سناریوهای جاری در بحران سوریه
زمانی که بحران سوریه با تهدیدهای نظامی کشورهای غربی وارد مرحله تازهای شد، آمریکاییها شاید تصور آن را هم نمیکردند زمانی برسد که هجوم گسترده تروریستهای القاعده به این کشور، بازگشت «بشار اسد» و ماندن وی در قدرت را به آرزویی برای آنها تبدیل کند. این «آرزو» ابتدا از زبان رئیس سابق آژانس مرکزی آمریکا «سیا» بیان شد. مایکل هایدن در بیان احتمالات درباره سرنوشت سوریه اعلام کرد که بهترین احتمال برای این کشور باقی ماندن بشار اسد در قدرت است و دو سناریوی دیگر، که برای سوریه پیشبینی شده است، چنان وحشتناک است که نمیتوان تصور کرد برای مردم این کشور چه اتفاقی میافتد. وی که در هفتمین نشست سالانه تروریسم مرکز «جیمزتاون» با موضوع تروریسم سخن میگفت، سه گزینه احتمالی برای آینده سوریه را پیروزی اسد، تجزیه سوریه و ادامه درگیریهای موجود میان تندروهای سنی و شیعه در این کشور دانست و افزود در میان این سه سناریو، هیچ یک پیروزی مخالفان را شامل نمی شود.
تسلط اسد بر کشور
دولت سوریه و ارتش این کشور، طی قریب به سه سال، توانستهاند با گروههای مختلف مخالف، معارض و تکفیری بجنگند و اجازه ندادهاند آنها بر اوضاع کشور مسلط شوند. این مسئله درحالی است که به جز چند کشور روسیه، ایران و چین بقیه قدرتهای بزرگ و منطقهای، بهطور آشکار و نهان، از تروریستها حمایت کردهاند. از طرفی، مقامات کاخ سفید و کشورهای غربی بارها اذعان کردهاند که اسد بر اوضاع کشورش مسلط شده است. مناطق کلیدی این کشور شامل استانهای مهم دمشق، لاذقیه و طرطوس در دست ارتش است.
بسیاری از نقاط مهم حلب و حمص هم در کنترل دولت است. این موارد نشان میدهد اگر حمایتهای خارجی به مخالفین قطع شود، بدون شک، پیروز این میدان رئیسجمهور سوریه است؛ کما اینکه روند تحولات نیزبه خوبی مؤید این ادعاست.
از اینرو، دولت سوریه به علت تسلطش در برهه کنونی خواستار شرکت فعالانه در کنفرانس ژنو 2 بود و مخالفین از حضور همهجانبه در این کنفرانس سرباز میزدند.
غربیها نیز بهترین گزینه را این یافتند که از تسلط نسبی دولت اسد بر اوضاع حمایت کنند؛ زیرا هیچ گروه قدرتمندی در میان مخالفین وجود ندارد که هم بتواند منافع آنها را حفظ کند و هم یاری تسلط بر دیگر گروهها را به شکل کامل داشته باشد.
مسئله القاعده
همانطور که رئیس سابق سیا نیز بدان اشاره کرده است، تندروهای سنی، که آنها را به عنوان القاعده یا تکفیریها میشناسیم، به شکل نسبی بر دیگر گروههای مخالف غلبه کردهاند. عواملی مانند حمایت لجستیکی و مالی کشورهایی مانند عربستان، ترکیه و قطر و برخی از کشورهای غربی باعث شد که این تروریستها دست به جنایات متعددی بزنند و شماری از کشورها عربی مثل اردن، کویت و عربستان سعودی هم، که در درون خودشان نیروهای تندرو را از قبل آموزش داده بودند، با فراهم شدن این فضا به صورت مستقیم و غیرمستقیم از حضور آنها در سوریه حمایت کردند.
جبهه النصره یکی از تندروترین گروهکهای القاعده در سوریه محسوب میشود و از هیچ جنایتی در این کشور دریغ نکرده است، تا جایی که دولت این کشور و حزبالله را به حمله شیمیایی تهدید کرده است بنابراین، اگر این گروهها در سوریه قدرت را به دست بگیرند و به سلاحهای سنگینتر مجهز شوند پیشبینی آینده کار سادهای نخواهد بود.
گزینههای بینتیجه نظامی
ایالات متحده و متحدین غربی و منطقهایاش، از ابتدای بحران سوریه، همواره برکناری اسد را خواستار بودند؛ بهطوری که در کنفرانسهای به اصطلاح دوستان سوریه پیششرط هر مذاکرهای را برکناری وی دانستند. مخالفین دولت هم تا آنجا پیش رفتند که شورای ملی تشکیل دادند و نخستوزیر موقت تعیین و حتی وزرای پیشنهادی خود را نیز اعلام کرند که بعد از برکناری اسد و تا زمان رفراندوم قانون اساسی بر مسند قدرت بنشیند؛ اما تحولات در سوریه بر وفق مراد مخالفان پیش نرفت. نخستوزیران موقت به علت مخالفتها و ناامیدی از اوضاع یکی پس از دیگری استعفا کردند و پیروزی ارتش سوریه در میدان نبرد نیز مزید بر علت گشت. از طرفی ایالات متحده، که بر طبل جنگطلبی میکوبید، پس از آنکه با بحرانهای مالی روبهرو گشت و اطمینان خاطر نیافت که این حمله موفقیتآمیز باشد، بر برگزاری کنفرانس ژنو2 و راهحلهای سیاسی و دیپلماتیک برای حل بحران تأکید ورزید؛ ایالات متحده زمانی به این نتیجه رسید که جمهوری اسلامی ایران از ابتدای بحران بر این راهحل تأکید میورزید. این مسئله نشان میدهد که غربیها تحلیل درست و جامعی از اوضاع سوریه و منطقه خاورمیانه نداشتند و تنها درصدد ضربه زدن به محور مقاومت بودند.
حال آنکه اگر این موضع از ابتدای ناآرامیها اتخاذ میگشت، شاهد دهها هزار کشته و خسارتهای مالی و صدها هزار آواره نبودیم.
حمایتهای ایران و روسیه
جمهوری اسلامی ایران و روسیه از ابتدای ناآرامیها با دولت سوریه همنظر و خواستار خروج تروریستها از این کشور و مذاکره برای خاتمه دادن به این شرایط بودند. این دو با حمایتهای همهجانبهشان به اسد کمک کردند و مانع از آن شدند که خواست غربیها برای حمله به این کشور محقق گردد.
بهطور مثال، پس از جدی شدن بحث جنگ درخصوص استفاده از سلاح شیمیایی در «غوطه» دمشق، وزیرامور خارجه کشورمان به عراق سفر کرد و هدف از این سفر را آشکارا تلاش برای ممانعت از وقوع جنگ اعلام کرد. از طرفی، روسیه نیز اعلام کرد که در مقابل حملات نظامی ساکت نخواهد نشست و همین تلاشها باعث گردید حمله صورت نپذیرد. این حمایتها باعث قدرت گرفتن راهحل سیاسی و رنگ باختن راهحل نظامی گردید.
بهترین گزینه در شرایط کنونی حفظ نظام فعلی سوریه، تلاش برای خروج تروریستها از این کشور و آغاز مذاکرات برای اصلاح نظام است. آمریکا، به دلیل بالا رفتن هزینههای درگیری در مناطق مختلف جهان، بعد از ناکامیهای اخیر در سوریه، گامبهگام درحال عقبنشینی است و ماندن بشاراسد را در قدرت در شرایط کنونی بهترین گزینه میداند.
منبع : خبرگزاری ها