نمایش تحقیرآمیز زنان برای منافع سیاسی و اقتصادی
رضا میرزایی
رسانههای غربی همیشه یکی از ابزارهای نظریهپردازان وسیاستگذاران غرب بوده است. به گونهای که هماهنگی بسیار زیادی بین سیاستهای استعماری غرب واین رسانهها و در راس آنها سینمای غربی و به ویژه هالیوود است. به گونهای که رسانهها برای عملی شدن سیاستها و نظریه جوسازی کرده و سعی نمودهاند شرایط لازم را فراهم نمایند.
اما یکی از زمینههایی که همیشه سینما و رسانههای غرب نقش فعالی داشتهاند و بیشک یکی از پایههای اصلی اجرای آن بودهاند بحث حضور زنان درجامعه و به طور کلی جایگاه زنان در جامعه و افکار انسانی است. این موضوع به ویژه از زمانی جدیتر شد که جنبشهای فمنیستی در غرب شکل گرفت. جنبشهایی که فصل جدیدی برای سوءاستفاده از زنان فراهم آوردند، به گونهای که این فریب آنقدر پنهان بود که در آغاز به نام حمایت از حقوق زنان، بسیاری را جلب کرد. اما درهمین حین به دلیل حمایت سیاسیون غربی از این جنبشها نقش آنها روزبه روز در رسانهها وسینما هم پر رنگتر شد. به گونهای که فضای بسیار خوبی برای تبلیغات افکار آنها دررسانهها به وجود آمد. درحالی که همزمان با افزایش تبلیغات پرزرق و برق حمایت از زنان در رسانههای غربی، استفاده از زنان در کانالهای مختلف تلویزیونی و ماهوارهای برای تبلیغات پستترین چیزها هم بیشتر میشد. وسایل بهداشتی، پوشاک، مواد غذایی، وسایل خانگی و... اینها تنها بخشی از سوءاستفاده از زنان در رسانههای غربی بوده است.
البته این آغاز راه بود چرا که بعدهاهالیوود این ابزارگرایی را به اوج خود رساند، به گونهای که پس از مدتی همزمان با استفاده از زنان نیمه عریان درتبلیغات مواد بهداشتی،زنان به نقش اول و ابزار اصلی فیلمهای مستهجن هالیوودی تبدیل شدند. جالب اینجا بود که در تمام این چند سال که این ابزارگرایی به صورت تصاعدی جهش داشت هیچیک از گروههای فمنیستی به دلیل خواست سیاستگذاران غربی نسبت به این موضوع اعتراض نکردند. چرا که به طور کلی فمنیسم شیوهای جدید برای سوءاستفاده از زن بوده است.با این حال بعضی از افراد روشن بین واندیشمندان رسانهای واقع گرا در غرب در همین سالها به مضحکه تصویر زنان در رسانههای غربی واکنش منفی نشان دادند. فحوای کلام آنها این بود که «تصویر زنان به وسیله رسانهها در حال تفاوت است و آن هم اینکه تصویر یک مادر که در گذشته به عنوان سرچشمه مهر وعطوفت بود امروز در رسانهها به هرزهای برای تبلیغ شامپو و کرم و...تبدیل شده است.آیا این نشانه پیشرفت در حقوق زنان است.؟»
البته تمام این اعتراضات با شانتاژ وهوچیگریهای رسانههای غربی و بولتنهای فمنیستی با تهمت واپس گرایی سرکوب میشد. واین روند باعث شد که هالیوود در ادامه برای فروش بهتر فیلمهای خود از زنان بیشتر استفاده کند. از جمله اولین فیلمهای قابل ذکر در این زمینه نسخه ابتدایی «کینگ کنگ» بود که در آن شخصیت زن را تا معشوقه بودن برای یک گوریل غولپیکر پایین آورد.
اما در ادامه این روند زنان به ستارههای اول سینمای هالیوود تبدیل شدند. اما محور قرار گرفتن زنان در فیلمهای آمریکایی به عنوان یک ستاره نه از جنبه انسانی و هنری، بلکه به عنوان وسیله جاذبه کاذب و ابتذال آفرینی اتفاق افتاد. فیلم «بدنام» که به نوعی از ژانر فیلمهای رمانتیک است آغازی براین موضوع بود. البته ژانر فیلمهای رمانتیک تنها بهانهای برای استفاده جنسی از زنان محسوب میشد و به همین دلیل نام واقعی این گونه فیلمها اروتیک است. چرا که در تمام این فیلمها گرایش جنسی بر موقعیتهای رمانتیک غلبه دارد.
عدم اعتراض گروههای مدعی فمنیست وحقوق زنان باز هم ادامه یافت تا اینکه تحقیر زنان در سینمای غرب شکلهای مختلفی به خود گرفت. یا مانند فیلمهایی چون «دختر ازهم گسیخته»
و «جیا» زنان موجوداتی هرزه به نمایش درآمدند و یا اینکه در فیلمهایی مانند «بیوولف» و «افسانه مرلین» آنان را جادوگرانی که باعث تباهی و سیاهی میشوند نشان دادند.همچنین زنان در ژانر طنز سینمای غرب هم تبدیل به سرگرمیهای غریزی شدند؛ فیلمهایی مانند «آمریکن پای»، «او یک مرد است» و یا «نوجوان 19 ساله» که همه در سبک فیلمهای تین ایجری طنز تولید شدند. البته دراین بین فیلمهایی مانند سری «تام رایدر» و «جنگ ستارگان» زنان را با اغراقهای فراوان در ظاهر یک جنگجو نشان دادند که به واقع هیچکدام از اینها تصویر واقعی زنان نیستند؛ این تصاویر نیز در راستای سوءاستفاده از زنان صورت میگرفت.
البته این مسائل تنها محدود به هالیوود نیست، بلکه بسیاری از کلیپهای غربی که در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای به نمایش گذاشته میشوند هم از این موضوع مستثنی نیستند. آیا جز این است که حجم بالایی از قاچاق زنان به کشورهای غربی همیشه در راستای استفاده در فیلمهای پورنو است. چرا که اگر این کار صورت نگیرد پس چه کسی باید نقش پورنو استارها را در سینمای مستهجن غرب به نمایش بگذارد.
به جز این موارد میتوان صدها شبکه ماهوارهای را مثال زد که به طور شبانهروزی زنان را به وقیحترین شکل ممکن به نمایش در میآورند. نکته کاملا حیرتآور سکوت کامل جنبشهای مدعی حقوق زنان در مقابل حجم انبوه این فیلمها وخشونت اعمال شده در آنها علیه زنان است.
اما موج به تباهی کشاندن زنان در غرب و درسراسر دنیا توسط این رسانهها محدود به این موارد نشد. پس از مدتی که این گروهها با برنامهها وتبلیغات رسانهای جایی برای خود بازکردند موضوعات جدیدی را با هدف از بین بردن هنجارهای اخلاقی در بین زنان مطرح نمودند. یکی از این موضوعات استقلال جنسی زنان از مردان است که سرفصل تازهای از توطئههای غرب علیه احساسات وعواطف زنان در تمام دنیا محسوب میشود. حاصل این توطئه به وجود آمدن همجنسگرایی در بین زنان غربی بوده که آغاز یک ناهنجاری غریزی بزرگ در این جوامع است. حتی با حمایت دولتمردان گروهی از این افراد به رسمیت شناخته شدند. این مسئله باعث شد در بسیاری از فیلمها این موضوع بارها و بارها تبلیغ شود به گونهای که به تدریج به یک امر عادی در غرب تبدیل شد. این آغاز یک فاجعه روانی در بین زنان غربی بود چرا که نتیجه آن افزایش آمار خودکشی در بین زنان در غرب بود.
با این اوصاف بسیار عجیب است که برخی در داخل کشور ما نیز سعی در تقلید از این رسانههای غربی برای به تصویر کشیدن زنان دارند. نشان دادن تصویر واقعی یک زن در رسانهها تاثیری مستقیم برشخصیت زنان یک جامعه دارد.آیا تصویر یک مادر و یا زنی که با پوشش کامل در اجتماع ظاهر میشود درست و واقعیتر است و یا نشان دادن زنان به عنوان رقاصهها و ابزارآلات جنسی که در غرب به صورت فلهای انجام میشود؟ به واقع اگر تعبیر اسلام را درباره جایگاه زنان در نظر بگیریم میبینیم که بهترین جایگاه زن در طول تاریخ بشریت را اسلام برای آنان در نظر گرفته است. به همین دلیل سینمای ما هم در پیوند با عقیده مردم ایران باید تصویری همگون ارائه دهد. زیرا به نظر نمیرسد که زنان در سینمای غرب در چند سال اخیر جایگاه قابل توجهی پیدا کرده باشند؛ جایگاهی که بتواند به عنوان یکی از اعضای جامعه مورد احترام باشد.حجم بالای سوءاستفاده از زنان در رسانهها وتصاویر غرب تنها نشان دهنده این موضوع است که زنان در رسانههای غربی قربانی منافع اقتصادی و سیاسی شدهاند.