اعتماد اجتماعی ، پایه تعاملات اجتماعی
سرمایه اجتماعی به نسبت، مفهوم جدیدی است که وارد ادبیات علوم انسانی از جمله روانشناسی اجتماعی و علوم اقتصادی شده و توانسته است در مدت زمان کوتاهی جایگاه مناسبی در مباحث مختلف انسانی از جمله توسعه پیدا کرده و سهم بسزایی در تبیین مسائل توسعه کسب کند.
سرمایه اجتماعی که به عنوان یکی از مهمترین عناصر پویایی نظام اجتماعی و فرهنگی جوامع به حساب میآید مفهومی کلی است که از اجزای متفاوتی تشکیل شده است. ابعاد سرمایه اجتماعی عبارتند از: اعتماد اجتماعی، ارزشهای اجتماعی، امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، آگاهی و شناخت، انسجام اجتماعی و سرمایه فرهنگی.
به عقیده برخی صاحب نظران، اعتماد مهمترین بعد سرمایه اجتماعی است و ابعاد دیگر را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. اعتماد یکی از جنبههای مهم روابط انسانی است و زمینهساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه میباشد.
اعتماد اجتماعی در آموزههای دینی
ارتباطات، عنصری حیاتی و مایه قوام جامعه است. ارتباط ناب منوط به اعتماد متقابل است و اعتماد متقابل نیز به نوبه خود رابطهای نزدیک با صمیمیت دارد. برای ایجاد اعتماد، شخص باید هم به دیگری اعتماد کند و هم خودش دستکم در محدوده رابطه موردنظر قابل اعتماد باشد. بنابراین اعتماد، مسئله دوطرفه است که نمیتوان در یک جاده یکطرفه به آن رسید. هرکسی که اعتماد میخواهد لازم است چنان رفتار کند که دیگری به وی اعتماد کند. این همان معنای دیگر کلام معصوم(ع) است که میفرماید: «چنان رفتار کن که دوست داری دیگری با تو رفتار کند» (اصول کافی ج 3 صص 214-215)؛ یا اینکه: « آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگری هم نپسند»(نهجالبلاغه، نامه 31)؛ یا اینکه « «ارحم ترحم؛ رحم کن و مهربان باش تا دیگری با تو مهربان باشد.» (میزانالحکمه، ج۴، ص۳۸۲) از این دست گفتار و سیره عملی در آیات و روایات بسیار است.
خداوند در توصیف سیره عملی و اخلاقی پیامبر(ص) وی را به صفت «خلق عظیم»(قلم/4) میستاید و در جایی دیگر او را به «اذن خیر» (توبه/61) توصیف میکند که به معنای کسی است که بر گفته دیگری اعتماد میکند و برای هر چیزی به شک و تردید نمیافتد و به پرسوجو نمیپردازد، مگر آنکه مسئله، امر حساس اجتماعی باشد که تجسس و تفحص را در آن جایز میشمارد. بنابراین «اذن خیر» بودن به معنای اعتماد بر شنیدهها برای حفظ کرامت انسانی و اعتماد اجتماعی از امور ضروری و پسندیدهای است که در آیات قرآن بر آن تاکید شده و پیامبرش بر این سیره اخلاقی و هنجار اجتماعی ستوده و توصیف شده است؛ زیرا اعتماد دریک جامعه مانند شیرازهای است که افراد آن را به هم پیوند میدهد و از جدایی و پراکندگی آنها جلوگیری میکند.
از نظر قرآن ریشه بسیاری از انحرافات اجتماعی چون غیبت و تهمت و شایعه و تاثیرگذاری آنها ریشه در بیاعتمادی و بیاطمینانی دارد که خاستگاه آن مجموعهای از عوامل بینشی و نگرشی و رفتارهای اجتماعی است که این مسئله را ایجاد و تثبیت کرده و حتی به شکل ویروسی دامن زده و گسترش داده است. از این رو در بررسی انحرافات ومسائل اجتماعی، میبایست به مسئله اعتماد و بیاعتمادی به عنوان مقولهای حائز اهمیت توجه ویژهای مبذول داشت؛ زیرا ریشه بسیاری از مسائل و انحرافات دریک جامعه را میتوان در بیاعتمادی افراد به یکدیگر و یا در بیاعتمادی به برخی عملکردها دانست.
منصور حسینی