تعامل ملیگراها با بنیصدر
شايد بتوان اولين ابراز وجود اين فراكسيون
ـ كه نزديكان بنيصدر مثل احمد سلامتيان، احمد غضنفرپور و... نيز با آن متحد شده بودند ـ
را تلاش آنان براي رد اعتبارنامه شهيد دكتر حسن آيت دانست، اما حاصل همه اين تلاشها تنها
30 رأي مخالف به اعتبارنامه شهيد آيت بود كه تعدادي از آن آراء را نيز برخي از افراد خط امامي دادند.1 اطلاعات وسيع آيت از جريان مليگرا و عملكرد گذشته آنان همراهي او با شهيد بهشتي و عالمان برجسته مجلس خبرگان قانون اساسي در دفاع مستدل از اصل ولايت فقيه، عامل اصلي نگراني ليبرالها از نقش ايفا كردن او در مجلس اول به شمار ميرفت. ساختن سندي دال بر رفتار خلاف شرع و نيز نواري از آيت كه حاوي پيشبينيهايي درباره آينده عملكرد بنيصدر و متحدانش بود، برخي از دوستان انقلاب و امام را نيز نسبت به او بدبين كرده و او را در نظر آنان، چهرهاي تشنجطلب جلوه ميداد. در پيشاپيش نمايندگاني كه رد اعتبارنامه آيت را تعقيب ميكردند، احمد سلامتيان دوست قديمي بنيصدر و عضو «دفتر هماهنگي مردم با رئيس جمهور» قرار داشت. سلامتيان از اعضاي جوانتر جبهه ملي بود. سران جبهه ملي در ابتدا بنيصدر را به دليل تكرويهايش چندان نميپسنديدند، اما رئيسجمهور شدن او فرصتي نبود كه مليگراها بتوانند از آن صرفنظر كنند. به اين سبب، سعيد سنجابي فرزند دبيركل جبهه ملي نيز در كنار سلامتيان از مهمترين ادارهكنندگان تشكيلات سياسي بنيصدر شد. اطرافيان بنيصدر به عناصر جوان جبهه ملي منحصر نميشدند، برخي از مائوئيستهاي سابق مثل دكتر احمد غضنفرپور هم از افراد مؤثر اين حلقه بودند. بهرغم آنكه بنيصدر خصومت ديرينهاي با گروههاي ماركسيست داشت، گروههاي مائوئيست (طرفداران دولت چين) و بهطور مشخص «حزب رنجبران» و سازمان «توفان» اولين ماركسيستهايي بودند كه به جبهه وي در مقابله با خط امام پيوستند. مائوئيستها از قبل از پيروزي انقلاب مدعي مبارزات دهقاني بودند، اما در اين مقطع اولويت خود را مبارزه با گروههاي حامي شوروي و از آن بيشتر، نيروهاي خط امام قرار داده بودند.
در مدت كوتاهي با پيوستن خسرو قشقايي (زميندار بزرگ منطقه فارس و از افراد داراي سابقه ارتباط با پايگاه سازمان سيا در تهران) به جبهه بنيصدر، تصويري كاريكاتوري از همكاري فئودالها و گروههاي مدعي مبارزه با فئوداليسم در زير چتر رياست جمهوري بنيصدر شكل گرفت. مجلس در ابتدا اعتبارنامه خسرو قشقايي را به سبب وابستگي ديرينه و آشكار او به سازمان سيا ـ به استناد مدارك به دست آمده از لانه جاسوسي آمريكا ـ رد كرد. قشقايي نيز به منطقه فارس بازگشت و برنامه مبارزه مسلحانه با نهادهاي انقلاب را برگزيد. مستند تلويزيوني «خانگزيدهها» اثر ماندگار شهيد سيدمرتضي آويني و گروه تلويزيوني جهاد سازندگي مربوط به همين ماجرا بود. «خان قشقايي» در مبارزه با نيروهاي عدالتخواه مسلمان پيرو خط امام در نهادهاي جهاد سازندگي، سپاه و... از هم پيماني با بنيصدر بهره فراواني ميبرد.
موضوع مالكيت زمينهاي زراعي به صورت يكي از مسائل محل نزاع جريان ليبرال و خط امام رخ نشان ميداد. در اين ميان عجز و لابه اينگونه افراد در محضر برخي از مجتهدان عاليمقام و حتي مراجع معظم تقليد درباره محترم نبودن مالكيت شرعي در جمهوري اسلامي در كنار واقعيت برخي از افراطكاريهاي ناشي از عملكرد افراد التقاطي نفوذي در دادگاهها و نهادهاي انقلاب و مصادرههاي غيرشرعي اموال مردم تحت عنوان مبارزه با فئوداليسم، خط امام را تحت فشار بخشي از بزرگان حوزههاي علميه نيز قرار داده بود. بهطور مشخص موضعگيريهاي تند آيتالله بهاءالدين محلاتي و آيتالله سيدحسن قمي و حتي گاه آيتالله گلپايگاني ناشي از چنين وضعيتي بود. جريان ليبرال از اين امكان نيز براي سركوب خط امام مدد ميجست.
بنيصدر اميدوار بود كه خواستههاي خود را از طريق وارد آوردن فشار بر جريان خط امام از چند جبهه پيگيري كند. او در اولين حركت قصد داشت، يار نزديك خود (سلامتيان) را براي نخستوزيري به مجلس معرفي كند. اما مقاومت مجلس داراي اكثريت خط امامي، بنيصدر را از اين اقدام منصرف كرد.
وي سپس درگير كردن بيت امام با جريان خط امام را در برنامه كار خود قرار داد. مخالفت امام(ره) با معرفي مرحوم حجتالاسلام والمسلمين حاج سيداحمد خميني به عنوان نخستوزير، اين خواسته بنيصدر را هم با مانع روبهرو كرد. اگرچه مرحوم حاج سيداحمد خميني به گفته خودش به بنيصدر رأي نداده بود، اما برخي از موضعگيريهايش و تمايل وي به بيطرفي درآن مقطع، مخالفان جريان خط امام را به توهم امكان سوءاستفاده ميانداخت.
در سوي مقابل نيز نگراني گروههاي خط امامي از اين قصد مخالفان، به نوعي ايجاد فاصله بين مرحوم حاج سيداحمد خميني با گروههايي مثل حزب جمهوري اسلامي را دامن ميزد. البتّه با روشنتر شدن انحراف بنيصدر و حاميانش، فرزند حضرت امام، با موضعگيريهاي شفّاف، هماهنگي خويش را با بزرگاني مثل شهيد بهشتي، آيتالله خامنهاي و... آشكار ساخت.
با اين حال جبهه حاميان بنيصدر توانسته بود، برخي از اعضاي خانواده امام را به همراهي با مسير غلط خود متقاعد سازد؛ مثلاً سيدحسين خميني فرزند آيتالله شهيد حاج آقا مصطفي خميني، هوشياري لازم را براي نجات از ورطه موضعگيريهاي دلخواه اين جبهه را نداشت و در عمل به عامل اجراي مقاصد آنان تبديل شده بود.
پانوشت:
۱- نك: اعتبار نامه شهيد آيت در مجلس شوراي اسلامي،
http://Irdc. ir/fa/content/10302/default. aspx