kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۷۶۱۳
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۶
بررسی شیوه‌های محبوب شدن در نزد خداوند

خدای محبوب و محبوب خدا

 


محمداحسان آزادی
یکی از مهمترین پرسش‌های بشر این است که چگونه محبوب خدا شویم؟ از آیات قرآن بر می‌آید که مهم‌ترین راه محبوبیت آن است که خدا را در نزد مردم محبوب کنیم؟ اما پرسش این است که چگونه ما می‌توانیم خدا را در نزد مردم محبوب کنیم تا خودمان در نزد خدا محبوب شویم؟ نویسنده در این مطلب بر آن است تا بر اساس آموزه‌های اسلام به این پرسش پاسخ دهد.
***
محبت دو سویه
محبت دو سویه است. از همین رو گفته شده اگر می‌خواهید بدانید چه اندازه در نزد دیگری محبوب هستید، ببینید تا چه اندازه او در قلب شما محبوب است. خداوند در آیه ۵۴ سوره مائده می‌فرماید: یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ؛ خداوند آنان را دوست می‌دارد و آنان نیز خداوند را دوست می‌دارند. جالب اینکه محبت خداوند پیش از محبت خلق است؛ از این روست که خداوند محبت خود را نسبت به مردم مقدم بر محبت مردم بر خود داشته است. پس محبت یک سویه نمی‌شود و اگر کسی محبوب خداست به طور طبیعی خدا هم در نزدش محبوب است.
نشانه‌های محبت
برای اینکه بدانیم که ما تا چه اندازه محبوب خداییم باید ببینیم که خدا تا چه اندازه محبوب ماست؟ برای شناخت این مطلب می‌توان به دل خود مراجعه کرد و آن را دانست ولی بهترین حالت آن است که به اعمال خود توجه کنیم؛ زیرا اگر دل ما در حال دگرگونی است و هر دم گرایش به چیزی دارد و دقیقا نشان نمی‌دهد که خدا تا چه اندازه محبوب ماست، ولی می‌توانیم با مراجعه به اعمال خودمان دریابیم که واقعا ما خدا را چه اندازه دوست داریم.
خداوند نشانه‌های محبوب بودن خود در میان خلق را اموری چون اطاعت محض و رضای محض به قضا و قدر خودش می‌داند. در روایات بسیاری آمده که اگر کسی واقعا کسی را دوست دارد مطیع محض اوست و در برابرش چون و چرا نمی‌کند و در آشکار و نهان این دلدادگی خود را نشان می‌دهد و همه چیزش را فدای محبوبش
می‌کند.
مهم‌ترین نشانه‌های محبت عبارتند از:
1. پیروی و اطاعت: خداوند در آیات ۳۱ و ۳۲ سوره آل عمران می‌فرماید: بگو: «اگر خدا را دوست دارید، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است.» بگو: «خدا و پیامبر او را اطاعت کنید.» پس اگر رویگردان شدند، قطعاً خداوند کافران را دوست ندارد.
از این آیات به دست می‌آید که میان پیروی و اطاعت و محبت ارتباط تنگاتنگی است. کسی که محبت دیگری را در دل دارد، مطیع محض اوست و از او پیروی و اطاعت می‌کند. پس اطاعت و اتباع دو نشانه‌ای است که می‌توان با آن دانست که چه اندازه کسی محبوب در نزد ماست. از همین رو اگر اطاعت و پیروی نباشد و به فرمان محبوب پشت شود محبت در دل نیست، بر این اساس خدا می‌فرماید اینان کافر بوده و محبوب خدا نیستند.
امام صادق(ع) می‌فرماید: خدا را نافرمانی می‌کنی
در حالی که اظهار عشق و محبت به او داری! این عمل، چیز شگفتی است. اگر محبت تو صادقانه بود، از او اطاعت می‌کردی؛ چرا که دوست، مطیع و فرمانبردار کسی است که دوستش می‌دارد.(بحارالانوار، ج۷۰، ص)
امام صادق(ع) در پاسخ به پرسش برخی اصحاب مبنی بر اینکه «آیا خداوند ما را به دوستی خویش برگزیده است؟» با‌اشاره به آیه فوق، فرمودند: «هر کس می‌خواهد بداند که آیا خداوند او را دوست دارد یا نه، باید به فرمان‌های خدا عمل و از ما پیروی کند.»(کافی، ج۸، ص۱۴)
2- یاد یار: نشانه محبت آن است که همیشه محبوب در یاد و خاطرش است و هرگز از او غافل نیست و از یادش نمی‌برد. از این روست که اگر محبوبش از نظر غایب باشد در دل و جانش حاضر است و خود را در محضر یار و یار را در محضر خود می‌یابد. در روایات است که خداوند به موسی(ع) فرمود: کذب من زعم انه یحبنی فاذا جنه اللیل نام عنی. الیس کل محب یحب خلوه حبییه؟ ‌ای پسر عمران! دروغ می‌گوید آن کسی که گمان می‌کند مرا دوست دارد؛ اما چون شب فرا می‌رسد چشم از عبادت من فرو می‌بندد. مگر نه این است که هر دلداده‌ای دوست دارد با دلدار خود خلوت کند.(بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۳۹)
محبوبیت در نزد خدا
با ایجاد محبت خدا در مردمان
یکی از مهم‌ترین راه‌های کسب محبت خدا و محبوب شدن در نزد او این است که شخص کاری کند تا خدا در نزد مردم محبوب شود. اگر چنین عملی انجام گیرد، انسان در مقامات انسانی و تقرب به خدا به جایی می‌رسد که حتی پیامبران به مقام او غبطه می‌خورند.
از پیامبر(ص) روایت است که فرمود: آیا شما را از کسانی خبر دهم که نه انبیا و نه شهدا هستند، ولی مردم(انبیا و شهدا) به مقام و مرتبت و جایگاه آنان در پیش خدا که بر منبرهایی از نور هستند غبطه می‌خورند؟ سؤال شد :‌ای رسول خدا(ص) آنان چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص) فرمود: آنان کسانی هستند که بندگان خدا را محبوب خدا و خدا را محبوب بندگانش می‌گردانند. سؤال شد: معنای محبوب گردانیدن خدا در پیش بندگانش معلوم است اما چگونه بندگان خدا را محبوب خدا می‌گردانند؟ پیامبر(ص) در جواب فرمود: به چیزی که خداوند متعال دوست دارد دعوت می‌کنند و از چیزی که خداوند متعال بدش می‌آید نهی می‌کنند، پس هنگامی که بندگان خدا، او را اطاعت می‌کنند محبوب خدا می‌گردند و خداوند متعال آنان را دوست می‌دارد.(مستدرک الوسائل، ج۲، ص۱۸۲)
کسی که می‌خواهد محبوب خدا شود و به درجات عالی از تقرب دست یابد باید کاری کند که خداوند محبوب مردمان شود نه اینکه مردم از او و خداوند‌گریزان شوند. پس محبوبان خداوند دو تخصص دارند: ۱. خلق را با خالق آشنا و خدا را در نزدشان محبوب می‌کنند.2. راه رفتن ایشان و نیز منش و کنش و واکنش آنان در کوی و برزن و جامعه نصیحت عملی است.
انسانی که خداوند در نزدش محبوب است، اعمالی را انجام می‌دهد که نشانه محبوبیت خدا در نزد اوست. از جمله این کارها می‌توان به خلق و خوی و منش شخص ‌اشاره کرد که در این روایات و روایات دیگر بسیار آمده است.
امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌کند که حضرت عیسی(ع) در پاسخ حواریون درباره بهترین کسانی که می‌توان با آنان مجالست کرد فرموده است: شما با سه گروه معاشرت کنید: اول کسانی که دیدارشان خدا را به یاد شما بیاورد. دوم افرادی که سخن‌گفتنشان موجب فزونی عمل و رفتار نیک، در شما می‌شود و سوم گروهی که عملشان سبب می‌شود تا شما به آخرت‌اشتیاق بیشتری بیابید.(کافی، ج ۱، ص ۳۹)
پس کسی که نگاه به او آدمی را به یاد خدا می‌اندازد و سخنش چنان است که علم و دانش می‌افزاید و عملش آدمی را به آخرت گرایش می‌دهد و از دلبستگی به دنیا بازمی‌دارد؛ چنین شخصی در حقیقت محبت خدا را در دل دارد و در نزد خداوند محبوب است.
انسانی که دوست دارد خداوند همان طوری که نزدش محبوب است، در نزد مردمان محبوب شود کاری نمی‌کند که مردم از او ‌گریزان شوند. وقتی کار خوبی را انجام می‌دهد می‌گوید این را به فرمان خدایم انجام داده‌ام و هر گاه از کار زشتی اجتناب می‌کند می‌گوید به فرمان خدایم ترک کردم. مردم به سبب این خلق و خوی خوب و زیبایش علاقه‌مند به او می‌شوند و وقتی می‌فهمند که او این کارها را به فرمان خدایی انجام می‌دهد که محبوب اوست، هم او را دوست می‌دارند و هم خدایش را دوست می‌دارند و خدایش محبوب آنان می‌شود.
حال در نظر بگیرید که کسی هر کاری که می‌کند موجبات خشم مردمان و نارضایتی آنان را فراهم آورد. مثلا همانند وهابیون و تکفیری‌ها و داعشی‌ها و القاعده‌ای‌ها کارهایی انجام دهد که موجب اسلام هراسی شود. این گروهها چون مورد نفرت مردمان در جهان هستند، دین و آیین و خدایی که آنان را به این چیزها فرمان داده مغضوب مردمان قرار می‌گیرد و موجب می‌شود که مردم از چنین دین و خدایی نفرت پیدا کنند. چنین رفتاری به طور طبیعی محبوب خدا نیست؛ زیرا به جای آنکه خدا را محبوب مردمان کند، خدا را دشمن آنان می‌کند و مردم از چنین خدایی بیزار می‌شوند و به آن آیین گرایش پیدا نمی‌کنند.
کسانی که مردم را به زهد در دنیا و عدم دلبستگی به مال و منال دنیوی دعوت می‌کنند ولی خودشان در عمل به‌دنبال دنیا می‌روند و به ثروت‌اندوزی و قدرت‌طلبی گرایش دارند، اینان نه آخرت محبوب آنان است نه خدا. پس در عمل به جای آنکه مردم را به آخرت دعوت کنند و گرایش دهند در عمل مردم را به دنیا دعوت می‌کنند و از آخرت‌گریزان می‌سازند. امام صادق(ع) می‌فرماید: کُونُوا دُعَاهًًْ لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاهًَْ وَ الْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَهًٌْ؛ مردمان را به غیر از زبان و به عمل دعوت به حق کنید تا مردم از شما ورع و پرهیزکاری و تلاش برای آخرت و نماز و کار خیر را ببینند؛ زیرا این برای دعوتگری بهتر است.(الکافی، ج۲، ص۷۸؛ وسائل‏الشیعه، ج۱، ص۷۶؛ وسائل‏الشیعه، ج۱۵، ص۲۴۶)
امام(ع) می‌فرماید اگر می‌خواهید ما را نزد مردم محبوب کنید نیاز نیست که سخنرانی‌های آتشین و دلیل و برهان قاطع بیاورید و فیلم بازی کنید؛ بلکه با کارهای خوب و کردار و منش و کنش و واکنش نیک ما را محبوب مردمان کنید؛ زیرا وقتی نگاه می‌کنند می‌گویند که این شیعه
امام صادق(ع) است.
مردم پیش از آنکه به سخن کسی توجه کنند به عمل او نگاه می‌کنند. مفضل در کتاب توحید خود می‌نویسد: چون سخنان واهی را از آن مرد زندیق دورمانده از رحمت خدا شنیدم، از شدت خشم نتوانستم جلوی خود را بگیرم و گفتم: ‌ای دشمن خدا، ملحد شدی و پروردگاری را که تو را به نیکوترین ‌ترکیب آفریده و از حالات گوناگون گذرانده و به این حد رسانده است، انکار کردی؟ اگر در خود اندیشه کنی و به درک خود رجوع‌نمایی، دلایل پروردگار را در وجود خود خواهی یافت و خواهی دید که شواهد وجود خدا و قدرت او و نشان علم و حکمتش در تو آشکار و روشن است.
مرد زندیق گفت: «ای مرد! اگر تو از متکلمانی که با تو، به روش آنان سخن بگویم؛ اگر ما را محکوم ساختی ما از تو پیروی می‌کنیم و اگر از آنان نیستی سخن گفتن با تو سودی ندارد؛ و اگر هم از یاران جعفَربن محمدصادق هستی، او خود با ما چنین سخن نمی‌گوید و این‌گونه با ما مناظره نمی‌کند. او از سخنان ما بیش از آنچه تو شنیدی بارها شنیده، ولی دشنام نداده است و در مبحث بین ما و او از حد ادب بیرون نرفته است. او آرام، بردبار و متین و خردمند است و هرگز خشم و سفاهت بر او چیره نمی‌شود، سخنان و دلایل ما را می‌شنود تا آنکه هرچه در دل داریم، بر زبان می‌آوریم، گمان می‌کنیم بر او پیروز شده ایم. آنگاه با کمترین سخن دلایل ما را باطل می‌سازد و با کوتاه‌ترین کلام، حجت را بر ما تمام می‌کند؛ چنانکه نمی‌توانیم پاسخ دهیم، اینک اگر تو از پیروان او هستی، چنانکه شایسته اوست با ما سخن بگو».(نگاه کنید: مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، صص ۳۵۷-۳۵۹)
انسانی که خدا و اهل‌بیت(ع) در نزد او محبوب است باید کاری کند که خدا و اهل‌بیت(ع) در نزد مردمان نیز محبوب شوند.
امام صادق(ع) فرمود: «مَعاشِرَ الشیعهِ! کُونوا لَنا زَیْنا وَلا تَکونوا عَلَیْنا شَیْنا، قولوا لِلنّاسِ حُسْنا، واحْفَظوا ألْسِنَتَکُمْ وَکُفُّوها عَنِ الفُضولِ وقَبیحِ القَوْلِ؛ ‌ای گروه شیعه! زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیکو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ کنید و آن را از زیاده‌روی و زشت‌گویی بازدارید.»(وسائل‏الشیعه، ج۱۲، ص۱۹۳؛ امالی صدوق، ص ۳۲۷، ح۱۷؛ مشکوه‌ًْالانوار، ص ۱۷۳؛ منتخب میزان الحکمه، ص۲۳۹)
ابی‌اُسامهًْ بن زید می‌گوید: امام صادق(ع)فرمود: سلام مرا به هر کس که پیرو ماست و به گفته‌های ما گوش می‌کند، ابلاغ کن و از طرف من بگو: «أوصیکُمْ بِتَقْوی اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَالْوَرَعِ فی دینِکُمْ وَالإجْتِهادِ لِلهِ وَصِدْقِ الْحَدیث، وأداءِ الأمانَهًِْ وَطولِ السُّجودِ وَحُسْنِ الجَوارِ... فَإنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إذا وَرَعَ فی دینِه وَصَدَقَ الْحَدیثَ وَأدّی الأمانَهًَْ، وَحَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ، قیلَ: هذا جَعْفَریٌ، فَیَسُرُّنی ذلک وَیَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ السُّرورُ، وقیلَ هذا أدَبُ جعفَرٍ وَإذا کانَ عَلی غَیْرِ ذلک دَخَلَ عَلَیَّ بَلائُه وَقیلَ هذا أدَبُ جَعْفَرٍ؛ من شما را به تقوای الهی و پرهیزکاری در دینتان و تلاش و کوشش در راه خدا و راستگویی و امانتداری و سجده‌های طولانی و نیکو همسایه‌داری و... سفارش می‌کنم؛ زیرا هر گاه کسی از شما در دینش ورع داشته باشد و راست بگوید و امانت را رد کند و اخلاقش را با مردم نیکو گرداند، مردم می‌گویند: این «جعفری مذهب» است و این مرا شادمان می‌سازد و می‌گویند: این است روش ادب و ‌تربیت امام صادق(ع)، ولی اگر برخلاف این باشد، گرفتاری آن به من می‌رسد و گفته می‌شود که این هم اثر‌ تربیتی امام صادق!!» (حرّ عاملی، وسائل الشیعه،
ج ۸، ص۳۸۹، ح۲)
پس راه محبوب شدن در نزد خدا این است که خدا را در نزد مردم محبوب کنیم و این تنها با اعمال و رفتار نیک و خوب عملی امکان‌پذیر است؛ زیرا مردم محبت آن کسی را به دل می‌گیرند که کار نیک داشته باشد.