قلابگیری برای نفر پشت در(یادداشت روز)
1- دور جدید مذاکرات کمیسیون مشترک برجام، بعدازظهر امروز در هتل کوبورگ وین برگزار میشود. تیم همراه آقای علی باقری، پس از آقایان روحانی، لاریجانی، جلیلی و ظریف، پنجمین هیئت ایرانی است که ظرف 18 سال گذشته درباره بهانهجویی هستهای غرب مذاکره میکند. این مذاکرات اول بار در تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۸۲ به بیانیه سعدآباد، و سپس در اسفند ۱۳۸۲ و آبان ۱۳۸۳ به توافقات بروکسل و پاریس منتهی شد. اما طرف غربی پس از دو سال اعتمادسازی داوطلبانه ایران که قرار بود شش ماهه باشد، مدعی شد بهترین تضمین، دائمی کردن تعلیق
برنامه هستهای ایران است! پس از آن هم در چهارده سال گذشته دهها دور مذاکره در ژنو، بغداد، استانبول، مسکو، آلماتی، و مجدداً در ژنو و لوزان و وین انجام شد تا به برجام و سرنوشت عبرتآموز آن انجامید. شش دور مذاکره از فروردین تا خرداد امسال نیز موجب نشد آمریکا دست از عهدشکنی بردارد. ایران در واکنش به روند اجرای یکطرفه و خسارتبار برجام - در حالی که به مدت پنج سال توقف و تعلیق
95 درصد برنامه هستهای خود را پذیرفته بود - از سال گذشته تصمیم گرفت، ورق معادلات را برگرداند.
2- دست ایران در مذاکرات، به مراتب پُرتر از شش ماه قبل یا
یک سال گذشته است. از دیپلماسی فعال اقتصادی و صادرات نفتی و غیرنفتی بگیرید، تا موفقیت در مهار شیوع کرونا (با وجود تحریمهای ظالمانه)، و افزایش توانمندیهای هستهای. نیاز نیست جای دوری برویم. به این چند سند که نمونهای از صدها ارزیابی منتشره در محافل آمریکایی است، عنایت کنید:
- نشریه فارنافرز: تحریمهای آمریکا علیه ایران، از سر درماندگی است. آمریکا بیش از اندازه به ابزار تکبعدی تحریم تکیه کرده؛ چنانکه در دوره اوباما، سالانه ۵۰۰ نهاد را به بهانههای مختلف تحریم کرد و در دور ترامپ دو برابر شد. بایدن هم، تحریمهای جدیدی را اعمال کرد؛ اما شواهد نشان میدهد تحریم، موثر نبوده است.
- مجله نیوزویک: گزارش دولت بایدن درباره تحریمها، اعتراف به شکست این سیاست است. با این وجود، دولت آمریکا مثل یک کودک وابسته به آبنبات، با تحریم خو گرفته و با وجود شکست، حاضر به کنار گذاشتن آن نیست.... ایران پس از دو سال تحمل بدعهدی اعلام کرد از تعهدات داوطلبانه فاصله میگیرد که نتیجه آن، گسترش غنیسازی است.
- اندیشکده کوئینسی: افراط در تحریم، آمریکا را ضعیف، و ایران را قوی کرد. تحریم نادرست، نتوانست مانع از گسترش برنامه هستهای شود، بلکه موجب تهاجمیتر شدن رفتار ایران در حملات نیابتی به نیروهای آمریکا و برخی نفتکشها و تأسیسات نفتی شد. انتظار
کاخ سفید برعکس از آب درآمده؛ ایران در حال تنوع بخشیدن به اقتصاد خود و خروج از وابستگی به نفت است.
- بنیاد کارنگی: چند دهه تحریم آمریکا برای مهار ایران شکست خورده و نفوذ ایران در خاورمیانه افزایش یافته است.
3- مذاکرات وین در حالی برگزار میشود که آمریکا به اعتبار خیانت خود، پشت در مانده است. دوست و دشمن، هم تحقیر خود خواسته آمریکا را میبینند و هم میدانند که چرا هیئت آمریکایی، روند مذاکرات را از پشت در دنبال کند. اگر آمریکا به لحاظ حقوقی و سیاسی در موضع ضعف و محکومیت نبود، آیا امکان داشت بپذیرد که بیرونِ کمیسیون مشترک جایابی شود؟ از طرف دیگر، اگر دولت بایدن به توافق پایبندی و باور داشت، نباید پس از یازده ماه، همچنان از انجام تعهداتش طفره برود و خواستار مذاکره درباره توافقی شود که بهعنوان ضمیمه قطعنامه 2231، به تایید دولت وقت آمریکا و شورای امنیت رسیده است. دولت آمریکا به احیای برجام برای «مهار برنامه پیشرفت ایران» نیاز دارد، اما ضمنا میخواهد همین «نیاز راهبردی» را بهعنوان «امتیاز» به ایران بفروشد! روشن است که طرف ایرانی در این 18 سال هرچه تنازل برای توافق بوده انجام داده، و دیگر حاضر نیست بر سر حداقل حقوق خود مجدداً چانهزنی و تنازل کند. بنابراین باید دید آمریکا در آرزوی کلاهبرداری مجدد، روی چه کسانی حساب میکند؟ در خارج روی تروئیکای دغلباز اروپایی و ادعای توافق موقت، و در داخل ایران، روی پادوهای سیاسی - رسانهای که مأموریتشان تحریف واقعیات از یک طرف، و تحریک برای ایجاد ناآرامی است؛ آن هم به بهانه مشکلاتی که در دوره مدیریت همین طیف مورد بیاعتنایی قرار گرفت و تلنبار شد.
4- مأموریت عناصر غربگرا سبکنمایی کفه سنگین ایران و پُرنمایی کفه خالی آمریکاست. آنها مأمورند به تعبیر شهید سلیمانی(ره) برای دشمن کوچه باز کنند. این جماعت در وضعیت تهیدستی آمریکا و به جای طلبکاری از دشمن ادعا میکنند: «تیم مذاکرهکننده برنامه ندارد، کاربلد نیست، و بهجای منافع ملی، روی حقوق ایران تأکید میکند»! میگویند چرا بر «تولید اهرم قدرت و فشار قبل از مذاکرات» اصرار داشتید و چرا مثل برّهای آماده ذبح، مذاکره نمیکنید. باورش سخت است، اما پریروز یکی از روزنامههای زنجیرهای، با ادبیات BBC و VOA نوشت «ایران نباید با افزایش توانایی هستهای، اهرم فشار تولید میکرد؛ این موجب بدبینی طرف غربی میشود». سال گذشته هم ارگان حزب «اتحاد ملت» با اشاره به تصویر مذاکره تحقیرآمیز ترامپ با رئیس دولت صربستان نوشته بود؛ «از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکرهکننده میپسندد، این تصویر است: همچون برّهای در مذبح و بردهای در مسلخ. آيا اقداماتي از این جنس را بايد مايه شرمساري دانست؟ فرض كنيم سياستمدار صرب همچون متهمي در اتاق بازجويي و حتي يك برده نشسته؛ اگر منافع، چنین اقتضایی كند، بايد آن را تمسخر كرد، يا عقلانيت سياسي خواند؟».
5- اگر دست غرب با وجود بدعهدی در برجام خالی است، و ایران با وجود خیانت طرف توافق، در جایگاه اقتدار منطقهای ایستاده، بنابراین اهرمی برای غرب نمیماند، مگر امید بستن به ایجاد ناآرامی در ایران. این آخرین خیانتی بود که مقصران وضعیت اقتصادی موجود میتوانستند در خدمت آمریکا انجام دهند و دریغ نکردند. طراحی اغتشاش، برای اثبات این دیکته غرب است که «ناچارید برای همه مشکلات ریز و درشت، مذاکره کنید و امتیاز بدهید». اما تناقضی لاینحل در این گزاره وجود دارد: اینکه مذاکره و حتی توافق انجام شد، ولی برای طرف مقابل، هیچ حرمت و اعتباری نداشت. در واقع این ادعا که «مذاکره، کلید توقف دشمنی آمریکا و حل مشکلات است»، نسخهای تاریخ مصرف گذشته است، ضمن اینکه بسیاری از مشکلات، حاصل بیکفایتی مدیریت غربگراست. هرچه امثال شهیدان سلیمانی، فخریزاده و شهریاری، بنبستگشا بودند، نتیجه رویکرد عناصر غربگرا، افزایش چالشها و محدودیتها بوده است.
6- طیف غربگرا حاضر است تا کجا در نقشه جنگ ترکیبی دشمن نقشآفرینی کند؟ کرونا یک شاهد مثال مهم است که آنها چگونه بهجای اعتراض به آمریکا، به نظام حمله کردند. به یاد بیاوریم که اکبر گنجی (از افراطیون فراری مدعی اصلاحطلبی) اسفند 98، درباره مأموریت شوم این طیف نوشت: «ما كارمندان دولتهای راست افراطي، از طريق كروناهراسي، ايران و ايرانيان را نابود خواهيم كرد. ما كارمند رسمي بخش پروپاگانداي دولت ترامپ، بوريس جانسون، نتانياهو و سعودي هستيم. وظيفه ما وحشتافكني در ايران است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعي، مردم را به خشونت جمعي بكشانيم. ما بهگونهاي عمل ميكنيم كه گويي كرونا فقط در ايران وجود دارد. گمان باطل نكنيد كه ما مخالف سياسي، مدافع حقوق بشر و... هستيم؛ نه، ما فقط كارمند پروپاگانداي راست افراطي هستيم. ما تشنه مرگ و خون مردم ايرانيم. كاري را كه شديدترين تحريمهای تاريخ نتوانست با ايران انجام دهد، ما موظفيم با كروناهراسي انجام دهيم».
7- امروز به توفیق الهی و با وجود خباثت جبهه تحریم و تحریف، نقشه کرونایی کشور از وضعیت بحرانی (قرمز) خارج شده، بیآنکه دولت به روال مدیریت سابق، معطل غرب بماند و دست رد ببیند. ظرف دو ماه و نیم، بیش از 85 میلیون دُز واکسن وارد کشور و تزریق شد و حال آنکه در هفت ماه قبل از آن در دولت سابق، فقط 14 میلیون دُز وارد و تزریق شده بود. این تفاوت مدیریت مسئولیت شناس، با مدیریت منفعلی است که همه مسئولیتها را به برجام و FATF حوالت میداد و یک پاسخ تکگزینهای و عقیم به همه چالشها داشت! حالا این بحث مهم مطرح است که اگر دولت و مجلس و دستگاه قضاییِ باورمند به مبانی انقلاب اسلامی، بتوانند بر ظرفیتهای بزرگ ملت ایران و دیپلماسی فراگیر با همه جهان تکیه کنند و برای مشکلات دیگر هم چارهجویی کنند، دو گزاره راهبردی اثبات خواهد شد: یکی اینکه به شرط خواستن، و بدون وقتکشی و معطلی در فرآیند اعتماد یکطرفه به غرب، میتوان بر مشکلات چیره شد. دوم اینکه تلقی یا تلقین طایفه غربگرا
مبنی بر اینکه بدون اراده امپراتوری غرب نمیتوان قدم از قدم برداشت، دروغ و باطل بوده است.
8- مطابق آنچه گفته شد، هیچ عجیب نیست که شاهد دست و پا زدن جریان معارض برای مسئلهآفرینی و تردیدافکنی در مسیر جدید هستیم. غرب و پادوهای آنها میدانند که اگر الفت و همت پدید آمده میان سه قوه، شش ماه تا یک سال مجال پیدا کند، میتواند افقهای روشنی از موفقیت در چیرگی بر مشکلات ترسیم کند، چنانکه در کمتر از سه ماه در موضوع کرونا موفق شد قربانیان 700 -800 نفری را پس از
9 ماه روند صعودی، به 80 نفر برساند. حالا تصور کنید دولت و مجلس و دستگاه قضایی و سایر نهادها درگیر حواشی نشوند و تمرکز آنها - مثلا با برخی اغتشاشآفرینیها یا اختلافات سیاسی - به هم نخورد. در این صورت طبیعی است که موانع تولید و صادرات برطرف گردد، چتر دیپلماسی اقتصادی گشوده شود، صادرات نفتی و غیرنفتی رونق یابد و ایران تدریجا وارد فاز گسترش سرمایهگذاری (داخلی و خارجی) برای به فعلیت رساندن ظرفیتها شود. در این صورت، یک سال دیگر هیچ پشمی به کلاه آمریکا نمیماند.
9- رهبر انقلاب 10 مرداد 99 به درستی فرمودند: «من به شما بگویم که اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد؛ زیرا که عرصه، عرصه جنگ ارادههاست؛ وقتی جریان تحریف شکست خورد و اراده ملّت ایران همچنان قوی و مستحکم باقی ماند، قطعاً بر اراده دشمن فائق میآید و پیروز خواهد شد». کوتاهی در مبارزه هوشمندانه و قاطع با شبکه مزدور تحریفگر، جمع کردن بساط تحریم را با وجود امکانات موجود به تاخیر انداخته است. این همان بیان الهی درباره منافقین و مرجفون است. «مرجفون» کسانی هستند كه با شایعهسازی، انتشار اخبار بيپايه و ايجاد ترس و اضطراب، جامعه را در برابر دشمن دچار تزلزل میکنند. خداوند در سوره احزاب با لحنی قاطع و تهدیدآمیز فرمود: «لَئِن لَم يَنتَهِ المُنافِقونَ وَالَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ وَالمُرجِفونَ فِي المَدينَهًْ لَنُغرِيَنَّكَ بِهِم ثُمَّ لا يُجاوِرونَكَ فيها إِلّا قَليلًا. مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا. اگر منافقان و بیماردلان و آنها که با تبلیغات سوء در مدینه دلها را خالی میکنند، دست از کار خود برندارند، تو را بر ضدّ آنها برمیانگیزیم، پس جز مدّت کوتاهی نمیتوانند در جوار تو در این شهر بمانند. آنها لعنتشدگانند. باید هرجا یافت شدند، گرفته و به سختی کشته شوند».
محمد ایمانی