ایران از آمریکا تضمین خواست مدعیان اصلاحات برآشفته شدند
سرویس سیاسی-
در ادامه این یادداشت میخوانیم: «رویکرد تهاجمی «مردان دولت جدید» درباره برجام و مواضع منتقدانه آنها درباره شش دور مذاکرات وین بهطور محسوسی به سمتوسوی دستیابی به «توافق» تغییر یافته است. این تغییر قبل از هر چیز ناشی از درک واقعیتهای محسوس پس از بهدستگرفتن زمام امور، برخاسته از «نیاز فوری» کشور به برونرفت از شرایط کنونی و احتمالا آگاهی از دیدگاههای طرفهای دیگر و پس از رایزنیهای اولیه با کشورهای ۱+۴ است.»
مدعیان اصلاحات اصرار دارند هر عملی را متناسب با فهم و درک خود تفسیر کنند. رویکرد انتقادی دولتمردان جدید نسبت به برجامی بود که در زمان دولت مورد حمایت اصلاحطلبان یعنی دولت تدبیر و امید منعقد شد که نتیجه آن بنا بر اقرار صریح دولتمردان قبل «دستاورد تقریبا هیچ» برای ایران بود. ضمن آنکه باید متذکر شد که سیدابراهیم رئیسی از همان زمان انتخابات هم بر این نکته تاکید داشت که اگر در انتخابات پیروز شود مذاکره را در فضایی منطقی که منافع ملت ایران در آن قابل دستیابی باشد ادامه خواهد داد اما اولا همه اقتصاد مملکت را به برجام گره نمیزند و ثانیا به سرعت راهکارهای خنثی سازی تحریم را نیز پیگیری خواهد کرد.
اما تاسف برانگیزترین بخش این نوشتار آنجاست که نویسنده آورده: «باقریکنی در مقالهای که در روزنامه فایننشالتایمز منتشر کرد، دو هدف راهبردی ایران را در مذاکرات پیشرو، «حذف کامل، تضمینشده و قابلراستیآزمایی تحریمها و تسهیل حقوق ملت ایران برای بهرهمندی از دانش هستهای» ذکر و پیشنهاد کرده است: «برای حصول اطمینان از اینکه هر توافقی در آینده بسیار مستحکم است، غرب باید برای هرگونه عدم پایبندی به تعهداتش بهای آن را بپردازد» که از نظر او لازمه تحقق این اهداف، گفتوگوی عادلانه و دقیق براساس اصول «ضمانت» و «راستیآزمایی» است. چنین چیزی باید غرامت برای نقض توافق را در اولویت قرار دهد که شامل رفع تمامی تحریمهای پسابرجامی میشود». تحلیل محتوای دیگر عبارات به کار گرفتهشده مقاله در عین برخورداری از برخی رویکردهای مثبت و هدفگذاری روشن، متأسفانه در بسیاری از موارد، انعکاسی از مذاکرات بینتیجه[!!] در زمان دولت نهم و ترکیب ناموزونی از واقعیات حاکم بر پرونده هستهای و ایدهآلهای ذهنی نویسنده با رنگ و لعاب «مطالبهگرانه» است. این رویکرد تصویر هدف روشن برای مذاکرات را مخدوش، طرف مذاکره را سردرگم[!!]، مذاکرات را طولانی و دستیابی به توافق را با موانع غیرقابل رفع مواجه میکند.»
چنانکه خواندید مدعیان اصلاحات اکنون و در این برهه به یک بازوی رسانهای برای غربیها تبدیل شدهاند که به صراحت میگویند اینکه ایران از طرف غربی که تاکنون چندبار زیر تعهداتش زده تضمین بخواهد باعث سردرگم شدن طرف مذاکرهکننده خواهد شد!
به راستی این جماعت به جای نگرانی برای منافع ملت ایران چرا اینقدر نگران طرف مذاکرهکننده با هیئت ایرانی هستند؟!
سؤال دیگر این است که چرا مدعیان اصلاحات میخواهند تنها برجام امضا شود و اینکه غرب به تعهداتش پایبند بماند یا نه برای آنها اصلا موضوعیت ندارد؟!
عصبانیت مدعیان اصلاحات از دستاورد دولت در «قرارداد گازی»
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطالبی با عنوان «واقعيتهاي قرارداد سوآپ» در واکنش به انعقاد قرارداد گازی بسیار مهم دولت رئیسی نوشت:« ايران ميتواند به جاي آنكه بابت سوآپ گاز تركمنستان مبلغي بگيرد، بخشي از 1.5 تا 2 ميليارد مترمكعب گاز انتقالي سالانه را به عنوان حق سوآپ بردارد و در استانهاي شمالي كشور كه دوباره ممكن است با كمبود گاز مواجه شوند مصرف كند.. سهم ايران از سوآپ گاز نامشخص است اما مروري بر ارقام نشان ميدهد رقم بزرگي نيست...توليد روزانه گاز ايران حدود 800 ميليون متر مكعب است اما كل ترانزيت گاز تركمنستان از مسير ايران، روزانه 5 ميليون متر مكعب است يعني كمي بيش از نيم درصد از كل توليد گاز ايران! حق سوآپ ايران از اين نيم درصد، آنقدر ناچيز است كه بعيد است نقش چنداني در تامين گاز پنج استان شمالي كشور هم داشته باشد...در چنين شرايطي تبليغاتي شبيه اينكه اين قرارداد، جايگاه ايران را در بازار جهاني انرژي ارتقا ميدهد شبيه شوخي است! مهمترين فايده اين قرارداد، بزرگنمايي آن در شرايط سكون فعلي است كه نشان دهد گويي كار مهمي انجام شده اما واقعيت همان است كه آمار و ارقام نشان ميدهد!»
فارغ از این نکته این روزنامه در همین شماره و در گزارش تیتر یک خود،با این مضمون که «به موجب قرارداد سوآپ، ايران گاز مصرفي استانهاي خراسان رضوي، شمالي و جنوبي گلستان و سمنان را به عنوان حق انتقال برداشت خواهد كرد» به نوعی تمجید کرده است، اما تلاش برای کاستن از اهمیت این قرارداد بسیار مهم از سوی طیف مدعی اصلاحطلبی قابل تامل است.
در سفر رئیسی به عشقآباد دستاوردهای اقتصادی مهمی ازجمله درباره رفع مناقشه انتقال گاز از ترکمنستان گاز به ایران حاصل شد که در نوع خود بیانگر بیتاثیری نظام تحریمها در مناسبات منطقهای ایران است. این در حالی است که در دوره دولت پیشین حلوفصل همه مشکلات اعم از داخلی و خارجی به حصول مذاکرات هستهای و برجام گره خورده بود. همچنانکه با رویکارآمدن دولت یازدهم و دوازدهم چالشهای اقتصادی میان تهران و همسایگان در سایه برخی کمتدبیریها و عدم توجه بهموقع و کافی به مسائل همسایگان، تعمیق یافت. دولت که در این دوره بخش عمده توان خود را متمرکز بر توافق هستهای و برجام کرده بود و همین امر نیز باعث غفلت نسبی از همسایگان، ازجمله ترکمنستان شد.
پتانسیل ایران برای تبدیل شدن به یک هاب گازی
«روابط حسنه گازی با جمهوریآذربایجان و ترکمنستان، پتانسیل ایران برای حرکت بهسوی تبدیلشدن به یکهاب گازی را تقویت میکند.»
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز برخلاف روزنامه اعتماد در گزارشی با تیتر «چراغ اول دیپلماسی گازی رئیسی» ضمن انتشار تحلیل فوق نوشت: «قرارداد سوآپ گازی ترکمنستان به جمهوریآذربایجان از طریق ایران، نخستین دستاورد بزرگ دیپلماتیک دولت ابراهیم رئیسی در حوزه انرژی نام گرفت. مطابق این قرارداد ایران در مرز ترکمنستان روزانه ۵ تا ۶ میلیون مترمکعب گاز صادراتی از این کشور را تحویل گرفته و مابهازای آن را در مرز به جمهوریآذربایجان تحویل خواهد داد.»
در این گزارش همچنین آمده است: «فارغ از مزایای اقتصادی و انرژی، این قرارداد سد اختلافات گازی ایران و ترکمنستان را از بین برد که این امر میتواند زمینهساز بهبود روابط و واردات مستقیم گاز از ترکمنستان شود. امری که رئیسجمهور نیز به آن پرداخت و با اشاره به دیدار و گفتوگو با رئیسجمهوری ترکمنستان اظهار کرد: «بخش محوری در این دیدار توسعه روابط اقتصادی و رفع مشکل ترانزیت و گاز بود که این موضوع حلوفصل و قرار شد مسئله ترانزیت بهگونهای باشد که ارتباط با کشورهای مختلف تسهیل شود.»
دنیای اقتصاد نوشت: «چنین قراردادی میتواند به ایران برای بازیکردن نقشهاب گازی منطقه کمک کند، چراکه ترکیه در راستای آرزوی دسترسی و افزایش تجارت با آسیایمیانه، علاقه زیادی به واردات گاز از ترکمنستان دارد و دیپلماسی فعالانه ایران میتواند باعث قرارداد سوآپ گازی مشابهی با ترکیه شود.»
فریب خوردن از بازی صهیونیستها
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت: «حضور هیئت پر شمار ایرانی در وین، قبول پیشنهاد ایرانیها برای تغییر مکان پیشین مذاکرات به هتل کوبورگ، تعامل مسالمت جویانه «جوزف بورل» رئیساتحادیه اروپا با اعزام «رافائل گروسی» معاون خود در مدیرکلی آژانس بینالمللی انرژی هستهای به تهران و نیز واسطهگریهایش میان طرفهای ایرانی، آمریکایی- اروپایی در وین پیش از شروع دور نخست گفتگوها و مهمتر، پرهیز شورای حکام آژانس از دادن قطعنامه علیه ایران در آخرین نشست خود، نشان از آمادگیهایی دارد که برخلاف گمانه زنیهای مخالف، به توافق نهایی نزدیک است.»
این نوشتار افزوده است: «حسگرهای اسرائیلیها نیز از همین رو فعال شده و از خطر توافق با تهران سخن میگویند. سفر «یائیر لاپید» وزیر امور خارجه اسرائیل به لندن و پاریس و ابراز نگرانی شدید دیگر مقامهای اسرائیلی از توافقهای احتمالی در وین، نشان دیگری از اراده شکل گرفتهای است که میخواهد به مذاکراتی با نتایج موفق دست یابد. زمان حصول این توافق و شکل آن هنوز در پرده ابهام است اما غیر قابل پیشبینی نیست. بنابراین، میتوان برخی ابراز بدبینیها از سرنوشت مذاکرات جاری را حاصل عملیات روانی مخالفانی دانست که سایه سنگینی بر رسانهها و حتی نظرات کارشناسان این امر دارند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «مسئله این است که همه طرفهای حاضر در هتل کوبورگ وین، بر ضرورت مذاکره با نتایج و تراز قابل قبول، توافق دارند؛ اگرچه در ابتدا مطالبات حداکثری خود را به میان میکشند.»
در این باره لازم به ذکر است که اصلاحطلبان همواره فریب عملیات رسانهای رژیم صهیونیستی خوردهاند. رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته نیز در ظاهر خود را ناراحت از توافق هستهای نشان داد اما در ادامه مشخص شد که توافق برجام که صنعت هستهای ایران را تعطیل میکرد آن هم با دستاورد تقریبا هیچ برای ایران همان چیزی است که صهیونیستها میخواهند.