هر جا پرچمی از نام شهید است حاضر میشویم
کامران پورعباس
سعید میرزایی از جوانان نسل سوم و رویشهای انقلاب اسلامی در دوران پس از جنگ تحمیلی است که فعالیتها و افتخاراتی در عرصههای جهادی و فرهنگی و هنری دارد.
میرزایی کارگردانی سه اپیزود درخصوص شهدای مدافع حرم و بارها مجریگری یادوارههای شهدا را در کارنامه دارد.
از میرزایی هفده عنوان کتاب در موضوعات انقلابی منتشر شده است که بیشتر آنها توسط مؤسسه فرهنگی هنری قدرولایت چاپ شدهاند.
دو کتاب از کتابهای این جهادگر فرهیخته به موضوعات شهدایی اختصاص دارند.
پرچمدار و شهیدِ راه وحدت شیعه و سنی
در جنوب شرق
نخستین اثر شهدایی سعید میرزایی، کتابی در مورد زندگینامه و خاطرات شهید نورعلی شوشتری است.سردار شوشتری در اکثر عملیاتهای دفاع مقدس حضوری فعال داشتند و بارها شدیداً مجروح گردیده و افتخار جانبازی و شهید زنده بودن را داشتند.
بعد از جنگ، جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را عهدهدار گردیدند و از فروردین سال 1388 با حفظ سمت، فرمانده قرارگاه قدس زاهدان گردیدند و با تلاشی پیگیر و مجاهدتی خستگیناپذیر موفق به ایجاد اتحاد بین طوایف شیعه و سنی در این استان شدند و بزرگ زرین و درخشان دیگری به افتخاراتشان افزودند.
سردار شوشتری که همایش وحدت سران طوایف در استان سیستان و بلوچستان را سازماندهی نموده و به مرحله اجرا رسانده بودند، وقتی به محل همایش میرسند، عاملی انتحاری وابسته به گروه جندالشیطان کمربند انفجاریاش را منفجر میکند و سردار شوشتری و همراهانشان در 26 مهر 1388 به شهادت میرسند.
سعید میرزایی کتابش درباره شهید شوشتری را چنین معرفی مینماید:
«اولین کتاب شهداییام، کتاب «... تا تبسم وحدت تا...» که زندگینامه و خاطرات شهید نورعلی شوشتری است، همراه با دوست خوبم دکتر قربانعلی الکائی تهیه شده. معاونت فرهنگی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همکاری مؤسسه حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کتاب را در پاییز 1390 منتشر نمودند.
کتاب با مقدمهای که سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه نوشتند، آغاز میگردد.
در این کتاب زندگینامه و خاطرات شهید شوشتری از تولد تا بزرگسالی و حضور در دفاع مقدس و فرماندهی در تیپ جوادالائمه و لشکر 21 امام رضا و 5 نصر و عملیاتهای متعددی که ایشان در آنها حضور داشتند، ذکر گردیده است.
تربیت دینی و ولایی، حضور در هیئتهای مذهبی و علاقهمندی به این مجالس، تواضع، سادهزیستی، خوشرویی، صمیمیت، خونسردی، صبوری اخلاص و صداقت از ویژگیهای بارز این شهید والامقام است که در این کتاب در خاطراتی که از ایشان ذکر گردیده، موج میزند.
خاطرات فرمانده کل سپاه وقت سردار محسن رضایی، سردار جعفری، سردار رنجی و سایر فرماندهان دفاع مقدس از سردار شوشتری در کتاب نقل گردیده است.
توجه به بحث امنیت خصوصاً در بخش جنوب شرق، امنیت پایدار و مردمدارانه در منطقه جنوب شرق و سیستان و بلوچستان و حضور سردار در سپاه سلمان، بحث وحدت بین سران طوایف متعدد شیعه و سنی و وحدتی که بین ارتش و سپاه در آنجا بوجود آوردند و خدماتی که برای معیشت ایثارگران و مردم محروم سیستان و بلوچستان انجام دادند، محور خاطرات دیگری است که نقل شده است.
در بخشی از کتاب سخنرانیهای خود سردار قید شده است.
در انتها نیز شهادت سردار شرح داده شده و یارانی که با ایشان حضور داشتند و در حادثه تروریستی شهید شدند، نام برده شدهاند و به اختصار زندگینامهشان تبیین گردیده است.
در پایان کتاب در مورد ماهیت و جنایات گروهک تروریستی جندالشیطان به سرکردگی عبدالمالک ریگی که تا مدتها باعث ناامنی سیستان و بلوچستان بودند، افشاگری شده است که الحمدلله به خاطر حضور سربازان گمنام امام زمان(عج) و شهید شوشتری و دیگر عزیزانی که در آنجا حضور داشتند، این تهدید خنثی شد و آرامش و امنیت به منطقه جنوب شرق کشورمان بازگشت.»
هفده سرو سرخ
اخیراً کتاب هفده سرو سرخ تألیف سعید میرزایی از جانب انتشارات صریر به سفارش سازمان نشر آثار و ارزشهای مشارکت زنان در دفاع مقدس و با همکاری تیپ مکانیزه 20 رمضان نزسا در سال 1399 منتشر گردیده که حاوی خاطرات مادران و همسران ۱۷ شهید دفاع مقدس است.
آیین رونمایی این کتاب در بهمن 1399 با حضور حجتالاسلام محمدهادی رضایی و خانواده معظم شهدا در تیپ ۲۰ رمضان برگزار گردید.
اسامی شهیدان عزیز و گرامی که در این کتاب سیرتشان تبیین گردیده است:
ابراهیم صالحی سیاوشانی- اسماعیل شجاعی- مجید پهلوانی- صمد روحبخش- محمدرضا بابایی- محمدهادیان- مسعود قدمی- محسن قرهچایی- شعبانعلی فلاح- ناصر ملانوری- رضوان غلامی- مصطفی شفیعیان- مجید آشوری- سید عباس نظامالدینی- سید مرتضی طباطبایی- احمد بیگدلو- اصغر جلالی
میرزایی انگیزه، دلیل و مراحل تهیه و انتشار کتاب هفده سرو سرخ را چنین شرح میدهد:
«هفده سرو سرخ، هفدهمین کتابم بوده است.
چندین سال پیش یادوارهای میخواستیم برگزار کنیم برای 65 شهید. برای یادواره به منزل خانواده شهدا رفتیم و در مورد زندگینامهشان مصاحبه کردیم و عکسها و نامهها و وصیتنامههایشان را هم در همان منزل اسکن کردیم.
چند مصاحبه که گرفتیم احساس کردم صحبتهای خانوادهها و کرامات شهدا قابل نگارش است.»
ابتکاری شهدایی با نام «قاف عشق»
میرزایی از ابتکاری شهدایی که برای نخستین بار در کشور انجام شده است، میگوید:
«نمایشنامهای با نام «قاف عشق» نوشتم شامل روایتهایی از این شهدا که در یادواره در باغ موزه دفاع مقدس در حضور خانوادههایشان اجرا شد و فکر میکنم اولین بار بود که در یک یادواره نمایشنامهای در مورد شهدایی که یادواره در مورد آنهاست، تهیه و اجرا شد.
بعد از برگزاری یادواره با استقبال و واکنشهای بسیار مثبت خانواده شهدا و همرزمان این شهدا روبهرو شدیم و همین امر ما را به فکر فرو برد تا یک کار جدید دیگری بکنیم و تصمیم گرفتیم خاطرات و کرامات و وصیتنامههای این شهدا را به نگارش درآورده و به صورت کتاب درآوریم.
بالاخره موفق شدیم در سال 1399 کتاب هفده سرو سرخ را منتشر نماییم که مشتمل است بر خاطرات و داستانهای کوتاهی از هفده شهید از شهدای دفاع مقدس و شهدای زرهی استان تهران که امروزه با عنوان تیپ مکانیزه 20 رمضان میشناسند.
در سالروز شهادت حضرت زهرا(س) با حضور خانواده محترم این شهدا در تیپ رمضان از کتاب رونمایی شد.»
شجره طیبه
میرزایی در مورد علت نامگذاری کتاب با عنوان «هفده سرو سرخ» ابراز میدارد:
«در مورد نام کتاب، سرو از یک سو نماد مقاومت و ایستادگی است و از سوی دیگر شجره طیبه انقلاب اسلامی ایران را تداعی مینماید.
سرخ بودن هم نشان خون شهداست که ترکیب سرو سرخ نیز این حقیقت را متبادر مینماید که خون این شهدا به پای نهالی ریخته شده که امروز تبدیل به یک درخت تنومند و شجره طیبه به نام انقلاب اسلامی ایران شده است.»
کتابی که به شهید سلیمانی تقدیم شده است
در طلیعه کتاب هفده سرو سرخ نوشته شده:
تقدیم به سیدالشهدای جبهه مقاومت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی.
برادر میرزایی از راز و رمز تقدیم کتاب به شهید سرافراز حاج قاسم سلیمانی و عدم ذکر مقدمه در ابتدای کتاب میگوید:
«من خیلی دوست داشتم بعد از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی یک کاری برای ایشان انجام دهم.
بعد از اینکه کتاب آماده شد، بنده تصمیم گرفتم هم این کار را تقدیم به حاج قاسم سلیمانی سیدالشهدای مقاومت نمایم هم اینکه من خودم را در برابر عظمت این شهدا خیلی کوچک دانستم، لذا به خودم حتی اجازه ندادم برای کتاب مقدمه بنویسم و مستقیم کتاب را تقدیم به شهید سلیمانی و شهدای عزیزمان نمودم.»
عزت و عظمت و اقتدار خانوادههای شهدا
برادر عزیز سعید میرزایی از صحنههای غرورآفرینی که در منزل خانوادههای معظم و معزز شهدا مشاهده و درک نمودند، سخن میگوید:
«وفا، ادب و روحیه ایثار و فداکاری خانوادههای شهدا در زمانی که منزلشان میرفتیم به شدت هویدا بود و آیینه تمام نمای شهدایشان و اسوه وفاداری به شهدا و ادامه راه سرخ شهدا بودند.
مادران شهدا بالاتفاق میگفتند ما خودمان را سپردیم به حضرت زینب کبری(س) و این کار باعث آرامش ما شد. حتی برخی میگفتند ما برای شهیدمان لباس سیاه نپوشیدیم واشک نریختیم.
وقتی برای مصاحبه وارد خانه شهدا میشدیم، صحنههایی میدیدیم که قابل وصف نیست.»
کرامات و معجزات خاص شهدایی
کرامات و معجزات خاص در کتاب هفده سرو سرخ زیاد است.
مؤلف کتاب، چند مورد از آنها را نقل مینماید:
«یک گفتار کتاب با عنوان «تفسیر آیه بل احیاء...» در مورد شهید صمد روحبخش است.
این شهید بزرگوار چندین سال بعد از شهادت، زمانی که پدرشان در بیمارستان بستری بودند، به پدرشان سر میزنند.
اینکه در قرآن میخوانیم: «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ»، واقعاً یکی از مصادیقش این شهید بزرگوار است با این عملی که انجام داده است.
خواهر این شهید والامقام نقل میکند وقتی پدرمان در بیمارستان امام خمینی تهران بعد از عمل جراحی بستری و ممنوع الملاقات بودند، ما با برادرانمان در راهرو بیمارستان بودیم. در همین حال دکتری با عصبانیت وارد میشود و میگوید که مگر من نگفتم پدرتان
ممنوع الملاقات است. ما تعجب کردیم.
این دکتر که هنوزم هست و در بیمارستان امامخمینی تهران در بخش دیالیز است، شهادت داده است که دیدم یکی از برادرانتان آمده آنجا و یکبار پتو روی پدرتان کشیده و یکبار دیگر با پدر صحبت نموده است. پدرتان ایشان را صمد صدا میکردند.
اشک در چشمان خواهر شهید حلقه میزند و به دکتر میگوید: «میدونی آقای دکتر، نه من، نه شما و نه هیچکس دیگه نمیتونه که بگه که صمد وارد بخش دیالیز بشه یا نشه. صمد هر وقت دلش بخواد میاد بخش دیالیز. صمد سالهاست که شهید شده.»
دکتر که خیلی تعجب کرده بود بهگریه افتاد و گفت: «یعنی صمد شهید شده؟ راسته که میگن شهید زنده است. شهدا هیچ وقت نمیمیرند.»
بعد که دکتر به خانهشان میرود و عکس شهید را میبیند، تأیید میکند که صاحب عکس را در بیمارستان دیده است.
این کرامات بزرگی است که این شهید والامقام داشته است.»
میرزایی، در ادامه از کرامات دیگری که در کتاب آمده، صحبت میکند:
«خیلی از شهدای ما زمان شهادتشان را میدانستند.
یکی از شهدای والامقام ما که در کتاب هم آمده است، شهید سید مرتضی طباطبایی است که به همرزمانش میگوید من خوابی دیدم و امروز ساعت ده و نیم شهید میشوم. با من اگر کاری دارید و میخواهید خداحافظی کنید و اینها الان دیگر وقتش است.
بچهها جدی نمیگیرند و به کارهای خودشان میرسند. چند ساعت بعد حمله هوایی میشود و میگویند سید مرتضی شهید شده. راوی ماجرا میگوید که من همان لحظه ساعتم را نگاه کردم دیدم که ساعت ده و نیم صبح است، همان ساعتی که شهید والامقام بعد از نماز صبح به ما گفته بود.
از این دست خاطرات در کتاب سرو سرخ زیاد داریم.»
ادامه راه شهدا با برگزاری یادوارهها
سعید بارها برگزارکننده و مجری یادوارههای شهدا بوده است.
این جهادگر شهدایی ماجرای ورودش به این عرصه را چنین تعریف میکند:
«از اول به مجریگری علاقهمند بودم و چندین برنامه هم توفیق شد تا یادواره شهدا را مجریگری کنم و همچنین خودم بارها پیگیر برگزاری یادوارههای شهدا بودم و الحمدلله آثار و برکات کارها و برنامههای شهدایی را دیدم.»
سعید میرزایی در ادامه فلسفه و اهمیت یادوارههای شهدا را خاطرنشان مینماید:
«نباید اجازه بدیم تا در کشور ما مقوله جهاد و شهادت کمرنگ بشود و همین موضوع باعث میشود که کشور ما روی پای خودش بایستد و مقتدرانه پیش برود.
یکی از راههای بزرگ و مؤثری که میتواند در این زمینه مؤثر باشد همین بحث یادوارههای شهدا است که ما باید این یادوارهها را هر چه جدیتر برگزارنماییم و حضور پررنگتری در یادوارهها داشته باشیم.
مقام معظم رهبری میفرمایند:
«گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست.»
خیلیها دوست دارند که راه شهدا را ادامه بدهند. یکی از راههای زنده نگه داشتن یاد شهدا، همین برگزاری یادوارهها، شرکت در مراسمها، گرم کردن برنامههای شهدایی و مطالعه کتابها و آثار شهدایی و دفاع مقدسی است.اگر این کارها را انجام دهیم و در زندگی هم به روش شهدا عمل کنیم، قطعاً ادامه دهنده راه شهدا هستیم.»
ضرورت و برکات یادوارههای شهدا
میرزایی ضرورت و برکات یادوارههای شهدا که هر سال در سراسر کشور با کمیت و کیفیت بالایی برگزار میشود، را بازگو مینماید:
«یادوارههای شهدا یکی از ضروریات جامعه امروز ماست. با توجه به ولنگاری فرهنگی که روبهرو هستیم و تهاجم فرهنگی که بیداد میکند، یکی از اهرمهای بسیار مؤثری که میتواند خنثیکننده این موضوع باشد، یادوارههای شهدا هستند.
اگر بتوانیم در یادوارهها ایدههای نو برای آشنایی جوانان با شهدا به کار بگیریم و نوآورانه هم کار بکنیم، خیلی دستاوردهای بیشتری خواهیم داشت. مثل نمایشنامهای که در مورد شهدای یک یادواره ما با بچههایی که کار هنری میکردند، تهیه و در باغ موزه دفاع مقدس اجرا کردیم.
در این نمایشنامه سناریو به این صورت بود که فرمانده شهید گردان، شهدای گردان را معرفی و روایت مینمود.
ما اگر بتوانیم در قالب عرصههای هنر، فرهنگ جهاد و شهادت را به نسل جوان انتقال بدهیم، میتوانیم اثرگذاری بیشتری داشته باشیم.
مأنوس بودن با شهدا و خانواده شهدا برای انسان کلی برکت میآورد. من هر چی در زندگیم دارم از برکت دعای پدران و مادران شهداست.»
ما هر چه داریم از شهدا و خانوادههای شهدا داریم
میرزایی با افتخار میگوید:
«ما هر چه داریم از شهدا و خانوادههای شهدا داریم و به آنان میبالیم و مدیونشان همچنان هستیم.»
ضرورت نقشآفرینی همهجانبه
در عرصه ادامه راه شهدا
صحبتهای آخر سعید میرزایی، یک دغدغه مقدّس است:
«گویا مقام معظم رهبری چندین سال قبل تعدادی از افرادی که در عرصههای دفاع مقدس فعال بودند، از جمله کارگردانانی مثل دهنمکی، حاتمیکیا، مرحوم ملاقلیپور، یا نویسندههایی مثل سعید عاکف، گلعلی بابایی و نویسندههایی از این دست که در بحث کتابهای دفاع مقدسی بودند، اینها را یک روز فرا میخوانند در بیت رهبری و با آنها جلسهای برگزار مینمایند.
در این جلسه حضرت آقا به این مضمون میفرمایند که 1400 سال پیش، یک نیم روزی در واقعه عاشورا اتفاق افتاده و امروز بعد از 1400 سال نسل به نسل این واقعه روایت و کار شده و سینه به سینه انتقال پیدا کرده که امروز ما شاهد این هستیم که جوانانمان با وجود تمام این تهاجم فرهنگی که وجود دارد، اما وقتی که به پای عاشورا و اربعین و محرم میرسد همه میآیند در میدان و خودشان را برای امام حسین خرج میکنند. این روایتگری و برگزاری مجالس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) چقدر مؤثر بوده که امروزه در نسلها اینقدر شور حسینی وجود دارد.»
سعید میرزایی با استناد به دیدگاه رهبری بر ضرورت ادای وظیفه و نقشآفرینی همهجانبه در عرصه پرافتخار ادامه راه شهدا تأکید و راهکارهای پیشنهادیاش برای این مهم را ارائه مینماید:
«ما هشت سال دفاع مقدس داشتیم.
شهدا و رزمندگان ما با اهلبیت مأنوس بودند و بسیار دعا و مناجات و توسلهای پرشور و عاشقانه و عارفانه داشتهاند و زندگیشان اصلاً معنویت و شور حسینی بوده است. شهدای ما با اهل بیت گره خوردهاند و به قول معروف سیمشان به درگاه خداوند وصل بوده است.
همینها باعث شده است تا دفاع ما، دفاع مقدس باشد.همه ما دنبال این هستیم که چه جوری میتوانیم راه شهدا را ادامه بدهیم و وظیفه ما چیست؟یکی از وظایف و کارهای بسیار مهمی که ما میتوانیم انجام دهیم، همین بحث حضور پررنگمان در عرصههای جهاد و شهادت است. یعنی هر جایی که دیدیم پرچمی از نام شهیدی بلند میشود، حضور پیدا کنیم. از مجلس تا یادواره شهدا حساب کنید تا سر زدن به خانواده شهدا و پررنگتر و تقویت کردنِ برنامههایی که ما میتوانیم برای زنده نگه داشتن یاد و خاطرات شهدا و گرامیداشت خانواده معظم شهدا که نور چشم ما هستند، برگزارنماییم. انشاءالله که همه ما بتوانیم ادامهدهنده راه شهدا باشیم.
از کارهای دیگری که میتوان انجام داد، سر زدن به گلزار و مزار شهدا در اقصی نقاط کشور هست که وقتی آدم وارد میشود و تصاویر زیبا و مزار شهدا را میبیند، هم به زندگی امیدوار میشود و هم فراموش نمیکند که مدیون چه خونهایی است و این احساس دِین باعث میشود تا در عمل، راه شهدا را سرلوحه کارهایمان قرار دهیم.
مطالعه کتابها و آثار دفاع مقدسی نیز راهکار دیگری است که موجب میشود تا با تدبر در آنها بکوشیم تا جایی که امکان دارد از سیرت شهدا درس بگیریم و در زندگی خودمان ان شاء الله پیاده کنیم.»