kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۹۱۲۱
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۷
نگاهی به سیره امام خمینی در مواجهه با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

بزرگ‌تر از انقلاب اول

 

با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۵۸ شور و هیجانی غیر قابل وصف از رضامندی و شادی در صفوف مردم انقلابی کشور ایجاد شد. اما از سوی دیگر دولت موقت در اعتراض به آن استعفا کرد و درستی این عمل، بین گروه‌هایی به عنوان یک شبهه مطرح گردید و مواضع موافق و مخالفی گرفته شد. گروه‌های مخالف، تبعات ‌اشغال یک سفارتخانه آن هم ابر قدرتی چون آمریکا و واکنش جامعه جهانی نسبت به آن را یادآوری می‌کردند و بر هزینه سنگین رویارویی با آمریکا تذکر می‌دادند. با این وجود همه چیز بستگی به رأى و موضع امام داشت. دیری نپایید که نظر مساعد و خشنودی معظم‌له نسبت به این حرکت اعلام گردید.
حمایت امام از کار انقلابی دانشجویان و تأييد آن، پشتوانه‌ای استوار از خردورزی، درایت و عاقبت اندیشی آن رهبر حکیم داشت و اینک با گذشت بیش از چهار دهه، ملاحظه می‌کنیم، مواضع مترقّی و اصولی امام در قبال این حرکت، ملاک و میزانی دقیق از دشمن شناسی به ملت داده و زاد و توشه درخوری برای مسیر طولانی انقلاب داشته است. برخی تعابیر و مواضع امام نسبت به حادثه ۱۳ آبان را مرور می‌کنیم:
 ۱. مرکز و لانه فساد: 
 عبارت معروفی از نگرو پونته اولین سفیر آمریکا در عراق پس از صدام نقل شده است که پرسید می‌دانید چرا در آمریکا کودتا نمی‌شود؟ و خود پاسخ داد زیرا در واشنگتن سفارتخانه آمریکا وجود ندارد! این طنز تلخ، پرده از واقعیتی تاریخی برمی‌دارد که هر کجا سفارت آمریکا بوده وحشت، ترور، ناامنی و سرنگونی حکومت‌های مردمی را در پی داشته است. در طول سده گذشته، رد پای آمریکا در بیش از شصت کودتای موفق و ناموفق دیده می‌شود. در کشور ما نیز آمریکا با کودتای ۲۸ مرداد، دولتی مردمی را ساقط کرد و دیکتاتور را به کشور بازگردانید. از این منظر، امام خمینی چنین مکانی را که مرکز توطئه علیه ملت‌ها است، لانه فساد خواند.
۲. شیطان بزرگ: 
این تعبیر لطیف، ریشه روایی دارد و امام خمینی(ره) با‌اشاره به حدیثی فرمودند: «رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطان‌ها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما(بحارالانوار ج۱۵ ص۲۵۸) در این انقلاب، شیطان بزرگ که آمریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع می‌کند و چه بچه شیطان‌هایی که در ایران هستند و چه شیطان‌‌هایی که در خارج هستند، جمع کرده و هیاهو به راه انداخته است.»
هر چند قصد امام از این تمثیل، بیان یک تشابه در آن مقطع زمانی بود، اما نسبت شیطان بزرگ به آمریکا آنچنان بر توده‌ها دلپسند و مطلوب آمد که از آن پس در سراسر جهان به عنوان اسمی خاص برای آمریکا شهرت یافت. 
۳. آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند کند:
 این عبارت که متداول‌ترین جمله امام خمینی محسوب می‌شود و در هر کوی و برزن نوشته شده و بر زبان همه اقشار ملت جاری است، در زمان تسخیر لانه جاسوسی ایراد گردید. آمریکا که شاهد بر باد رفتن حیثیت و به سُخره گرفته شدن هیمنه‌ خود در جهان بود، همچون مار زخم خورده به خود می‌پیچید و برای انتقامی خونین نقشه می‌کشید.
آمریکا همان ابَرقلدری است که بیش از نود درصد از عمر ننگین خود را به جنگ با کشورها و ملت‌ها سپری کرده و میلیون‌ها انسان بیگناه را به خاک و خون کشانیده یا معلول و یا آواره کرده است. هر چند غالبا آمریکا از آتش افروزی‌های خود طرفی نبسته است اما هزینه سنگین این جنگ‌ و جنایت‌ها را پیوسته ملت‌های مظلوم پرداخت کرده‌اند.
با وجود چنین پرونده سیاه و سابقه خونینی که تاریخ برای آمریکا ثبت نموده، امام خمینی ضمن تحلیل کوتاهی از موضوع تسخیر لانه جاسوسی فرمودند: «جوانان مطمئن باشند که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند کند. بی‌خود صحبت اینکه اگر دخالت نظامی[کند] مگر آمریکا می‌تواند دخالت نظامی در این مملکت کند؟! امکان برایش ندارد. تمام دنیا توجهشان الان به اینجاست. مگر آمریکا می‌تواند در مقابل همه دنیا بایستد و دخالت نظامی کند. غلط می‌کند دخالت نظامی کند! نترسید! نترسانید هم!»
آنچه در عمل واقع شد نیز همین بود؛ آمریکا هیچ غلطی نتوانست کند! امام با بیان این عبارت، ددمنشی و جنایات آمریکا را انکار نکرد بلکه‌اشاره به استیصال وی در رویارویی با حق نمود. آمریکا یک ابرقدرت مستکبر بود که هرگز برای بازگردانیدن آبروی از دست رفته خود از پا نمی‌نشست. همچنانکه طی عملیاتی دقیق و برنامه‌ریزی شده به صحرای طبس لشکر کشی کرد تا علاوه‌بر آزادسازی گروگان‌ها نقاط حساس کشور از جمله محل استقرار امام را بمب باران کند و برگی تازه از جنایتی هولناک به پرونده ننگین خود بیفزاید. اما با توفان شن، بالگردها به هم برخورد کرده و آتش گرفتند و جهنمی برای سربازان آمریکایی ایجاد شد. عده‌ای سوختند و بقیه خوار و منکوب‌گریختند. این شکست ذلیلانه، نمود همان عبارت امام بود که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند کند و در طول چهار دهه بارها راستی آن به اثبات رسیده است. اما راز این سخن چیست؟ 
برای پی بردن به حقیقت امر باید به جنبه معنوی و ملکوتی امام راحل توجه کنیم. امام از اولیای الهی و مؤيَد به امدادهای غیبی بود. شیوه زعامت آن ابَرمرد، سنخیتی با دیگر رهبران نداشت و رفتار انبیا را تداعی می‌کرد. وعده‌های او نیز از جنس پیش‌بینی و حدس و گمان نبود بلکه سخن عارفی کامل محسوب می‌شد که به وقوع خواهد پیوست. بر این اساس برخی از اهل معنا معتقدند که عبارت آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند کند، جمله‌ای خبری نیست که لازمه آن صدق یا کذب باشد. بلکه جمله‌ای انشائی است که آن ولی خدا بر زبان آورد و در حکم نفرینی گردید که سرنوشت شوم آمریکا را در تعامل با کشور ایران رقم زد!
۴. از انقلاب اول بزرگ‌تر: 
امام عزیز انقلاب بهمن ۵۷ را با همه سختی‌ها، مرارت‌ها و مبارزات خونینی که داشت در کفه ترازویی قرار داد و تسخیر لانه جاسوسی را در کفه دیگر و آن را انقلاب دوم و بزرگ‌تر از انقلاب اول نامید! امام اهل مجامله نبود و با دقت سخن می‌گفت. اما چگونه حرکت دانشجویان پیرو خط امام برتر از انقلاب میلیونی ملتی شد که با اراده و مجاهدت شاه را از کشور بیرون کردند؟ وجوه مختلفی در تحلیل این سخن وجود دارد که می‌توان به یک نمونه آن ‌اشاره نمود:
بیرون راندن شاه با همه ابعاد و گستردگی، دستاوردش برای ملت، آزادی بود. اما تا زمینه استقلال کشور فراهم نشود، آزادی تمام و کمال به دست نمی‌آید. در حقیقت استقلال، ظرف و رُستنگاه آزادی است و تا کشوری از زیر بار قدرت‌های زورگو رهایی نیابد، نمی‌تواند ادعای آزادی کند. به تعبیر دیگر هر کشوری که رد پای بیگانگان را بر خاک خود دارد، از نعمت آزادی محروم است و چنانچه ملت‌ها بخواهند به گوهر آزادی برسند باید در دریای استقلال جویی غوطه بخورند. از این منظر وجود سفارتخانه‌ای که تاریخچه‌ای از توطئه و دخالت و کودتا دارد، مانع به استقلال رسیدن کشور است و تا این غده چرکین جراحی نشود، ملت از نعمت استقلال و آزادی حقیقی محروم خواهد بود.  لذا رهبر حکیم این عمل را بزرگ‌تر از انقلاب اول خواند.
۵. سوره برائت انقلاب: 
جیمی کارتر رئیس‌جمهور وقت آمریکا پس از‌اشغال سفارت در حرکتی منفعلانه، رمزی کلارک و ویلیام میلر را برای ملاقات با امام و مذاکره برای آزاد سازی گروگان‌ها به ایران فرستاد. در آن زمان آمریکا شاه را به عنوان معالجه و درمان در بیمارستان‌های خود پذیرفته بود. افشای اسناد جاسوسی در سفارتخانه از یک سو و پناه دادن شاه جلاد از سوی دیگر، ملت را سخت عصبانی و ناراحت کرده بود. در چنین شرایطی مذاکره و گفت‌وگو به هیچ عنوان مناسبت نداشت و ملت را بیش از پیش آزرده خاطر می‌ساخت. از این رو امام خمینی طی پیامی کوتاه و در عین حال قاطع با پذیرش نمایندگان کارتر مخالفت کرد و ملاقات مقامات ایرانی را نیز با آنها ممنوع اعلام نمود و آن را منوط به تحویل شاه و دست برداشتن از جاسوسی بر ضد نهضت دانست. 
این پیام سراسر عزت آفرین بلافاصله در رسانه‌های جهان بازتابی گسترده و بی‌نظیر یافت و نمایندگان کارتر که در ترکیه به سر می‌بردند و آماده سفر به ایران بودند، از همان‌جا دست خالی بازگشتند. نکته قابل توجه آنکه تنها اعلامیه امام که بدون بسم الله صادر شده، همین اعلامیه است و می‌توان آن را به سوره برائت انقلاب تشبیه نمود.(صحیفه امام ج۱۰ص۵۰۳)
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی