kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۰۲۳۳
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۲

اعتماد: بسیاری از ادعاهای فامیل‌ بازی در دولت دروغ است(خبر ویژه)

یک روزنامه زنجیره‌ای اصلاح‌طلب پس از مدت‌ها جنجال محافل همسو نوشت: در بررسی‌های انجام شده معلوم می‌شود بسیاری از ادعاها درباره انتصابات فامیلی مدیران واقعیت ندارد.


اعتماد می‌نویسد: دولت جديد با شعار مبارزه با رانت و فساد و فاميل‌بازي راي آورد و اميدواريم بتواند در عمل به اين شعار پايبند باشد. البته در همين سه ماه از فعاليت دولت، مواردي وجود دارد كه نشان مي‌دهد برخي عزل و نصب‌ها براساس نسبت فاميلي جريان دارد و برخي گزينش‌ها با توصيه اين و آن صورت مي‌گيرد. برخي معتقدند و خبر مي‌دهند كه يك كميته نصب در نهادي خاص مستقر شده و فهرستي از افراد مورد قبول خود را در اختيار دارد و براي همه آنها در بدنه مديريتي كشور جا باز مي‌كند. براساس اين اقوال، جرياني كه حكومت را يكدست كرده و بر اين باور است كه بايد مديران جوان و انقلابي را جايگزين مديران كنوني كند، كاري به صلاحيت و تخصص و توانايي افراد جايگزين ندارد و برايش مهم است كه در دولت جديد، يك خانه تكاني جدي اتفاق بيفتد و نيروهاي مورد قبول آنان در مصدر امور قرار بگيرند. طبعا اگر بمانند و مديريت آنان تداوم پيدا كند كار هم ياد مي‌گيرند! در فضاي مجازي اما سيل دامادبازي راه افتاده و ده‌ها پيام و مطلب منتشر شده است كه مدعاي نسبت فاميلي ميان برخي مديران را دارد. در بررسي‌هاي انجام شده معلوم مي‌شود كه بسياري از اين ادعاها صحت ندارد اما در افكار عمومي جامعه، باورپذيري اين پيام‌ها بسيار بالاست. اين فضاي ساخته شده در درجه اول حكايت از اين دارد كه مردم به حكومت و حاكمان بي‌اعتمادند و كشور را در چنبره برخي خانواده‌ها و هزارفاميل تصور مي‌كنند و نمونه و شاهد هم كم ندارند. كم نيستند پيام‌هايي كه سعي دارند نسبت فاميلي علماي بزرگ با يكديگر را استخراج كنند و نشان دهند كه... بسياري از مديران و مسئولان چند دهه گذشته به دليل نسبت فاميلي با اين علما و بزرگان انقلاب، به قدرت رسيده‌اند بدون آنكه صلاحيت لازم را داشته باشند. اگر اعتماد به مسئولان برجا بود و عملكرد گذشته حاكمان مويد اين برداشت نبود، الان هر مطلب راست و دروغي در اين زمينه مورد استقبال قرار نمي‌گرفت و بازنشر
نمي‌شد.
نویسنده می‌افزاید: به خاطر دارم اوايل انقلاب وقتي اتهامي را عليه مسئولان و رهبران انقلاب مي‌شنيديم تحقيق نكرده انكار مي‌كرديم. بعدها به تدريج با درست از آب درآمدن برخي از اين اتهامات، دست به عصا شديم و بنا را بر تحقيق گذاشتيم و نه انكار و سعي مي‌كرديم بدون موضع‌گيري ابتدا تحقيق كنيم. اكنون اما وضعيت به شكلي است كه هر اتهامي عليه هر مسئولي بدون تحقيق پذيرفته مي‌شود و براي انكارش بايد كلي تلاش و مدرك و سند ارايه كرد. اين تغيير ذهنيت مردم حكايت از تغيير رويه حكومتي دارد و بدون دليل نيست ولو آنكه بسياري از اين ادعاها، غلط باشند. اين نكته را هم بيفزايم كه برخي ادعاهاي دامادبازي در فضاي مجازي صحت ندارد و بايد تكذيب كرد. مثلا رئيس كل بانك مركزي و معاون ايشان هيچ نسبتي با جناب مصباحي مقدم ندارند يا وزير صمت دست به انتخاب برادرزن خود در مسئوليتي مهم نزده است. همچنين برخي دامادها هم در اين شرايط مظلوم واقع مي‌شوند و علي‌رغم داشتن صلاحيت، از انجام برخي امور يا تصدي برخي پست‌ها محروم مي‌شوند تا ضربه‌اي به حيثيت خانوادگي آنان وارد نشود. واقعا اين افراد چه گناهي كرده‌اند كه با فلان خانواده فعلا مشهور ازدواج كرده‌اند؟ آيا اگر صلاحيت و شرايط احراز و تصدي يك مسئوليتي را دارند باز هم بايد خود را كنار بكشند؟
نویسنده اعتماد توضیح نمی‌دهد آیا هزینه فامیل‌بازی و خویشاوندسالاری گسترده در دولت‌های موسوم به سازندگی و اصلاحات و اعتدال را باید دولت جدید بدهد؟ و آیا نامزدهای اشرافی آن مدیریت‌ها حق دارند ولنگاری مدیریتی ولی‌نعمتان خود را به دولت فعلی نسبت دهند؟ روشن است که کدام احزاب سیاسی (اصلاح‌طلب بعدی) براساس فامیل‌سالاری و خویشاوندبازی تشکیل شدند و قوم و خویش‌بازی چگونه در دستور کار آنها قرار گرفت. از حزب کارگزاران و برخی اعضای آن در مناصب دولتی و نفتی بگیرید تا فامیل‌سالاری در احزابی مانند مشارکت! به‌راستی محمدرضا خاتمی فاقد سابقه سیاسی چگونه توانست دبیرکل حزب مشارکت و نایب رئیس مجلس شود؟ (او همان کسی است که در سال 96 لاف زد ما اصلاح‌طلبان، تضمین وعده‌های روحانی هستیم» اما حالا هیچ اصلاح‌طلبی، مسئولیت بی‌کفایتی‌ها و رانت‌خواری‌ها و سوءمدیریت‌ها در دولت مدعی تدبیر و امید را نمی‌پذیرد!). حکایت خویشاوندسالاری در دولت سابق که اظهرمن‌الشمس است؛ از دستیار ارشد رئیس دولت (محکوم شده به زندان و بازپرداخت اموال به خاطر فساد اقتصادی) تا مناصب و امتیازات غیرقانونی داماد و دخترهای وزیران صمت، و رفاه و کار، و عضویت در هیئت علمی
دانشگاه و...
اما درباره ادعای این که «مردم شایعات را می‌پذیرند»، باید گفت مردم می‌فهمند که بدون تحقیق نباید شایعه‌ای را بپذیرند؛ اما شبکه رسانه‌ای زنجیره‌ای عادت کرده دروغ را بگویند و بشنوند و بازنشر کنند و وقتی هیاهوی رسانه‌ای انبوهی فراهم آمد، با شامورتی‌بازی القا کنند که باور مردم هم همان دروغی است که آنها ساخته و پرداخته‌اند.