دینی و سبک جمهوری پیاده کرده است و اسلام سیاسی را با استفاده از نهادهای رهبری، تشخیص مصلحت، مجلس، شورای نگهبان و... فعلیت بخشیده است. اکنون ایران به لحاظ داشتن شبکه‌های اجتماعی مدنی، مذهبی و مقاومتی در قالب گروه‌های غیردولتی، بسیج، سپاه و شبکه‌های مساجد و سیستم‌های سیاست‌گذاری شرعی و عرفی، الگوی نمونه را ایجاد کرده است که در علم سیاست جهانی نیز قابل طرح و ارائه می‌باشد. به این ترتیب این ایران است که در منطقه آشوب زده خاورمیانه به شکل مستقل و بدون وابستگی به قدرتهای بزرگ، با ثبات و امنیت و حتی با قدرت دوران را سپری می کند.
دوم: درک جایگاه هویتی انقلاب اسلامی ایران
با گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، اکنون ایران به عنوان بازیگر هویتی مطرح در منطقه خاورمیانه، از شرق مدیترانه تا خلیج فارس نقش آفرینی می کند. ایران به عنوان بزرگترین دولت مبتنی بر نظام دینی، رهبری شیعیان جهان را بر عهده دارد که نفوذ آن در حزب الله لبنان، عراق، سوریه و فلسطین از نمونه های بارز قلمداد می شود. ایران از لحاظ اقتصادی از منابع غنی نفت و گاز برخوردار است و در همین حال پرجمعیت ترین کشور منطقه و دارای زیربنای صنعتی به حساب می آید.
علاوه بر این، پارامترهای قدرتی با سرنگونی رژیم بعث و طالبان در عراق و افغانستان نفوذ و حضور هویتی ایران، به طور چشمگیری قابل مشاهده است. باید به این نکته کلیدی دقت داشته باشیم که حضور و نفوذ سیاسی و نظامی آمریکا در این کشورها، دیر یا زود، پایان خواهد پذیرفت، اما این ایران است که همواره به  عنوان همسایه استراتژیک و دارای هویت مستقل، در این کشورها در منطقه باقی خواهد ماند.
در همین حال باید توجه داشته باشیم که انقلاب اسلامی ایران نیز ماهیت سیاست خارجی این کشور را دچار تغییر بنیادین ساخته و وجهه ایران را در میان مردم مسلمان منطقه و جهان اسلام ارتقاء داده است.  برای همین است که مقام معظم رهبری می فرمایند، موضعگیری صریح و شفاف در خصوص مسائل منطقه، شاکله کلی نظام اسلام و عقبه راهبردی نظام را در میان ملتها حفظ خواهد کرد.
جایگاه ایران در زمینه نقش آفرینی در حل مسائل جهان اسلام، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ارتقا یافته است، این نقش آفرینی باید در دولت یازدهم تقویت شود.  ایران در عین تلاش برای ارتقای جایگاه خود، می تواند موقعیت جهان اسلام را نیز تقویت کند و این امر از طریق نشان دادن چهره واقعی اسلام ناب محمدی (ص) امکان پذیر است که با تصویر ارائه شده توسط اسلام سلفی و طالبانی و داعش بسیار متفاوت است.
  ایران اسلامی با هویت مستقل ملی و اسلامی خود اکنون علیرغم شانتاژهای دشمنان، معتدلترین و فعالترین بازیگر در میان کشورهای اسلامی به طور اخص و کشورهای در حال توسعه به طور اعم شناخته می شود.
ایران اسلامی با پافشاری و حمایتی که در مقابل نظام ناعادلانه جهانی داشته و به واسطه پایمردی و مساعی جمیله که در حمایت از جنبشهای آزادیبخش از خود بروز داده است، توانسته که سرمایه اجتماعی مقبولی را برای خود در عرصه نظام بین الملل به ویژه در میان کشورهای جنوب و تعداد زیادی از کشورهای اسلامی فراهم آورد که از نمونه های بارز آن حمایت از فلسطین و جنبش حزب‌الله لبنان است.
  اما همین فعالیت ایران علیه نظم مستقر در سیاست بین الملل، باعث شد تا عمده کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده آمریکا راه را برای ایجاد تبلیغات منفی علیه ایران فراهم نمایند.
سوم: گفتمان مقاومت و مذاکره
همان طوری که مقام معظم رهبری اشاره کرده اند، بیان صریح مواضع جمهوری اسلامی ایران و مذاکره منافاتی ندارد، در سخنان آتی مجمع هم این نکته را باید آویزه گوش قرار داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این گفتمان‌ کم‌کم نشانه‌ها و مفاهیم خود را در یک دوره‌ی منازعه‌ی سخت گفتمانی و در رویارویی با گفتمان‌های رقیب، تثبیت کرد و به یک منظومه‌ی مشخص معنایی دست یافت.
در این دوره، این گفتمان کوشیده است تا زنجیره‌ی هم‌عرضی خود را در برابر فرهنگ و تمدن غربی و همه‌‌ی گفتمان‌های سکولار سامان دهد و به ‌ویژه به مبارزه با آمریکا و رژیم صهیونیستی به‌عنوان مهم‌ترین نمادهای کفر و استکبار اصرار ورزد.
حمایت قاطع از جنبش فلسطین و محو رژیم صهیونیستی و طرد نیروهای خارجی از منطقه، دو محور گفتمانی جدیدی است که پس از انقلاب، گفتمان جمهوری اسلامی ایران آن را به وجود آورد. تحول به‌وجودآمده در این گفتمان، بیش از هر چیزی دارای شاخصه‌های فرهنگی و دینی است که به این ترتیب می‌توان تحول فرهنگی و دینی در سیاست خارجی را مهم‌ترین ویژگی گفتمان ایرانی در منطقه‌ی خاورمیانه پس از انقلاب دانست.
گفتمان مقاومت یکی از گفتمان‌هایی بود که در عرصه‌ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، به رهبری حضرت امام (ره) به وجود آمد. ترجمان اصلی این گفتمان، هم در روند انقلاب اسلامی ایران و هم در طول هشت سال دفاع مقدس، مشهود بود؛ امری که به‌تدریج در منطقه‌ی خاورمیانه و سپس در همه‌ی جهان اسلام ترویج پیدا کرد که از نمونه‌های آن می‌توان به حزب‌الله لبنان و جنبش مقاومت در فلسطین اشاره کرد.
اندیشه‌‌ی مقاومت، یک اندیشه‌ی تهاجمی نیست. در این گفتمان، عمدتاً بحث و تأکید بر روی دفاع است. در این گفتمان، اگرچه ساختارهای نظام بین‌الملل ناعادلانه تلقی می‌شوند، اما اصراری بر سرنگونی آن وجود ندارد.
به این ترتیب، در کنار گفتمان مقاومت، مذاکره نیز پذیرفتنی است و اعمال خشونت تنها زمانی است که دشمنان دست به خشونت بزنند. در این صورت، باید توانایی و قدرت لازم برای مواجهه با آنان وجود داشته باشد. زبان دیپلماتیک نفی نمی‌گردد و راهکارهای دیپلماتیک برای پیشبرد اهداف مورد استفاده قرار می‌گیرد.
چهارم:  سیاست مداخله جویانه دولت ایالات متحده آمریکا
دولت آمریکا، پس از جنگ دوم جهانی، در بسیاری از رخدادهای بین المللی، خوی تجاوزکارانه و مداخله جویانه غیر مردمی خود را نشان داده است. یکی از آنها، استفاده ابزاری از شورای امنیت سازمان ملل متحد و حمایت کورکورانه از رژیم صهیونیستی اسرائیل می باشد.  بارها و بارها آمریکا نگذاشته که پرونده محکومیت این رژیم اشغالگر در شورای امنیت حتی مطرح شود.
ایران اسلامی با هویت مستقل ملی و اسلامی خود اکنون علیرغم شانتاژهای دشمنان، معتدلترین و فعالترین بازیگر در میان کشورهای اسلامی به طور اخص و کشورهای در حال توسع به طور اعم شناخته می شود.
نمونه اخیر آن نیز در نسل کشی و قتل عام غزه اتفاق افتاد که جلوی چشم میلیونها بیننده، این قتل عام فجیع شکل گرفت ولی هرگز آمریکا اجازه نداد که این جنایتها به طور رسمی در شورای امنیت حتی با صدور یک بیانیه محکوم شود.
در ایران خودمان نیز، ما رگه های اصلی این خوی مداخله جویانه آمریکا را از کودتای بیست و هشت مرداد سی و دو تاکنون شاهد هستیم. آمریکا هرگز حاضر نشده است ماهیت انقلاب اسلامی ایران و تغییر رژیم توسط مردم را بپذیرد. از کودتای نوژه تا پذیرش شاه به آمریکا، تا تحریک عراق به صدام، تا تحریمهای یکجانبه علیه ایران، همه و همه شاهد این مدعاست و این امری است که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خودشان با ریاست محترم جمهوری و هیات دولت تاکید داشته اند که باید در مقابل  این خوی مداخله جویانه آمریکا موضع گیری آشکاری داشت.
جمع بندی
قطعا سخنان ریاست جمهوری در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیازمند اجتناب از شعارزدگی، افراطی گری و حاشیه سازی است. زبان دیپلماتیک باید که محیط روابط بین الملل را مورد شناسایی قرار دهد و به سمت ایجاد جوی مثبت در نظام بین الملل حرکت کند و از هر گونه ادبیات غیر پروتکلی و عاری از عرف و نزاکت دیپلماتیک اجتناب نماید و در عین حال به سمت زبان دیپلماتیک پروتکلی و میانه رو و مدبرانه و خردمندانه حرکت نماید. در غیر این صورت، هر گونه زبان غیر دیپلماتیک، مبتنی بر شعارگرایی، تخیل گرایی، و غیر منطقی آسیبی جدی بر منزلت و جایگاه قدرت اجتماعی ایران وارد خواهد کرد.
در عین حال، سیاست های کلی نظام مبتنی بر آرمانهای انقلاب اسلامی و سیاست های کلی کشور ناشی از سند چشم انداز بیست ساله، اصول بنیادین سیاست خارجی ایران مانند حفظ استقلال و تمامیت ارضی، نفی نظام سلطه، حمایت از جهان اسلام و پشتیبانی از روند همگرایی در آن، مقابله با سیاستهای تبعیض آمیز رژیم صهیونیستی، پشتیبانی از آرمان فلسطین و حزب الله لبنان و تاکید بر ارتقای فنآوری صلح آمیز هسته ای، تشکیل دهنده عناصر اصلی دیپلماسی ایرانی است.
  رئیس جمهور محترم نباید فراموش کنند که نماینده رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران با همه عناصر هویتی و انقلابی آن هستند. اقدامات هویتی ایران در نظام بین الملل برای ما دستاوردهای زیادی در جهان اسلام و در جمع کشورهای جنوب داشته است بنابراین در عین رعایت نزاکت دیپلماتیک، نباید ماهیت مقاومت و هویت ساز جمهوری اسلامی نادیده گرفته شود.
همان طوری که مقام معظم رهبری اشاره کرده اند، بین زبان مقاومت و زبان مذاکره تناقضی وجود ندارد.  ما باید از تریبون سازمان ملل متحد برای طرح ایده‌های‌مان استفاده کنیم و دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران را در قبال تحولات نظام آشوب زده بین المللی تبیین کنیم.
ما باید با اقتدار از دستاوردهای اتمی ایران دفاع کنیم و با تکیه بر اقتصاد مقاومتی، تحریمها را کم اثر سازیم. باید بدانیم که آمریکا از سیاست مداخله جویانه خود دست نخواهد کشید. ولی این را هم باید به آنها تفهیم کنیم که ما هم در راستای حفظ عناصر هویتی کوتاه نخواهیم آمد و مقتدرانه و مدبرانه دستاوردهای خود را که هزینه های زیادی برای آن پرداخت کرده ایم، حفظ خواهیم نمود.