kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۷۷۷۱
تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۸

داستانی با قهرمانان قلابی

 

فرزاد میرحمیدی
داستانی که این اواخر الهام علی‌اف و جمهوری آذربایجان بر سر گذرگاه‌های مرزی و حضور نیروها و عوامل بیگانه در سرحدات شمال غرب کشور براه انداخته است، داستان این مثل سینمایی است که می‌گوید؛ اگر در سناریویی «n» عدد کارکتر درست و بجا وجود داشته باشد، آن سناریو یک قهرمان واقعی خواهد داشت، اما اگر «n» بشود «n+1»، آنگاه هزار قهرمان [قلابی] پیدا خواهد کرد.
اما سناریوهای نوشته شده برای سیاستمداران خام، اغلب توسط سیاستمداران کارکشته بهتر خوانده و ترجمه می‌شوند. اینکه ایالات متحده و غرب، ناگهان دست از حمایت تاریخی خود از ارمنستان که توسط سیاستمداری تازه‌کار در قفقاز پرماجرا، کارش به امروز و اینجا کشید و اینکه اسرائیل و یکی دو کشور زودباور و طمع‌کار دیگر به این بهانه نیرو و تجهیزات به منطقه و بیخ گوش کشور ما فرستادند؛ همه و همه نشان می‌داد قضیه‌ «قره‌باغ»، فقط قضیه‌ «قره‌باغ» نیست و اپیزود اصلی داستان هنوز جایی دیگر است.
و وااسفا از مسئولان وقت سیاست خارجی ایران که همان وقت سفت و سخت در برابر این نشانه‌ها موضع قاطع خود را مشخص نکردند و حتی برخی از زعماء که رگ هم‌کیشی‌شان بالا زد و نه جانب برادر هم‌کیش، جمهوری آذربایجان، که جانب علی‌اف فریب‌خورده را گرفتند که گفته‌اند؛ خوبی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند!
و این شد سرآغاز سناریویی که یک اپیزود آن در سخنرانی هذیان‌آلود رئیس‌جمهور متوهم یک کشور همسایه در آنسوی ارس رقم خورد و اپیزود دیگرش در نشست خواب‌زده‌ بنت و بایدن در کاخ سفید نگاشته شد.
با این حال یک توصیه برای سناریونویسان این ماجرا و آن اینکه، اگر از ادب و هنر چیزی نمی‌دانید، دست‌کم کمی تاریخ بخوانید و ببینید که طی هزاران سال، ایرانیان استاد استراتژی‌های نظامی و سیاسی در مقاومت و دفاع از سرزمین‌شان بوده‌اند؛ از اشکانیان گرفته تا صفاریان و از صفویه تا همین دیروز که پوزه‌ یک دست‌نشانده‌ متوهم و طمع‌کار دیگر را که از تمام حمایت‌های شرق و غرب نیز برخوردار بود به خاک مالیدند. با ارتش کلاسیک نشد، با نیروی مردمی. جنگ منظم نشد، جنگ نامنظم. دفاع کوتاه مدت نشد، مقاومت طولانی مدت و...از این دست که اگرچه مانند فیلم‌های هالیوودی قصه‌پردازی نشده باشد، اما در تاریخ ثبت است و تا همین امروز درس استراتژیست‌های شما در مدارس‌تان است. اگر چه درس نگرفتید، چنانکه در جنگ تحمیلی به خیال خام پنداشتید که خوزستان به حمایت صدام برمی‌خیزد و دیدید که کل ایران خوزستان شد و در مقابل متجاوز ایستاد و امروز نیز حقه‌ی مهر [و همبستگی ایرانیان] به همان مهر و نشان است که بود.
و در آخر توصیه‌ای نیز به برادر کوچک‌تر، جمهوری آذربایجان و رئیس‌جمهور در دام افتاده‌اش، الهام علی‌اف که سناریوی نوشته شده برای او، نه مانند سریال‌های پفکی «موشه زوندر» (کارگردان سریال اسرائیلی تهران) یا فیلم‌های اغراق‌آمیز هالیوودی با قهرمانان فداکار و از جان گذشته، که مانند تمام واقعیات ناشی از تحریکات و مداخلات نابجا در منطقه با قربانیان فریب‌ خورده است که دل به حمایت بیگانگان بستند. چنانکه به محک تجربه، قدرت ناکسان و بیگانگان را اعتباری نیست و سناریوی نوشته شده در این ماجرا، داستانی است با قهرمانان قلابی.