ایران در رسانههای جهان
سرویس سیاسی-
رسانههای بینالمللی و منطقهای روزانه اخبار و تحلیلهای مختلفی را درباره ایران منتشر میکنند. ترجمه گلچینی از این گزارشات و تحلیلها به معنای تایید محتوای آنها نبوده و صرفاً برای آشنایی مخاطبان با فضای رسانههای خارجی درباره کشورمان است.
اسلیت:
استراتژی آمریکا درباره پرونده هستهای ایران
نتیجه معکوس داشت
«فرد کاپلَن»، روزنامهنگار آمریکایی حوزه روابط بینالملل و سیاست خارجی در مجله آمریکایی «اسلیت» نوشت: ایالات متحده و ایران در جلسهای در وین برای احیای توافق هستهای در حال مذاکره هستند. اگر هیچ یک از طرفین از خواستههای فعلی خود کنار نروند، مذاکرات که پنج ماه است در وقفه بوده است احتمالاً به جایی نخواهد رسید، در این صورت شاهد تشدید تنشها یا وضعیتی بدتر از آن خواهیم بود.
توافقی که در سال 2015 توسط باراک اوباما و سران شش کشور دیگر از جمله ایران به دست آمد، ایرانیها را ملزم به محدودیت در برنامه هستهای خود کرد. در ازای آن، ایالات متحده باید تمام تحریمهای اقتصادی علیه ایران را لغو میکرد. تا پیش از این کارها به آرامی پیش میرفت و بازرسان بینالمللی نیز تأیید کرده بودند که ایران به این توافق پایبند بوده است تا اینکه در سال 2018، دونالد ترامپ از توافق خارج شد، تحریمها را مجدداًً اعمال کرد و همه امضاکنندگان دیگر را نیز تحت فشار قرار داد تا تحریمها را نیز اعمال کنند. ایران به مدت یک سال به این توافق پایبند بود. بند 36 و 37 برجام موسوم به مکانیسم ماشه بهگونهای نوشته شده بود که اگر ایران به تعهدات خود عمل نکند، آمریکا و کشورهای اروپایی بتوانند به سرعت تحریمها را دوباره اعمال کنند ولی این حق به شکل متقابل برای ایران در نظر گرفته نشد. اما در ادامه، همانطور که دیدیم، میتواند راه دیگری نیز داشته باشد.
در دو سال پس از آن، ایران غنیسازی اورانیوم را از سر گرفته است. ترامپ به امید اعمال فشار حداکثری این توافق را لغو کرده بود (که او اغلب آن را «بدترین توافق تاریخ» میخواند). تهران آنچه را که او و دستیارانش توافقی «بهتر» نامیدند را امضا کرد، اما در واقع استراتژی او نتیجه معکوس داشت.
با این حال، گیجکنندهتر از به هم ریختن اوضاع توسط ترامپ، این است که چرا جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا که در طول مبارزات انتخاباتی گفته بود توافق را بازمیگرداند، بلافاصله پس از ورود به قدرت در ژانویه گذشته، این کار را انجام نداد. او دقیقاًً میتوانست ترامپ را بهخاطر این آشفتگی مقصر بداند و پیشنهاد کند اگر ایرانیها سختافزار هستهای خود را به تدریج از بین ببرند، تحریمها را به تدریج لغو کند. در عوض، به دلایلی که هیچکس به وضوح توضیح نداده است، دو طرف بر سر اینکه چه کسی باید اولین قدم را بردارد، با هم اختلاف پیدا کردند. در ماه آوریل، اتحادیه اروپا وارد عمل شد و شش دور مذاکره با ایران در وین برگزار کرد. برای مدتی بهنظر میرسید که فرمولی برای بازگشت به مذاکرات در حضور ایالات متحده میتواند عمل کند اما این اتفاق نیفتاد.
این نشانه خوبی است که مذاکرات از سر گرفته میشود، اما چشمانداز پیش رو تاریک بهنظر میرسد. ایرانیها بر دو نکته پافشاری میکنند: اول اینکه پیش از اینکه تهران هر بخشی از برنامه هستهای خود را متوقف کند، آمریکا همه تحریمها را لغو کند. دوم اینکه ایالات متحده تضمین میکند که هیچ رئیسجمهور آیندهای از توافق خارج نخواهد شد. هر دو خواسته ماهیت آغازگرانه ندارد. هیچ رئیسجمهوری نمیتواند یا نباید همه تحریمها را لغو کند، مگر اینکه ایران دستکم برخی از سانتریفیوژهای غنیسازی اورانیوم خود را نابود کند. همچنین هیچ رئیسجمهوری نمیتواند صادقانه قول دهد که روسایجمهور آینده به این توافق پایبند باشند.
ممکن است راهی برای خروج وجود داشته باشد. اتحادیه اروپا میتواند بهعنوان یک میانجی واقعی عمل کند، همانطور که در آوریل تلاش کرد اما با تنظیم یک جدول زمانی که در آن هر دو طرف گامهای مرحلهای و همزمان را برمیدارد یعنی آمریکا چند تحریم را لغو میکند، ایران چند سانتریفیوژ را منهدم میکند، نتوانست اینکار را انجام دهد. اما در همین حال، چندین سیاستمدار آمریکایی، از جمله برخی از اعضای دولت بایدن، گفتهاند که بازگشت به شرایط توافق 2015 به اندازه کافی خوب نیست. آنها میگویند که زمان زیادی گذشته است (برخی از اقدامات توافق در سال 2025 منقضی میشود) و ایران نسبت به آن زمان پیشرفت بیشتری در زمینه هستهای داشته است.
آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه در ماه اکتبر گفت: «ما در حال نزدیکتر شدن به نقطهای هستیم که در آن بازگشت به پایبندی به توافق به خودی خود مزایایی را به همراه نخواهد داشت که در سال 2015 مشاهده شد. در اینجا میتوان به دو نکته اشاره کرد. اول اینکه، بلینکن و همکارانش باید آن را در ژانویه میدیدند. دوم اینکه دیدگاه او کوتهبینانه است.
بسیاری از سیاستمداران اکثر جمهوریخواهان و چند دموکرات میگویند که این پیشنهاد به اندازه کافی پیش نرفت. آنها میخواهند توافق جدیدی را ببینند که نه تنها تاریخ انقضای تعهدات هستهای ایران را به عقب میاندازد، بلکه تولید موشک و اقدامات ایران در منطقه خاورمیانه را نیز محدود یا متوقف میکند. اوباما و تیمش در جریان مذاکرات اولیه بهدنبال گسترش این توافق بودند، اما نهایتاً به دو دلیل مخالفت کردند: اول اینکه ایران با آن محدودیتهای دیگر موافقت نمیکند و دوم اینکه مهمترین وظیفه جلوگیری از ساخت سلاح هستهای توسط ایران بود. و این معامله با سرزدهترین رویههای راستیآزمایی که تا به حال در یک معامله کنترل تسلیحات مذاکره شده است، پایان یافت. گزینههای واقعبینانه این بود که در جهانی زندگی کنیم که در آن ایران موشک میسازد و در منطقه خاورمیانه فعالیت دارد.