زیان سالانه مشترکان پرمصرف برق معادل کل بودجه وزارت نیرو
به گزارش خبرگزاری فارس، یکی از سوالات مهم صنعت برق در زمان کنونی، پاسخ به این سوال است که چرا با وجود توانمندیهای طبیعی و زیرساختی کشور در حوزه برق، چرا ایران در تبدیل شدن به قطب برق منطقه موفق عمل نکرده است؟
زمانی که از اقتصاد در حال احتضار صنعت برق سخن به میان آورده میشود، باید درباره مصادیقی از جمله انحصار، تصدیگری دولت و تعارض منافع متولیان انرژی کشور صحبت کنیم اما یکی از مصادیق اساسی نظام اقتصادی مریض صنعت برق بدون شک مسئله تعرفهگذاری غلط در این حوزه است. در همین زمینه باید گفت، انتخاب نظام تعرفهگذاری مبتنی بر یارانه انرژی و ارزش بسیار کم کالای برق علاوه بر جلوگیری از رشد شتابان صنعت برق، از دلایل اصلی موفق نشدن این صنعت در تبدیل شدن به قطب برق منطقه است.
با توجه به اینکه قیمت تمام شده برق کشور با قیمت فروش این کالا تفاوت قابل توجهی دارد و رقم بسیار کمتری است، لذا مصرف بیشتر این کالا به منزله استفاده بیشتر از یارانه انرژی است، بنابراین اقلیت پرمصرف عمدتا ثروتمند کشور با استفاده بدون توجه از برق از یارانه انرژی بسیار بیشتری نسبت به سایر مشترکان کممصرف بهره برده و علاوه بر جلوگیری از توسعه صنعت برق زمینه بیعدالتی در توزیع ثروت متعلق به همه مردم را به وجود میآورند.
با استناد به اظهارات مصطفی رجبی مشهدی سخنگوی صنعت برق، 800 هزار مشترک خانگی صنعت برق با مصرف حداقل دو برابر الگوی منطقه، سالانه بیش از 13 میلیارد کیلووات ساعت برق مصرف میکنند.
در شرایطی که اگر این مشترکان نیز از الگوی مصرف تبعیت میکردند، و برق مازاد الگوی مورد استفاده پرمصرفها با قیمت هر کیلووات هشت سنت معادل هزار و 600 تومان (نرخ هر دلار 20 هزار تومان) به کشورهای همسایه صادر میشد، زمینه ارزآوری سالیانه یک میلیارد دلاری معادل 20 هزار میلیارد تومانی مهیا میشد.
به عبارت دیگر، نظام تعرفهگذاری غلط انرژی سبب شده است تا سالانه 20 هزار میلیارد تومان از درآمد بالقوه کشور محقق نشده و صرف روشن کردن چلچراغهای خانوارهای ثروتمند پرمصرف شود.
این در حالی است که کل رقم بودجه عمومی وزارت نیرو در سال 1400 معادل 16 هزار میلیارد تومان برآورد شده و از سوی دیگر کل بودجه صنعت برق کشور از 2500 میلیارد تومان تجاوز نمیکند. این یعنی ضرری که مصرف برق بیشتر از الگوی پرمصرفها به کشور وارد میکند، 1.25 برابر بودجه یک سال وزارت نیرو و هشت و سه دهم برابر بودجه صنعت برق کشور است.
بدون شک تبدیل شدن ایران به قطب انرژی منطقه بدون اصلاح نظام تعرفهگذاری و ارزشدهی با کالای برق میسر نبوده و تداوم روند کنونی میتواند دستاوردهای بدست آمده تا این مقطع را با سرعت زیادی تخریب نماید.
بر همین اساس شرکت توانیر به تازگی در اقدامی موثر اما بسیار دیرهنگام، قیمت برق مشترکانی که دو برابر الگوی مصرف منطقه از برق استفاده میکنند را در پله پرمصرفی افزایش داد و به میانگین قیمت خرید تضمینی برق تجدیدپذیر معادل 800 تومان رسانده است.
این اقدام هرچند میتواند زمینه کاهش ضرردهی کشور در این حوزه را فراهم کند، اما قیمت تعیین شده تنها 50 درصد قیمت صادرات برق است و به نظر میرسد توانیر در ادامه باید قیمت برق پرمصرفها را بر اساس قیمت برق صادراتی تعیین کرده و انرژی صرفهجویی شده از نتیجه این تصمیم را صرف ارزآوری برای کشور کند.