برنامه دشــمن در مختلسازی خدمت به مردم
اکبر معصومی
تلاش آمریکا برای ادامه مذاکرات تحمیلی به ایران در چارچوب مذاکرات وین، امری غیرعادی تلقی میشود؛ زیرا آمریکای دموکرات به دنبال اثربخش کردن تحریمهای زمان آمریکای جمهوریخواه است. در واقع، مذاکرات وین تلاش برای رفع تحریمها و بازگشت آمریکا به برجام بوده است؛ اما رفتار این کشور در شش دور مذاکرات قبلی خلاف این تصورات بوده است. البته رفتار غیراصولی دولت روحانی در قبول مذاکره برای اجرای طرف مقابل به برجام خارج از سیاست کلی نظام بود و سبب شد آمریکا تصور غیر اصولی از ایران داشته باشد و مبنای خود را براساس ایران ضعیف در مذاکره قرار دهد و با آن تصور، رفتار خود را تنظیم کند. بدیهی است که ایالات متحده همه توان و نیروی خود را برای رسیدن به خواسته «متوقفسازی» و تحمیل خواستههای خود با هدف «تهیسازی قدرت جمهوری اسلامی» بهکار خواهد بست. دولت سیزدهم با درک درست از رفتار آمریکا و واکاوی مذاکرات وین در حال تصمیمگیری برای نحوه چگونگی مواجهه با رفتار آمریکا و مذاکره است. بنابراین در چنین وضعیتی، نباید عجولانه و تحت تأثیر فضای رسانه قرار گرفت. البته باید بهصورت حرفهای و یک راهبرد واقعبینانه اجازه جولان رسانهای آمریکا در متهمسازی ایران را نداد و همواره تبیین این موضوع را در دستور کار قرار داد که ایالات متحده اولین کشور ترک میز مذاکره با خروج از برجام بوده است.
اندیشکده شورای روابط خارجی اروپایی در یادداشتی نوشته است، برخلاف نظر دولتمردان آمریکا که مدعی هستند ایران ارادهای برای بازگشت به مذاکرات ندارد، تهران خواستار احیای برجام و رفع تحریمهاست.
«انریکه مورا» هماهنگکننده برجام در اتحادیه اروپا گفته است: «دولت جدید{ایران} کاملاً تصمیم گرفته که به وین بازگردد و مذاکرات را به پایان برساند {البته پایانی که نتیجه آن لغو تمام تحریمها از سوی آمریکا و تعهد دولت فعلی آمریکا در اینکه ایالات متحده هیچگاه نتواند از برجام خارج شود و رفتار تحریمی خود را دوباره از سر بگیرد}».
«جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز گفته است: «امروز نسبت به گذشته خوشبینتر است.» نویسنده در توضیح تضاد این نظرات با گفتههای مقامات آمریکایی، معتقد است کاخ سفید درک درستی از آنچه در تهران میگذرد، ندارد. در این یادداشت بیان شده است، حرکت آهسته ایران برای بازگشت به مذاکرات نوعی هوشمندی برای جلوگیری از خطاهایی است که ممکن است در اثر تعجیل در گفتوگوها رخ دهد و ضمانت کافی را از طرف مقابل نگیرد.
تسهیل و اعتماد مجدد ایران در بازگشت به مذاکره، میتواند از طرف آمریکا صورت گیرد. در واقع، سیاست «اعتمادآفرینی» در مذاکره باید از سوی آمریکا صورت گیرد؛ زیرا خروج آمریکا از برجام و اجرا نکردن تعهدات خود، اعتماد به این کشور را در بین نخبگان و افکار عمومی به پایینترین حد ممکن رسانده است و رفتار دولت سیزدهم نیز همواره بر اساس منطق و هوشمندی قابل تحلیل است.
اینکه اندیشکده شورای روابط خارجی اروپایی در ادامه یادداشت خود مدعی میشود که «با این وجود پیشبرد برنامه هستهای و افزایش تأخیر در مذاکرات ممکن است اروپا را به آمریکا نزدیکتر سازد. بهخصوص که فرانسه نیز اخیراً ایران را به عدم تعامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی متهم کرده است.» نیز مطلبی بر خلاف واقعیت است. اتحادیه اروپا در مدت 40 سال گذشته در توطئهآفرینی علیه ایران در کنار آمریکا بوده است. در وضعیت فعلی نیز تنها رفتار غیر اصولی آمریکا، سبب ناراحتی اروپا شده است. آنها نیز همچون آمریکا تعهداتی در برجام داشتند؛ ولی به هیچیک از تعهدات خود عمل نکردند.
بنابراین مزیت مهم کاهش سرعت مذاکرات در دولت جدید ایران را میتوان جلوگیری از بروز این تصور در طرف مقابل دانست که ایران برای تحقق برجام به هر خواسته و توافقی تن خواهد داد و این میتواند مانع برخی زیادهخواهیها در روند
گفتوگوها شود.
جمعبندی
ورود به مذاکره بدون پشتوانه اقتصادی، نظامی و امنیتی به معنای شکست در آن است. به نظر میرسد، برنامه دشمن در وضعیت کنونی متمرکز بر رفتار «متوقفسازی روحیه انقلابیگری» و «گرفتن امتیاز از درون» باشد. تلاش محور عبری- غربی- عربی و نفوذیهای داخلی در وضعیت کنونی مبنی ناامنسازی داخلی که بخشی از آن میتواند «هک کردن سیستمی» از کشور مبنی بر «مختلسازی در خدمترسانی به مردم» باشد، در راستای «تضعیفسازی ایران در میز مذاکره» و «میدان عمل» صورت میگیرد. مشغول کردن دولت سیزدهم به کارهای این چنینی و اجازه ندادن به دولت در تمرکز بر «احیای اقتصاد درونگرا» میتواند بخشی از هدف توطئههای نفوذیها باشد.
پیشنهاد میشود دولت محترم به همراه نخبگان امنیتی- سیاسی با تمرکز بر امر «کشورداری» اجازه مانور و خرابکاری در کشور را به مخالفان داخلی و خارجی انقلاب اسلامی ندهند و همچون گذشته تمام توطئههای آنها را نقش بر آب کنند. ورود ایران به میز مذاکره نباید با عجله و تحت تأثیر فضای رسانه و اتفاقات رخ داده باشد. ایران در این مرحله باید اقتصاد خود را احیا کند و رشد اقتصادی بالای حداقل دو درصد را به ثبت برساند و بعد از آن با دست پر با غرب مذاکره کند. مدیریت و توسعه اقتصادی با وجود تحریمها میتواند برگه برنده ایران برای خنثیسازی تروریسم اقتصادی غرب به ویژه آمریکا باشد.