kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۹۱۵۱
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۲

خوش اخلاقی در خانواده و تأثیر شگرف آن

 

نویسنده در نوشتار حاضر درباره اهمیت و ارزش حسن خلق و بویژه در خانواده و آثار آن در ایجاد روابط گرم و صمیمی و نیز جلوه‌هایی از خوش‌اخلاقی سخن گفته است .نخستین بخش از این مطلب که از خبرگزاری حوزه انتخاب شده از نظر خوانندگان عزیز می‌گذرد.
***
یکی از مهمترین سفارش‌های اسلام به انسان‌ها، حسن خلق و خوش اخلاقی است. به طور کلی، اسلام همه انسان‌ها را ملزم به رعایت حسن خلق می‌کند و از بد اخلاقی باز می دارد.
خداوند پیامبر (ص) را به داشتن خلق عظیم چنین می‌ستاید:«وانک لعلی خلق عظیم؛ (1) و تو (ای پیامبر) اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری».
مسائلی همچون حسن‌خلق، ملاطفت در برخوردها، ترک خشونت در معاشرت، نگهداشتن احترام افراد و ارج نهادن به شخصیت و حقوق دیگران، از جمله صفات عالی و روحی هر انسان خود ساخته و تربیت شده‌ای است.
پیامبر اکرم (ص) فرموده است:«ما یوضع فی میزان امرء یوم القیامه افضل من حسن الخلق؛ (2) در روز قیامت چیزی برتر و بالاتر از حسن خلق در ترازوی عمل کسی نهاده نمی‌شود.»
و نیز می فرماید:«اکثر ما تلج به امتی الجنه تقوی الله و حسن الخلق؛ (3) بیشترین چیزی که سبب می شود امت من به خاطر آن وارد بهشت شوند، تقوای الهی و حسن خلق است.»
خوش اخلاقی سبب شیرین‌تر شدن زندگی، جلب دوستی و محبت دیگران، افزون شدن روزی، آباد گشتن سرزمین‌ها و طولانی شدن عمر می شود و این امر با افزایش پاکی و صفای باطنی، انسان را به پیامبر اکرم(ص) نزدیک می‌کند و عذاب الهی را تخفیف می‌دهد. در مقابل، بد اخلاقی، باعث سخت شدن زندگی، کاهش روزی، از دست دادن محبت دیگران،ناراحتی طولانی، فاسد شدن ایمان و فشار قبر می شود.
حسن خلق در خانواده
در منابع اسلامی، در باره رعایت حسن‌خلق در خانواده بسیار سفارش شده است. بسیاری از آیات و روایات، مردان را به خوش اخلاقی با همسرانشان فرا می‌خوانند.
قرآن کریم به مردان دستور می‌دهد با همسران خود به طور شایسته رفتار کنند:
«وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ(4) با همسران خود به شایستگی و نیکویی معاشرت کنید.»
پیامبر اکرم (ص) نیز فرمود:«خیرکم خیرکم لاهله و انا خیرکم لاهلی؛ (5) بهترین شما کسی است که برای خانواده خود بهترین است و من بهترین افراد برای خانواده‌ام هستم. »
امام صادق(ع) می‌فرماید:«رحم الله عبداً احسن فیما بینه وبین زوجته؛ (6)خداوند رحمت کند بنده‌ای را که رابطه خود و خانواده اش را نیکو گرداند .»
همچنین آن حضرت فرموده است:«لاغنی بالزوج عن ثلاثه اشیاء فیما بینه و بین زوجته و هی: الموافقه لیجتلب بها موافقتها و محبتها و هواها، و حسن خلقه معها، و...؛ (7) مرد در رابطه خود و همسرش از سه چیز بی نیاز نیست؛ اول، موافقت با همسر تا از این طریق موافقت و محبت و دل او را به دست آورد؛ دوم، خوش اخلاقی با او؛ و سوم... »
در برخی از روایات نیز خوش اخلاقی از بهترین صفات و بد اخلاقی از صفات بسیار ناپسند زنان معرفی شده و از آنان خواسته شده با شوهر خود با اخلاقی خوش برخورد کنند و از بد اخلاقی بپرهیزند.
امام علی(ع) فرمود: «خیر نسائکم... الهینه اللینه المواتیه...؛ (8)
بهترین زنان شما آنانی هستند که با شوهر خود مهربان و نرم‌خو هستند و با او همراهی می‌کنند. »
و پیامبر اکرم (ص) فرمود: «شرار نسائکم... اللجوجه العاصیه...؛ (9)بدترین زنان شما آنهایی هستند که... نسبت به شوهر خود، لجباز و نافرمان می‌باشند. »
در برخی از روایات، نسبت به پیامدهای بداخلاقی زن و شوهر در خانواده هشدار داده شده است.
نقل شده هنگامی که سعد بن معاذ (صحابی پیامبر اکرم (ص))
از دنیا رفت، پیامبر (ص) در تجهیز و تکفین او تلاش فراوانی کرد. مادر سعد که این وضع را مشاهده کرد، صدا زد: « یا سعد، هنیئالک الجنه؛ ای سعد، بهشت گوارایت باد ».
پیامبر (ص) به او فرمود: « یا ام سعد، لا تجزمی علی ربک، فان سعداً قد اصابته ضمه؛ ای مادر سعد، این چنین با قطعیت چیزی به خدا نسبت مده، همانا سعد دچار فشار قبر شد.» هنگامی که اصحاب علت آن را پرسیدند، آن حضرت پاسخ دادند:« انه کان فی خلقه مع اهله سوء؛ اخلاق او با اهل و عیالش بد بود. »( 10)
همچنین از آن حضرت روایت شده است:«ویل لامراه اغضب زوجها، و طوبی لامراه رضی عنها زوجها؛ (11) وای به حال کسی که همسر خود را به خشم آورد و خوشا به حال زنی که شوهرش از او خشنود باشد. »
نرمخویی و مهربانی
از ویژگی‌های مؤمنان، نرمخویی و ملاطفت و فروتنی در گفتار و رفتار است.
امام علی (ع) فرمود:«ان المومنین هینون لینون؛ (12) همانا افراد با ایمان، مهربان و نرم‌خو هستند.»
و امام صادق (ع) می‌فرماید:«اذا اراد الله عزو جل باهل بیت خیراً رزقهم الرفق فی المعیشه؛ (13)هنگامی که خدا برای اهل یک خانه خیر و نیکی را خواسته باشد، مهربانی در زندگی را روزی آنها می‌گرداند.»
نرمخویی و مهربانی به دو صورت در افراد نمود می‌یابد: خوشرویی و خوش زبانی. در منابع اسلامی نسبت به این دو سفارش شده و آثار مثبت آنها بیان شده است.
الف. خوشرویی
یکی از صفات نیک هر انسانی، خوشرو بودن و داشتن لبخند بر لب‌ها در برخورد با دیگران است. تبسم و لبخند، یک نیروی شگفت‌انگیز اجتماعی دارد که هر کس با آن وارد جایی شود، همگان را به خود جلب می‌کند و مورد استقبال و احترام قرار می‌گیرد. لبخند و شادی قابل انتقال است و برای دیگران نیز سودمند می باشد. قلب شادمان و چهره باز، یک سرچشمه شادی است که همه چهره‌های پیرامون خود را شکفته و خندان می‌سازد. هیچ نیرویی نمی‌تواند با کانون خانواده یا گروه دوستانی که در آنجا لبخند و شادی وجود دارد، مقابله کند. کسی که دارای این صفت نیکو است، تأثیر چشمگیری روی دوستان و نزدیکان خواهد داشت و وجودش برای همه آنها نعمتی آسمانی است؛ فرزندانی که در این گونه کانون‌های گرم و پر نشاط پرورش یابند، در آینده افرادی فعال، مؤثر خدمتگزار، گشاده‌رو و خوش اخلاق خواهند بود؛ ولی معمولاً کسانی که بد خلق و ناراحت هستند و قیافه‌ای گرفته و افسرده دارند، درخانواده‌هایی بزرگ شده‌اند که از این نعمت بی بهره بوده‌اند و پدر و مادرشان غالباً در زندگی، اختلاف و کشمکش داشته‌اند.
لبخند و تبسم نشانه راضی بودن است و بزرگترین نعمتی که باعث خوشبختی انسان می‌شود، رضایت و خشنودی است. چهره شاد و خشنود داشتن، ضمیر را روشن و حل بسیاری از مسائل را سهل و آسان می‌سازد؛ همچنانکه ترشرویی و ناخشنودی همیشگی، خطر بزرگی را در پی خواهد داشت؛ دیر یا زود بر روی سلامت فکری، روحی و جسمی انسان اثر می‌گذارد، تعادل روانی را بر هم می زند و سبب کنار کشیدن و رنجیدن دیگران نیز می‌شود.
امام صادق (ع) فرمود:«صنائع المعروف وحسن البشر یکسبان المحبه و یدخلان الجنه و البحل و عبوس الوجه یبعدان من الله و یدخلان النار؛ (14) نیکی کردن به دیگران و خوشرویی، محبت دیگران را جلب و انسان را وارد بهشت می‌کند و بخل‌ورزی و ترشرویی ،انسان را از خدا دور و وارد دوزخ می‌کند.»
زن و شوهر به یکدیگر نیاز دارند وخدای متعال آنان را برای هم آفریده است؛ ولی زن با عواطف ویژه و احساسات لطیفی که دارد - به گفتگو، انس، مراقبت و سرپرستی شوهرش بیشتر نیاز دارد و از حسن خلق و مهربانی و لبخند شوهرش بهتر شادمان می‌شود. زن زندگی می‌کند تا رضایت شوهر و سعادت فرزندانش را تأمین کند و بالاترین پاداش او، حالت سپاس و محبتی است که بر چهره شادمان آنان می بیند و کلمه‌ای که از لب‌های خندان و خشنود آنان می‌شنود.
از این رو، پیامبر اکرم (ص) افراد را به خوشرویی با همسر توصیه می‌فرماید: «حق المراه علی زوجها ان یسد جوعتها و ان یستر عورتها و لا یقبح لها وجهاً؛ (15) حق زن بر شوهر آن است که او را گرسنه نگذارد، بدنش را بپوشاند و برای او روی درهم نکشد.»
ب. خوش زبانی
در قرآن کریم، در این باره چنین آمده است: «قولوا للناس حسناً؛ (16) با مردم به نیکی سخن بگویید. »
و این حدیث نیز از امام سجاد (ع) است:«القول الحسن یثری المال، و ینمی الرزق، و ینسی فی الاجل و یحبب الی الاهل و یدخل الجنه؛ (17) نیکو سخن گفتن، دارایی انسان را زیاد می‌کند؛ روزی را افزایش می‌دهد؛ مرگ را به تأخیر می‌اندازد، فرد را در خانواده محبوب می سازد و او را وارد بهشت می‌گرداند.»
بنابراین، در روایات به افراد سفارش شده است که با همسر خود به نیکی سخن بگویند. امام علی (ع) در این مورد چنین فرموده است:«... فداروهن علی کل حال واحسنوا لهن المقال...؛ (18)
پس در همه حال با همسران خود مدارا کنید و با ایشان نیکو سخن بگویید.»
مروری بر سیره عملی پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع)
نشان می‌دهد که رفتار آنها با همسرانشان همراه با بزرگواری، نرمخویی و مهربانی بوده و هرگز جز بر این روش رفتار نمی‌کرده‌اند. این بزرگواری و ملاطفت تا آنجا بوده که گاه برخی از همسران ایشان، از آن سوءاستفاده می‌کرده‌اند. با وجود این، کاسه صبر و شکیبایی این بزرگواران لبریز نمی‌شد و تندخویی و سخت‌گیری، جایگزین رفتار ملایم و محترمانه نمی شد. درباره پیامبر اکرم(ص) چنین نقل شده است: «کان من افکه الناس مع نسائه، از خنده روترین مردم با همسران خود بود. » (19)
حدیث زیر نیز از آن حضرت است:«احسن الناس ایماناً احسنهم خلقاً و الطفهم باهله وانا الطفکم باهلی؛ (20)با ایمان‌ترین افراد، کسی است که خوش اخلاق‌ترین آنها و مهربان‌ترین آنها با خانواده خود است؛ و من مهربان‌ترین فرد با خانواده خود هستم. »
جلوه‌های رفتاری حسن خلق در خانواده
حسن خلق باید خود را در رفتار انسان نشان دهد و مهمترین جایی که نمودار می شود، خانواده است. در ادامه، برخی از جلوه‌های رفتاری حسن خلق را مطرح می‌کنیم.
1. احترام و تکریم متقابل
هر انسانی به شخصیت خویش علاقه‌مند است و از خدشه‌دار شدن آن می‌رنجد. رعایت نکردن این امر مهم باعث بریدن رشته محبت و ایجاد فاصله میان افراد می شود. حفظ حرمت و شخصیت دیگران در گرو احترامی است که در برخوردها از انسان نمایان می شود؛ رعایت این مسأله بویژه از سوی کسانی که با هم انس و الفتی دارند، باعث استحکام دوستی و گرمی روابط آنان خواهد شد.
هرگز نباید به دلیل ارتباط صمیمانه و تماس نزدیک و خصوصی با دیگران، از این امر غفلت ورزید. زن و شوهر به دلیل ارتباط بسیار نزدیکی که با هم دارند، بیش از همه موظف به رعایت احترام متقابل و حراست از شأن و منزلت یکدیگر هستند.
در روایات اسلامی، نسبت به اکرام و بزرگداشت همسر بسیار سفارش شده است؛ برای نمونه؛ امام سجاد (ع) در رساله حقوق، در باره حق همسر بر مرد می‌فرماید: «واما حق الزوجه فان تعلم ان الله عزوجل جعلها لک سکناً و انساً، فتعلم ان ذلک نعمه من الله علیک، فتکرمها و ترفق بها؛ (21) و اما حق زن بر تو آن است که بدانی خداوند او را مایه آرامش و انس تو قرار داده و بدانی که او نعمتی الهی می‌باشد؛ پس بر تو واجب است او را اکرام کنی و نسبت به او مهربان باشی. »
امام صادق (ع) درباره وجوب اکرام شوهر از سوی همسرش و احترام گذاشتن به او فرمود:
«ملعونه ملعونه امراه توذی زوجها و تغمه، و سعیده سعیده امراه تکرم زوجها و لا توذیه و تطیعه فی جمیع احواله؛ (22)از رحمت خدا به دور است زنی که شوهر خود را اذیت کند و ناراحتش نماید؛ و سعادتمند است زنی که شوهر خویش را اکرام و احترام کرده، اذیتش نکند و او را در همه حال اطاعت نماید.»
جلوه‌های احترام متقابل
احترام متقابل میان زن و شوهر به صورت‌های گوناگون در برخوردهای آنها جلوه‌گر می‌شود. در زیر به برخی از این نمودها اشاره می‌کنیم:
الف) رعایت ادب
یکی از نمودهای مهم احترام متقابل، رعایت ادب در برخورد با دیگران است.
از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب
این گفته مولوی، در واقع کلید رمزی برای تکامل روحی و اخلاقی انسان است. در روایات اسلامی نیز توصیه‌های فراوانی در این زمینه وجود دارد؛ برای نمونه، علی(ع) می‌فرماید: «حسن الادب خیر موازر و افضل قرین؛ (23) ادب نیکو بهترین کمک کار و برترین همراه است. »
شیوه عملی بزرگان دین نشان می‌دهد که آنها هرگز پا را از حریم ادب فراتر نمی‌گذاشتند؛ از این رو روابط انسانی باید بر اساس ادب باشد. نقش ادب در روابط میان انسان‌ها همانند نقش محافظ است که بسیاری از آفت‌ها را دفع می‌کند؛ بنابراین، اگر روابط زن و شوهر بر اساس ادب و احترام متقابل باشد، بسیاری از مشکلات پیش نمی‌آید.
به کارگیری الفاظ نامناسب یا رکیک و رعایت نکردن عفت کلام، از مراتب معنوی انسان می‌کاهد و او را از نظر اخلاقی تنزل می‌دهد؛ همچنین صمیمیت و محبت میان زن و شوهر را از بین می برد و به روابط آنان ضربه وارد می‌کند. بی ادبی درگفتار، باعث بروز اختلاف و دشمنی میان زن و شوهر می‌شود.
ب) سلام کردن
یکی از دستورهای ارزنده اسلام، سلام کردن است. افراد هنگامی که به هم می رسند، برای اظهار محبت به یکدیگر سلام می‌کنند.
علی(ع) فرمود:«عود لسائک لین الکلام و بذل‌السلام یکثر محبوک و یقل مبغضوک؛ (24) زبانت را به نرمی کلام و سلام کردن عادت بده تا دوستدارانت زیاد و دشمنانت اندک شوند.»
بدون تردید، سلام کننده به وسیله سلام، الفت و دوستی را میان خود و دیگران افزایش می دهد و به همین نسبت، زمینه‌های کدورت و دشمنی را برطرف می‌سازد. تجربه نشان داده که در مواردی در پرتو یک سلام گرم و ساده، دشمنی‌های دیرینه از میان برداشته شده است. همچنین معلوم است که هر قدر سلام رساتر و خالصانه‌تر و نیز سرشار از احترام و تکریم باشد، اثرش در جذب قوی‌تر و در زدودن کدورت‌ها عمیق‌تر خواهد بود.
بدین جهت، در اسلام سفارش شده است که در هنگام ورود به خانه، به افراد آن سلام کنید.
پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «اذا دخل احدکم بیته فلیسلم، فانه ینزله البرکه و تونسه الملائکه؛ (25)هنگام ورود به خانه به اهل آن سلام کنید؛ چرا که این کار برکت را بر آن خانه نازل می‌کند و ملائکه با آن مأنوس می‌شوند.»
بی تردید، تداوم سلام میان زن و شوهر در محیط خانواده و پیشی گرفتن هر یک در سلام کردن بر دیگری، محبت بین آنها را افزایش داده، راه کینه‌ورزی و قهر را می‌بندد.
ج) استقبال یا بدرقه همسر
استقبال از همسر به هنگام ورود به خانه یا بدرقه او به هنگام بیرون رفتن، نشانه صفا و صمیمیت میان آن دو و نیز افزایش‌دهنده مهر و محبت بین آنها است. افزون بر آن، این کار حاکی از احترام زن و شوهر به یکدیگر است.
از پیامبر گرامی اسلام (ص) حدیثی در این باره می‌آوریم:«حق الرجل علی المراه اناره السراج و اصلاح الطعام و ان تستقبله عند باب بیتها فترحب...؛ (26) حق مرد بر زن آن است که چراغ خانه را روشن کند، غذا را آماده کند و هنگام ورود مرد به خانه، تا جلوی در، به استقبال او برود و به او خوش آمد بگوید.»
در حدیث می‌خوانیم: مردی به حضور رسول خدا(ص) شرفیاب شد و عرض کرد: همسری دارم که هنگام ورود من به خانه به استقبالم می‌آید و موقع خارج شدن از خانه بدرقه‌ام می‌کند؛ زمانی که مرا اندوهگین ببیند می گوید: چرا غمگینی؟ اگر غصه روزی را می‌خوری، بدان که دیگری (خدا) آن را به عهده گرفته و اگر غصه آخرت را می خوری، خدا اندوهت را زیادتر کند(بیشتر به فکر آخرت باش). پیامبر (ص) فرمود: خداوند در روی زمین کارگزارانی دارد و این زن از کارگزاران خدا است؛ او نصف اجر شهید را دارد.»(27)
ممکن است در نظر برخی، انجام این گونه امور، بسیار ساده و پیش پا افتاده قلمداد شود، ولی باید توجه داشت که انسان‌ها موجودات پیچیده‌ای هستند؛ به طوری که یک خنده و تبسم در روح و روان آنها اثر مثبت می‌گذارد؛ همان گونه که یک بی توجهی و کم اعتنایی موجب رنجش خاطر آنها می‌شود.
د) سپاسگزاری و قدردانی
سپاسگزاری بازتاب عاطفی محبت و خوش اخلاقی در روان آدمی است و هر انسانی به طور طبیعی دوست دارد از نیکی و محبت دیگران قدردانی کند؛ این امر یکی از صفات بسیار پسندیده و از بزرگترین رموز جلب دوستی و احسان دیگران است.
اهمیت سپاسگزاری چنان مورد توجه شارع مقدس است که کوتاهی در اجرای آن همانند سستی در شکرگزاری به ساحت اقدس الهی به شمار آمده است.
امام رضا (ع) می‌فرماید:«من لم یشکر المنعم من المخلوقین لم یشکر الله عز وجل؛ (28) هر کس از بنده‌ای که به او خوبی کرده تشکر نکند، شکر خدای عزوجل را هم به جای نیاورده است.»
بدیهی است وقتی از عملکرد فردی تشکر می‌کنیم، در حقیقت او را به نوعی تأیید کرده‌ایم؛ بنابراین سپاسگزاری زن و شوهر از یکدیگر، صمیمیت میان آن دو را استوار می‌گرداند.
امام صادق(ع) می فرماید: «خیر نسائکم التی ان اعطیت شکرت و ان منعت رضیت؛ (29) بهترین زنان شما، آن بانویی است که اگر به او چیزی دهند ( و یا خدمتی کنند)، سپاسگزاری کند، و چنانچه از او بازگیرند راضی و خشنود باشد. »
اما متأسفانه در برخی از خانواده‌ها میان زن و شوهر، به جای تشکر و قدردانی، خرده‌گیری و انتقادهای تحقیرکننده است. در این گونه خانواده‌ها، اگر صفا و صمیمیتی هم میان زن و مرد وجود داشته باشد، به مرور زمان به کینه توزی و دشمنی می‌انجامد. نادیده گرفتن احسان و نیکی دیگران، انسان را از خیرخواهی آنان محروم می‌کند و باعث زوال نعمت و نیز نابودی کارهای نیک خود آدمی می‌شود.
امام صادق (ع) می‌فرماید: «ایما امراه قالت لزوجها ما رایت من وجهک خیراً فقد حبط عملها؛(30)هر زنی که به شوهر خود بگوید: من از زندگی با تو خیری ندیدم، همه اعمال نیک او نابود می شود.»
زنان و شوهران باید توجه داشته باشند که کوچک ترین کلمه تشکر و قدردانی که بر زبان آنان جاری می شود، بزرگترین و عمیق ترین آثار روانی را در طرف مقابل از خود به جا می‌گذارد. اما امروزه بدبختانه منطق غلط و نازیبایی میان مردم رواج یافته که هر کس باید وظیفه خود را انجام دهد و نیازی به تشکر نیست. در این باره باید بگوییم که هر کس باید وظیفه خود را انجام دهد و انتظار تشکر نداشته باشد، ولی وظیفه دیگران هم این است که در برابر عملکرد افراد، از آنان قدردانی کنند. (31)
2.ابراز محبت
انسان تشنه دوستی و محبت است و محبت، انگیزه بسیاری از تلاش‌ها و زحمت‌های طاقت‌فرسای زندگی است. محبت زن و فرزند، پدر و مادر و دوست و آشناست که انسان را به فعالیت و کسب معاش وا می‌دارد.
همچنانکه آدمی از محبت خویش نسبت به دیگران لذت می‌برد، پیوسته در تلاش است که محبت دیگران را نسبت به خود جلب کند.
انسان می‌خواهد او را دوست داشته باشند و اگر احساس کند که هیچ کس به او علاقه ندارد، جهان با همه وسعتش برای او تنگ و تاریک خواهد شد؛ خود را غریب و تنها می‌بیند و چه بسا همین احساس تنهایی او را به اذیت و آزار دیگران و یا حتی خودکشی وا دارد.
از دید اسلام، اساس زندگی خانوادگی بر محبت است. خداوند در قرآن می فرماید:«و از نشانه های خدا اینکه از جنس خود شما همسرانی برایتان آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد؛ در این امر نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکر می‌کنند. »(32)
خداوند متعال انسان ها را به گونه‌ای آفریده که وقتی نیازها و مصالح یکدیگر را تأمین می‌کنند، کم‌کم رابطه‌ای میانشان ایجاد می‌شود و رشد می‌کند؛ این عاطفه به شکلی نیرومند و به طور طبیعی، میان دو همسر به وجود می‌آید و می‌تواند نقش مهمی در تأمین مصلحت کل خانواده ایفا کند. می‌توان گفت که نیرومندترین عامل دوام و رشد خانواده، عاطفه و محبت اعضای آن به یکدیگر است. بنابراین، به حکم عقل، اگر زندگی خانوادگی ضرورت داشته باشد، بهترین عامل برای استحکام و بقای آن، برانگیختن عواطف متقابل افراد خانواده نسبت به هم است.
هدف خداوند این است که میان دو همسر، مهر و محبت برقرار باشد و در کنار هم احساس آرامش کنند؛ پس اصل در زندگی خانوادگی، وجود فضایی آرام و محبت آمیز است و زن و شوهر باید تلاش کنند در میان اعضا آرامش به وجود آید و روز بروز عواطف و محبتشان به هم بیشتر شود. (33)
زن و شوهر بیش از دیگران، انتظار محبت از یکدیگر دارند و یکی از اهداف مهم ازدواج نیز محبت خواهی و انس طلبی و آرامش به برکت کامیابی‌های مشروع است.
امام صادق (ع) می فرماید: «اذا احببت رجلاً فاخبره بذلک فانه اثبت للموده بینکما؛ (34) هر گاه کسی را دوست داشتی، او را بدان آگاه ساز؛ زیرا این کار، دوستی را در میان شما استوارتر می‌سازد.»
همچنین آن بزرگوار نقل می‌کنند که رسول خدا (ص) فرموده است:«قول الرجل للمراه انی احبک لا یذهب من قلبها ابداً؛ (35) این گفته مرد به همسرش که «دوستت دارم»، هرگز از قلب او خارج نمی‌شود.»
لازمه شادابی روح زن و جلوگیری از افسردگی و پژمردگی او این است که زن، خود را محبوب همسر خویش ببیند و از عشق و علاقه او نسبت به خود مطمئن باشد؛ همین اعتقاد و اطمینان، امنیت خاطر زن را تأمین می‌کند و به آرامش درونی او می‌افزاید. اگر زن در مورد عشق همسرش نسبت به خود تردید کند یا به علاقه او به افراد دیگر پی ببرد، خود را از به دست آوردن دل او بی نصیب و ناتوان احساس می‌کند و روز بروز نهال زندگی او رو به پژمردگی نهاده، از نشاط روحی‌اش کاسته می شود. این مسأله، چنان بر روح و روان زن تأثیر می‌گذارد که علاقه او نسبت به فرزندانش نیز کمتر می‌شود؛ یعنی حتی عاطفه مادری نیز بشدت از عواطف شوهر نسبت به زن تأثیر می‌پذیرد. حمایت و مهربانی قلبی مرد، آنقدر برای زن ارزش دارد که زندگی زناشویی بدون آن برای زن قابل تحمل نیست و چنین ازدواجی هرگز نمی‌تواند او را به خوشبختی برساند.
نکته شایان توجه اینکه زن اغلب نمی تواند از بی مهری یا کم توجهی همسرش نسبت به خود شکوه کند یا گلایه خود را با وی در میان گذارد؛ گویی چنین کاری را در شأن خود نمی‌بیند و آن را مایه تحقیر خود می‌داند. حال اگر از چنین چیزی پیوسته رنج ببرد، آثار نامطلوب این احساس درونی بتدریج در رفتار و بویژه در برخوردهای او با همسرش پدیدار می‌شود و روزبه‌روز مسائل را پیچیده تر می‌سازد. زن به علت برخورداری از عواطف سرشار درونی، در شرایط طبیعی می‌تواند بیشترین فداکاری و از خود گذشتگی را درباره همسرش از خود نشان دهد و عالی‌ترین احساسات خود را نثار او کند و با بسیاری از سختی‌ها و محرومیت‌ها بسازد؛ ولی همه اینها زمانی است که او در ارتباط با همسرش از جنبه روحی ارضا شود و احساسات و عواطف خود را تباه شده نبیند؛ به عبارت دیگر، اعتماد به علاقه و توجه همسر و برخورداری از عواطف و مهربانی او، این توانایی را در زن به وجود می‌آورد که بتواند با سختی ها بسازد و بیشترین فداکاری را نسبت به همسرش از خود نشان دهد و از این همه گذشت و ایثار لذت برد. اما اگر چنین شرایطی برای او فراهم نشود؛ یعنی احساس کند گوهر محبت او را ارج نمی‌نهند و قدر فداکاری‌های او را نمی‌شناسند، روز بروز از این توانایی او کاسته می‌شود و از خودگذشتگی هایش زمینه بروز خود را از دست می دهد؛ به این ترتیب، اختلاف‌ها و ناسازگاری‌ها آغاز می‌شود.
منشأ بسیاری از اختلاف های خانوادگی در این است که زن به خواسته اصلی خود نمی‌رسد و خویشتن را از تصاحب قلب همسر و جلب محبت او نسبت به خود محروم و ناتوان می بیند، ولی آن را بیان نمی‌کند؛ بلکه به طور ناخودآگاه، ناسازگاری و رفتارهای اعتراض‌آمیز دیگری را در پیش می‌گیرد.
متأسفانه بسیاری از شوهرها به علت ناآگاهی از چگونگی دنیای درونی همسر خویش، این خواسته مشروع او را نادیده می‌گیرند و بی‌آنکه از پیامدهای این رفتار خود در سرنوشت زندگی مشترکشان آگاه باشند، محبت و توجه چندانی به همسر نشان نمی‌دهند و او را در دنیایی از رنج های درونی، تنها می‌گذارند. زمانی که زن در زندگی زناشویی احساس شکست کند و سرمایه عشق را بر باد رفته ببیند، چگونه می‌تواند خویشتن را با تمام وجود وقف زندگی خانوادگی کند؛ او چگونه می تواند عواطف و احساسات پاک قلبی خود را سخاوتمندانه نثار کند و نهال زندگی مشترک را با عشق و عاطفه آبیاری کند؟
بنابراین، «نخستین وظیفه روحی و عاطفی شوهر نسبت به همسرش از همان روزهای آغاز زندگی مشترک این است که زن را از علاقه و محبتی که نسبت به او دارد مطمئن سازد و از کارهایی که نشان‌دهنده بی‌توجهی او به همسرش باشد، بپرهیزد و با نثار محبت، نهال‌نورسیده زندگی زناشویی را سیراب و سرسبز سازد.»(36) زن نیاز دارد که حرف های پر محبت بشنود؛ با شوهرش بیرون برود؛ در تحسین و تمجید از چیزها با شور و شوق شوهرش شریک شود و نیز یکی شدن واقعی با همسرش را در سکوتی آنی تجربه کند. برای زن، عشق به معنای علاقه دائمی و در سطح عالی است؛ درست به همین دلیل است که او می‌خواهد همیشه در کنار شوهرش باشد.
زن برای ساعت‌هایی که شوهرش با او است ارزش قائل است؛ جمعه‌هایی که او در خانه است و غروب‌هایی که شوهر او را به مهمانی یا سینما می‌برد. به نظر زن اینها راه هایی است که عشق ابراز می شود؛ اگر شوهر برای تماشای فوتبال بیرون برود، گله می‌کند که «تو دیگر مرا دوست نداری»؛ اگر مرد به چیز دیگری علاقه نشان دهد، به نظر زن به این دلیل است که دیگر علاقه‌ای به او ندارد.(37)
از سوی دیگر، زن نیز باید به شوهر خود علاقه داشته باشد و این علاقه را به صورت‌های گوناگونی ابراز کند. ابراز علاقه زن به شوهر خود، باعث افزایش وفاداری مرد نسبت به زندگی خانوادگی و بالا رفتن انگیزه او برای کار در جهت تأمین آسایش خانواده می‌شود و رضایت او را از زندگی زناشویی در پی دارد.
امام صادق (ع) می فرماید:«لا غنی بالزوجه فیما بینه و بین زوجها الموافق لها عن ثلاث خصال، و هن... و اظهار العشق له بالخلابه والهیئه الحسنه لها فی عینه؛ (38) زن در روابط خود و شوهر همدلش از سه چیز بی نیاز نیست:... و سوم، آشکار کردن علاقه به شوهر با دلربایی و آرایش خود در برابرش، به گونه‌ای که او می پسندد. »
پی نوشت‌ها :
1. قلم ، 4. 2. کافی، ج 2، ص 99. 3. همان، ص 100.
4. نساء، 19. 5. من لایحضر الفقیه، ج 3، ص 555.
6. همان، ص 443. 7. بحار الانوار، ج 75، ص 237.
8. کافی، ج 5، ص 325. 9. همان، ص 326.
10. بحار الانوار، ج 70، ص 298. 11. همان، ج 100، ص 246.
12. شرح غرر الحکم، ج 2، ص 540، ح 3534. 13. کافی، ج 5، ص 88. 14. همان، ج 2، ص 103. 15. بحار الانوار، ج 100، ص 254. 16. بقره، 83. 17. بحار الانوار، ج 68، ص 310. 18. همان، ج 100، ص 223. 19. غزالی احیاء علوم الدین، ج 2، ربع عادات، ص 90 به بعد. 20. بحار الانوار، ج 68، ص 387. 21. همان، ج 71، ص 4.
22. همان، ج 100، ص 253. 23. شرح غررالحکم، ج 3، ص 384، ح 4815. 24. همان، ج 4، ص 329، ح 6231. 25. بحار الانوار، ج 73، ص 7. 26. مستدرک الوسائل، ج 14، ص 254. 27. وسائل الشیعه، ج 20، ص 32. 28. بحار الانوار، ج 68، ص 44. 29. همان، ج 100، ص 239.
30. وسائل الشیعه، ج 20، ص 162. 31. رشید پور، تحکیم خانواده، ص 109 و 110. 32. روم، 21. 33. مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج3، ص 75. 34. کافی، ج 2، ص 644. 35. وسائل الشیعه، ج 20، ص 23. 36. راهنمای همسران جوان، ص 76. 37. تورینر، راز تفاهم در زندگی زناشویی، ترجمه: ناصر فرجی، ص 102. 38. بحار الانوار، ج 75، ص 237.