kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۸۱۸۲
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۳
نگاهی به سریال صهیونیستی دره‌ اشک‌ها

ترس در اردوگاه دشمن

 

احسان رشیدی
در سال‌های اخیر؛ رژیم صهیونیستی شکست‌های پیاپی‌ای را متحمل شده که دست‌اندرکاران فرهنگی رسانه‌ای این رژیم سعی در ترمیم لشکر شکست خورده
این رژیم را دارد.
سریال «دره‌اشک ها» محصول رژیم صهیونیستی در سال 2020 است و فصل اول آن شامل 10 قسمت است. پدیدآورنده آن ران شلم و زبان اصلی سریال عبری و عربی است. تهیه‌کننده این سریال گیل زید و بازیگران دره‌اشک ها؛ آویو آلوش، تام هاگی، شحر تاووش و لی بران در نقش منی بن دور هستند.
سریال دره‌اشک‌ها محصول شبکه اچ بی‌او مکس با بودجه هر قسمت یک میلیون دلار یکی از پرخرج‌ترین سریال‌های تاریخ رژیم صهیونیستی است. این سریال در بلندی‌های جولان فیلمبرداری شده و سعی بر تزریق حس پیروزی را به سربازان خود القا کند.
خلاصه سریال
علت نامگذاری سریال، نبرد دره‌ اشک‌ها‌ است که با شکست اعراب و غلبه رژیم صهیونیستی در این نبرد همراه بوده است. جنگ یوم کیپور در سال 1973 که با صلح مصر و رژیم صهیونیستی و تنها ماندن سوریه در جبهه مقاومت در آن سال به پایان رسید.
در قسمت اول سکانس‌های مبارزات گروه پلنگ سیاه، گروه چپ گرا که به دنبال عدالت طبقاتی و برابری نژادی را شاهد هستیم، از افراد این گروه مارکو دوستان خود و مخفیگاه آنان را لو می‌دهد و ملاخی که فرمانده آن گروه است دستگیر می‌شود.
در این قسمت جنگ شروع می‌شود. نبردهای زیادی به نمایش گذاشته می‌شود که اکثر نبردهای اصلی درون‌تانک است.
در قسمت‌های اولیه سربازان ترسویی را که به خدمت آمده‌اند به تصویر می‌کشد که حتی به افراد خودی شلیک می‌کنند و باعث مرگ آنها می‌شوند. ولی در ادامه سریال این افراد متحد می‌شوند، دست سازندگان این سریال رو است که سعی دارند در آغاز سریال بی‌طرف باشند ولی از اواسط سریال شروع به تحریف و دروغ می‌کنند. سربازان و ماموران سوری را آدم‌های خشن و بی‌احساس و شکنجه‌گر نشان می‌دهند. این در صورتی است که سربازان رژیم صهیونیستی را افرادی عاطفی و خداترس و علاقمند به خانواده معرفی می‌کند.
سریال شامل چند داستان است که در انتها به هم دیگر متصل می‌شوند. منی بن دور
یک نویسنده اسرائیلی فرانسوی است که به دنبال این است که پسرش را از میدان جنگ فراری دهد. و منی بن دور مخالف سیاست‌های رژیم صهیونیستی است ولی برای پسرش مجبور می‌شود به میدان جنگ برود، سوار بر‌تانک به دنبال پسر خود بگردد. در پایان سریال پسر کشته می‌شود و منی بن دور ناامیدانه جنگ را ترک می‌کند.
داستان دیگر، آوینام شاپریوا است. پسر باهوش و مسلط به سه زبان که در آغاز پسر خام و تنهایی است که به میدان جنگ آمده. او در پایان به اسارت گرفته می‌شود و تمام گفته فرمانده را اجرا می‌کند و بعد از اسارت تلنگر اصلی به او وارد می‌شود. آوینام شاپریوا نوجوانی است که با یک جوجه تیغی دوست است و با کسی ارتباط برقرار نمی‌کند. در این سریال سربازان رژیم افراد مظلوم و اتوکشیده‌ای به تصویر کشیده شده‌اند که زیر تهاجم قرار گرفته‌اند. ولی در واقعیت این سربازان رژیم هستند که با شقاوت جولان را تصرف کرده‌اند و سربازان سوریه و مصر برای خاک از دست رفته می‌جنگند.
اما واقعیت چیست؟
در واقعیت، سربازان رژیم صهیونیستی؛ کودک‌کش و شکنجه‌گر هستند که حتی به اعضای بدن اسرا نیز رحم نمی‌کنند و اسرائیل به قاچاق اعضای بدن مشهور است.
هدف و انگیزه سازندگان سریال
سریال در بلندی‌های جولان ساخته شده و ترس از دست رفتن بلندی‌های جولان هر لحظه در رژیم صهیونیستی بیشتر می‌شود و این سریال برای حفظ اراضی غصبی مردم سوریه است که سعی دارد با پروداکشن دروغ‌های خود را به جهانیان اثبات کند و قدرت رسانه در رساندن موضوع را نشان می‌دهد.
انگیزه سریال حفظ روحیه و برگردان آن به سربازان شکست خورده اسرائیل است و‌تانک‌هایی که روزگاری آوازه آن در جهان می‌پیچید، اکنون توسط نیروهای مقاومت یک به یک نابود شدند و دیگر‌تانک‌های مرکاوا قدرت سابق را ندارند چون اتحاد ویک دلی در بین لشکر جبهه مقاومت وجود دارد که در جنگ سی وسه روزه‌تانک‌های مرکاوا نسل سه و چهار با تمام پیچیدگی‌ها در هم به دست نیروهای حزب‌الله منهدم شدند.
قبرهای پولادین
علی شهاب تحلیل‌گر المیادین درباره‌تانک‌های مرکاوا و پایان آنها می‌گوید:
یک ضرب المثل نظامی آمریکایی می‌گوید که‌تانک خوب‌تانکی است که کادر خوبی داشته باشد. امروز نظامیان رژیم صهیونیستی از فقدان اعتماد و اطمینان در داخل‌تانک‌ها و خودروهای زرهی خود رنج می‌برند و نیروهای مقاومت‌تانک‌های آنها را در طول درگیری‌ها به قبر آنها تبدیل کردند. رزمندگان مقاومت در طول جنگ 33 روزه داستان‌تانک مرکاوا را تغییر داده و معادله جدیدی را ایجاد کردند که بر اساس آن مرکاوا از «خودروی پروردگار» به قبرهای فولادی
تبدیل شد.
به بن‌بست پروژه مرکاوا
این مطلبی بود که عمیر نیر مدیر صنایع تولیدی مرکاوا در گفت‌وگو با نشریه صهیونیستی گلوبس در تاریخ 28 سپتامبر 2006 یعنی یک ماه بعد از جنگ 33 روزه مطرح کرد. کلمه مرکاوا به معنای خودروی پروردگار است و اصطلاح آن از یک اصطلاح دینی از تورات برداشت شده است. علاوه‌بر اینکه این اصطلاح این‌گونه وانمود می‌کند که کسانی که در این‌تانک نشسته اند، در عنایت پروردگار قرار دارند!
این‌تانک با استفاده از تجربیات برداشت شده از جنگ اکتبر 73 تولید شد. تولید این‌تانک زیر نظر یسرائیل طال رئیس‌بخش عملیات ستاد فرماندهی کل ارتش رژیم صهیونیستی بود و بر اساس رویکردهای مبارزاتی اسرائیلی‌ها تاسیس شد. در دهه نود قرن گذشته میلادی نسل سوم این‌تانک رونمایی شد. این اقدام پس از آن صورت گرفت که‌تانک مذکور در معرض نوسازی و توسعه قرار گرفت و روند زرهی سازی و نصب سیستم‌های حمایتی و هشدار الکترونیک روی آنها به صورت کامل
انجام شد.
در پایان ایران باید سریال هم تراز با معیارهای جهانی بسازد و ژانر دفاع مقدس و زیرشاخه آن، مانند زندگین مدافعین حرم باید باز سازی شود تا مخاطبین از رشادت‌های جبهه مقاومت بیشتر اطلاع پیدا کنند و تحت تاثیر دروغ‌های رژیم صهیونیستی قرار نگیرند از قدرت جبه مقاومت با خبر شوند مانند فیلم جنگ سی وسه که روزه باعث می‌شود تا هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی درهم‌ شکسته شود.