آمایش سرزمین حلقه مفقودشده صنعت در ایران
برای آغاز سخنگریزی میزنم به مثل زیبای زبان شیرین پارسی که مردمانمان از قدیمالایام تا به حال نقل کردهاند «هرسخن جایی و هر نقطه مقامی دارد» از این سخن میشود به سوی صنعت نیزگریزی زد. آمایش سرزمین به زبان خیلی ساده و شیوا و در تعریفی مختصر ومفید یعنی شناخت استعدادهای خدادادی و پتانسیلهای موجود وبالقوه در هر منطقه.
ایران اسلامی عزیز ما کشوری وسیع با اقلیمهای متنوع و مختلف میباشد که شناسایی هر کدام از این مشخصهها و آشنایی کامل با آنها زمینه رشد و ترقی وپیشرفت را فراهم و در عین حال عدم شناسایی دقیق و درست وبه تبع سوء مدیریت این منابع و مواهب خدادادی وستیز با طبیعت آثار جبرانناپذیری را در حال وآینده در بر خواهد داشت. همانگونه که مستحضرهستید قدم گذاشتن در جاده صنعت و صنعتی شدن همانند سایر فعالیتها، اسباب ووسایل و مقدمات وتمهیدات خاص خود را میطلبد.اهمیت اینکه کشور ما همانند سایر کشورها در این زمینه باید فعالیت کرده و حرفی برای گفتن در جهان امروز داشته باشدامری واضح بوده و همگان بر ضرورت آن صحه میگذارند.
از دیر باز صنعت را بر اساس ویژگیهای خاص در دستههای مختلف از جمله صنایع سبک، سنگین، صنایع مادر، صنایع کوچک، صنایع بزرگ و صنایع بالادستی و پایین دستی و... دستهبندی میکنند. در کشور ما با توجه به شرایط از بین بخشهای اشتغالزای کشاورزی، خدمات و صنعت، بخش صنعت است که میتواند موتور محرکه تولید باشد البته با سرمایهگذاری دقیق، علمی و هدفمند که باید قطعا بر اساس مطالعه آمایش سرزمینی انجام شده باشد و درنتیجه تولید ناب، منبع اشتغال پایدار که نیاز کنونی کشور است را فراهم نماید. از ارکان اساسی فعالیتهای صنعتی بحث نیروی کار انسانی میباشد و مراجعه به مباحث آمارهای جامعه انسانی که یکی از مولفههای مطالعه آمایش سرزمینی محسوب میگردد میتواند با مطالعه دقیق و کارشناسی از وارد آمدن هزینه اضافی درخصوص تامین نیروی انسانی و ایجاد مشکلات معتنابه و در سطح وسیعتر به عنوان نمونه هدررفت انرژی و مهاجرت نیروی کار و ایجاد خرده فرهنگهای مختلف و تغییر سبک زندگی وآسیب به بافتهای فرهنگی جلوگیری نماید. توجه به تراکم جمعیتی در بحث احداث، راهاندازی و طرح توسعه واحد صنعتی، در کنار سایر عوامل موثر بر امر تولید، نقس بسزایی دارد. یکی از راههای دستیابی به تولید ناب کاهش هر چه بیشتر وبهتر هزینههای خط تولید و به تبع افزایش ضریب ارزش افزوده به منظور بقا ورشد در بازار رقابتی میباشد.
وجود نیروی انسانی ماهر و متخصص مستلزم ایجاد واحدهای دانشگاهی بر اساس آمایش سرزمینی و وجود رشتههای تحصیلی مرتبط با نیاز منطقه و فرصتهای سرمایهگذاری حاصل از برنامهریزی بر اساس آمایش سرزمین میباشد قرار بگیرد. بنا ندارم در این خصوص به بحث نخنما شده ارتباط صنعت و دانشگاه ورود کنم هرچند که ناگفته نماند طی سالیان اخیر شرکتهای دانشبنیان هرچند کم و کوچک قدمهای خوبی را در این راه برداشتهاند. تجربه سالیان فعالیت در این عرصه به من آموخته که فارغالتحصیلان جوان بعد از دوران فراغت از تحصیل و جذب در محیط کار دورهای را به فراخور استعداد و امکانات محیط کار به کارآموزی و اندوختن تجربه در حین کار میپردازند تا همانند فولاد آبدیده به یک متخصص خوب وقابل اتکا برای واحدهای صنعتی تبدیل شوند. بحث تهیه مواد اولیه کافی و مناسب وبه موقع، بحث نیروی کارتوانمند، ارزان وقابل دسترس و به دنبال آن تولیدی ارزان با کاهش هزینههای تولید میتواند رمز بقا و ادامه فعالیت و تداوم رقابت در بازار را فراهم نمایدکه همه این شرایط وامکانات بصورت مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر بحث آمایش سرزمینی قرار میگیرد.
آمایش سرزمین به زبان ساده یعنی هر صنعتی را درجای خاص خودش مستقر کنیم در مرحله اول شرایط محیطی و طبیعی و نیازها و توانمندیهای جامعه درخصوص آن فعالیت را سنجیده و سپس کلنگ احداث را بر زمین بکوبیم. صنایع را براساس نتایج حاصل از آمایش سرزمین مستقر کنیم نه بر اساس فشارهای سیاسی و سفارشهای این وآن. وضعیت کنونی صنعت ایران نتیجه عدم مطالعه و مد نظر قرار ندادن واقعیتهاو شرایط جغرافیایی و آب و هوایی وزیست محیطی و استعدادها و پتانسیلهای بالقوه وبالفعل وآیندهنگری بلندمدت درخصوص استقرار آنها میباشد که مسیر تولید را با دستانداز وهزینههای جانبی زیادی روبهرو کرده،که بصورت مستقیم یا
غیر مستقیم بر قیمت تمامشده محصول تاثیر گذاشته و به مرور تولید گران، آن را از چرخه رقابتپذیری
در بازار عرضه وتقاضا خارج میکند. آنگاه ما مواجه میشویم با واحدهای صنعتی غیرفعال یا در حال ورشکستگی که به خاطر حفظ تولید دائم به دنبال دریافت تسهیلات سرمایه در گردش از بانکها یرای چرخاندن چرخ صنعتشان میباشند. قصد ندارم آنچه از قبل بوده و انجام شده را نبش قبر نمایم اما به عنوان یک کارشناس این حوزه عاجزانه تاکید دارم از این به بعد به منظور
هرگونه سرمایهگذاری و استقرار صنایع در محلهای مختلف دقت نظر به عمل آید و صرف تمایل یک سرمایهگذار و یا تمایلات سیاسی و منطقهای بدون در نظر گرفتن وجود یا عدم وجود زیر ساختهای مورد نیاز فعلی و نیازهای مرتبط با توسعه واحد و در نظر گرفتن شرایط حال حاضر و آیندهنگری بلندمدت، جانماییهای غیر کارشناسی در مکان یابی و استقرار شهرکهاو واحدهای صنعتی بدون ملاحظات جمعیتی و مسایل ومشکلات زیستمحیطی ودر یک کلام عدم توجه به آمایش سرزمینی، انجام نپذیرد که ادامه روند موجود میتواند آینده را ناپسندتر نماید.
خلاصه مطلب «هر سخن جایی و هر نقطه مقامی دارد» توجه به راهکارهای علمی و ارزیابیهای دقیق شرایط و بررسی همهجانبه طرح آمایش سرزمینی درخصوص استقرار صنایع میتواند ما را به سوی تولیدی ناب، مولد، اشتغالزا و دارای کمترین آسیب زیست محیطی، ارزان و رقابتپذیر در بازار رهنمون گردد.
محمود آقادوستی