فراموشی فرهنگسازی برای «تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها»
آرش فهیم
با گذشت نیمی از سال 1400، هنوز شاهد حرکتی جدی و جدید در عرصه فرهنگ و رسانه برای ایجاد همت و حمیت ارتقاء جایگاه تولید و پشتیبانی و مانعزدایی از آن نیستیم. نه تنها؛ بلکه همچنان کارزارهای «بختآزمایی» که در تضاد و تقابل با امر تولید هستند در برخی از نهادهای فرهنگی و فرهنگساز مثل صداوسیما بیداد میکند! شش ماه از سال گذشته، اما یک مقایسه ساده، گویای وضعیتی ناامیدکننده برای فرهنگسازی در جهت تولید اقتصادی است! در این نیم سال، حجم برنامهها و آیتمهایی با تشویق مردم برای خرید از فلان فروشگاه یا استفاده از فلان پلتفرم مجازی برای خرید بسته اینترنت با امید به رسیدن به جوایز 50 میلیون تومانی به مراتب از برنامههای جذاب و مهیج درجهت تقویت تولید اقتصادی بسیار بیشتر بوده است! رویای کاذب دستیابی به جوایز نجومی، آن هم در اثر قرعهکشی، تأثیر روانی مهلکی در روحیه کار و تولید دارد! دهقانی را در نظر بگیرید که پس از یک روز کار سخت و در زیر آتش آفتاب در زمین کشاورزی، یا مدیر یک کارگاه صنعتی که تمام روز را در هوایی خفه و بسته و با سر و کله زدن با مشتری و کارگر و... سپری کرده تا لقمه نانی به کف آرد، شب پای گیرنده ناگهان افرادی را میبیند که فقط به قید قرعه چند برابر حاصل زحمت او قرار است به حسابشان پول واریز شود! این گونه برنامهها به طور ناخواسته و در پس ذهن و ناخودآگاه یک فرد زحمتکش، حس رخوت و نفرت از کار و زحمت را ایجاد میکند. این یک واقعیت تلخ است که رویای موفقیت در قرعهکشی و بختآزمایی، مثل یک مخدر علیه تولید عمل میکند.
به همین دلیل هم هست که باید گفت تولید اقتصادی و ولنگاری فرهنگی، گرچه مفاهیمی به ظاهر جدا از هم به نظر میرسند، اما در فعالیت فرهنگی و رسانهای، این دو مفهوم، تأثیر و تأثر متقابل دارند. به طور مثال در رسانه ملی، بدون توجه به مسئله تولید و عدالت، نمیتوان در برابر ولنگاری فرهنگی ایستاد و همچنین بدون رفع ولنگاری فرهنگی، نمیتوان به ترویج تولید و عدالت پرداخت.
گرچه در نگاه اول تنها یک امر اقتصادی به نظر میرسد، اما «تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها» وقتی قرار است از یک آرمان و عنوان تبدیل به اقدام و عمل شود، باید تبدیل به فرهنگ شود. بدون تردید، فرهنگ، هنر، رسانه، سیاست، اقتصاد، امنیت و... جزایری جدا از یکدیگر نیستند، بلکه همه این عرصهها در مکانیسمی تعاملی، یک سیستم را تشکیل میدهند. به طوری که هر یک از حوزههای اقتصاد و سیاست و امنیت و فرهنگ و... با یکدیگر همبستگی داشته و با تاثیرگذاری متقابل بر یکدیگر، سمت و سو و کم و کیف جامعه را حالت میدهند.
در این فرایند، فرهنگ و هنر و به ویژه رسانهها، نقش استحکام بخشی را ایفا میکنند. اگر جهتگیری فرهنگی کشور مغایر با حمایت از تولید باشد، سایر حوزهها نیز در عملی ساختن این آرمان، سست و کند میشوند. جنبه سلبی و منفی تأثیر رسانه بر تولید را گفتیم، اما جنبه ایجابی و مثبت چگونه است؟
علاوهبر تولید و نمایش برنامهها و آثار نمایشی و دراماتیک با محوریت شکوفایی اقتصادی و تولید، یک اثر سینمایی و تلویزیونی زمانی میتواند در خدمت آرمان پشتیبانی و مانعزدایی از تولید قرار بگیرد که به اعتلای روحی و روانی مخاطب خود و تهییج روحیه آرمانگرایانه او کمک کند؛ این میسر نمیشود مگر با پالایش ساختاری و زیباشناختی آثار. یعنی از یک طرف باید ابتذال و سطحیگرایی و سیاهنمایی و تظاهر به روشنفکری در فیلمها تضعیف شود و در مقابل، ارزشهای دینی و عدالتخواهی و استکبارستیزی و وطندوستی و معنویت و اخلاق در فرم و ساختار زیباشناختی فیلمها تجلی یابد. این موضوع در تلویزیون اهمیت بیشتری مییابد. چون این رسانه ملی هماکنون پیشانی اصلی جبهه دفاع در جنگ نرم و هجوم فرکانسهای دشمنان کشورمان است.